التفات آیت‌الله صافی به مطالب «جوان» و تشکر از رویکرد اتخاذی

مقلد حضرت آیت‌الله صافی نیستم، اما به عنوان یکی از مراجع تقلید عظام و کسی که سال‌های عمرش را وقف دین و کشور کرده، همیشه برای ایشان احترام ویژه‌ای قائل بودم. کمتر از یک ماه پیش مصاحبه‌ای با خانم زینب بهجت‌پور، دبیر علمی گروه قرآن مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران درباره بحث حجاب‌و‌عفاف در قرآن کریم داشتم؛ مصاحبه‌ای که در بخش‌هایی از آن و در توضیح فلسفه حجاب به بحث تشخص زن در اسلام و قرآن رسیدیم؛ اینکه تشخص غیراسلامی در دنیای غرب به تشدید زمینه‌های آزار علیه زنان دامن زده‌است.
چند روزی پس از انتشار مصاحبه خانم بهجت‌پور به من پیام دادند و فایل مصاحبه را خواستار شدند. ساعت از ۵ بعد از ظهر گذشته بود که متوجه یک تماس از دست رفته از طرف خانم بهجت‌پور شدم. وقتی اینترنت گوشی را روشن کردم، دیدم برایم پیامی صوتی هم گذاشته‌اند. خانم بهجت‌پور با صدایی که می‌شد خوشحالی را از طنین آن به خوبی متوجه شد، از تماس دفتر حضرت آیت الله صافی و درخواست ایشان برای در اختیار داشتن فایل مصاحبه به منظور مطالعه دقیق‌تر آن خبر داد. گویا مصاحبه مذکور مورد توجه ویژه حضرت آیت‌الله صافی قرار گرفته بوده و می‌خواستند فایل آن را در اختیار داشته باشند.
ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود و دوباره دفتر آیت‌الله صافی با خانم بهجت‌پور تماس می‌گیرند. این بار خود حضرت آیت‌الله پشت خط می‌آیند و بابت مصاحبه از خانم بهجت‌پور و من حقیر تشکر می‌کنند. با شنیدن پیام تشکر آیت‌الله صافی بابت مصاحبه‌ام در پوست خود نمی‌گنجیدم. اصلاً تصورش را هم نمی‌کردم که یک مرجع تقلید عالیقدر به‌رغم فشردگی کار‌ها فرصت روزنامه خواندن داشته باشند و از سوی دیگر بزرگواری ایشان در تماس و پیگیری و تشکر بابت یک مطلب منتشر شده، بزرگ‌منشی این عالم بزرگوار را بیش از پیش به تصویر می‌کشید. اینکه کسی در جایگاه این مرجع عالیقدر با تمام مشغولیت‌های علمی و دینی خود وقت بگذارد و به کارشناس و فرد رسانه‌ای اینگونه دلگرمی بدهد، نشان از دیدگاه عمیق و مدیریتی ایشان داشت؛ به یقین می‌دانستند این پیام قدردانی چه اندازه می‌تواند ما را در مسیری که در پیش گرفته‌ایم، ثابت قدم کند.
امروز ناباورانه در حالی که کمتر از یک ماه از این ماجرا می‌گذرد، خبر آسمانی شدن روح بزرگ این عالم عالیقدر قلبم را به درد آورده و چشمانم را بارانی کرده‌است که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده‌اند: مَوتُ العالِمِ مُصیبَةٌ لا تُجبَرُ و ثُلمَةٌ لا تُسَدُّ، و هُوَ نَجمٌ طـمِسَ، و مَوتُ قَبیلَةٍ أیسَرُ مِن مَوتِ عالِمٍ. «مرگ عالم مصیبتى جبران نا‌پذیر و رخنه‌اى بسته‌ناشدنى است. او ستاره‌اى است که غروب مى کند. مرگ یک قبیله آسان‌تر از مرگ یک عالم است.»