روزنامه خراسان
1400/11/02
دستان مطمئن کودایی تردید محمود پاکنیت و داستان شهید کاشانی
اولین امتیاز تاریخ تیم ملی فوتبال بانوان ایران در آسیا
دستان مطمئن کودایی میزبان را متوقف کرد
تیم ملی فوتبال زنان ایران که چند روز پیش با بدرقه رسمی مسئولان فدراسیون فوتبال برای حضور در مسابقات جام ملت های آسیا راهی هند شده بود در نخستین دیدارش در این تورنمنت مقابل تیم میزبان قرار گرفت و به تساوی بدون گل دست یافت. در هر دو نیمه مسابقه هند برتر بود و در چندین صحنه زهره کودایی دروازه بان تیم ملی ایران به زیبایی توپ ها را مهار کرد تا ایران اولین امتیاز تاریخ خود را در جام ملت ها کسب کند. در پایان بازی با اعلام مسئولان برگزار کننده مسابقات زهره کودایی، دروازهبان تیم ملی فوتبال بانوان کشورمان به عنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب شد. دروازه بان تیم ملی فوتبال زنان پس از تساوی مقابل هند در نخستین بازی از جام ملت های آسیا گفت: «خدا را شکر می کنم. بالاخره بازی مساوی شد. بازی بسیار سنگینی بود. بچه ها همگی جنگیدند و زحمت کشیدند. خواست خدا این بود که بازی مساوی شود.» کودایی درباره بازی های بعدی هم افزود: « ان شاءا... با همین قدرت ادامه بازی ها را انجام بدهیم و بتوانیم با نتایج خوب، دل مردم عزیز ایران را شاد کنیم.» مریم ایراندوست سرمربی تیم ملی فوتبال بانوان هم در پایان بازی گفت: «برای برد به مصاف هند آمدیم و به خاطر انرژی که مردم برای ما میفرستادند دوست داشتیم از این بازی امتیاز بگیریم.اولین بازی در تورنمنتها سخت ترین مسابقه است. با توجه به این که بازیکنان ما اولین حضور خود را تجربه میکردند و در 4-5 ماه اخیر بازی تدارکاتی نداشتند اما بر تیم حریف غالب بودند. همه دیدند تیم ما تمام تلاش خود را انجام داد تا از نام ایران دفاع کند.» وی درباره بهترین بازیکن تیم اش در این دیدار، افزود: «از نظر من همه بازیکنانم بهترین بازیکن بودند. البته یکی از بهترین بازیکنان ما زهره کودایی بود که عملکرد قابل قبولی داشت.» با وجود عملکرد خوب تیم ملی فوتبال بانوان ایران در چند ماه اخیر در مسابقات مختلف دیدارهای این تیم همچنان جایی در رسانه ملی ندارد و پخش نمی شود که این مسئله با انتقاد فوتبال دوستان و کاربران فضای مجازی مواجه شد و آن ها این سوال را مطرح کردند که با وجود پوشش مناسب و داشتن حجاب چرا مسابقه تیم ملی زنان پخش نمی شود. گفتنی است تیم ملی فوتبال بانوان کشورمان در دومین مسابقه خود فردا از ساعت ۱۳:۳۰ در ورزشگاه مومبای شهر بمبئی به مصاف تیم چین قهرمان 8 دوره مسابقات می رود.
تردید محمود پاکنیت برای جانشینی سیروس گرجستانی
بازیگر پیش کسوت سینما و تلویزیون در گفتوگو با خراسان، از تجربه بازی در فصل دوم «نوار زرد» با عوامل و بازیگران جدید آن میگوید
مائده کاشیان
یکی از بازیگران جدید سریال پلیسی «نوار زرد 2» ساخته سروش محمدزاده، محمود پاکنیت است که در این فصل به جای زندهیاد سیروس گرجستانی، نقش پدر «کاوه کیهان» را بازی کرده. علاوه بر او، دیگر بازیگران سریال نیز به کلی تغییر کردهاند و ماجرای زندگی سرگرد «کاوه کیهان» در کنار پروندههای پلیسی مختلف، با گروه جدیدی روایت میشود. به بهانه پخش این سریال، با محمود پاکنیت درباره حضور در این مجموعه و تغییر عوامل آن گفتوگو کردیم. فصل اول «نوار زرد» را تماشا کرده بودید؟ نه ندیده بودم و خوشحالم که سریال را ندیدم، چون شاید تحت تاثیر قرار میگرفتم و شخصیت را شبیهسازی میکردم. وقتی گفتند فصل اول سریال قبلا پخش شده، متوجه شدم نقش این شخصیت را مرحوم سیروس گرجستانی بازی کرده بودند. پس لازم نبود برای تداعی آن شخصیتها و فصل اول، شباهتی میان شخصیتها وجود داشته باشد؟ نه، چون همه شخصیتها عوض شدند، حتی فیلم بردار و عوامل سریال هم تغییر کرده بودند، این طور نبود که فقط بازیگران عوض شده باشند. چه شد که بازی در فصل دوم این مجموعه را پذیرفتید؟ من با همین دفتر (موسسه فرهنگی هنری صبا) در سریال «گیلدخت» مشغول همکاری بودم، زمانی که این سریال تمام نشده بود، به من بازی در «نوار زرد 2» را پیشنهاد دادند، فیلم نامه را فرستادند و خواندم. اول که شنیدم آقای گرجستانی این نقش را بازی کرده بودند، قبول نکردم و قصد داشتم نپذیرم، بعد به اصرار مدیر تولید که گفتند هیچ ارتباطی وجود ندارد و با توضیحاتی که دادند، به دلیل همکاری با گروهی که داشتم با آنها کار میکردم، پذیرفتم. پس دوست نداشتید نقشی را که مرحوم گرجستانی بازی کرده بودند، ایفا کنید. بله. به طور کلی دوست ندارم وقتی یک بازیگر نقشی را بازی میکند، بعدا بروم به جای او نقشش را ایفا کنم. چون فصل اول سریال با گروه دیگری ساخته شده بود، نگران استقبال مردم از فصل 2 نبودید؟ نه، وقتی قصه را خواندم متوجه شدم قصه بسیار گیرایی است. زمانی که خودم هم سریال را تماشا میکنم واقعا جذابیت دارد. یک کار پلیسی است که گرهها و تعلیقهای خوبی دارد و تماشاگر را به دنبال خودش میکشاند، به نظر من کار خوبی است. مخاطبان به تغییر گروه بازیگران سریال در فصل جدید، حساس هستند و گارد میگیرند. ممکن است من نقشی را در یک نمایش نامه بازی کنم، یک شخصیت دیگر هم این نقش را در همان نمایش نامه، در شهر دیگری بازی کند، این دو هیچ ارتباطی به یکدیگر ندارند. اگر من در جایگاه تماشاگر باشم، میروم هر دو کار را تماشا میکنم که ببینم هرکدام از آنها چه کردهاند، برای منِ بازیگر جذاب است. فرض کنید «مکبثِ» شکسپیر را 100 هزار نفر بازی کردهاند یا فیلم آن را روسها ساختهاند، انگلیسیها و آمریکایی ها هم ساختهاند. هیچ ارتباطی به همدیگر ندارند، دیدن هرکدام از آنها جذاب است چون هرکدام از این کارگردانان یک بُعد از این شخصیتها را پررنگ کردند. مثلا یک نفر ممکن است «حسادت» اتللو را پررنگ کند و دیگری «قهرمان بودن» او را. این به دیدگاه کارگردان برمیگردد که در قصهای که یک بار اجرا شده، مردم دیدند و حالا قرار است بار دوم هم با آدمهای دیگری ببینند، چه چیزی را پررنگ کند. به نظرتان ویژگی و امتیاز سریال «نوار زرد2» به عنوان یک سریال پلیسی چیست؟ ما کارهای پلیسی خارجی زیادی دیدهایم و هیچ وقت نباید سعی کنیم شبیهسازی کنیم، چون فرهنگ، جامعه و بینش ما با اروپاییها و آمریکاییها بسیار متفاوت است. به نظر من سلاح دست گرفتن و حتی طرز راه رفتن یک پلیس ایرانی با آمریکایی فرق میکند. خیلی بد است که در ایران کمتر کار پلیسی ساخته میشود، در حالی که اتفاقاتی که در جامعه ما میافتد، بسیار زیاد است و با نمایش آنها، مردم از محیط زندگیشان آگاه میشوند. کارهای پلیسی که ساخته میشود بر اساس پروندههایی هستند که در ایران اتفاق افتاده و داریم پلیس و جامعه خودمان را با امکانات خودمان بررسی میکنیم، هرچند این امکانات کم باشد اما تلاش میکنیم به بهترین وجه اجرا شود. واقعا در این سریال چیزی از امکانات کم و کسر نگذاشتند، ماشین پلیس، اداره پلیس، افرادی که در اداره پلیس هستند، به کار گرفته شدند و سعی شده همه چیز بسیار عادی و طبیعی باشد تا مردم بتوانند درک کنند. من خودم وقتی کاری را تماشا میکنم، هرگز به عنوان بازیگر یا کسی که عضوی از آن است نمیبینم، به عنوان یک بیننده عام تماشا میکنم، چون میخواهم میزان تاثیرگذاریاش را بسنجم و نمیخواهم اشکالاتش را بگیرم. به تازگی در هر دو سریال «جشن سربُرون» و «گیلدخت» نقش خان را ایفا کردید، کدام نقش برایتان جذابتر بود؟ بله نقش دو خان کاملا متفاوت را بازی کردم و هر دو برایم جذاب است. یکی از نقشها شخصیتی مثبت و دیگری شخصیتی بسیار خشن و مطیع و فرمانبردار است. در سریال «سنجرخان» هم حضور دارید. بله، در «سنجرخان» هم نقش یک شخصیت منفی را بازی کردم که الان به دلیل مسائل مالی، کار تقریبا تعطیل شده است. متاسفم برای صداوسیما که در دادن بودجه به چنین سریالی که میتواند کار ارزشمندی باشد چون یک کار تاریخی و مستند است، یک مقدار کوتاهی میکند و کار عقب افتاده است. «سهراه کاشانی» چگونه نام گذاری شد؟ شهید محسن کاشانی سرباز وطن، قهرمان انقلاب پاسداشت سرباز مشهدی که تحت تأثیر سخنرانیهای آیتا... خامنهای از هدف قرار دادن مردم خودداری کرد، دوم بهمن 1357 با حضور خیل عظیم مردم مشهد برگزار شد جواد نوائیان رودسری – دوم بهمنماه سال 1357، درحالیکه سراسر ایران، در تب و تاب ورود امام خمینی(ره) بهسر میبرد و درگیریها میان بقایای رژیم پهلوی و مردم به اوج خودش رسیدهبود، هزاران نفر از مردم منطقه چهارراه خواجهربیع مشهد و خیابانهای اطراف آن، در جایی که امروزه به «سهراه کاشانی» معروف است، گرد هم آمدند. این گردهمایی، چنانکه آن روزها مرسوم بود، یک تظاهرات سیاسی با شعارهای خاص آن محسوب نمیشد، اما حرکتی با ماهیت صددرصد انقلابی بود. در این روز، آیتا... سیدکاظم مرعشی، از علما و مراجع وقت شهر مشهد نیز، به جمع مردم پیوست تا در این اقدام انقلابی سهیم باشد. اما این اقدام انقلابی چه بود؟ یکی از برنامههای مردمی در شهر مشهد طی روزهای پرالتهاب انقلاب که درواقع بهنوعی، اعلام رسمی عدم مشروعیت رژیم شاه محسوب میشد، تغییر نام خیابانها و اماکن عمومی شهر بود؛ کاری که حدوداً از آبان سال 1357، با تغییر نام بیمارستان «ششم بهمن» در خیابان کوهسنگی، به «17 شهریور» آغاز شد. در این روز هم، یعنی روز دوم بهمن، مردم جمع شده بودند تا ضمن پاسداشت یاد و خاطره شهید «محسن مباشر کاشانی»، آن محل را به یاد وی و حماسهای که آفرید، «سهراه کاشانی» بنامند. با گذشت 43 سال از آن روز بهیادماندنی، نام شهید «محسن مباشر کاشانی» بر این سهراه و البته خیابانی طویل و چند کیلومتری متصل به آن تا چهارراه شهید گمنام (مقدم طبرسی)، به یادگار ماندهاست و مشهدیها این سهراه و خیابان را با نام آن شهید بزرگوار میشناسند. اما مگر محسن مباشر کاشانی چه کردهبود که در میان خیل عظیم شهدای انقلاب، اینگونه نظرها را به خود جلب کرد و در قلبها جا گرفت؟ به مناسبت روز نامگذاری «سهراه کاشانی» که باید آن را یکی از روزهای خاص تاریخ انقلاب مشهد بدانیم، در نوشتار پیش رو، از شهید محسن مباشر کاشانی و حماسه ماندگار او خواهیم گفت. الگوبرداری از سخنرانیهای آیتا... خامنهای شهید کاشانی در سال 1335ش به دنیا آمد؛ در خانوادهای که از نظر اقتصادی، وضعیتی متوسط به پایین داشت. خانواده مباشر کاشانی در حوالی کوچه «حسینباشی» ساکن بودند. محسن دوران ابتدایی و دبیرستان را در این محله قدیمی مشهد گذراند و در نوجوانی، با امامخمینی(ره) و نهضت اسلامی آشنایی پیدا کرد. او خیلی زود وارد فعالیتهای مبارزاتی شد و به همین دلیل، نتوانست دوره دبیرستان را به پایان برساند؛ محسن را از مدرسه اخراج کردند. گزارشها و روایتهایی وجود دارد که نشان میدهد او، به عنوان یک جوان مسلمان و مخالف رژیم پهلوی، درحالیکه تنها 19 سال داشت، به سخنرانی در برخی جلسات مذهبی میپرداخت و برای مدتی هم، تحت تعقیب ساواک قرار داشت. در همان سالها بود که به سخنرانیهای آیتا... خامنهای علاقه فراوانی پیدا کرد. در برخی از آنها حاضر میشد و نوار کاست تعدادی از این جلسات را هم تهیه میکرد و با دقت گوش میداد. برخی از دوستانش معتقدند که حتی میکوشید در بیان و نوع سخنوری هم، از آیتا...خامنهای الگوبرداری کند. به هر حال، شرایط زندگی و فعالیت سیاسی و اجتماعی، برای پسر شکرا... مباشر کاشانی و عصمت نعیمی، به دلیل مبارزات و اعتقاداتش، سخت و دشوار شد. شاید همین مسئله او را ناچار کرد که به خدمت سربازی برود. محسن را پس از گذراندن دوره آموزشی، به همدان فرستادند و او، درست در دوران اوجگیری انقلاب اسلامی، روزهای خدمت سربازی خود را در این شهر گذراند. آن تاسوعای متفاوت شهید کاشانی در دوره سربازی هم، از فعالیتهای انقلابی فارغ نبود و گاه تا مرز لو رفتن و گیر افتادن پیش رفت، اما هربار توانست خودش را از مهلکه بیرون بکشد. تا اینکه روز یکشنبه، 19 آذرماه سال 1357 فرارسید؛ روز تاسوعای حسینی. در این روز، تمام ایران، با الهام از واقعه کربلا و قیام سیدالشهدا(ع) به میدان آمدند تا دربرابر رژیم پهلوی بایستند. یگانهای ارتش در شهر همدان، مأموریت سرکوب تظاهرکنندگان را پیدا کردند. محسن مباشر کاشانی در زمره گروهی از سربازان بود که به میدان مرکزی شهر همدان فرستاده شد تا راه مردم را سد کند. در همان ساعات اولیه، مقاومت مردمی، کار را از تیراندازی هوایی به شلیک مستقیم گلوله به سمت تظاهرکنندگان کشاند. استاندار همدان شخصاً به میدان آمده بود تا بر کار سرکوب نظارت داشتهباشد. فرماندهان نظامی، سربازان را بهخط کردند. محسن مباشر کاشانی در کنار دیگر سربازان ایستاده بود و حالا، قرار بود فرمان شلیک به طرف مردم بیدفاع را اجرا کند؛ اما او نمیتوانست. مردمی که پیشِ روی او ایستادهبودند، هموطنان محسن بودند؛ ایرانیانی که از ظلم و جور شاه و رژیم او بهجان آمدهبودند و یکصدا حق خود را مطالبه میکردند. محسن کاشانی، اینبار تاب نیاورد، فرمان شلیک که صادر شد، لوله اسلحه را به سمت فرمانده چرخاند و اول او را هدف قرار داد. بعد از آن به طرف استاندار رفت و به او هم شلیک کرد و کوشید از منطقه بگریزد؛ اما تعقیب و گریز مأموران رژیم، محسن را ناچار کرد که از شهر بیرون برود و خودش را به کوههای الوند برساند. آنجا بود که محاصرهاش کردند، خواستند که بیقید و شرط تسلیم شود، اما او در مکتبی پرورش یافتهبود که تسلیمشدن در برابر ظالم و پذیرفتن ذلت را، ننگ میدانست. محسن مباشر کاشانی، ساعتی مقاومت کرد، اما گلولههایش رو به اتمام بود و از هر طرف او را نشانه گرفتهبودند. درنهایت، گلولهای از قلب محسن گذشت و او، در خون خودش غلتید. ماندگاری یک حماسه خبر مقاومت شهید محسن مباشر کاشانی در سراسر ایران پیچید و شور غریبی در میان مردم بهوجود آورد. همه میخواستند بدانند که این جوان مشهدی کیست که چنین مردانه دربرابر ظلم ایستاده و از جان خود گذشته است؟ دژخیمان رژیم، برای مدتی از تحویل دادن پیکر شهید به خانوادهاش خودداری کردند، اما سرانجام، در نیمه دوم دیماه 57، پیکر او به مشهد منتقل شد. انقلابیون مشهد، برای سرباز شهیدشان سنگتمام گذاشتند. با وجود شرایط امنیتی حاکم بر شهر، چندهزار نفر در تشییع پیکر او حضور یافتند و دهها خودرو، پشت سر آمبولانس حامل شهید کاشانی، تا بهشت رضا(ع) رفتند. پیکر شهید محسن مباشر کاشانی، در کنار آرامگاه شهید محمد منفرد، شهید واقعه حمله مزدوران رژیم شاه به بیمارستان امامرضا(ع) دفن شد. چند هفته بعد، در دوم بهمن سال 1357، یعنی 43 سال پیش در چنین روزی، مراسم نامگذاری سهراه و خیابان شهید محسن کاشانی را برگزار کردند. کمتر از یکسال بعد از این واقعه، یعنی در 18 مهرماه سال 1358، به همت جوانان کوچه «حسینباشی» و دوستان قدیمی شهید محسن مباشر کاشانی، کتابخانه و انجمنی به نام «انجمن جوانان مسلمان» تشکیل و به مرکزی برای تجمع جوانان مبارز و انقلابی تبدیل شد.
سایر اخبار این روزنامه
نمره کشاورزی بهتر از صنعت
شخصیتشناسی داوران خندوانه
«دیر کرد بانک ها» زیر ذرهبین انتقاد مراجع تقلید
خبرهای مثبت از افزایش صادرات نفت
افزایش 400 درصدی قیمت گل در آستانه روز مادر!
حاشیههایی برای پوشاندن متن یک سفر مهم
سازگاری با کم آبی در فاز اجرا
کابوس مثلث شرقی برای غرب
دستان مطمئن کودایی تردید محمود پاکنیت و داستان شهید کاشانی
رئیس جمهور: با جدیت پیگیر مشکلات مردم سیلزده هستم
تورم ماهانه و نقطه ای پس از 3 ماه صعودی شد
عشق های خون آلود در گروه اینستاگرامی!
کیهان مرموزتر شد