روزنامه آرمان ملی
1400/10/30
اصولگرايان با برجام احيا ميشوند؛ اگر...
آرمان ملی- احسان انصاری: اغلب اصولگرایان در رقابتهای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری عنوان میکردند که با انتصابات فامیلی مخالف هستند و اجازه نمیدهند انتصابات فامیلی در دوران مدیریت آنها وجود داشته باشد. با این وجود میزان انتصابات فامیلی در دولت سیزدهم و در بین اصولگرایان بیش از گذشته بوده و موردتوجه افکار عمومی قرار گرفته است. از سوی دیگر زمزمههایی مبنی بر استیضاح برخی وزرای دولت به گوش میرسد که هنوز بهصورت رسمی تأیید نشده است. اینکه استیضاح وزرا در شرایط کنونی به چه میزان میتواند به حل مشکلات مردم کمک کند جای تردید دارد. «آرمان ملی» برای بررسی این موضوعات با دکتر داریوش قنبری فعال سیاسی اصلاحطلب گفتوگو کرده است. این نماینده سابق مجلس معتقد است: «واقعیت این است که نمایندگان مجلس اصولگرا شعارها و وعدههایی به مردم دادهاند که تاکنون هیچکدام از این وعدهها تحقق پیدا نکرده است. به همین دلیل این احتمال وجود دارد که نمایندگان با استیضاح چند نفر از وزرا شرایط را به شکلی در افکار عمومی جلوه بدهند که مقصر این ناکامیها برخی از وزرا هستند و به این شکل پایگاه اجتماعی خود را تقویت کنند. این نکته را نیز نباید ازنظر دور داشت که در سال1401 مجلس باید بیلان کاری خود را ارائه بدهد تا نمایندگان بتوانند در انتخابات مجلس در سال1402 حضور پیدا کنند. درنتیجه این احتمال وجود دارد که نمایندگان قصد داشته باشند در مدت باقیمانده با استیضاح برخی وزرای دولت توجه افکار عمومی را به خود جلب کنند و برای خود در حوزه انتخاباتی خود پایگاه رأی ایجاد کنند.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید. گفتمان اصولگرایی در هشت سال دولت آقای روحانی با ریزش پایگاه اجتماعی خود مواجه شده بود و به همین دلیل از فرصت انتخابات مجلس یازدهم و انتخابات ریاست جمهوری سیزدهــم استفاده کرد تا خود را احیا کند. آیا اصولگرایان موفق شدهاند گفتمان خود را احیا کنند؟ در این زمینه با چه چالشها و فرصتهایی مواجه هستند؟ گفتمان اصولگرایــی هنوز نتوانسته خود را احیا کند و همچنـــان با چالشهای درونی مهمی مواجه است. اصولگرایان تلاش کردند در انتخابات مجلس و همچنین در انتخابات ریاست جمهوری با انتخاب آقای رئیسی شرایط را تغییر دهند و در این زمینه نیز به یک موفقیت نسبی سیاسی دست پیدا کردهاند. اما پیروزی در انتخابات و به دســت گرفتن قدرت به معنای عبور از چالشها و احیای گفتمان اصولگرایی نیست. امروز اصولگرایان همچنان از نداشتن پایگاه اجتماعی قوی رنج میبرند و تغییری در این پایگاه ایجاد نشده است. آقای رئیسی بهعنوان یک فرد فراجناحی وارد انتخابات ریاستجمهوری شدند و خود را نماینده جریان اصولگرایی نمیدانند. هرچند مشی فکری، رویکرد و کسانی که در کابینه ایشان حضور دارند اصولگرایان هستند اما ایشان بهعنوان یک اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری حضور نداشتند، بلکه خود را فراجناحی میدانستند. بخش زیادی از پایگاه رأی آقای رئیسی پایگاه رأی اصولگرایان بود. در انتخابات مجلس یازدهم اصولگرایان با یک تابلوی جدید وارد رقابتها شدند و درنهایت نیز موفق شدند یک اکثریت متزلزل را در مجلس شکل بدهند. وضعیت اصولگرایان در انتخابات شورای شهر نیز به همین صورت بود و اصولگرایان در این انتخابات آرای کمی به دست آوردند و با پشتوانه اجتماعی اندکی وارد شورای شهر شدند. در انتخابات ریاست جمهوری نیز آقای رئیسی با علم به اینکه جریان اصولگرایی از پایگاه اجتماعی لازم برخوردار نیست با یک گفتمان فراجناحی وارد رقابتهای انتخاباتی شدند. در چنین شرایطی من فکر میکنم امروز وزن سیاسی گفتمان اصولگرایی در جامعه چیزی در حدود10 تا 12 درصد مردم جامعه است. بهصورت کلی این گفتمان در سالهای اخیر ضعیف شده است. در انتخابات ریاست جمهوری اصولگرایان با وعده بهبود شرایط اقتصادی موفق شدند پایگاه رأی برخی طبقات و بهخصوص طبقات پایین را با خود همراه کند. به همین دلیل موفقیت این گفتمان در گرو عملکرد دولت و بهبود شرایط اقتصادی جامعه است. اگر دولت بتواند در شرایط اقتصادی مردم تغییر ایجاد کند و تصمیمات مجلس یازدهم منجر به شرایطی شود که مردم تغییر وضعیت اقتصادی را در زندگی خود احساس کنند بهصورت طبیعی این جریان میتواند به آینده امیدوار باشد. احیای گفتمان اصولگرایی و بازگشت پایگاه اجتماعی این جریان تا حدود زیادی به عملکرد دولت رئیسی بستگی دارد. آیا مسیری که اصولگرایان در دولـــت و مجــلس پیشگرفتهاند به سمتی است که پایگاه اجتماعی این جریان را افزایش بدهد یا اینکه اصولگرایان در مسیری حرکت میکنند که در نهایت فاصله این جریان با بدنه اجتماعی و جامعه را بیشتر خواهد کرد؟ عملکرد نمایندگان مجلس یازدهم بیانگر این موضوع است که بین شعار و وعدههای نمایندگان اصولگرا و عمل آنها فاصله وجود داشته است. به همین دلیل در شرایط کنونی نمیتوان عنوان کرد عملکرد اصولگرایان در مجلس به شکلی نبوده که پایگاه اجتماعی این جریان را تقویت کرده باشد. تاکنون نزدیک به نیمی از عمر مجلس یازدهم گذشته و در این زمان اصولگرایان میتوانستند با عمل به وعدههایی که به مردم دادهاند تا حدودی شرایط اجتماعی خود را بهبود ببخشند. یا این وجود در عمل چنین اتفاقی رخ نداده و فاصله اصولگرایان با جامعه کاهش پیدا نکرده است. نکته دیگر درباره عملکرد دولت است که اصولگرایان امید زیادی به آن دارند. با اینوجود عملکرد دولت هنوز بهصورت دقیق مشخص نشده و به همین دلیل نمیتوان بهصورت قاطع درباره وضعیت دولت و گفتمان اصولگرایی اظهارنظر کرد. آنچه مشخص است این است که اگر قرار است اتفاقی در گفتمان اصولگرایی رخ بدهد توسط دولت صورت خواهد کرد و موفقیت دولت میتواند برای اصولگرایان یک برگ برنده به شمار برود. اقداماتی در دولت در حال انجام شدن است که میتواند اصولگرایان و مردم را به آینده امیدوار کند که مهمترین آنها تلاش برای احیای برجام است. واقعیت این است که احیای برجام میتواند شانس موفقیت دولت را افزایش بدهد. نکته دیگر اینکه در صورت احیای برجام و برداشته شدن تحریمها اگر دولت مدیریت خوبی بر وضعیت جامعه داشته باشد و بتواند موفقیتهای مهمی به دست بیاورد این احتمال وجود دارد که عملکرد دولت ضعفهای مجلس را نیز پوشش بدهد و شرایط اصولگرایان را بهبود ببخشد. گمانهزنیهایی مبنـــی بر استیضاح یا برکناری برخی وزرای دولـــت به گوش میرسد و به نظر میرسد نمایندگان مجلس و آقای رئیسی نسبت به عملکــرد برخی وزرا دغدغههایی دارند. به چه مــیزان این گمانهزنی را قوی میدانید و فکر مــیکنید در صورت تغییر در چینش کابینــه توسط مجلس و رئیسجمهور چه اتفاقاتی در آینده رخ خواهد داد؟ این نکته که آقای رئیسی در زمان کمی که از عمر دولت گذشته قصد داشتــه باشند برخی از وزرا را تغییر بدهد امر بعیدی است. با اینوجود احتمال اینکه مجلس برخی از وزرا را استیضاح کند دور از ذهن نیست و احتمال آن وجود دارد. واقعیت این است که نمایندگان مجلس اصولگرا شعارها و وعدههایی به مردم دادهاند که تاکنون هیچکدام از این وعدهها تحقق پیدا نکرده است. به همین دلیل این احتمال وجود دارد که نمایندگان با استیضاح چند نفر از وزرا شرایط را به شکلی در افکار عمومی جلوه بدهند که مقصر این ناکامیها برخی از وزرا هستند و به این شکل پایگاه اجتماعی خود را تقویت کنند. این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که در سال1401 مجلس باید بیلان کاری خود را ارائه بدهد تا نمایندگان بتوانند در انتخابات مجلس در سال1402 حضور پیدا کنند. درنتیجه این احتمال وجود دارد که نمایندگان قصد داشته باشند در مدت باقیمانده با استیضاح برخی وزرای دولت توجه افکار عمومی را به خود جلب کنند و برای خود در حوزه انتخاباتی خود پایگاه رأی ایجاد کنند. با اینوجود نباید از این نکته غافل شد که استیضاح وزرا مشکلی را حل نمیکند. امروز مردم با مشکلات جدی بهخصوص در زمینه اقتصادی مواجه هستند و اقتصاد نیز با موضوع سیاست خارجی و برجام گرهخورده است. در چنین شرایطی اگر مذاکرات هستهای به نتیجه برسد و توافق حاصل شود میتوان به تغییر وضعیت اقتصادی مردم امیدواری بیشتری داشت. هنوز زود است که درباره شیوه مدیریت دولت اظهارنظر و قضاوت کرد و باید اجازه داد تا زمان بیشتری بگذرد. واقعیت این است که یک مدیر حتی اگر مدیر توانمندی نیز باشد تا زمانی که امکانات در اختیارش نباشد نمیتواند مشکلات را حل کند و مشکلات همچنان وجود خواهد داشت. اگر تحریمها برداشته شود و شرایط کشور عادی شود شرایط برای قضاوت درباره عیار مدیران دولت فراهم خواهد شد. در شرایطی که وضعیت عادی باشد توانایی و ناتوانی یک مدیر بیشتر مشخص خواهد بود. به همین دلیل من معتقدم در شرایط کنونی استیضاح وزرا نمیتواند مشکلی از مشکلات کشور را حل کند و بلکه ممکن است چالشهای جدیدی نیز به همراه داشته باشد. این کار تنها میتواند برای برخی از نمایندگان کارکرد تبلیغاتی داشته باشد. یکی از نکاتی که در بین افکار عمومی موردتوجه قرارگرفته افزایش انتصابات فامیلی در دولت و در بین اصولگرایان است. این در حالی است که اغلب اصولگرایان در رقابتهای انتخاباتی رویکردی مخالف انتصابات فامیلی داشتند. دلیل این انتصابات چیست و چه پیامدهایی برای اصولگرایان خواهد داشت؟ انتصابات فامیلی تا حدودی در دولتهای گذشته نیز وجود داشته است. با اینوجود به اندازهای که امروز موردتوجه افکار عمومی قرارگرفته نبوده است. در دولت روحانی اغلب اعضای کابینه از حلقه نزدیک ایشان در مرکز تحقیقات استراتژیک بودند. این وضعیت درباره دولت احمدینژاد شدت بیشتری داشت. برادر آقای احمدینژاد و بسیاری از نزدیکان و بستگان وی درزمانی که به ریاست جمهوری رسید در پستهای مختلف مشغول به کار شدند. کسانی که در دولت احمدینژاد بودند ازجمله همکاران ایشان در شهرداری تهران و دانشگاه علم و صنعت بودند. درنتیجه انتصابات فامیلی تنها مختص به دولت رئیسی نیست و بلکه در دولتهای دیگر نیز وجود داشته است. دلیل اصلی این اتفاق نیز ضعف احزاب و فقدان تحزب در کشور است. در سالهای اخیر دو جریان سیاسی کشور اعم از اصولگرایان و اصلاحطلبان توجه جدی به احزاب نداشتهاند. این کمتوجهی در هر دو جریان وجود داشته و تنها مختص به اصولگرایان نیست. البته در این مدت نیروهای حزبی خوبی در کشور وجود داشتند که به دلایل مختلف مورداستفاده قرار نگرفتند. بهعنوان مثال آقای روحانی بهخوبی از این نیروها در دولت خود استفاده نکرد. این اتفاق در حالی رخ داد که در پایگاه اجتماعی دولت آقای روحانی احزاب قوی و تأثیرگذاری وجود داشتند که درصورتیکه در دولت مورداستفاده قرار میگرفتند میتوانستند منشأ خدمات زیادی برای جامعه باشند. از برخی از این افراد استفاده شد که نمونه بارز آن آقای جهانگیری بهعنوان یکی از چهرههای شاخص حزب کارگزاران سازندگی بود. جهانگیری در دولت اول روحانی نقش مؤثری در مدیریت کشور داشت. متأسفانه این وضعیت در دولت دوم وجود نداشت و نقش آقای جهانگیری در تصمیمگیریها و تصمیم سازیها تا حدودی نسبت به دولت یازدهم کاهش پیدا کرد که این موضوع در عملکرد کلی دولت بیتأثیر نبود. اشتباه آقای روحانی در دور دوم ریاست جمهوری خود این بود که اختیارات بیشتری به رئیس دفتر خود داد و اختیارات آقای جهانگیری را تا حدودی کمرنگتر کرد. با همه این شرایط اگر مدیریت خوب آقای جهانگیری نبود با توجه به تحریمها ایران میتوانست وضعیت شبیه به ونزوئلا داشته باشد. در دولت آقای رئیسی نیز تا حدود زیادی بیتوجهی به رویکرد حزبی وجود دارد. حتی اگر فرض بگیریم که دولت قصد نداشت از احزاب اصلاحطلب استفاده کند در بین احزاب اصولگرایان نیز احزابی وجود داشت که میتوانست برای عبور از چالشهای موجود کمک مؤثری به دولت کند که دولت از این احزاب نیز بهره نبرده است. نمونه بارز این احزاب جامعه مهندسین است که از تکنوکراتهای اصولگرا تشکیلشده که دارای رویکرد توسعه محور هستند و میتوانستند به دولت برای رفع مشکلات کمک کنند. نکته مهم اینکه با توجه به ضعف احزاب در کشور کادرسازیهای لازم نیز برای مدیریت کشور صورت نگرفته است و این موضوع در بین دو جریان سیاسی کشور اعم از اصولگرا و اصلاحطلب وجود دارد. اگر احزاب در کشور تقویت میشدند و کادر سازی در دستور کار آنها قرار میگرفت امروز با برخی چالشهای مدیریتی مواجه نبودیم. این مشکل نیز به دلیل فقدان احزاب تأثیرگذار و قوی در کشور به وجود آمده است.
سایر اخبار این روزنامه
كورسوي اميد در مهاجرتهاي كور
نگاه به كرملين؛ نه فقط پكن
اصولگرايان با برجام احيا ميشوند؛ اگر...
مـافيــاي گوشـــت ، مصــرف كننــده را قربانـي ميكند
مافياي خودرو همه را از خود ميكند؟
مرگ ۱۰ درصد نوزادان با آلودگی هوا
تغییر نگاه «نه غربی، به هم شرقی»
روابط ایران و روسیه از نوژه تا وین
تاثیر منطقهای سفر رئیسجمهور به روسیه
اعتبار روابط دولتها، با پشتوانه ملتها
اعتماد در اغما