هويت، مساله اصلي فيلم «بي‌رويا» ست

تينا جلالي
آرين وزير دفتري پيش از اين نامش با فيلم كوتاه گره خورده بود و به واسطه فعاليت دراين حوزه بيشتر شناخته مي‌شد.تا اينكه امسال با اولين ساخته بلندش توانست نظر اعضاي هيات انتخاب جشنواره فيلم فجر را جلب كند و اثرش به بخش مسابقه اين رويداد راه پيدا كند. فيلمي با بازي طناز طباطبايي، صابر ابر، شادي‌كرم‌رودي، مائده طهماسبي و رضا داوودنژاد كه تم اصلي آن هويت است  وزيردفتري معتقد است از مدت‌ها قبل به چيستي و چرايي هويت فكر مي‌كرده . موضوعي كه مي‌تواند دغدغه اين روزهاي همه ما باشد و بسياري از سوالات و دوراهي‌هاي‌مان در بزنگاه‌هاي خاص را طراحي كند مبني بر اينكه ما كجاي جهان ايستاده‌ايم و رابطه‌مان با مناسبات اجتماعي و روانشناختي مساله‌ هويت چيست.  گفت‌وگوي ما با كارگردان فيلم «بي رويا» پيش روي شماست.
  آقاي وزيردفتري بحث را از خود جشنواره فيلم فجر شروع كنيم.هرساله اين مهم‌ترين رويداد سينمايي با انواع و اقسام حواشي همراه است ولي امسال علاوه بر حواشي نكاتي درباره متن جشنواره هم مطرح است مبني بر اينكه با رويدادي غير قابل پيش‌بيني مواجه هستيم و همين كمي مسير را هم براي فيلمسازان و هم مسوولان و هم مخاطبان سينما سخت مي‌كند. ولي آنچه مسلم است اينكه نبايد زود قضاوت كرد و داوري درباره فيلم‌ها را بايد به بعد از جشنواره موكول كرد. نظر شما به عنوان يكي از فيلمسازان جوان در اين باره چيست؟
چند نكته مهم پيرامون صحبت شما بايد بگويم، اول اينكه به‌طور معمول و در چرخه جشنواره‌ها، يا فيلمسازان و هنرمندان فيلم هستند كه به جشنواره اعتبار مي‌دهند يا جشنواره است كه به هنرمندان شركت‌كننده ارزش مي‌بخشد و اين موضوع صرفا مربوط به جشنواره فجر در ايران نيست بلكه در تمام جشنواره‌هاي دنيا مرسوم است كه تركيبي از نامداران و جوانان در چنين رويدادي حاضر مي‌شوند. ولي در سينماي ايران اين چرخه از آن جهت كمي متفاوت است، كه در چهل دوره گذشته از ثبات برخوردار نبوده.

  نكته‌اي كه تقريبا بارها چه توسط فيلمسازان و چه تحليل‌گران سينمايي به آن اشاره شده .
 به اين معني كه هم پيش‌آمده تا حضور حداكثري فيلمسازان باسابقه‌تر حضور فيلمسازان مستعد جوان را تحت‌ شعاع قرار دهد و حالا امسال به نظر مي‌رسد اكثريت فيلم‌ها از فيلمسازان تازه‌ نفس‌تر سينماي ايران است و حضور فيلمسازان شناخته‌شده كم‌رنگ‌تر است. در عين حال عدم ثباتي كه به آن اشاره شد باعث مي‌شود تا نتوان پيش‌بيني كرد، كه مثلا در دوره بعد اين تركيب به چه شكل خواهد بود. به هر حال يكي از رسالت‌هاي مهم جشنواره فجر معرفي استعدادهاي تازه به سينماي ايران است و از اين جهت شرايطي كه امسال براي نسل جوان فراهم شده ويژه و مثبت است. حتما حضور فيلمسازان شناخته‌شده‌تري همچون طيفي از فيلمسازان فعلي حاضر در جشنواره مي‌توانست به جذابيت ويترين جشنواره براي مخاطب كمك كند، اما تصور مي‌كنم حضور نسل تازه‌اي از فيلمسازان در اين تركيب هم مي‌تواند‌پتانسيل‌هايي زياد و اتفاقات پيش‌بيني‌نشده‌اي را براي مخاطبان به همراه داشته باشد. 



 از اين حيث مي‌توانيم بگوييم هيات انتخاب جسارت بزرگي به خرج داد. 
قطعا همينطور است. اينكه جاي توجه به چهره‌ها به نام‌هاي تازه‌تر توجه بيشتري نشان دادند و فيلم‌هاي فيلمسازان كمتر شناخته شده يا شناخته نشده را براي حضور در جشنواره پذيرفتند درخور توجه است. البته كه برخي از فيلم‌ها يا فيلمسازان به دليل آماده نشدن فيلم‌ها نتوانسته‌اند در جشنواره حضور داشته باشند، اما گمان مي‌كنم اين گردهمايي جوانان فيلمساز شايد نشانه‌اي براي سينماي ايران است. 

 پوست اندازي سينماي ايران؟
نه پوست‌اندازي به معناي مطلق آن، اما شايد پوست‌اندازي به معناي پيشنهاد فضاهايي تازه‌تر به سينماي ايران. تصور مي‌كنم، شروع اين ماجرا از چهار يا پنج سال پيش و در جريان فيلم‌كوتاه بوده است. به اين صورت كه فيلمسازان جوان با تفكرات و نگاه‌هاي متنوع فيلم‌هاي خوبي ساختند و اصلا فضاي فيلم كوتاه را عوض كردند. در سينماي بلند چنين رويكردي با سرعت بسيار كمتري در جريان است و اميدوارم با حضور فيلمسازان تازه نفس به سرعت اين جريان بيفزايد و با تنوع آثارشان، فضاي تازه‌تري را پيش روي مخاطب و سينماي ايران قرار بدهند.

 ولي بپذيريم كه اگر درصد خطا در چنين انتخاب‌هايي براي مهم‌ترين رويداد سينمايي بالا باشد و اگر فيلم‌ها از كيفيت مطلوب برخوردار نباشد هر تعريفي عكس عمل مي‌كند و نمي‌تواند سلايق را پوشش دهد؛ همين باعث مي‌شود انگيزه توجه به جوانان از بين مي‌رود.

حرف شما متين. ولي بپذيريم كه فيلم‌هاي جشنواره سليقه هيات انتخاب اين دوره خاص است. ضمن اينكه احتياج است جشنواره در عملكرد خود به ثبات برسد و وقتي در هر دوره‌اي انتخاب‌ها بر مبناي آيين‌نامه ثابتي باشند، شاهد حواشي كمتري خواهيم بود. شما مي‌گوييد، اگر امسال فيلم‌هاي جوانان خروجي خوبي نداشته باشد اعتمادها از جوانان سلب مي‌شود و من به شما مي‌گويم در دوره‌هاي بسياري نام‌هاي معتبر و آشنا در جشنواره حضور داشتند، ولي متاسفانه فيلم‌ها خروجي قابل قبولي نداشتند. ياد آن دوره جشنواره فيلم فجر افتادم كه فيلم بوتيك حميد نعمت‌الله خارج ار بخش مسابقه به نمايش درآمد و از نظر هيات انتخاب كيفيتش آنقدري نبوده كه در بخش سوداي سيمرغ نمايش داده شود، ولي در نهايت اين فيلم هم در سينماي ايران ماندگار شد و هم يكي از بهترين فيلم‌هاي كارنامه فيلمسازش شد. اصولا در دوره‌هاي مختلف جشنواره فجر، جشنواره رويكرد ثابتي در انتخاب نداشته و بعضي وقت‌ها به باسابقه‌ترها توجه نشده و در بعضي دوره‌ها در حق جوانان اجحاف شده است.

  حالا فارغ از اين موضوع فيلم بي‌رويا چقدر مي‌تواند نظرها را به خود جلب كند و اطمينان‌بخش  باشد؟ 
 من از همان نقطه‌اي كه ايده اين فيلم در ذهنم شكل گرفت خواسته‌ام اين بود كه كارم از فضاي غالب سينماي ايران متفاوت باشد. البته نه به اين معني كه نسبت به فيلم‌هاي سينماي ايران گارد بگيرم يا فيلمم مقابل ديگر فيلم‌ها قرار بگيرد. نظرم اين بود كه مي‌توان از مولفه‌هاي آشناي اين سينما استفاده كرد و هم‌زمان تلاش كردم تا فضاي دلخواه خودم را روايت كنم. همچنين تعليق‌هايي كه در فيلم وجود دارد و روندي كه فيلم در قصه طي مي‌كند هم از نقاط قابل توجه آن است. قصه مدام شكل عوض مي‌كند و فيلم مثل تونلي مي‌ماند كه وارد آن مي‌شوي و در پيچ و خم مسير ديگر سخت مي‌تواني به نقطه اول فكر كني. سعي كردم اين تجربه سفر جذابي براي مخاطب باشد. ضمن اينكه تصور مي‌كنم تجربه ديدن فيلم براي مخاطب ايراني تجربه‌اي متفاوت و ويژه‌تر از مخاطب بين‌المللي فيلم است، چرا كه مخاطب ايراني با انبوهي از پيش‌زمينه‌ها با ايده و قصه فيلم مواجه مي‌شود كه همين برداشت‌هاي اوليه‌اش به تدريج به چالش كشيده مي‌شوند.

  دراين فيلم به دنبال طرح چه موضوعي بوديد؟ 
دغدغه اصلي من در اين فيلم مساله هويت است. در واقع مدت‌هاست به چيستي و چرايي هويت مي‌انديشم و تم كلي فيلم مشخصا هويت است. البته ابتداي به ساكن قصه فيلم به ذهنم رسيد ولي به ندرت و مرور زمان تم هويت در لايه‌هاي مختلف آن پررنگ‌تر شد. موضوعي كه دغدغه اين روزهاي همه ما هم مي‌تواند باشد و خيلي از سوالات و دوراهي‌هاي‌مان پيرامون اين شكل مي‌گيرد كه ما كجاي جهان ايستاده‌ايم و رابطه‌مان با مناسبات اجتماعي و روانشناختي مساله هويت چيست. همچنين از المان‌هاي ژانرهاي مختلفي در تعريف قصه استفاده كردم تا فضاي سينمايي و روايي جذاب‌تري پيش روي مخاطب قرار دهم. تلاش كرده‌ام تا در پايان فيلم، مخاطبان برداشت‌هاي متفاوتي از فيلم داشته‌باشند و ذهن‌شان درگير سوالات مختلفي درباره قصه شود، اما هم‌زمان آنقدر گنگ و گيج نباشند كه كليات قصه را درك نكرده‌ باشند. 

 نكته‌اي كه در فيلم‌تان كاملا مشهود است رويكرد گيشه‌اي است كه در فيلم لحاظ شده، به رغم اينكه بعضي از همكاران‌تان (يا به لحاظ هنري يا از منظر معرفي بازيگر چهره به سينماي ايران) براي اولين فيلم‌شان تركيب بازيگران غيرچهره در نظر مي‌گيرند ولي شما با بازيگران چهره همكاري داشتيد.

واقعيتش را بخواهيد بسيار علاقه‌مندم فيلم‌هايم با انبوه مخاطبان ارتباط برقرار كند، اما همزمان فكر مي‌كنم نيازي نيست به تماشاگر حساس و باهوش اين روزها بيش از اندازه باج داد يا او را دست كم گرفت. در عين حال علاقه‌اي به استفاده و استخراج فرمول‌هاي جواب پس‌داده شده براي نوشتن فيلمنامه ندارم و دوست دارم در نگارش و طرح داستان جسارت داشته باشم. هنگام نوشتن فيلمنامه و ساخت فيلم مخاطب متمركز و فيلم‌بين را در نظر داشتم. فيلم بي‌رويا از آن دست فيلم‌هايي است كه مخاطب علاقه‌مند به سينما و سريال‌هاي روز دنيا و نه لزوما فيلم‌هاي خاص جريان هنري را جذب مي‌كند؛ يعني تماشاگراني كه سينما براي‌شان جدي است و از ابتدا تا انتهاي فيلم را به دقت دنبال مي‌كنند. فكر مي‌كنم ما سينماگران بنا به عادتي اشتباه مخاطبان سينماي ايران را دست كم مي‌گيريم اما تجربه نشان مي‌دهد، هر زمان كه فيلمي بدون باج دادن به مخاطب، قصه درستي تعريف كرده و براي مخاطب مسير درستي ترسيم شده آنها از فيلم استقبال كردند و آن را دوست داشتند.
  يكي از رسالت‌هاي مهم جشنواره فجر معرفي استعدادهاي تازه به سينماي ايران است و از اين جهت شرايطي كه امسال براي نسل جوان فراهم شده ويژه و مثبت است. حتماً حضور فيلمسازان شناخته‌شده‌تري همچون طيفي از فيلمسازان فعلي حاضر در جشنواره مي‌توانست به جذابيت ويترين جشنواره براي مخاطب كمك كند.
  نظر شما اين است اگر امسال فيلم‌هاي جوانان خروجي خوبي نداشته باشد اعتمادها از جوانان سلب مي‌شود، من به شما مي‌گويم در دوره‌هاي بسياري نام‌هاي معتبر و آشنا در جشنواره حضور داشتند، ولي متاسفانه فيلم‌ها خروجي قابل قبولي نداشتند.
  بسيار علاقه‌مندم فيلم‌هايم با انبوه مخاطبان ارتباط برقرار كند، اما همزمان فكر مي‌كنم نيازي نيست به تماشاگر حساس و باهوش اين روزها بيش از اندازه باج داد يا او را دست كم گرفت.