پیچ و خم احداث جاده استاندارد در خوزستان

وقتی از محرومیت خوزستان و شهر‌ها و روستاهایش صحبت می‌کنیم، یاد «فقر» و «نبود آب» در این مناطق خواهیم افتاد و تصاویر بیابانی شکل و خانه‌های کپری در ذهنمان شکل خواهد گرفت، اما محرومیت فقط مربوط به این موارد نمی‌شود، مشکلات برخی از ساکنان خوزستان به جایی رسیده که حتی از مسیر‌های جاده‌ای استاندارد نیز بهره‌مند نیستند، به همین دلیل ساکنان شهر‌های خوزستان علاوه بر بحران آبی و سایر مشکلات دیگری که تجربه می‌کنند، جان خود و عزیزانشان را نیز در این جاده‌های مرگ از دست می‌دهند و طعم محرومیت را از همه جهت می‌چشند. تصادف زنجیره‌ای اخیر در بهبهان همه ما را در شوک فرو برد. از یک طرف خودرو‌هایی که همدیگر را مچاله کرده و از طرف دیگر خانواده‌هایی که عزیزانشان را در این تصادف از دست داده‌بودند، موجب تأثر همه شد. پس از آن رئیس پلیس راهور از بی‌کیفیتی خودرو‌های داخلی انتقاد کرد و از بازنشدن کیسه‌های هوای خودرو‌ها در این تصادف هولناک خبر داد. کیفیت خودرو‌های داخلی ضعیف است و هیچ جایی برای دفاع ندارد، اما ناایمنی جاده‌ها نیز مسئله دیگری است که نباید از آن غافل شد؛ مسئله‌ای که خانم بیک‌پور، جهادگر ساکن در آبادان به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: «اکثر راه‌های جاده‌ای خوزستان، نور ندارد و در کنار ساختار ناایمن این جاده‌ها هر چند روز یکبار شاهد حادثه‌ای تلخ در این جاده‌ها هستیم که در اثر آن خانواده‌های زیادی داغ عزیزشان را دیده و کودکان زیادی یتیم شده‌اند.»
او ادامه می‌دهد: «تصادف زنجیره‌ای بهبهان رسانه‌ای شد، اما تصادف‌های زیادی در خوزستان اتفاق می‌افتد که هیچ‌کس درباره آن‌ها حرفی نمی‌زند. دلیل این تصادف‌ها هم کاملاً مشخص است، اما متأسفانه هیچ‌کس برای حل این مشکلات قدمی برنمی‌دارد.»
بی‌تفاوتی مسئولان برای حل مشکلات جاده‌ای
بیک‌پور به بی‌تفاوتی مسئولان برای حل مشکلات جاده‌ای اشاره می‌کند و می‌گوید: «وقتی به مسئولان راهداری و شهرداری آبادان مراجعه می‌کنیم و درباره نبود نور در جاده‌ها صحبت می‌کنیم، می‌گویند ما روشنایی سیار گذاشته‌ایم، اما سرقت شده‌است! متأسفانه در اکثر این جاده‌ها هیچ تیر برقی وجود ندارد و برخی از مسئولان برای رفع تکلیف چراغ‌های سیار قرار می‌دهند که این چراغ‌ها به دلیل فقر و اعتیاد، از سوی سارقان برداشته می‌شود. سؤال ما این است که سایر شهر‌ها برای روشنایی جاده‌ای خود چه کار کرده‌اند که ما نمی‌توانیم آن کار را انجام دهیم و مانع سرقت چراغ‌ها شویم؟»


بیک‌پور با بیان اینکه فقط مرکزیت شهر آبادان روشنایی دارد و مابقی راه‌ها هیچ نوری ندارد، می‌گوید: «اکثر جاده‌های آبادان هیچ نوری ندارد، خرخره، مدن، البوعبادی، سادات، ملاکه، دلگه، سیحان، ابوشانک، تنگه و قفاس که جاده کنار آن معروف به جاده قفاس است، نه نور و نه زیرساخت مناسبی به لحاظ جاده‌ای ندارد. همین مشکلات در مسیر سیدحکیم، رسمتیه، طره بخاخ و صیادویه نیز مشاهده می‌شود.»
این خانم جهادگر به تأخیر در رسیدن آمبولانس‌های آبادان هنگام وقوع حوادث نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: «جاده‌ها وضعیت خوبی ندارد، نور هم نیست، اگر یک نفر تصادف کند و با آمبولانس تماس گرفته شود نیز آمبولانس خیلی دیر می‌آید، همه این موارد دست به دست هم داده تا افراد زیادی در این جاده‌ها جانشان را از دست دهند.» او به ضعف‌های زیرساختی جاده‌های آبادان اشاره می‌کند و می‌گوید: «مسیر جاده‌ای از اول خرخره تا قفاس، محل حادثه‌خیزی به نام چهارراه سادات دارد که معروف به جاده مرگ شده‌است؛ این محل خط‌کشی‌ندارد، پل عابر پیاده‌ای هم نگذاشته‌اند، به همین دلیل هفته و ماهی نیست که اینجا تصادف نشود و خانواده‌ای به عزای عزیزش ننشیند.»
بیک‌پور با بیان اینکه پیگیری‌های متعددی برای حل مشکلات جاده‌ای صورت گرفته، اما همچنان مسئولان اقدامی انجام نداده‌اند، اظهار می‌دارد: «شهرداری آبادان که کاری برایمان انجام نمی‌دهد. مردم به دهیاری و راهداری مراجعه کرده‌اند، اما فایده‌ای نداشته است، به همین دلیل از دوستانی که در تهران می‌شناختیم خواسته‌ایم تا از شهرداری تهران برای ما کمک بگیرند.» نبود روشنایی در جاده، پدر خانواده را به کشتن داد
در همین رابطه حمزه باوی، ساکن روستای سادات شهرستان آبادان به خبرنگار «جوان» می‌گوید: «سال ۱۳۸۲ بود که شب‌هنگام، پدرم در مسیر جاده آبادان - قفاس با دوچرخه به سمت محل کار می‌رفت، اما متأسفانه به دلیل نبود نور کافی، راننده خودرو او را نمی‌بیند، با او تصادف می‌کند و موجب فوتش می‌شود.»
آن‌طور که باوی می‌گوید، در سال ۱۳۸۲ یعنی همان سالی که پدرش فوت کرده، کلاس دوم ابتدایی بوده‌است و بعد از نبود پدر بار چرخاندن زندگی به دوش برادر ۱۸ ساله‌اش افتاده‌است. این خانواده شش نفره بعد از فوت پدر، بی‌سرپرست می‌شوند و سال‌های سختی را پشت سر می‌گذارند.
او درباره جاده مرگ می‌گوید: «عرض این جاده باریک است و استاندارد نیست. این جاده هیچ نوری ندارد و خیلی‌ها در این مسیر کشته شده‌اند. مسئولان و حتی نمایندگان آبادان در مجلس هم این مسئله را می‌دانند و اعلام هم کرده‌اند، اما هیچ کار مؤثری برای حل این مشکل انجام نشده‌است. البته در این سال‌ها بخشی از جاده را در دست اقدام قرار داده‌اند، اما بخش عمده آن رها شده و هنوز هم این جاده همچنان حادثه‌ساز است.»
آن‌طور که مشخص است، جاده مرگ تنها خانواده باوی را به عزا ننشانده‌است. خانواده‌های دیگری نیز داغ عزیز دیده‌اند و مشخص نیست مسئولان بعد از قربانی‌شدن چند نفر دیگر در این جاده، دست به کار خواهند شد! داغ از دست دادن فرزند در جاده مرگ
خانم دریس نیز یکی دیگر از افرادی است که پسرش را در جاده مرگ از دست داده و درخواست رسیدگی به مشکلات جاده‌ای آبادان را دارد. او در این باره به خبرنگار «جوان» می‌گوید: «سال گذشته بود که پسرم به قصد خرید از خانه بیرون رفت، اما چند دقیقه نگذشته‌بود که همسایه‌ها خبر تصادف او را به من دادند. هنوز آن صحنه از جلوی چشمم کنار نمی‌رود که ماشین، پسرم را پرت کرده و بدن بی‌جان پسرم خرد شده‌بود. چند نفر دیگر باید در این جاده بمیرند تا مسئولان فکری برای ما کنند؟!»
او ادامه می‌دهد: «روستای ما در مجاورت جاده است و وقتی بخواهیم از این جاده عبور کنیم، هیچ پل عابرپیاده‌ای وجود ندارد، خط‌کشی‌شده هم نیست و دست‌اندازی هم ندارد. از طرفی نور در جاده نیست و وقتی اهالی روستا قصد عبور از این جاده را داشته باشند، خودرو‌هایی که با سرعت از جاده عبور می‌کنند به سختی آن‌ها را می‌بینند و همین مسائل منجر به وقوع حادثه‌های تلخ می‌شود.»
خانم دریس که داغ دلش برای از دست دادن پسر جوانش تازه شده، با بغض می‌گوید: «پسرم ۲۶ سال داشت و فقط هشت ماه از ازدواجش می‌گذشت، خیلی از همسایه‌های ما هستند که فرزندان کوچک داشتند و جانشان را در همین جاده مرگ از دست داده‌اند.» پاسکاری‌های مسئولان برای فرار از مسئولیت
در همین رابطه، سیداسماعیل بنی هاشم، دهیار روستای سادات به تلاش‌هایش برای حل مشکلات جاده‌ای آبادان اشاره می‌کند و به خبرنگار «جوان» می‌گوید: «ما مکاتبات زیادی را با اداره برق، اداره راهداری و حتی شهرداری آبادان انجام داده‌ایم. اخیراً نیز به اداره راهداری رفتیم و در پاسخ مطالبات ما گفتند این جاده از محدوده اداره راه خارج است و باید از شهرداری پیگیری کنید! ما مجدداً به شهرداری مراجعه کردیم، اما آن‌ها می‌گویند این جاده جزو خدمات اداره راهداری است و اینکه وظیفه خط‌کشی و نور جاده برعهده ما باشد، بخشنامه‌ای ابلاغ نشده‌است. در این میان نیز اداره برق توپ را در زمین راهداری می‌اندازد و می‌گوید مسئولیت استانداردسازی جاده برعهده آنهاست!» اول تشهد بخوانید و بعد از جاده مرگ عبور کنید
سیدعلی موسوی، افسر نیروی انتظامی آبادان نیز در این رابطه به خبرنگار «جوان» می‌گوید: «در کنار ناایمن بودن جاده نزدیک به روستای سادات، برخی از کمپرسی‌ها به صورت غیرقانونی از پشت جاده خاکبرداری می‌کنند و این خاک وارد جاده می‌شود، به همین دلیل با کمی بارندگی در این خاک شور، لغزنده و چسبناک می‌شود و احتمال وقوع حادثه را چندین برابر می‌کند.»
او ادامه می‌دهد: «این جاده هیچ نوری ندارد و خط‌کشی هم نشده‌است. هر راننده و عابرپیاده‌ای هنگام عبور از آن ابتدا باید تشهد را بخواند و سپس از آن عبور کنند، زیرا که زنده ماندن آن‌ها بعد از عبور از این جاده مرگ گاهی غیرممکن می‌شود!» روشنایی جاده جزو الزامات ایمنی نیست!
خبرنگار «جوان» علت استانداردسازی نکردن جاده آبادان - قفاس به خصوص در قسمت روستای سادات را از مهندس مهران خاویزی، رئیس راهداری و حمل و نقل جاده‌ای آبادان جویا شده‌است. او در این باره می‌گوید: «این مسئله در شورای ترافیک شهر نیز مطرح شد، قسمتی از این جاده در حریم شهر است که مربوط به شهرداری می‌شود و ادامه جاده در حوزه راهداری است.»
او با بیان اینکه به زودی قرار است اقدامات استانداردسازی از سوی اداره راهداری انجام شود، ادامه می‌دهد: «برنامه‌هایی در این خصوص درنظر گرفته‌ایم. در قسمت ابتدایی جاده مرمت انجام داده‌ایم و این کار تا ۱۰ کیلومتر دیگر نیز ادامه پیدا خواهد کرد. در چند روز آینده و در بخشی که مربوط به حوزه کاری راهداری است، خط‌کشی و کار‌های دیگری جهت ایمنی جاده انجام خواهد شد.»
خاویزی وجود نور در جاده را جزو الزامات ایمنی نمی‌داند و اظهار می‌دارد: «در تعریف ایمنی جاده، روشنایی جزو الزامات نیست. باید چراغ‌های جلوی خودرو به گونه‌ای باشد که راننده فاصله ۱۰۰ الی ۱۵۰ متری مقابل خود را ببیند. بنابراین «روشنایی» مربوط به ارتقای ایمنی جاده محسوب می‌شود و با توجه به اعتباری که برای این کار درنظر گرفته می‌شود، پس از کار‌های ایمنی به سراغ کار‌های ارتقای ایمنی خواهیم رفت.»