روزنامه آرمان ملی
1400/11/02
نه شرق ستیزی، نه غرب ستیزی
جعفرگلابی روزنامهنگار حساسیتهای گستردهای که این روزها نسبت به روابط ایران با چین و روسیه خصوصا از سوی نخبگان ابرازمیشود مغتنم وحاکی ازدغدغه مسئولانه نسبت به آینده کشوراست و استقبال تصمیمگیران را طلب میکند. تاریخ دویست ساله اخیرگواه است که ما درروابط خود با قدرتهای بزرگ خسارتهای بسیار دیده، بعضا فرصتهای طلایی را ازدست دادهایم لذا در این زمینه به هر میزان احتیاط شود و به خردجمعی ابتناء شودعقلانی وآینده اندیشانه وضروری است. در این میان چیزی که نگران ساز است شوق وصف ناپذیرعدهای نسبت به دو قدرت شرقی است چنانچه گویی این کشورهابرای رضای خدا و باخلوص نیت پذیرای ایران خواهند شد و در این راه حتی حاضربه سرشاخ شدن با آمریکا وغربند! گویا آنها رفتارهای متعدد وخلاف انتظار این دوکشورنسبت به ایران حتی درچندسال اخیر را به فراموشی سپردهاند! ازآمریکا واروپا که مرتبا آنها را به مبارزه میخوانیم توقعی نیست، انتظار وتوی قطعنامههای مخرب شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران انتظار بزرگی ازمدعیان جلوگیری ازیکجانبهگرایی آمریکا نبود. آنها دراجماعی ضدایرانی که دولت آقای احمدینژاد ناشیانه امکان بهوجودآمدنش را ایجاد کرد و آمریکا رهبریش را برعهدگرفت شرکت جستند و ثابت کردند که ظرفیت پیروی از غرب حداقل دربرخی از زمینهها را دارا هستند. البته شیفتگان نگاه به شرق درحال حاضرتنها با سوال و درخواست توضیح و نهایتا انتقاد روبهرو هستند و هیچ مشکل عملی در راهشان نیست، درست برخلاف موافقان تشنج زدایی باغرب که افزون برانتقادهای تند از انواع تریبونهای رسمی و غیررسمی عملا شاهد مانع تراشیها هم بودند و این امکان را نیافتند که ازتعامل با غرب امتیازی نصیب کشور شود و این درد بزرگی است. با اینکه درمناسبات جهانی کاملا پذیرفته شده است که کشورها منافع ملی را درهرزمینهای ملاک ومعیارعمل خود قراردهند ولی انبوهی ازمسائل پیرامونی بر این اصل مسلم اثرگذار است. اولین عامل اثرگذار را باید در نوع رفتار واخلاق کشورها جستوجو کرد. هرکشوری مطابق با روحیه مردم و مسئولان و تاریخ وقدرت وضعفی که داشتهاند رفتارخاص خود را در تعقیب منافع ملی دارند. مثلا خود چین بهگونهای منافع ملی خودرا پیگیری میکند و روسیه بهگونهای دیگر. رفتار هند در همین زمینه بانوع رفتار هردوی آنها متفاوت است و.. با همین نگاه میتوان به موضوع اصلی این یادداشت پرداخت وتوجه تصمیمگیران رابه رفتار دو قدرت بزرگ چین وروسیه جلب کرد. البته چین تقریبا هیچگاه رفتار و انگیزههای استعماری گسترده نداشته وحالا که قدرت دوم اقتصادی جهان شده است وکمکم چراغهایش را روشن میکند باید منتظر ماند واخلاق ثانویه و ابرقدرتیش را دید. درچنین زمانی احتیاط حداکثری شرط عقل است که روزی چشم باز نکنیم و نبینیم که همه چیزمان چینی شده وحداقل برخی از وجوه مستقلانه خود را نداریم. در مورد نوع رفتارها و برخوردهای معمولا زمخت وپیچیده وچندلایه روسیه درهرموردی نیازبه آوردن نمونههای فراوان نیست. در این خصوص ذهنیت پرسابقه ایرانیان شاهدی قابل اتکا است کما اینکه ذهنیت ایرانیان درموردنوع رفتارانگلیس درزمینههای دیگر برای هر سیاستمداری روشن است والبته آن را بیمورد نمیپندارند. روشن است که خط کشیهای کلی در روابط بینالملل مقرون با موفقیت نیست. عیب بزرگ خط کشیهای کلیشهای این است که درحوادث پرشتاب وگوناگون هرزمان موقعیت کشورها تغییرمی کند وتابع یک خط وربط مشخص وهمیشگی نیست. اتحاد واحترام متقابل میان کشورها رااستحکام پایههای فرهنگی، اقتصادی وسیاسی وازهمه مهمتر حضور و نقشآفرینی اساسی مردم تضمین میکند. میتوان با هرکشوری ارتباط گسترده برقرارکرد و از نفوذ و بازیهایش هراسی نداشت اگرمردم پشت ساختارسیاسی باشند و در متن رویدادها قراربگیرند. طمع بیگانگان برای هرگونه سوءاستفاده ازکشوری که درآن جامعه مدنی نهادینه شده به صفرنزدیک میشود. اما مهمترازهمه مباحث گفته شده پایهریزی وحفظ و ارتقاء منافع ملی براساس تعامل و نه ستیزاست. تعاملحداکثری با همه کشورها و ستیزحداقلی فقط هنگام ضرورت وناچاری. اگراین راهبرد که خیلی ازکشورها به آن ملتزم شدهاند و امتیازاتش را بردهاند در دکترین روابطخارجی ماتثبیت شود اولین نتیجهاش رفع خطر و ایجاد امنیت پایدار برای کشور است که سرمایهگذاریهای گسترده هم پشتسرش خواهندآمد و مهاجرت ازکشورتا معکوس شدن پیش میرود و تولیدرونق میگیرد و امید به آینده بهشدت افزایش پیدا میکند. حفظ منافع ملی واقعا یک اصل بنیادین وغیرقابل خدشه است و شرق ستیزی یا غرب ستیزی راتحت الاشعاع خود قرار میدهد. در صلح وثبات وتعامل، قدرت و ثروت واقعی و پایداربهدست میآید، مردم آرامش پیدا میکنند، فقرکوچک وناهنجاریها کم میشوند و اخلاق ومعنویت امکان گسترش بیشتر پیدا میکنند. نفی غرب ستیزی به معنای اثبات شرق ستیزی نیست. قدرت، ثروت، فرهنگ و پیشینه ایران آنقدرهست که بدون نیازبه ستیزبتواند مستقل و باشکوه با قدرتمندان دنیا تعامل کند و از نفوذشان نترسد. اتفاقا اگراستراتژی تعامل همه جانبه اتخاذ شود میتوان ازآن برای توازن رابطهها سودجست وآسیبهای احتمالی رابه حداقل رساند. تعامل سازنده حداکثری با جهان فرصتطلبی و بیصداقتی طرفها راکاهش میدهد و از قطبی شدن ارتباطات یک کشورجلوگیری بهعمل میآورد. جالب وعبرت آموز آنکه بدخواهان جهانی همواره تلاش کردهاند که کشورهای جهان سوم در انواع ستیزهای بیانتها گرفتار بمانند تا نیروهایشان خنثی شودو از اقتدار و توسعه باز بمانند. نگاهی به تاریخچه وجغرافیای انواع منازعات طی 60 سال اخیرنشان میدهد که چگونه آرامش وثبات و توسعه در اروپا به حداکثر و درآسیا به حداقل رسید. البته و فاجعه بار اینکه در این سوی جهان معمولا و ناشیانه از درگیری وخصومت و برادرکشی استقبال میشود! و هنوز راههای مسالمت آمیز حل و فصل اختلافات بهعنوان یک اصل نافذ وجامع بهکار گرفته نمیشود. اگرغرب ستیزان برسوءنیت آنان تاکید دارند باید درتقابل با روشهای غربی حداکثرتمهیدات برای صلح و ثبات خصوصا درخاورمیانه را بهکار بندند و از تحمیل ستیزهای بیپایان بهکشورهای منطقه جلوگیری بهعمل آورند. همسایه ستیزی، قوم ستیزی و نژادپرستی و تجاوزات مرزی سوغات کشورهای استعماری است و اجتناب از آنها دقیقا یک راهبرد دوراندیشانه و هوشمندانه برای توسعه واقتدارآسیاست.
سایر اخبار این روزنامه
آمريكا، توپ را به زمـين ايران انداخت
جزییات قرارداد باچين و روسيه رامنتشر كنيد
انتقادهاي صريح اقتصادي مراجع قم
شاهكار دختران فوتباليست در قدم اول
اخراج اساتيد، اين بار محمد فاضلي؛ - مبادا خجالت بكشيد!
گرفتارشدن دوباره هزاران نفر در برف
شـرم بر تـو احمدينـژاد!
خرید سربازی آقازادهها، فقط 15000 یورو!
میانبر یا بیراهه؛ مسکن ملی و سوالات بیپاسخ
خط فقر در ایران چقدر است؟
تهدیدها و فرصتهای گسترش مناسبات با چین و روسیه
دستاوردهای سفر را به مردم بگویید!
نه شرق ستیزی، نه غرب ستیزی