روزنامه وطن امروز
1400/10/30
پرواز راوی عصرهای کریسکان
گروه فرهنگ و هنر: امیر سعیدزاده (سعید سردشتی) جانباز دوران دفاعمقدس و راوی کتاب «عصرهای کریسکان» چهارشنبه ۲۹ دی در بیمارستان ساسان در پی عوارض جانبازی، در ۶۰ سالگی به شهادت رسید و به یاران شهیدش پیوست. «عصرهای کریسکان»؛ خاطرات امیر سعیدزاده از فعالیتهایش پیش از انقلاب تا مجاهدتهایش در دفاعمقدس و رنجهای اسارت در زندانهای احزاب ضدانقلاب کومله و دموکرات را در بر میگیرد که به قلم کیانوش گلزارراغب ثبت و تدوین و سال ۹۴ توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد. تقریظ رهبر حکیم انقلاب بر این کتاب نیز اسفند ۹۹ در مراسم دهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت رونمایی شد. با خواندن این کتاب، با سختیهایی که بر او رفته همراه میشوید و به عمق فجایع عوامل ضد انقلاب پی میبرید. امیر سعیدزاده، راوی این کتاب را میتوان یکی از منحصربهفردترین نیروهای دفاعمقدس دانست، چرا که او عضو هیچ سازمانی نبود و در عین حال در مأموریتهای اطلاعاتی و عملیاتی شرکت میکرد، همچنین مأموریتهایی نیز برای شناسایی در خارج از کشور داشت. سعیدزاده پیش از انقلاب از طرف ساواک مورد پیگیری و بازخواست قرار گرفته و فراری میشود. اسیر کومله میشود و از سازمان کومله نیز فرار میکند. 4 سال بعد از جنگ، سعیدزاده به اسارت حزب دموکرات کردستان عراق درمیآید. او در این کتاب با یک سبک ابتکاری، خاطره چندروایی را طرح میکند؛ در واقع او وارد یک تنش و درگیری میشود. سپس در فصل بعدی اینکه خانوادهاش چه عکسالعملی نشان میدهند، بررسی میشود و از زبان همسر او همان خاطرات تکمیل میشود. اتفاقاتی که حول محور خانواده رخ میدهد؛ یعنی راوی اصلی خود خبر ندارد اما خانواده کاملا به تمام جوانب مسلط است. در بخشی همسر او وارد داستان میشود، آن نقاط مبهم را تکمیل میکند. «کریسکان» منطقهای در کوه سنجاق کردستان عراق است که مقر اصلی حزب دموکرات ایران بوده است. امیر سعیدزاده بیش از 6 سال در زندانهای گروه کومله و دموکرات شکنجه میشود. او تقریبا تنها نجاتیافته از زندان مخوف کریسکان بود و بقیه همبندیهای او، همه بدون محاکمه اعدام شدند. به دلیل اینکه بیشتر اتفاقات در آن منطقه رخ داده، این نام برای کتاب انتخاب شده است. شهید سعیدزاده چندی پیش در گفتوگو با «وطنامروز» از برکات دعای خیر رهبر انقلاب در حق راوی کتاب گفت. وی درباره دیدار چند سال پیش خود با مقام معظم رهبری تصریح کرد: «به عنوان یک اهل سنت کردزبان، از آرزوهایم دیدار با مقام معظم رهبری بود و خدا را شاکرم این آرزوی من برآورده شد. در آن دیدار من دست و شانههای حضرت آقا را بوسیدم و امیدوارم عمری باقی باشد تا مجددا این دیدار تکرار شود. در این دیدار رهبری در حق بنده دعای خیری کردند که خداوند بنده را در زمره احرار قرار دهد. وی در ادامه گفت: بنده همچنین مفتخرم در خدمت عزیزان و شهیدان بزرگی همچون سپهبد صیاد شیرازی، دکتر چمران، باکری و بروجردی توانستم به عنوان سرباز خدمت کنم و همه آن سرداران بزرگ به درجه رفیع شهادت نایل شدند ولی فقط من زنده ماندم که از خدا توفیق شهادت میخواهم. سعیدزاده در پایان گفت: بار اول که اسیر شدم همراه آقای گلزارراغب به مدت 20 ماه آنجا بودیم که آقای راغب به من کمک کردند و من موفق شدم از آنجا فرار کنم و بعد از آزادی به رزمندگان پیوستم که دوباره در جریان عملیات مرصاد در خاک عراق به دست نیروهای دموکرات به اسارت درآمدم که این بار 40 ماه در آنجا اسیر بودم و در مجموع 60 ماه دوران اسارت من طول کشید». همچنین گلزارراغب درباره روند شکلگیری ثبت خاطرات امیر سعیدزاده گفته بود: چند سال پیش در مسیر رفتن به همایشی در شهر اسدآباد بودم که تلفن همراهم زنگ خورد. جواب که دادم متوجه شدم سعید سردشتی (سعیدزاده) است. اینکه پس از سالها بیخبری، یکدیگر را پیدا کرده بودیم، حسوحال عجیبی داشتیم. البته پس از این تماس متوجه شدم ایشان ۲ برادرش شهید شدهاند و خودش آزاده است. راه افتادم و به سردشت رفتم. وقتی آنجا تمام وقایع را بررسی کردم، فهمیدم ایشان واقعا منحصربهفرد است و حیف است خاطراتش نوشته نشود اما راضی نبود. میگفت برای رضای خدا، وطن و خدمت به کشورم بود و دلیلی ندارد که خاطراتم را بگویم، البته خیلی با هم کلنجار رفتیم تا رضایت ثبت و ضبط خاطراتش را گرفتم. حدود 30 ساعت از ایشان مصاحبه گرفتم، وقتی به مشکلات خانوادهاش اشاره کرد، فهمیدم که پشت ماجرا هم قضایای بسیار قویتری وجود دارد، یعنی یک بخش خاطرات ایشان از دلاوریهایش بود ولی خاطرات خانوادهاش هم واقعا از یک گستردگی و قدرت خاصی برخوردار بود. در پایان بد نیست مروری بر متن تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «عصرهای کریسکان» داشته باشیم: «بسم اللهالرحمنالرحیم، بسیار جذاب تهیه شده است؛ هم خود سرگذشت این جوان آزاده کرد جذاب است و هم نوع نگارش صریح و کوتاه و بیحاشیه کتاب. با اینکه نیروهای مبارز کُرد طرفدار جمهوری اسلامی را از نزدیک دیده و شناختهام، آنچه از فداکاریهای آنان در این کتاب آمده، برایم کاملا جدید و اعجابآور است. نقش مادر و همسر هم حقاً برجسته است. دلاوری و شجاعت راوی و خانوادهاش ممتاز است و نیز برخی عناصر دیگر کُرد که از آنان نام برده شده است. در کنار این درخشندگیها، رفتار قساوتآمیز و شریرانه کسان دیگری که به دروغ از زبان مردم شریف کُرد سخن میگفتند نیز بخوبی تشریح شده است. کتاب جامعی است؛ تاریخ، شرح حال، شناخت قوم کُرد، شناخت حوادث تلخ و شیرین منطقه کردی در اوایل انقلاب... آذر ۹۹ مطالعه شد».