روزنامه جوان
1400/11/12
راهاندازی محرمانه تجدیدپذیرها!
مهسا گربندی طبق اعلام وزارت نیرو قرار است طی چهار سال، ۱۰ هزار مگاوات به ظرفیت انرژی تجدیدپذیر اضافه شود. ساتبا نیز در این زمینه فراخوان دادهاست و طی آن با ۱۲ شرکت برای ۲۹ هزار و ۸۰۰ مگاوات تفاهمنامه امضا کردهاست. این در حالی است که اسامی این شرکتها که گفته میشود خصوصی هستند، اعلام نشده و ساتبا میگوید اسامی محرمانهاست. متأسفانه بسیاری از کارشناسان حوزه انرژی تجدیدپذیر نسبت به این برنامه و اجرایی شدن آن خوشبین نیستند و حالا این سؤال مطرح میشود آیا برنامه اعلامی از سوی وزارت نیرو برای توسعه صنعت انرژی تجدیدپذیر واقعیت است یا سراب؟ به همین منظور «جوان» با دکتر هاشم اورعی، رئیس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی ایران و استاد دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف به گفتگو نشسته است. قرار است ۱۰ هزار مگاوات به ظرفیت انرژی تجدیدپذیر کشور اضافه شود. از نظر شما این برنامه اجرایی خواهد شد؟وزارت نیرو اعلام کرده که در چهار سال ۱۰ هزار مگاوات به ظرفیت انرژی تجدیدپذیر کشور اضافه خواهد کرد. هر چند این خبر خوشحالکننده است، اما برای اینکه آینده را ببینیم باید به گذشته نگاه کنیم. سابقه فعالیت در بخش تجدیدپذیرها طی ۲۰ سال اخیر کارنامه خوبی از خود به جا نگذاشته است. البته ما نمیگوییم، چون در گذشته نشدهاست، پس در آینده هم نخواهد شد، بلکه صحبت من این است که اجرایی شدن ۱۰ هزار مگاوات تجدیدپذیر مستلزم اقداماتی است که در برنامه وزارت نیرو دیده نمیشود.
وزارت نیرو در گام اول اعلام میکند برنامه راهاندازی ۱۰ هزار مگاوات تجدیدپذیر را دارد و از واژه برنامه استفاده میکند، اما اصل برنامهریزی یعنی ارزیابی کردن، یعنی بررسی کردن؛ اصولاً برنامه داشتن الزاماتی دارد. وقتی قرار است نیروگاه راهاندازی شود باید مدل مالی آن مشخص شود، اینکه هزینههای این کار در هر فاز و زمانبندی چقدر است؟ چه زمانی به محصول میرسد؟ پول آن از کجا تأمین خواهد شد؟ این سرمایه چه زمانی برمیگردد؟ این ملاحظات مالی باید در نظر گرفته شود تا هر کسی که میخواهد روی آن سرمایهگذاری کند، آن را ببیند و تصمیم بگیرد.
در مرحله دوم باید ظرفیتها، چه منفی و چه مثبت در نظر گرفتهشود. برای راهاندازی نیروگاه تجدیدپذیر، مثبت یعنی اینکه انرژی بادی داریم، انرژی خورشیدی داریم و منفی هم در این زمینه یعنی محدودیتهایی مانند اینکه امکانات ساخت داخلش چقدر است؟ اگر قرار است انتقال تکنولوژی داده شود از کجا و طی چه قراردادهایی انجام خواهد شد؟ عمق صنعتی امروز کشور که میتواند به کار گرفته شود و در مسیر تولید تجهیزات مورد نیاز در نیروگاههای تجدیدپذیر استفاده شود، چقدر است؟ تضامینی که برای سرمایهگذار قرار است داده شود، چیست؟
بنابراین اینکه میگوییم برنامه، این خودش مقدار زیادی کار لازم دارد و واجب است تا شرایط فراهم شود تا بگوییم اسمش برنامه است، اما وقتی اینها را نداشته باشیم که نداریم این دیگر اسمش برنامه نیست. چیزی مثل «انشا» و «بیانیه» است. شما وقتی انشا میخوانید مستندات ارائه نمیدهید، بلکه نظرتان را میگویید. میشود «انشا» «بیانیه» و «شعار». اعلام شدهبود ۱۰ هزار مگاوات به ظرفیتهای تجدیدپذیر اضافه خواهد شد. به نظر شما چرا وزارت نیرو برای راهاندازی ۲۹ هزار و ۸۰۰ مگاوات تفاهمنامه امضا کردهاست؟
ساتبا که مسئول انرژی تجدیدپذیر است، در راستای برنامه اعلامشده در روزنامههای کثیرالانتشار فراخوان داد. فراخوانی که تأکید بر بخش خصوصی داشته و اینکه قصد دارد ۱۰ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر بزند و هر کس میخواهد اعلام آمادگی کند. ما داریم صحبت ۶ تا ۸ میلیارد دلار سرمایهگذاری میکنیم. وقتی شما در روزنامه آگهی دعوت به سرمایه ۸ میلیارد دلاری منتشر میکنید، هر کسی که به معنای واقعی بخواهد بررسی کند که آیا متقاضی شود، گل یا پوچ که در نمیآورد، مستندات را باید بررسی کند. همان مستنداتی که باید در برنامه باشد، اما نیست! آگهی فراخوان ساتبا هیچ مستنداتی نداشت و رجوعی به مستندات هم نکرد. این فراخوان بیشتر شبیه آگهی ترحیم در روزنامه بود تا فراخوان برای سرمایهگذاری چند صد هزار میلیارد تومانی!
در آخرین باری که مدیرعامل ساتبا عددی گفت که چقدر اعلام آمادگی اولیه برای اجرای کار شدهاست، گفت ۹۰ هزار مگاوات متقاضی بوده است؛ یعنی ۹ برابر عددی که گفته بودند! و اصلاً اعداد و ارقام با هم نمیخواند؛ همه اینها بیبرنامگی را نشان میدهد.
تا اینجا ۹۰ هزار مگاوات روی کاغذ آمده که قرار است کار انجام شود. در ادامه ساتبا گفت موارد را بررسی کرده و برنامهای گذاشت که با حضور وزیر نیرو ۱۲ شرکت بخش خصوصی را انتخاب کردهاند (در مرحله اول) که تفاهمنامهای با آنها مبادله کنند. ظرفیت کل برای این ۱۲ شرکت، ۲۹ هزار و ۸۰۰ مگاوات اعلام شد. یعنی از آن ۹۰ هزار مگاوات برای ۲۹ هزار و ۸۰۰ مگاوات با ۱۲ شرکت، تفاهمنامهای طی مراسمی ویژه با حضور وزیر نیرو مبادله شد. یادمان باشد اصلاً برنامه وزارت نیرو ۱۰ هزارمگاوات بوده و تفاهمنامه بیش از سه برابر آن مبادله شدهاست. اگر ۱۰ هزار مگاوات درست بود که دیگر ۲۹ هزار و ۸۰۰ مگاوات معنا نداشت و همه اینها یعنی اینکه خودشان نیز به تفاهمنامه و برنامهشان اعتقادی ندارند! چرا اسامی شرکتها اعلام نشدهاست؟
تأکید بر این بود که قرار است سرمایهگذار از سوی بخش خصوصی انجام شود. دلیلش هم این است که وزارت نیرو و دولت برای سرمایهگذاری مستقیم خودش منع قانونی دارد. بعد از امضای تفاهمنامه لیستی از ۱۲ شرکت منتشر نشد و حتی زمانی که اسامی شرکتها را پرسیدیم هم گفتند این مسئله محرمانه است! سؤال این است مگر کسی میخواهد دزدی کند که اسمش محرمانه است؟ یک نفر میخواهد سرمایهگذاری کند! و اینکه این فراخوان عمومی بوده، اما اسم شرکتها که تفاهمنامه امضا کردهاند، محرمانه ماندهاست.
من حدس میزدم که این شرکتها بخش خصوصی واقعی نیستند و حدسم هم درست بود. چون وقتی لیست را به طور محرمانه به من نشان دادند، مشخص شد از ظرفیت ۲۹ هزار و ۸۰۰ مگاواتی در تفاهمنامه، حداکثر هزار مگاوات بخش خصوصی واقعی بود و ۹۵ درصد آن شرکتهای خصولتی بود! از طرفی یک شرکت باید سابقه کار در زمینه تجدیدپذیرها داشته باشد، اما برخی از این شرکتها هیچ رزومه مناسبی در این زمینه ندارند. آیا چهار سال زمان برای راهاندازی این صنعت نوپا کافی است؟
در این برنامه گفته میشود طی چهار سال، دلیلش هم این است که وابسته به عمر دولت سیزدهم است و این غلط است. وقتی میخواهید یک صنعت نوپا معطوف به آینده راهاندازی کنید و آن را توسعه دهید که خیلی هم صنعت مهمی است، نمیتوانید برنامه چهار ساله برای آن در نظر بگیرید و حداقل ۱۰ سال باید برای آن وقت بگذارید. راهاندازی هر صنعتی حتی پفکنمکی هم بیش از چهار سال زمان میبرد.
متأسفانه در کشور ما مخصوصاً در بخش دولتی، بیشتر افراد علاقه به حرفزدن دارند. به نظر شما آیا راهاندازی ۱۰ هزار مگاوات تجدیدپذیر در مدت تعیین شده، محقق خواهد شد؟
من اطمینان دارم که این برنامه هم همانند برنامههای قبلی در تجدیدپذیرها عملی نخواهد شد. در برنامه پنجم توسعه آمدهبود که باید ۵ هزار مگاوات انرژی تجدیدپذیر داشته باشیم. در برنامه ششم نیز گفته شد که باید ۵ درصد از کل ظرفیت تولید برق کشور از منابع تجدیدپذیر باشد، یعنی ۴ الی ۵ هزار مگاوات، اما این برنامه نیز به سرانجام نرسید. از طرفی آقای اردکانیان که به مجلس رفتند تا رأی اعتماد بگیرند، وعده دادند در راستای اجرای قانون برنامه ششم، ۴ هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر در طول عمر دولت اجرا خواهد کرد، اما وقتی شما سابقه اجرای قوانین و برنامههای دولت و وزارت نیرو را در بخش تجدیدپذیرها میبینید، یک مورد پیدا نمیکنید که محقق شده باشد. به عقیده من، این عزیزان یا عدد و رقم بلد نیستند یا میدانند که دارند شعار میدهند و مردم را سرکار میگذارند. راهکار پیشنهادی شما چیست؟
باید مسئولان جدید با آسیبشناسی، دلایل نداشتن توفیق برنامههای قبلی را بررسی کنند و مورد به مورد برای رفع موانع آن پیشنهاد بدهند. متأسفانه مسئولان دوباره به کوچه بنبست میروند.
مسئولان با در نظر گرفتن ظرفیتها و محدودیتهای فنی، مدیریتی، آموزشی، تحقیقاتی و اقتصادی باید یک نقشه راه و برنامه جامع برای ایجاد و توسعه انرژی تجدیدپذیر طی دوره ده ساله مشخص کنند. این مربوط به دوره چهار ساله دولت نمیشود، این برای آینده مملکت است. مگر هر دولتی میآید برای مملکت دیگری کار میکند؟
بخش خصوصی واقعی وارد این ماجرا نشده و نخواهد شد، زیرا که نه مدل مالی درستی دارد و نه از تضامین کافی برخوردار است. این شده راهکار دیگری برای ایجاد رانت برای برخی شرکتهای خاص.
مسئولان توجه نمیکنند که صنعت انرژی تجدیدپذیر مسئله اصلیاش برق نیست. محصول نهاییاش برق است. چیزی در جهان داریم که در سالهای اخیر در کشورهای مختلف به آن توجه شده و آن اقتصاد اقلیمی است که میگوید در مدل توسعه منطقهای بازنگری کنید. مثلاً در سیستان و بلوچستان ببینید اقلیم این استان چه چیزهایی میتواند به شما بدهد. یک زمانی توسعه سیستان و بلوچستان مبتنی بر کشاورزی بوده که به دلیل کمبود آبی تعطیل شده و حالا مبتنی بر قاچاق شده است که به درد نمیخورد. وقتی که مدل توسعه منطقهایمان را بر اساس توسعه اقلیم در نظر نمیگیریم، نتیجه این میشود که هنوز در خوزستان برنج میکاریم و در یزد و اصفهان کارخانه فولاد میزنیم.
شرق کشور از شمال تا جنوب از باد و انرژی خورشیدی خوبی بهرهمند است، میشود مهد انرژی تجدیدپذیر را در آنجا متمرکز کرد. لهستان و اسپانیا همین کار را کردهاند. سرتا سر منطقه را توربین بادی و پانل خورشیدی میزنیم و در نتیجه اقتصاد آن منطقه را تکان میدهیم و اشتغال ایجاد میشود. بیتوجهی به اقتصاد اقلیمی چه فرصتهایی را از بین برده و چه آسیبهایی وارد آوردهاست؟
بیتوجهی به اقتصاد اقلیمی سبب مهاجرت منفی میشود. در سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی به عمق ۷۰ کیلومتری مرزها خالی از سکنه شدهاست. مسئله فراتر از برق است ولی به آن توجهی نمیکنیم.
بهرغم اهمیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی که میتوانیم با استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر، توازن اقتصادی ایجاد کنیم، متأسفانه باز هم وزارت نیرو چشم بسته جلو میرود و قصد دارد فقط کارهای تبلیغاتی و شعارگونه انجام دهد.
صنعت انرژی تجدیدپذیر فرصتی ایدهآل برای ایجاد اشتغال مولد است. کشور ما لنگ بالابردن تولید ناخالص داخلی است. اینها فرصت است، اما به شرط اینکه فرصت را ببینیم، جامع ببینیم و کلان نگاه کنیم و در مسیر درست اول آسیبشناسی کنیم، بعد برنامهریزی کنیم و در راستای آن با توجه به اهداف بلندمدت کشور قدم برداریم.
سایر اخبار این روزنامه
برخی دلالها ایرانیان را از بازگشت میترسانند
پیشگامی مستضعفان در انقلاب اسلامی
مرز تخریب کجاست؟!
راهاندازی محرمانه تجدیدپذیرها!
وقتی مدیریت ورزش دور از شایستگی و تخصص باشد
مشمولان متأهل با ۲ فرزند رایگان معاف میشوند
افزایش تصاعدی اومیکرون در خلأ تصمیمگیری بهموقع
دست هندبال به مدال آسیا نرسید
سیگنال مثبت آژانس درفضای تنفسی وین
انقلاب ما از قرن گذشت
آید از این کشتگان زمزمه دوست! دوست!