فرار رو به جلوی امریکا و متحدان در پرونده‌های شکست‌خورده

بسیاری از گزاره‌ها و نشانه‌ها از مراکز فکری امریکایی یا دسته‌بندی‌های سیاسی دموکرات، شروع به کار بایدن را سرآغاز بازنگری در بسیاری از راهبرد‌های ملی و جهانی امریکا می‌دانستند و البته در ماه‌های اولیه ریاست جمهوری بایدن، شاهد برخی گام‌ها هم بودیم، ولی در رویکرد‌های کلان یا حوزه‌های راهبردی مانند غرب آسیا و تعامل با قدرت‌های بزرگ و رقیب و برخی سیاست‌های امنیتی- نظامی، این بازنگری را شاهد نبودیم، بلکه بالعکس در ریل‌گذاری سیاست‌های افراطی و تنش‌ساز، جنگ‌افروز و جنایتکارانه و با عبور از قواعد و قوانین و رویه‌هایی که تا به حال از امریکا دیده شده بود، رفتار کردند.
این استمرار در رفتار سیاست خارجی بایدن، در برخی حوزه‌ها به نوعی حالت فرار به جلو دارد تا به هر دلیلی این پدیده را توجیه کنند. آنچه بدیهی است اینکه سیاست فرار به جلو و عبور از رویه‌ها، از یک‌سو به محدودیت گزینه‌های سیاست خارجی امریکا، دلالت دارد و از سوی دیگر چنین سیاستی به شکل طبیعی هزینه‌های افزایش یافته یا پیش‌بینی نشده‌ای برای امریکا ثبت خواهد کرد و تضمینی وجود ندارد که این استمرار در سیاست‌های ترامپ یا غیرعادی شدن و افراطی‌تر شدن سیاست‌های بایدن، نتایج حداقلی یا مناسبی هم دربر داشته باشد. در موضوع برجام، بایدن با همه تنگنا‌های اقتصادی، نرخ انرژی و پیامد‌های آن و انتخابات میان‌دوره‌ای که ترامپ و جمهوریخواهان در کمین آن نشسته‌اند، درحالی راهبرد مذاکره و فشار حداکثری را حفظ کرده و به خوبی شاهد است که برج و باروی تحریم‌ها علیه ایران در حال فروپاشی است.
سیاست فرار به جلو با تنش‌آفرینی غیرعادی با روسیه و سپس چین به مرحله غیرعادی رسیده و این تصور را دنبال می‌کنند که با رفتار‌های سؤال‌برانگیز و پرهزینه، می‌توانند روسیه و چین را متوقف کنند تا جایی که اکنون یک دلهره از جنگی تمام‌عیار با روسیه بر جامعه اروپایی سایه انداخته است. در پرونده‌های منطقه‌ای، با اینکه سخن از خروج از عراق و کاستن از حضور منطقه‌ای و تمرکز بر جنوب شرق آسیا مطرح بوده و فضای اخراج امریکا فعال‌تر از گذشته دنبال می‌شد، امریکا با صراحت از قصد باقی ماندن سخن می‌گوید و در یک کودتای وقیحانه انتخاباتی و ساختارسازی در پارلمان با روش‌های چماقداری و اکنون با به زنجیر کشیدن و اسارت قوه قضائیه عراق، تصور ربودن حاکمیت کامل عراق را دارد تا با گسترش منازعه و تنش و فتنه و جنگ در بین شیعیان، پروژه تقسیم عراق را مقدمه‌ای برای خروج خود قرار دهد.
در یمن که این پروژه را به لحاظ نظامی باخته‌اند و امیدی برای سیطره از طریق طرح سیاسی و مذاکراتی ندارند، دست به جنایت غیرعادی و بسیار فراتر از فجایع هفت سال گذشته می‌زنند و از بمب‌های هسته‌ای تاکتیکی برای ویرانی و کشتار بیشتر استفاده می‌کنند. تاوان‌دهی در قبال اینگونه رفتار‌های جنایتکارانه در یمن یا کودتای وقیحانه در عراق یا دیگر سیاست‌های امریکا در قبال روسیه و چین، با مشت آهنین و واکنش قانونی و دفاع مشروع در مقابل متجاوز امکانپذیر است که در گام نخست، امارات و ریاض باید این تاوان را بپردازند، ولی در گام‌های بعدی مقاومت منطقه‌ای پاسخ هماهنگ و شبکه‌ای خواهد داد و امریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی هدف خواهند بود.