از طوطی «ملنگو» تا «اسکارلت» 150 میلیونی
بهناز مقدسی|اینجا هیچ راهی برای پرواز نیست. قفسها داخل شیشههای سکوریت مغازهها، بغل به بغل هم چیده شدهاند. در ویترینها از فنچ و عروس هلندی، طوطی و قناری، مرغ عشق و مینای بنگالی تا بلبل هزاردستان پیدا میشود. اینجا بازار پرندگان زینتی است؛ جایی که به عقیده من هرگز متعلق به ذات پرنده نیست. با این حال، پرندهفروشی نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای جهان یک شغل و حتی تجارتی پرسود به حساب میآید.
با همه اینها، مغازهداران بازار پرندگان چندان دل خوشی از خبرنگاران ندارند. همین هم شده که یا محتاطانه اطلاعات میدهند یا اصلا مصاحبه نمیکنند. فروشنده مغازه قناریها یکی از همانهایی است که وقتی از او میپرسم :«قیمت قناریها چند؟»
با اکراه جواب میدهد: «قناری از 300، 400 تومن هست تا هر چی بگی.»
«هر چی بگی یعنی به میلیون یا میلیارد میرسه؟»
«چند سال پیش در نمایشگاهی، خبرنگاری از من قیمت یک قناری را پرسید،گفتم 200 میلیون. چند وقت بعد آمدند برایمان مالیات بریدند. الان میخوای خبر تهیه کنی دوباره همین داستان است. من نه جواب کسی را میدهم، نه مصاحبه میکنم. قیمت هم نمیتوانم به شما بدهم خانم.»
همین چند سال پیش شاهین صمدپور در بین بزرگترین اجتماع قناریبازهای کشور شرکت کرده بود که در آنجا یکی از فروشندگان، قناری را به قیمت 200 میلیون تومان فروخت. با اینحال، هرچند که آقای فروشنده تمایلی به صحبت درباره قیمت قناریهای مغازهاش نداشت، اما با چرخی در بازار و مقایسه نرخها، به راحتی میتوان فهمید که برای یک قناری قرص بخوان شلاقیِ مست مست، حداقل باید بین 700 هزار تا 2 میلیون تومان هزینه کرد.
پُرسر و صداترین شغل جهان
مشتریهایشان به آنها لقب سلطان کاسکوهای ایران را دادهاند، اما اگر خودتان رفتن به فروشگاه طوطیها را تجربه کنید، اولین سوالی که به ذهنتان میرسد این است: «با این همه سر و صدا چطور از صبح تا شب در یک مغازه در بسته 50 متری دوام میآورند؟» بنابراین اگر کار در معدن، سختترین شغل جهان به حساب میآید، بد نیست عنوان پُرسر و صداترین شغل دنیا به کار در فروشگاه طوطیها و کاسکوها تعلق پیدا کند. باورکردنی نیست! مصاحبه من با فروشنده این فروشگاه، در لابهلای جیغ و فریاد پرندههای سخنگو انجام شد. پسر مرد فروشنده برای ساکت کردن طوطیها از جلوی هر قفسی که رد می شد یکی یک دانه بادام به آنها میداد تا سرگرم شوند. تا زمانی که طوطیها مشغول خوردن بادام بودند باید همه سوالهایم را از فروشنده میپرسیدم: «با این سر و صدا، مشکل شنوایی پیدا نکردهاید؟»
پیرمرد فروشنده با آرامش جواب میدهد: «خیلی سخت است، ولی چون 40 سال است در این کار هستم، عادت کردهام.»
او از قدیمیهای بازار پرندگان است. همان بازاری که تا چند سال پیش به بازار کوچه مرغیهای مولوی شهرت داشت و بعد از اجرای طرح ساماندهی و جمعآوری دستفروشان، حالا بساطش را در بازار پرندگان زینتی پهن کرده: «راستش قبل از اجرای طرح ساماندهی فروشندگان پرنده، ما خودمان در بازار مغازه داشتیم. آنجا چون فضا دست خودمان بود، در و پنجره مغازه را که باز میگذاشتیم یک مقدار سر و صدای پرندهها کمتر شنیده میشد. ولی مغازههایمان را از ما گرفتند و یک مغازه داخل این پاساژ به ما دادند.»
طوطی ماکائو اسکارلتفروشنده جوانتر در حالی که حرف پدرش را تصدیق میکند، میگوید: «البته طوطیها وقتی مشتری وارد مغازه میشود بیشتر جیغ میکشند.» او در حالی که تلاش میکند طوطی قرمزرنگی را که بالهایش با نوارهای سبز و آبی ترکیب شده، تشویق به حرف زدن کند، ادامه میدهد: «این آرا اسکارلت است. 30 کلام صحبت میکند. در ایران خیلی کمیاب هستند. از آفریقا میآیند. البته ما خودمان وارد نمیکنیم. یکسریها هم در ایران این نژاد را پرورش میدهند، ولی تعدادشان زیاد نیست. ظاهرا این نژاد رو به انقراض است.»
از نگاه گزارشگر
پرندگان خانگی از دیرباز بخشی از فرهنگ ایرانزمین بودهاند. افسانههای عامیانه و سلطنتی مملو از میناها، طوطیها و کبوترهایی است که دربار پادشاهان را زینت میدادند و خانوادههای ثروتمند را سرگرم میکردند. امروزه نیز پرندگان هنوز به عنوان حیوانات خانگی محبوب هستند و به طور فزایندهای به عنوان طلسمهای خوششانسی در عروسیها و جشنهای دیگر ظاهر و در هوا رها میشوند.
اما اگر عقیده شخصی من در این گزارش حاکم باشد، برخلاف سگها و گربهها که بسیاری از مردم، خانه و زندگی خود را با آنها به اشتراک میگذارند، پرندگان حیواناتی غیر اهلی (وحشی) هستند که برای زندگی در داخل خانه به عنوان همدم انسانها، تکامل نیافتهاند. برای پرندگانی که در صنعت «حیوان خانگی» متولد میشوند، محصور شدن در یک قفس تنگ یا حتی یک فضای داخلی بزرگتر، مانند یک اتاق هم بینهایت خستهکننده است. در قفس نگهداشتن پرندگان به عنوان «حیوان خانگی» از آنها فرصت ورزش صحیح از طریق پرواز، استفاده از مغز برای انعطافپذیری مهارتهای شناختی و اجتماعی یا انتقال احساسات خود به سایر اعضای گونه را سلب میکند. بنابراین استرس دائمی اسارت و کلاستروفوبیا (تنگناهراسی) ممکن است باعث شود پرندگانی که به عنوان «حیوان خانگی» فروخته میشوند فریاد بزنند، گاز بگیرند، به طور مکرر به میلههای قفس نوک بزنند، خیلی کم غذا بخورند، سر خود را تکان دهند یا در شرایطی حادتر آنقدر پرهای خود را به قفس بکوبند تا زخمی شوند.
پرندگان از همه گونهها هر روز انواع مختلفی از رفتارهای فیزیکی و اجتماعی را بروز میدهند که تواناییهای خارقالعاده، حواس فوقالعاده و شخصیت منحصربهفرد آنها را برجسته میکند. در طبیعت قرار گرفتن، در بالای درختان نشستن، شنا کردن در آب یا پرواز بالاتر از سطح زمین میتواند به پرندگان کمک کنند تا جفت خود را جلب کنند، غذای نوزادان خود را پیدا کنند یا با سایر اعضای گله خود که ممکن است صدها متر دورتر باشند، تماس بگیرند. به همین دلایل اغلب افرادی که در داخل خانه، پرندگانی را به عنوان «حیوان خانگی» خریداری کردهاند، اغلب به سرعت متوجه میشوند که پرندگان در اسارت رفتارهای غیرطبیعی از خود نشان میدهند.
در این فروشگاه قیمت طوطیهای سخنگو از 5 تا 150 میلیون متغیر است و مغازهای آن طرفتر یک طوطی آرا قرمز رام و دستی را 72 میلیون تومان میفروشد: «تعیین جنسیت شده. جنسیتش نر است. از تو قفس صاف میاد رو دست و حدود ۲۰ کلمه حرف میزنه.» او بهطور میانگین کاسکو را پرفروشترین پرنده مغازهاش میداند: «بیشتر مشتریهای ما یا خانوادهها هستند که برای بچههایشان پرنده سخنگو میخرند یا آدمهای تنها که با این پرندهها تنهاییشان را پر میکنند.» مرد میانسال در حالی که تلاش میکند با سرنگ به طوطیاش سرلاک بدهد، از شرایط بازار پرندگان گلهمند است: «شب عید همه طوطیهای مغازهام مریضی گرفتند و با هم مردند. میپرسید چرا؟ چون چند سال پیش شهرداری و محیط زیست گیر داده بودند به بازار پرندگان مولوی. رفتند آنجا را جمع کردند که به قول خودشان ساماندهی کنند. بعد هم یکسری از مغازهدارها کوچ کردند به این بازار. اما الان روزهای جمعه و شبهای عید بیایید اینجا، جای سوزن انداختن نیست. دستفروشها همه اطراف بازار بساطشان را پهن میکنند. هر کسی یک چیزی میفروشد. پرنده، خروس، کلاغ و حتی سگ و گربه. هیچکدام از این حیوانات هم گواهی سلامت ندارند. اصلا معلوم نیست از کجا آمدهاند. شب عید پارسال طوطیهای من مریضی گرفتند و همه با هم مردند. اگر قرار بود ساماندهی شویم، پس این چه بساطی است برای ما درست کردهاند؟ باور کنید 300 میلیون تومان ضرر دادم.»
فروشنده طوطی میگوید طوطیهای گرانقیمت، مشتریهای خاص خودشان را دارند، چون هزینههایشان هم متغیر است: «هزینه نگهداری طوطیهای بزرگجثه معمولا 300 هزار تومان است و کاسکوها نیز ماهانه 100هزار تومان هزینه دارند.» جالب اینجاست که در سایتهای خارجی هم طوطیهای «Ara chloropterus» با طول 85 تا 95 سانتیمتر بین 2هزار تا 4 هزار و پانصد دلار به فروش میرسند.
پرطرفدارترین پرندگان بازار
در بازار پرندگان برخی از مغازهها فقط یک گونه از پرندگان را میفروشند و در بعضی دیگر درهم است. قفس فنچ، ، قناری ، عروس هلندی و مرغ عشق را میشود در کنار هم نگهداری کرد. طبقه پایین بازار پر است از قفس پرندگان ظریفجثهتر. وقتی از فروشنده این مغازه میپرسم این پرندهها را از کجا میآورید؟ میگوید از همین ایران: «خود ما هم نمیدانیم دقیقا از کجا. پرندهها را برای ما میآورند همینجا. ما پرنده را نگاه میکنیم، اگر سالم بود و مشکلی نداشت، میخریم برای مغازه.»
در این مغازه قناری و عروس هلندی مشتریان بیشتری دارند. قیمت عروس هلندیها از 700 هزار تومان شروع میشود تا جفتی 8، 9 میلیون تومان: «پرندگان دستی و سخنگو و آوازخوانها هم نرخهای خودشان را دارند و معمولا بالای 10، 20 میلیون قیمتگذاری میشوند و تا چند صد میلیون هم به فروش میرسند.»
بازار زاغ و کلاغهای خانگی
پشت ساختمان اصلی بازار هم پر است از غرفههای پرندگان. در اینجا طوطی ملنگو، کبک، جوجه، مرغ و خروس لاری و حتی کلاغ هم به فروش میرسد. کلاغ همان پرندهای که در افسانههای ایران سمبل بدیمنی و مرگ است هم خریداران خودش را دارد. یکی از فروشندگان کلاغ میگوید: «خیلی باهوشه. تا زنده هستید نمیمیره و خلاصه خیلی رفیق خوبیه.» انتهای حیاط هم جایی است برای کفتران جلد. کبوترهایی که آزادانه در آسمان پرواز میکنند و دوباره برمیگردند به همان حیاط انتهایی بازار. بلبل هزاردستان هم از 500 هزار تومان به فروش میرسد؛ هرچند که جوجههای گوشتیتر را با 400 هزار تومان هم میشود خرید. اگر چه در دو سال اخیر بحران کووید-19 روی بسیاری از کسب و کارها تاثیر گذاشت، اما ظاهرا پرندهفروشهای خردهپا در بازار پرندگان از درآمد در این دوران راضی به نظر میرسند. بیشترین مشکل آنها بالا رفتن و نوسان قیمت ارز و دلار است که در چند سال اخیر باعث شده نرخ خرید و فروش پرندگان تفاوت فاحشی با سالهای گذشته داشته باشد: «ما وارد نمیکنیم، یکسری دیگر مجوز دارند و پرندهها را وارد میکنند.»
با همه اینها، هر چقدر هم که در بازار پرندگان بالا و پایین بروید، محال است فروشندهای به شما بگوید این پرندهها را از کجا میآورد. اما آنچه مسلم است همه پرندگان زینتی و غیر زینتی حق پرواز داشتهاند، ولی در این نوع بازارها سرگذشت هر پرندهای به چند روایت ختم میشود: «تور و تله، صید و شکار یا در بهترین حالت جوجهکشی از مولد». شکارچی مجاز و غیر مجاز و قاچاق و غیر قاچاق هم ندارد. اینها عناوین و قوانینی است که خود ما آنها را وضع کردهایم؛ پرندهها را محکوم میکنیم به قفس و صدایشان میزنیم: «حیوانات خانگی»!