تجارت سیاه بچه‌فروشی

مریم رضاخواه – مدام با گره روسری‌اش بازی و سعی می‌کند در گوشه‌ای کز کند تا رهگذران او را نبینند. حس می‌کند همه او را نگاه می‌کنند و سنگینی نگاه‌ها را روی خودش حس می‌کند. باردار است و از اوضاع ظاهرش مشخص است چند روزی بیشتر به دنیا آمدن کودک باقی نمانده است. می‌پرسم خوشحالی. نگاهی سرد تحویل می‌دهد و می‌گوید کودک من نیست، پیش‌فروش کرده‌ام.

می‌گوید نامش سهیلاست. به همراه شوهرش از روستایی دور به تهران آمدند تا شاید زندگی بهتری برای خودش و دو دخترش رقم بزند، اما سایه بدبختی هر جا بروند با آنها همراه است. شوهرش او را راضی کرده کودک را 60میلیون بفروشند. خودش هم می‌گوید اگر بچه‌ام در خانواده‌ای مرفه بزرگ شود، خوشبخت می‌شود و من دیگر نگران او نیستم. اشک از چشم‌هایش سرازیر می‌شود. می‌گوید نمی‌فهمی فقر یعنی چه، گرسنگی یعنی چه!!!

تجارت سیاه

تجارت نوزاد پدیده‌ای است که این روزها بحث داغ محافل اجتماعی شده است. افرادی سودجو در این میان به کسب سود سرشاری فکر می‌کنند که حتی به قیمت مرگ کودکی بی‌گناه منجر می‌شود. دلالان، زنان باردار تهیدست را شناسایی و آنها را با چرب‌زبانی راضی می‌کنند که کودک خود را به مبلغی بفروشند. از سوی دیگر خانواده‌های بدون فرزند را هم از قبل شناسایی کرده و قول کودک به دنیا نیامده را به آنها می‌دهند و در ازای خوش‌خدمتی خود پول هنگفتی دریافت می‌کنند.
سال‌ها پیش کیوسک‌های تلفن‌های همگانی پایین‌شهر محل آگهی خرید و فروش بچه‌ها بود. آگهی می‌زدند که توان نگهداری از بچه را ندارم و به بالاترین قیمت می‌فروشم. پسربچه چهار ساله‌ام را می‌فروشم. جنین به فروش می‌رسد و… اما الان نحوه خرید و فروش نوزاد هم تغییر کرده، به شکلی که وقتی اینستاگرام خود را باز کنید، انواع و اقسام بچه‌ها با سن‌های متفاوت به فروش می‌رسند. اینستاگرام یکی از فضا‌هایی است که افراد به راحتی و بدون هیچ محدودیتی می‌توانند در آن عضویت یافته و اقدام به تولید یا اشتراک‌گذاری محتوا و جذب مخاطب کنند.
روایت نوزادان چند روزه‌ای که قربانی فقر فرهنگی و اقتصادی شده و تجارت آنها این روزها زنگ خطر بی‌اخلاقی اجتماعی را در جامعه به صدا درآورده است.

پرچالش‌ترین آسیب اجتماعی

دکتر مجید ابهری، آسیب‌شناس اجتماعی در مورد این معضل اجتماعی می‌گوید: «نوزادفروشی در میان جدیدترین آسیب‌های اجتماعی بسیار پرچالش شده است. فروش نوزادان یکی از زشت‌ترین و آزاردهنده‌ترین ناهنجاری‌های دوره کنونی به حساب می‌آید و عواطف و احساسات عمومی را جریحه‌دار می‌کند.
او در ادامه با اشاره به اینکه این پدیده تنها به تهران منتهی نمی‌شود، می‌گوید: «متاسفانه فروش نوزادان به یک یا دو محل محدود نمی‌شود. این مسأله در بسیاری از نقاط ممکن است به وقوع بپیوندد. اکنون در فضای مجازی هم با خرید و فروش نوزاد روبه‌رو هستیم. اما چرا این اتفاق روی می‌دهد؟ آیا کسی حاضر است فرزند خود را برای همیشه از خود جدا کند.»



ابهری در ادامه می‌گوید: «قبل از ورود به کالبدشکافی این آسیب باید بگویم بخشی از علت وقوع این آسیب به نهادهای متولی مخصوصا بهزیستی برمی‌گردد. سخت‌گیری‌ها و مراحل طولانی و بعضا غیرممکن فرزندخواندگی باعث شده است والدینی که در حسرت فرزند هستند، به سمت این ناهنجاری کشیده شوند. فروش تخمک و رحم اجاره‌ای وقایعی هستند که از قبل اتفاق می‌افتادند، اما فروش نوزادان در سال‌های اخیر شدت گرفته است و علت آن را در دو گروه می‌توان شناسایی کرد.
گروه اول زنانی که بدون داشتن همسرباردار می‌شوند و کسی حاضر نیست مسئولیت زندگی آنها را بپذیرد. اینگونه افراد به هر علت و در هر شکلی که به اینجا رسیده باشند، وقتی با هزینه و مشکلات سقط جنین که یک عمل دیگر غیرانسانی و قتل محسوب می‌شود، روبه‌رو می‌شوند، دوران حاملگی را سپری کرده و بعد از به دنیا آوردن فرزند، او را در کوچه و خیابان رها می‌کنند. در بین کودکان رهیافت بعضی اوقات با نوزادانی روبه‌رو می‌شویم که شناسنامه و نامه‌ای به همراه دارند که به علت طلاق والدین یا فقر گزنده مجبور به رهاکردن فرزندشان شده‌اند. افزایش آمار کودکان رهیافت بین سن نوزادی تا 6 سال مخصوصا در اماکن زیارتی نیازمند مطالعه دقیق و کارشناسی موشکافانه برای علت‌یابی است.
گروه دوم والدین معتادی هستند که خواسته یا ناخواسته فرزند جدیدی به خانواده آنها اضافه شده است. این کودکان ناخواسته در ردیف جوان‌ترین و کم‌سن‌ترین معتادان جهان به حساب می‌آیند که در دوران جنینی معتاد شده‌اند. پدر و مادر این نوزادان به خاطر اعتیاد، فقر فرهنگی و رنگ‌باختگی عاطفی حاضر می‌شوند نوزاد خود را به فروش برسانند. البته در این میان خانواده‌های بی‌بضاعت هم دیده می‌شود که با هدف اینکه فرزندشان در خانواده‌ای پولدار بزرگ شود، دست به این اقدام می‌زنند. این گروه افراد نسبت به دو گروه قبلی حساسیت بیشتری در مورد خانواده‌ای که کودک‌شان قرار است کنار آنها بزرگ شود، به خرج می‌دهند.»
او در ادامه می‌افزاید: «در حال حاضر قیمت‌های متغیر نوزادان از 50میلیون به بالاست. بر اساس علاقه و نیاز والدین جدید قیمت‌ها متفاوت می‌شود. البته در برخی از جاها این مبلغ تا 150میلیون تومان نیز بالا می‌آید. میزان اشتیاق والدین جدید، جنسیت نوزاد و میزان سلامت او معیارهای تعیین قیمت در این بازار غیرانسانی است.»

مجازات خفیف نوزادفروشی

ناصر صمدزاده حقوقدان است. او به خبرنگار شهروند می‌گوید: «قوانین مختلفی درخصوص حمایت از حقوق کودک تصویب شده است. مهم‌ترین قانونی که قانونگذار در آن موضوع مقابله با خرید و فروش کودکان را نیز مدنظر قرار داده است، قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان است که ۲۵ آذر ماه سال ۱۳۸۱ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است. به حسب تصریح ماده ۳ قانون مذکور، خرید، فروش، بهره‌کشی و به‌کارگیری کودکان به منظور ارتکاب اعمال خلاف از قبیل قاچاق و غیره ممنوع و مستوجب مجازات اعلام شده است.
ماده ۳ قانون حمایت از حقوق کودک که هرگونه خرید و فروش کودک را ممنوع اعلام کرده، مرتکب این جرم را علاوه بر جبران خسارات وارده، مستحق 6 ماه تا یک سال حبس یا جزای نقدی به میزان ۱۰ تا ۲۰میلیون ریال دانسته است که این مجازات با توجه به مبالغی که کودکان در حال حاضر در قبال آنها معامله می‌شوند، چندان واجد وصف بازدارندگی نیست. اگرچه در ماده ۸ این قانون نیز آمده است که «اگر جرایم موضوع این قانون مشمول عناوین دیگر قانونی شود یا در قوانین دیگر، حد یا مجازات سنگین‌تری برای آنها مقرر شده باشد، حسب مورد حد شرعی یا مجازات اشد اعمال خواهد شد.» اما چنین تدابیری برای مقابله با این پدیده و برخورد قاطع با معضل کودک‌فروشی، کافی و موثر نخواهند بود، بلکه تشدید مجازات‌های مقرر و اجرای دقیق احکام صادره در پیشگیری و بازدارندگی ارتکاب این جرم موثر به نظر می‌رسند.»