روزنامه آرمان ملی
1400/11/14
نقطه عطف مذاكر ات دوری از «مذاكره غيرمستقيم باآمريكا»ست
عکس: آرمانملی / حجت سپهوند/آرمان ملی- احسان انصاری: «زمانی که کشوری میخواهد در سطح بینالمللی به منافعی دست پیدا کند یا از منافع ملی خود دفاع کند با چالشهای بسیاری مواجه خواهد بود؛ زیرا کشورهای دیگری که با این روند مرتبط هستند نیز به دنبال تأمین منافع ملی خود هستند. در چنین شرایطی، «موازنه قدرت» سهم هر کشور را تعیین میکند. ایران در بحث برجام در مقابل آمریکایی قرار داشت که یکی از قدرتهای بزرگ جهان است و غیر از آن چهار عضو دائم شورای امنیت نیز رودر روی ایران قرار داشتند. این کشورها در مسیر توافق برجام و پس از آن همواره در پی آن هستند که منافع ملی خود را بهصورت کوتاهمدت و بلندمدت تأمین کنند و ابزارهای فشار لازم را نیز در مقابل ایران در اختیاردارند.» جملات ذکرشده سخنان دکتر یوسف مولایی استاد حقوق بینالملل دانشگاه تهران در گفتوگو با «آرمان ملی» است. دکتر مولایی در این گفتوگو مهمترین چالشها و فرصتهای مذاکرات هستهای را مورد بررسی قرار داده که در ادامه این گفتوگو را میخوانید. مذاکـــرات هستهای بین ایران و کشورهای غربی در حالی در حال برگزاری است که گمانهزنیها از ضرورت تصمیمات مهم سیاسی در پایتختهای دو کشور خبر میدهند. در شرایط کنونی چه تصمیماتی میتواند مذاکرات را به نتیجه مطلوب نزدیکتر کند؟ در هفتههای اخیر طرفین مذاکره وقت زیـــادی را صرف مذاکــره میکنند و به نظر میرسد به جمعبنـــدی مناسبی از وضعیت طرف مقابل دست پیدا کردهاند. این نکتـــه میتواند کمک زیادی به حل موضوع کند. با اینوجود هنوز جزئیات اختلافات مشخص نشده و ما نمیدانیم گـــره اصلی مذاکرات کجاســت و چه کشوری باید با سعهصدر بیشتـــری رفتار کنـــد. آن چیــزی که مشخـــص است این اســت که در شـــرایط کنونی طرفین در یک نقطــه عطف قرار دارند و یا مذاکرات درنهایت به نتیجه خواهد رسید و یا اینکه همهچیز به حالت اولیه بازمیگردد و تنشها افزایش پیدا میکند. اگر نگاه مثبتی به وضعیت کنونی مذاکرات داشته باشیم باید عنوان کرد که طرفین تلاش میکنند مشکلات را پشتسر بگذارند تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کنند. با اینوجود اگر نگاه منفی به موضوع داشته باشیم شرایط تغییر میکند و مشکلات بیشتر به چشم میآید. دولت و تیم مذاکرهکننده هنوز درباره جزئیات دقیق مذاکرات اطلاعرسانی نکرده است و به همین دلیل تحلیلهای صورت گرفته بیشتر مبتنی بر گمانهزنی است. مطالبات اصلی ایـــران در مذاکرات برداشته شدن تحریمهــا و تضمین برای عدم خروج مجدد آمریکا از برجام است. در طول مذاکرات صــورت گرفته به چه میزان مطالبات ایــران مورد توجه قرار گرفت؟ آیا شرایط برای تحقق مطالبات ایران فراهم شده است؟ فضای بینالمللی عرصـــه زورآزمایـــی قدرتهاست و به همین دلیل هر کشوری به پشتوانه قدرتی که در اختیار دارد تلاش میکند در این زورآزمایی سهم بیشتری را نصیب خود کند. اینکه به چه میزان این وضعیت مبتنی بر واقعبینی است بستگی به این دارد که یک کشور چقدر قدرت دارد و در مقابل کشور و یا کشورهای دیگر چه میزان مقاومت از خود نشان میدهند. از نظرم این حق ایران است که تحریمها برداشته شود و ما به ازای خسارتی که در این مدت دیده را دریافت کند. تحریمها علیه ایران یا باید تعلیق شود و یا اینکه از بین برود تا ایران بتواند در مناسبات اقتصادی جهانی فعالیت کند. هنوز این اتفاق رخ نداده است. به همین دلیل از نگاه ایران که به دنبال حقوق واقعی خود است برداشته شدن تحریمها و ازسرگیری فروش نفت ایران در بازارهای جهانی حائز اهمیت است. از سوی دیگر آمریکا قرار دارد که عنوان میکند ما به تناسب اینکه ایران به تعهدات هستهای خود پایبند باشد میتوانیم تحریمها را تعلیق کنیم یا از بین ببریم. به همین دلیل آمریکا موضوع توافق مرحلهبهمرحله و یا موقت را مطرح کرده است. ایران خواستار تضمین از سوی آمریکا است که رئیسجمهور آینده آمریکا از هر حزب و جناحی که باشد از برجام خارج نشود و به آن پایبند باشد. واقعیت این است که در عرصه بینالمللی دادن تضمین به کشورهای دیگر زیاد مرسوم نیست. با اینوجود طرفین در توافقهای دوجانبه یا چندجانبه متعهد میشوند که اگر تعهدات خود را انجام ندادند باید خسارتهای آن را پرداخت کنند. البته برخی کشورها عیارسنجی میکنند و هنگامــیکه احســـاس میکنند اگر از یک توافــــق خارج شوند و هزینههای آن را پرداخت کنند این کار را میکنند و توافق را تــرک میکنند. این وضعیت درباره آمریکا نیز وجود دارد. تنها در شرایطی که آمریکا خود را بهاندازهای ذینفع در توافق جدید بداند که ترجیح بدهد همچنان در این توافق باقی بماند و دلیلی برای خروج از آن وجود نداشته باشد. این وضعیت نیز نیازمند یک فرمول فنی، مالی و حقوقی است که باید مهندسی شود. ایران و آمریکا باید به سمت توافق پایدار حــرکت کنند. هرچند در روابط بینالملل ما نمیتوانیم بین دو کشور روابط پایدار در نظر بگیریم و ممکن است این رابطه پس از مدتی متزلزل شود. به همین دلیل تضمین به معنای حقوقی زیاد در چنین توافقاتی محلی از اعراب ندارد. ایران با مطالبـــات حداکثری وارد مذاکرات شد اما بهمرور زمـــان مواضع خود را تعدیل کرد. بهخصوص اینکه بهتازگی موضوع مذاکره مستقیم ایران و آمریکا نیز مورد بحث قرار گرفته اســت. مذاکره مستقیم با آمریکا چه تغییراتی در مسیر مذاکرات خواهد داد؟ کوتاهترین، کمهزینهترین و پرثمرترین مسیر رسیدن به توافق مذاکره مستقیم با آمریکاست. اگر ایران به دنبال این است که به اهداف خود در مذاکرات دست پیدا کند تنها میتواند از طریق مذاکرات مستقیم به این مهــم دست پیدا کند و راهحـــل دیگری ندارد. هر روشی بهجز این در پیشگرفته شود ایران باید هزینههای بیشتری پرداخت کند. هزینههایی که ممکن است درنهایت به نتیجــه مطلوب نیز نرسد. همه کشورهایی که تاکنون نقش واسطه را بین ایران و آمریکا داشته و در آینده نیز خواهند داشت بیش از همه به منافع خود توجه میکنند. ما باید یکبار برای همیشه از تله و دام مذاکره غیرمستقیم با آمریکا خارج شویم و به سمتی حرکت کنیم که بتوانیم بهصورت مستقیم مشکلات خود را با آمریکا حل کنیم. دستگاه دیپلماسی کشور باید این شهامت را داشته باشد که بهصورت مستقیم با آمریکا گفتوگو کند که این اتفاق به سود منافع ملی ما خواهد بود. کشورهایی که امروز پیغامهای ایران و آمریکا را به هم میرسانند در مرحله اول به دنبال منافع خود هستند و در مرحلــه بعدی در این تصمیمگیریهای دو کشور دخالت میکنند. این وضعیت ازنظر حاکمیتی نیز دارای اشکال است. چرا ایران باید درباره موضوعی که به حاکمیت وی ارتباط دارد باواسطه با کشورهای دیگر گفتوگــو کند. کشورهایی که مشخص نیست در این میانه چه اهدافی را دنبال میکنند و چــه زمـــانی به سود خود رفتار مـــیکنند و چه زمانی به ســـود ایران. به همین دلیل ایــران باید بهصورت مستقیم و باعــزت و احترام کار خود را پیش ببرد. ایران و آمریکا هرکدام تمایل دارند دوباره برجام احیا شود. با اینوجود سازوکار مشخصی برای این کار تدوین نشده است و مشخص نیست از چه طریقی این اتفاق خواهد افتاد. به همین دلیل هر دو طرف باید یک انعطاف منطقی برای رسیدن به یک هدف بزرگتر را در دستور کار خود قرار بدهند. دو کشور نباید انتظار داشته باشند مطالبات حداکثری آنها محقق شود. به همین دلیل نقش واسطهگری کشورهای اروپایی و کشورهایی که به امنیت جهانی علاقهمند هستند پررنگتر خواهد شد. در این زمینه کشورهای اروپایی تلاشهایی نیز انجام دادهاند تا بتوانند دیدگاههای دو کشور ایران و آمریکا را درباره برجام به هم نزدیک کنند. آن چیزی که قطعیت دارد این است که دولت بایدن از اراده کافی برای حل کردن مشکلات به وجود آمده توسط دولت ترامپ برخوردار است. این در حالی است که از نظر فنی بازگشت به برجام مسیر راحتی نخواهد بود و با دشواریهایی همراه خواهد بود. با توجه به اینکه عمر برجام در سال2023 به پایان میرسد یک توافق موقـــت به چه میــزان میتواند منافع ملی ایران را محقق کند؟ ما باید تلاش کنیـــم از تواناییهایی که داریــم در عرصه بینالمللی استفـــاده کنیم. بقیـــه موضوعـــات تاکتیکی و حاشیــهای است. ایران اگر از قـــدرت کافی برخوردار باشد میتواند تا ابد از منافع خود دفاع کند و توافقنامههایی را امضا کند که در راستای منافع ملی کشور باشد. زورآزماییهایی که در عرصه بینالمللی وجود داد و زمینه را برای شکلگیری فرایندهای حقوقی به وجود میآورد. به همین دلیل ایران باید در زمینه قدرت نرم و قدرت سخت وضعیت خود را بهبود ببخشد تا بتواند به اهداف خود در مجامع بینالمللی دست پیدا کند. آنچه برای ایران امنیت میآورد قدرت است که بخشی از آن نیز قدرت نرم و دیپلماسی است. قدرت نرم میز در گرو رضایتمندی مردم است. هر چه رضایتمندی مردم نسبت به مسئولان افزایش پیدا کند به همان اندازه قدرت نرم ایران افزایش پیدا میکند. ایران میتواند به پشتوانه قدرت نرمی که از حمایت و رضایتمندی مردم میگیرد در عرصه بینالمللی چانهزنی بهتری انجام بدهد و درنتیجه بهتر میتواند منافع خود را محقق کند. واقعیت این است که بحثهای حقوقی در قبال موضوع پیچیدهای مانند برجام که ظرفیتهای تفسیری سلیقهای بسیاری دارد و تاکنون هم مشابه آن در حقوق بینالملل به این میزان از پیچیدگی وجود نداشته است، به خوانشهای متعدد، متنوع، متناقض و گاه متضاد کشیده میشود. ازاینرو در یککلام میتوان گفت توافق هستهای یک پرونده خاص در حوزه حقوق بینالملل است و مشابه آن، نه در داوریها، نه در محاکم بینالمللی و نه حتی در محاکم خارجی وجود نداشته است. برداشته شدن تحریمها در شرایط کنونی با چه سازوکاری میسر خواهد شد؟ بخشهایی از تحریمها شکل سادهتری دارد و برداشته شدن آنها کار راحتتری است. در این موضوع بحثهای فنی وجود دارد که زمانبر است. با اینوجود بهتدریج قابلیت عملیاتی شدن دارد. در این زمینه باید یک مکانیسم گامبهگام از سوی طرفین در نظر گرفته شود تا تحریمها با موانع کمتری برداشته شود. البته بخشهایی از این تحریمها نیز میتواند به دستور مستقیم رئیسجمهور آمریکا برداشته شود. برای باز کردن فضا بهترین گزینه طرفهای اروپایی برجام هستند. آنها میتوانند آمریکا را درگیر کنند و مشخص شدن چگونگی بازگشت به برجام از سوی آمریکا از مسیر اتحادیه اروپا، روسیه و چین بهتر انجام خواهد گرفت، اما مهم است که قبل از مشخص شدن سازوکار بازگشت آمریکا، ایران موضعش را درباره سطح همکاری با آمریکا در چارچوب برجام مشخص کند. زمانی که کشوری میخواهد در سطح بینالمللی به منافعی دست پیدا کند یا از منافع ملی خود دفاع کند با چالشهای بسیاری مواجه خواهد بود؛ زیرا کشورهای دیگری که با این روند مرتبط هستند نیز به دنبال تأمین منافع ملی خود هستند. در چنین شرایطی، «موازنه قدرت» سهم هر کشور را تعیین میکند. ایران در بحث برجام در مقابل آمریکایی قرار داشت که یکی از قدرتهای بزرگ جهان است و غیر از آن چهار عضو دائم شورای امنیت نیز رو در روی ایران قرار داشتند. این کشورها در مسیر توافق برجام و پس از آن همواره در پی آن هستند که منافع ملی خود را بهصورت کوتاهمدت و بلندمدت تأمین کنند و ابزارهای فشار لازم را نیز در مقابل ایران در اختیار دارند. با اینوجود سیاست کلان دموکراتها در آمریکا همواره همسویی بیشتر با جامعه بینالملل بهویژه متحدان اروپاییشان بوده است. از نظر دموکراتها استقرار صلح پایدار در جهان مستلزم همکاری کشورهای عضو جامعه جهانی است.
سایر اخبار این روزنامه
صداوسيما ميخواهد «ملي» نباشد
نقطه عطف مذاكر ات دوری از «مذاكره غيرمستقيم باآمريكا»ست
نفت ٩٢ دلاري در تحريم
71درصد رفتار «جامجم» را غیرمنصفافه دانستند
نگاه امام به مردم تشریفاتی نبود
بودجه واگذاریها کجا رفت؟!
مقاومت ٣٩دستگاه دولتي در سواحل گيلان
«فرزند بيشتر- زندگي بهتر» سلامت را ناديده نگيريد
هزینه سخنان نابجا را مردم میدهند
موازی کاری بهانه است
با احساسات مردم بازی نکنید
خلاف بیّن شرع
دو قطبی غنی و فقیر خطرناک است!