کنترل اُمیکرون بدون تعطیلی

فریبا خان احمدی
خبرنگار
پیش‌بینی متخصصان حوزه ویروس‌شناسی
و اپیدمیولوژی این است که با توجه به افزایش موارد ابتلا و مراجعات سرپایی ظرف این هفته، آمار مبتلایان در کشور با رشد انفجاری همراه خواهد بود. نگاهی به آمارهای روزانه موارد ابتلا در کشور نشان می‌دهد که شیب صعودی مبتلایان به کرونا از نیمه‌های دوم آذرماه و بعد از شناسایی اولین مبتلای سویه اُمیکرون در کشور قابل مشاهده و پیش‌بینی بود. تحلیل روند صعودی شیب منحنی مربوط به متغیرهای کرونا چه از لحاظ تعداد بیماران سرپایی و چه موارد بستری در کشور نشان می‌دهد در روزهای منتهی به آخرین ماه پاییز، تعداد موارد روزانه ابتلا به طور متناوب به کمتر از 200 هزار نفر رسید. این روند پیوسته ادامه داشت به طوری که در فاصله روزهای 2 تا 21 دی ماه (به غیر از روز هفتم دی) تعداد مبتلایان به کمتر از دو هزار نفر رسید تا اینکه روز17 دی 1400 پس از افزایش گسترده واکسیناسیون در کشور تعداد موارد فوتی پس از 22 ماه به زیر 20 مورد مرگ در روز کاهش یافت و موارد ابتلا نیز با شناسایی یک هزار و 187 بیمار در حال شکستن سد اعداد سه رقمی بود. در نهایت با ظهور سویه جدید اُمیکرون و ادامه عادی‌انگاری‌ها با رونق گرفتن دورهمی‌ها در رستوران‌ها، کافه‌ها، کنار گذاشتن ماسک در اماکن عمومی از جمله مراکز خرید و وسایل حمل‌ونقل عمومی روند مبتلایان یک مرتبه خیز بلندی برداشت به گونه‌ای که 26 دی ماه آخرین روزی بود که تعداد مبتلایان روزانه در کشور کمتر از 3 هزار نفر بود و از آن روز تاکنون شیب ابتلا با فاصله بسیار محسوس نسبت به روزهای قبل افزایش 5 برابری داشته است. هم اینک تعداد موارد ابتلای روزانه به 15 هزار مورد در روز رسیده است. در حالی که نزدیک به 65 درصد از ایرانی‌ها (بر حسب جمعیت 85 میلیونی) به طور کامل واکسینه شده بودند اما با سرعت انفجاری و بی‌سابقه رشد مبتلایان روزانه در نهایت پس از 5 و نیم ماه روند بستری‌ها مجدداً افزایشی شد و گفته می‌شود با دلیل استقبال کم از تزریق دوز سوم واکسن کرونا با وجود تنوع بالای سبد واکسیناسیون کرونا احتمال افزایش انفجاری موارد بستری بسیار جدی است.


 خطر استقبال کم مردم از تزریق دوز سوم واکسن
حالا خطر جدی، کاهش نگران‌کننده از استقبال تزریق دوز سوم واکسن است که با وجود همه توصیه‌ها و هشدارهای ستاد ملی مقابله با کرونا تنها 18 درصد از ایرانی‌ها دوز سوم واکسن‌شان را تزریق کرده‌اند. این در حالی است که اگر جمعیت سالمندی و بالای 60 سال را رقمی نزدیک به 10 میلیون نفر در نظر بگیریم یعنی حدود 12و نیم درصد از جمعیت سالمندی دو دوز واکسن‌شان را تا اواخر مهر تکمیل کرده‌اند و اگر فاصله بین دوز دو و سه را سه ماه در نظر بگیریم (با توجه به اینکه 86 درصد سبد واکسیناسیون سهم واکسن سینوفارم است که دوز سوم باید به فاصله سه ماه تزریق شود) آن وقت به این نتیجه می‌رسیم که هنوز سالمندان زیادی برای تزریق دوز سوم مراجعه نکرده‌اند. گزارش‌های اسکای نیوز نشان می‌دهد 95 درصد افراد بالای 50 سال با دوز سوم از مرگ محافظت می‌شوند. تحلیل آمارهای مربوط به تعداد تزریق واکسن کرونا در کشور نشان می‌دهد که از میان افرادی که سه ماه از تزریق دوز دوم‌شان گذشته هنوز 55درصدشان برای دریافت دوز سوم مراجعه نکرده‌اند این یعنی با ظهور سویه جدید اُمیکرون، سطح آنتی بادی و ایمنی بدن حاصل از تزریق دوز واکسن جوابگوی میزان افزایش سرایت‌پذیری بیماری نخواهد بود.
حسین کرمانپور مدیر بخش اورژانس بیمارستان سینا می‌گوید: با توجه به‌ شدت گرفتن آمار مبتلایان به کووید19 در حال تخلیه بخش‌ها و تبدیل آن به اورژانس تنفسی هستیم. با توجه به شرایط موجود وزارت بهداشت باید نسبت به تدارکات دارویی، تشویق مردم به تزریق دوز سوم واکسن و امکانات کرونایی حساس باشد. کرمانپور می‌گوید: رعایت نشدن پروتکل‌ها و افزایش تجمعات سیر صعودی بیماری را رقم زده که قابل پیش‌بینی بود. وی با بیان اینکه پروتکل‌های درمانی اُمیکرون هیچ تفاوتی با سویه‌های قبلی ندارد، می‌افزاید: مردم با مشاهده هرگونه علائم سرماخوردگی خودشان را قرنطینه کنند.
طبق آخرین اطلاعات و آمارهای مربوط به رعایت پروتکل‌های بهداشتی که از سوی وزارت بهداشت اعلام شده است، رعایت پروتکل‌های بهداشتی در کشور در هفته منتهی به ۲۹ دی ماه ۱۴۰۰، به 60درصد کاهش یافته است. البته میانگین درصد رعایت پروتکل ها در اماکن عمومی کشور در فاز اول مدیریت هوشمند کرونا که از ۱۵ تا ۲۹ دی ماه ارزیابی شده است، ‌۸۷.۰۷ درصد بوده است. در این میان البته بعد از افزایش سرعت واکسیناسیون، استفاده از ماسک و رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی به کم‌ترین میزان خود رسیده به گونه‌ای که کمیته علمی کشوری کرونا بر ضرورت فازبندی مدیریت هوشمند کرونایی تأکید دارد. این در حالی است که با‌وجود آغاز فاز یک و دو محدودیت‌های هوشمند کرونایی، مشاهدات میدانی ما نشان می‌دهد هنوز بسیاری از ادارات دولتی یا مراکز پر تجمع از ارباب رجوع‌هایشان کارت واکسن دریافت نمی‌کنند و از طرفی مردم نسبت به استفاده از ماسک در وسایل حمل‌ونقل عمومی حساسیت قبلی را ندارند و البته هیچ مأموری نیز برای تذکر دادن حضور ندارد.
بی‌توجهی به معیشت مردم با اعمال تعطیلی‌ها، پاک کردن صورت مسأله است
حمید سوری، اپیدمیولوژیست در پاسخ به اینکه در شرایط فعلی و با افزایش موارد ابتلا و بستری آیا تعطیلی کشور چاره کار است؟ به «ایران» می‌گوید: شیوع واریانت اُمیکرون در کشور و افزایش چند برابری موارد شناسایی‌شده در چند روز گذشته نشان می‌دهد که با توجه به‌ فوریت موضوع باید تحلیل لازم از شرایط داشت و توصیه‌های عملی را ارائه داد. با این حال دسترسی نداشتن به داده‌های کشوری کرونا موجب می‌شود، تصویر اپیدمیولوژی جامعی قابل‌ ارائه نباشد و به‌ ناچار با تکیه به علم اپیدمیولوژی و اطلاعات در دسترس جهانی قضاوت کرد. این استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در ادامه می‌افزاید: وضعیت اپیدمی و روند پیک‌های مربوط در کشورهای مختلف که زودتر دچار فراوانی رخداد واریانت اُمیکرون و موارد ابتلا شده‌اند نشان می‌دهد که طول دوره رسیدن به پیک ناشی از این واریانت به‌طور میانگین ۲ تا ۴ هفته بوده و بسرعت اثرات سوء ناشی از این واریانت می‌تواند باعث افزایش بار بیماری در کشور بشود. برای مثال اغلب کشورهای اروپایی با جمعیت بالا مانند آلمان، فرانسه، ایتالیا و انگلستان از اواخر آذر یا اوایل دی‌ماه اُمیکرون را تجربه کرده و تا اواخر دی‌ماه به قله پیک رسیدند. در کشورهای اطراف ایران مانند ترکیه، امارات و عربستان نیز شروع پیک اُمیکرون از حدوداً هفته دوم دی‌ماه آغاز و تا هفته چهارم دی‌ماه بسرعت گسترش یافت. افزایش بیش از سه برابری موارد اُمیکرون در حدود دو هفته می‌تواند در کشور ما نیز تکرار شود. هرچند این زمان با توجه به گردش ویروس، رعایت پروتکل‌ها، میزان ایمنی افراد جامعه و جابه‌جایی جمعیت می‌تواند متفاوت باشد. اطلاعات سایر کشورها همچنین نشان می‌دهد پس از رسیدن پیک موارد اُمیکرون به قله، حدوداً دو تا سه هفته بعد نیز شاهد فراوانی مراجعه به مراکز درمانی و افزایش موارد مرگ خواهیم بود. به گفته سوری، به دلایل بالا و فراوانی موارد بدون علامت و سرعت گسترش واریانت اُمیکرون، مدیریت اپیدمی ناشی از این واریانت بسیار دشوارتر بوده و جوامع تحت ‌فشار زمان هستند. با توجه به اینکه رنگ‌بندی شهرها موجب گمراهی ما در مدیریت اپیدمی می‌شود، لازم است این معیار کنار گذاشته شود و مدل مناسب اپیدمیولوژیک دیگری جایگزین شود (با توجه به الگوی اپیدمیولوژی اُمیکرون این کار لازم و قابل انجام است).
وی در ادامه می‌گوید: واقعیت این است که تجربه‌های قبلی نشان می‌دهد در کشور ما اجرای مقررات و قوانین مرتبط با مدیریت کووید ۱۹ و اعمال قانون و مقررات با شدت بسیار کمتری نسبت به  کشورهای دیگر صورت گرفته است. لذا فشار بیش‌ از پیش اعمال مقررات، با توجه به مهلت بسیار کوتاه مقابله با اپیدمی همچنین فراوانی موارد بدون علامت یا با علائم خفیف اهمیت دارد. اقداماتی که در شرایط حاضر توصیه می‌شود آن است که اولاً ارزش زمان بخوبی در تصمیم‌گیری‌ها و اجرای آنها موردتوجه ویژه باشد. دوم آنکه لازم است بیشتر به‌سوی فرایندهای سریع و انجام‌پذیر در زمان کوتاه رفت تا به هدف کنترل سرعت گسترش اپیدمی رسید.
این اقدامات را می‌توان در پنج دسته تقسیم‌بندی کرد:
1- تلاش برای رسیدن به سطح ۱۰۰ درصدی واکسیناسیون کامل علیه کووید ۱۹
۲- تحلیل دقیق و عمیق علمی روزانه اپیدمی به‌منظور شناسایی کانون‌های اصلی آلودگی و واکنش سریع برای مدیریت و مهار کانون‌های طغیان ابتلا در کشور.
۳- آموزش و تبلیغات محیطی گسترده به‌نحوی‌که حساسیت جامعه نسبت به شرایط نگران‌کننده کنونی افزایش یافته و شاهد افزایش رعایت مردم باشیم.
۴- تغییرات لازم و سریع محیطی، اعمال مقررات و قوانین سخت‌گیرانه با تعیین اولویت‌ها به‌منظور فضایی سالم‌تر برای سلامت مردم.
۵- تقویت بیماریابی فعال و سریع، همین‌طور درمان موارد مبتلا نیازمند به خدمات درمانی بویژه با اولویت دادن گروه‌های پرخطر مانند سالمندان، دارای بیماری‌های زمینه‌ای، زنان باردار.
سوری درباره اینکه برخی منتقدان توصیه می‌کنند پیش از آنکه مرگ و میر سه رقمی شود و پیک ششم به قله برسد، باید تعطیلی‌های گسترده‌ای اعمال کرد، عنوان می‌کند: با توجه به هزینه سنگین ناشی از تعطیلی کشور در حال حاضر این اقدام توصیه نمی‌شود و بهتر است به‌عنوان گزینه آخر در مدیریت اپیدمی مورد توجه قرار گیرد. برآوردها نشان می‌دهد هرروز تعطیلی کشور بیش از 3 تریلیون تومان خسارت به اقتصاد کشور تحمیل می‌کند که قطعاً در شرایط سخت اقتصادی کنونی جبران آن بسیار دشوار خواهد بود. عضو کمیته کشوری مقابله با کرونا تأکید می‌کند: زمانی که از تعطیلی کشور به‌دلیل اپیدمی صحبت می‌کنیم باید ببینیم با توجه به هزینه هنگفت ناشی از این اقدام، به چه نتیجه‌ای می‌خواهیم برسیم؟ در مدت تعطیلی کشور چه برنامه‌هایی داریم؟ آیا با فشرده کردن زمان با خانه‌نشین کردن مردم و معلق نگه‌داشتن درخواست‌های خدمات عمومی به جای کمک به مهار طغیان اپیدمی نتیجه معکوس نخواهیم گرفت؟ آیا تعطیلی‌هایی که در پیک‌های قبلی در دو سال گذشته داشته‌ایم را هرگز ارزشیابی علمی کرده‌ایم و مهم‌تر از آن هزینه - فایده این کار چقدر بوده است؟ بی‌توجهی به معیشت و کسب ‌و کار مردم بدون آنکه دلایل قوی علمی داشته باشیم، بیشتر معنای پاک کردن موقتی مسأله را می‌دهد تا حل آن!
وی با اشاره به انتقادها به بازگشایی مدارس نیز می‌گوید: یونیسف معتقد است آخرین جایی که در شرایط پاندمی حاضر باید تعطیل شود مدارس است و اولین جایی هم که باید باز شود باز مدارس است. تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها نیز گرچه به‌عنوان یک گزینه باید روی میز مدیریت اپیدمی باشد، اما می‌بایست در شرایط ویژه صورت گیرد، نکته مهم برقراری و اجرای نظام نظارت و مراقبت مستمر برای پایش روند این اپیدمی در اماکن آموزشی است. باید توجه داشت که به دلایل مختلف شرایط حاضر در مورد بازگشایی یا بسته بودن مدارس با دو سال گذشته متفاوت است.