روزنامه آرمان ملی
1400/11/07
ر ابطه با آمريكا «دوربرگردان منافع ايران» است
عکس: آرمانملی / حجت سپهوند/ آرمان ملی- احسان انصاری: مذاکره مستقیم بین ایران و آمریکا چه تأثیری در روند مذاکرات خواهد داشت؟سفر رئیسی به مسکو چه نقشی در تصمیم ایران برای مذاکره مستقیم با آمریکا داشت؟ «آرمان ملی» برای بررسی این موضوع با فریدون مجلسی تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است. مجلسی در این زمینه معتقد است: «از نحوه برخوردها و شرایطی که در حین مذاکرات در وین در جریان بود میتوان به این جمعبندی رسید که سفر رئیسی به مسکو با این هدف صورت گرفته که آیا از طریق روسیه میتوان از راهی وارد شد که نیاز به مذاکره مستقیم با آمریکا وجود نداشته باشد. نباید از این نکته غافل شد که روسیه بیش از آمریکا متحد اسرائیل به شمار میرود و به همین دلیل به شکلی در مقابل ایران رفتار میکند که اتحاد روسیه و اسرائیل از بین نرود. روسیه در جایی گفته بود ما آتشنشان ایران نخواهیم بود. فکر میکنم اینکه ایران به این نتیجه رسیده که بهتر است بهصورت مستقیم با آمریکا مذاکره کند به دلیل جمعبندی است که از این شرایط به وجود آمده است.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید. مذاکره مستقیم ایران و آمریکا چه تغییری در روند مذاکرات خواهــد داشت؟ چرا مسیر مذاکرات به سمتی رفت که چارهای بهجز مذاکره مستقیم ایران و آمریکا وجود نداشته باشد؟ در شرایط کنونی وضعیت اقتصادی مردم ایران نامناسب است و گرانــیها روزبهروز افزایش پیدا میکند. بــه همین دلیل تغییر وضعیت اقتصادی مــردم باید ازجملـــه اولویتهای نخست تصمیم گیران جامعــه باشد. در چنین شرایطی هر تصمیمــی که بتواند شرایط را تغییر دهد و در وضعیت اقتصادی مردم تغییر ایجاد کند حائز اهمیت است. تحریمهای امروز ایران بهدلیل خــروج آمریکا از برجام بوده و بههمین دلیل آمــریکا عامل اصلی تحریمهاست. درنتیجه مذاکره مستقیم با آمریکا که تحریمها را ایجاد کرده است تنها راه گشــایش وضعیت اقتصادی مردم است. این اتفـــاق باید زودتر انجام میگرفت و بهجای اینکه طرفین باواسطه باهم مذاکره کنند که مذاکرات را طولانیتر میکند بهتر بود از ابتــدا بهصورت مستقیم باهم مذاکره میکردنــــد. اینکه وزیر امور خارجه به این نتیجه رسیده که اگر قرار است گشایشی شود، این اتفاق باید از راه مذاکره مستقیم ایران و آمریکا صورت بگیرد، نگرش مثبتی است. در مذاکره مستقیـــم طرفین تواناییهای یکدیگر را مـــوردسنجش قرار میدهند تا به راهحلی دست پیدا کنند که راهحل مشکلات مردم ایران باشد. در دولت آقای روحانـــی تیم مذاکرهکننده ایران و آمریکا بهصورت مستقیم باهم مذاکره کردند و برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی وزرای خارجی دو کشور بهصورت رو در رو با هم دیــدار و گفتوگو کردند. درنتیجه مذاکره با آمریکا تابو نبود و در دولت روحانی این تابو شکسته شده بود. چرا مذاکره مستقیم با آمریکا زودتر در دستور کار تیم مذاکرهکننده ایران قرار نگرفت؟ این اتفاق خیلی زودتر میتوانست رخ بدهد. حتی در دولت روحانی نیز دیر اتفاق افتاد و میتوانست زودتر رخ بدهد. در دهههای گذشته رابطه ایران و آمریکا با فراز و نشیبهای زیادی همراه بود. با اینوجود برخی رویکردهای غیرعقلایی که در درون هر دو کشور وجود داشت اجازه نمیداد این مناقشه حل شود و به همین دلیل این چنین شکل فرسایشی و درازمدت به خود گرفته است. نکته دیگری که در این زمینه وجود داشت فقدان تجربه کافی در زمینه مدیریت جامعه و روابط بینالملل بود که مزید بر علت شده بود. هرچند این وضعیت به مرور زمان بهبود پیدا کرد. از سوی دیگر جریان رادیکال که رفتار عقلایی نداشتند نیز اجازه نمیدادند در یک افق وسیعتر و با نگاه به منافع ملی به این موضوع نگاه شود. با اینوجود فشارهای گسترده، یکجانبه و خودخواهانهای که در سالهای اخیر به ایران و بهخصوص از نظر اقتصادی وارد شد شرایط با به بنبستی کشاند که برای باز کردن این بنبست تنها همین یکراه باقیمانده است. از نوع رفتار مذاکرهکنندگان چنین برمیآید که به دلیل رقابت با دولت قبلی و اینکه بتوانند مشکلات و چالشها را به گردن دولت روحانی بیندازند، پیشنهادات دیگری را مطرح کردهاند. این در حالی است که دولت حسن روحانی اعلام کرد ما به یک تفاهم کلی دست پیداکردهایم که مورد تأیید مذاکرهکنندگان غربی بوده و تنها منتظر حاکمیت بودهاند. این وضعیت تا پایان دولت گذشته وجود داشت و بههمین دلیل مذاکرات معلق ماند. تا آنجا که مورد تأیید هیات نمایندگی بوده این مذاکرات ادامه داشت اما مورد تأیید قرار نگرفت. باید این نکته را در نظر گرفت که تحریمها زندگی مردم را سخت کرده و امروز مردم برای گذران امور خود با مشکلات جدی مواجه هستند. تحریمها باعث شده رقبای منطقــهای ما در دهههای اخیر پیشرفت کنند و ایران بهجز در زمینههای دفاعی درزمینههای اقتصادی و سیاسی و توسعهای عقب بماند. درنتیجه رفع تحریمها برای ایران از همهچیز مهمتر است. ایران باید دلایل و رویکرد کشورهای غربی را مشاهده کند که آنها به دنبال چه چیزی هستند و آیا شرایط تحقق آنها را دارد یا خیر. امتیازاتی که آنها به دنبال آن هستند و جمهوری اسلامی نیز نسبت به آنها آگاهی دارد و در مقدمه برجام نیز بهصورت تلویحی به آنها اشارهشده رعایت صلح و امنیت در منطقه است. با توجه به اینکـــه این روزهـــا موضوع توافق موقت مطرح شده اسـت درصورتیکه ایران و آمریکا بهصــورت مستقیم باهم مذاکره کنند احتمال توافق موقت بیشتر خواهد بود یا دائم؟ واقعیت این است که توافق موقت نه مشکل ایران را حل میکند و نه نگرانیها و دغدغه طرف مقابل را. ایران ثروتمندترین کشور منطقه بوده و قرار است این ثروت در راستای پیشرفت و توسعه هزینه شود. با اینوجود در این پروسه مشکلاتی بهوجود آمده که تاکنون توسعه و پیشرفت ایران به معنای واقعی محقق نشده است. در ایران منابع طبیعی و انسانی زیادی وجود دارد که میتواند زمینه پیشرفت و توسعه را فراهم کند. اینکه ما به چه میزان از این منابع در راستای توسعه کشور استفاده کردهایم موضوع قابلبحث دیگری است. اگر از این ثروتهای انسانی و طبیعی بهدرستی استفــاده شـــود ایـــران میتواند بـــه مقتدرترین و پیشرفتهترین کشور منطقه تبدیـــل شــود. یکــی از دیدگاههای اشتباهی که در این زمینه وجـــود داشت این بود که اگر ما بتوانیم درزمینه نظامی تجهیزات زیادی در اختیار داشته باشیم و به یک کشور قدرتمند تبدیل شویم امکان توسعه و پیشرفت درزمینههای دیگر نیز فراهم خواهد شد. این در حالی است که در عمل چنین نشد. هزینه کردن ثروت کــشور در راستای قدرت نظامی باعث نادیده گرفتن زمینههای دیگر بهخصوص اقتصاد میشود. هنگامیکه اقتصاد یک کشور در وضعیت نامناسبی قرار داشته باشد این وضعیت میتواند روی رویکردهای جامعه تأثیر منفی بگذارد. بههرحال ما امروز در شرایطی قرار داریم که میتوانیم با جهان تعامل داشته باشیم، به منابع مالی و تجارت جهانی از طریق بانکهای جهانی دسترسی داشته باشیم. طرف مقابل نیز نگران مسائل امنیتی در منطقه خاورمیانه است. این نگرانی بهخصوص درباره مناطقی بیشتر است که برای آنها خط قرمز به شمار میرود. بالاخره این کشورها ناچار میشوند به اصولی مانند قطعنامه242 سازمان ملل متحد در زمینه استقلال فلسطین به پایتختی بیتالمقدس و جبران خسارتهای ناشی از تجاوزهایی که به ملت فلسطین شده و بیشتر به عربها ارتباط دارد پایبند باشند و به توافقی برسند که باعث رفع نگرانی آمریکا، روسیه و کشورهای غربی از موجودیت اسرائیل شود و ایران هم بتواند با حفظ اصول خود از این مناقشه فرسایشی طولانی رهایی پیدا کند. نتایج و آثار این مناقشه فرسایشی است که امروز بهخوبی خود را در اقتصاد ایران نشان میدهد. البته از این نکته نیز نباید غافل شد که مذاکره مستقیم تنها فتح باب است و هنوز اتفاق خاص رخ نداده است. مذاکره مستقیم فتح بابی به روی اعتدال است. مسأله مهمتر محتوای مذاکرات و تعاملی است که پس از این مذاکرات به وجود خواهد آمد. منظور از تعامل نیز یعنی دادن و گرفت امتیاز که درباره هر دو کشور وجود دارد. بههرحال در فضای سیاسی باید بده و بستانی صورت بگیرد تا نتیجه حاصل شود. اینکه برخی گمان میکنند تنها باید از طرف مقابل امتیاز گرفت، اشتباه است و درنهایت به نتیجه نخواهد رسید. سفر آقای رئیسی به مسکو به چه میزان در تغییر موضع ایران نسبت به مذاکــره مستقیم با آمریکا تأثیر داشت؟ روسیه چه نقشی در معـادلات مذاکرات هستهای ایران بازی میکند؟ ما هنوز از جزئیات جلسه آقایان رئیسی و پوتین و موضوعاتی که در این دیدار مطرحشده اطلاعی نداریم و در این زمینه اخبار دقیقی منتشر نشده است. به همین دلیل آنچه در این زمینه مطرح میشود بیشتر در حد گمانهزنی است و قابل استناد نیست. با اینوجود از نحوه برخوردها و شرایطی که در حین مذاکرات در وین در جریان بود میتوان به این جمعبندی رسید که سفر رئیسی به مسکو با این هدف صورت گرفته که آیا از طریق روسیه میتوان از راهی وارد شد که نیاز به مذاکره مستقیم با آمریکا وجود نداشته باشد. نباید از این نکته غافل شد که روسیه بیش از آمریکا متحد اسرائیل بهشمار میرود و بههمین دلیل به شکلی در مقابل ایران رفتار میکند که اتحاد روسیه و اسرائیل از بین نرود. روسیه درجایی گفته بود ما آتشنشان ایران نخواهیم بود. روسیه همواره این نگرانی را داشته که جریانهای رادیکالی که در ایران حضور دارند و با اسرائیل دشمنی میکنند اقداماتی انجام بدهند که منجر به جنگ در منطقه شود. در چنین شرایطی روسیــه نهتنها تمایلی برای ورود به این جنگ ندارد و بلکه تمایلی به دفاع از مواضع ایران نیز نخواهد داشت. روسیه در اینجا در موضع مقابل قرار دارد. فکر میکنم اینکه ایران به این نتیجه رسیده که بهتر است بهصورت مستقیم با آمریکا مذاکره کند به دلیل جمعبندی است که از این شـرایط به وجود آمده است. اهداف اصلی آقای رئیسی از سفر به مسکو چه بود؟ به چه میزان این اهداف محقق شد؟ اینکه در سفر آقای رئیسی به مسکو چه اتفاقی رخداده جنبه فرعی دارد. نکته مهم در این زمینه این است که اگر نتیجه سفر رئیسی به مسکو این بوده که ایران در نهایت به این نتیجه برسد که برای به نتیجه رسیدن مذاکرات بهتر است با آمریکا بهصورت مستقیم گفتوگو کند، باید دستاورد این سفر را مثبت ارزیابی کرد. قراردادهایی که امروز ایران با چین و روسیه میبندد نسبت به آزادی و استقلال عمل اقتصادی ایران در فرع قضیه قرار دارند. هنگامیکه ایران فارغ از تحریمها استقلال اقتصادی خود را به دست بیاورد، میتواند با همه کشورهای جهان ازجمله کشورهای اروپایی قرارداد امضا کند. در چنین شرایطی ایران میتواند تصمیمگیری کند که کوتاهمدت یا بلندمدت بودن این قراردادها به چه میزان با منافع ملی خود سازگار است و بر اساس این رویکرد تصمیمگیری کند. حتی شرایط میتواند به سمتی حرکت کند که بین ایران و آمریکا نیز قرارداد تجاری امضا شود. البته این وضعیت در شرایطی اتفاق خواهد افتاد که استقلال عمل اقتصادی ایران وجود داشته باشد. اقتصادی عملی که در شرایط کنونی وجود ندارد و مخدوش شده است.
سایر اخبار این روزنامه
قاضي پس از بازداشـت نبايـد بیخبر باشد
ر ابطه با آمريكا «دوربرگردان منافع ايران» است
گاندوها از تلویزیون به سایـــتها كوچ كردند...
مجلس از «مهلت دوماهه» به خودروسازان نگذرد
استعفاي سعد الحريري بازي سياسي است
سرانجام زنـان به «آزادی» میروند
انفجار «اُمیکرون» با جشن احتمالی امشب
ميدان گازي چالوس در اختيار روسها؟
دست از سر بخش خصوصي برداريد؛ حمايت پيشكش!
«عراق» را با شکست بدرقه میکنیم
تحلیل وضعیت اقتصادی کشور
تغییر ارتباط ایران و آمریکا در وین؟
مسئولانی که باید سکوت کردن را بیاموزند
بورس؛ دماسنج اقتصادی