خسارتی بزرگ برای ادبیات متعهد

در ایام دهه فجر، ادبیات انقلاب یکی از چهره‌های شاخص خود را از دست داد، «جهانگیر خسروشاهی» پژوهشگر و نویسنده ادبیات انقلاب اسلامی، صبح چهارشنبه سیزدهم بهمن ماه در پی ایست قلبی درگذشت. در کارنامه کاری این نویسنده فعالیت‌های مختلفی از جمله عضویت در شورای بررسی کارگاه قصه و رمان حوزه هنری، عضویت در پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، همکاری با گروه تلویزیونی جهاد سازندگی و گروه تلویزیونی روایت فتح و همچنین داوری جشنواره‌های مختلف ادبی دیده می‌شود. از خسروشاهی آثار متعددی به یادگار مانده که از جمله آنها می‌توان به مجموعه داستان‌های «خلفه‌های وحشی» و «باغ باور» و آثار دیگری همچون زندگینامه‌های داستانی «همیشه با هم» (بی‌تا)، «دوشنبه‌ای که می‌آید» (۱۳۶۷) و «غروب آبی رود» (۱۳۷۹)، داستان نوجوان «پدربزرگ برکه و درخت گردو» اشاره کرد.

احمد شاکری
نویسنده و منتقد ادبی ایرانی


درگذشت «جهانگیر خسروشاهی» فقدانی بزرگ برای هنر و ادبیات متعهد است، زنده‌یاد خسروشاهی در زمره نسل اولی‌‌های ادبیات انقلاب است که نوشتن را از دهه شصت آغاز کرد. خسروشاهی و افرادی نظیر او در نوشته‌های خود در حیطه ادبیات انقلاب ویژگی‌هایی قائل هستند که آنان را متمایز می‌کند؛ نخستین مورد اهمیتی است که اینها برای ارکان ادبیات انقلاب قائل هستند. خسروشاهی جایگاه ارزش‌ها و آرمان‌های برخاسته از انقلاب را به‌خوبی می‌دانست. نکته دیگر تجربه گرانبهایی است که انقلاب در اختیار ادبیات قرار داده که او به خوبی به آن احاطه داشته و در خلال آثارش به آن می‌پرداخت. خسروشاهی می‌دانست چطور مواردی را که به برخی از آنها اشاره شد به قالب آثار ادبی آورده و در برابر خواننده قرار دهد. نویسندگان یکی از مهم‌ترین رکن‌های ادبیات انقلاب هستند چراکه اینها هستند باید ارزش‌های انقلاب را در حوزه ادبیات به کار خلاقه تبدیل کنند. خسروشاهی یکی از بهترین مصادیق نویسنده موفق در این زمینه بود. او طی سال‌های بسیاری که در این زمینه نوشت کوشید تا نهال نوپای انقلاب را با درک عمیق خود از آرمان‌های انقلاب آبیاری کند. بی‌هیچ اغراقی بخشی از ماندگاری آرمان‌های انقلاب‌مان را مدیون تلاش چنین نویسندگان متعهدی هستیم. اما او در زندگی حرفه‌ای خود یک ویژگی دیگر هم داشت، خسروشاهی بسیار ثابت قدم بود. فارغ از حوزه فعالیتی یک نویسنده، اغلب نویسندگان در مسیر عمر ادبی خود قدم در مسیرهای مختلفی می‌گذارند. اما خسروشاهی تا انتها در همان مسیر معارف دینی و آرمان‌های انقلاب‌ ماند و بر تجربیات خود اندوخت؛ هرچند که همگام با ادبیات انقلاب، آگاهی و هنرش را در زمینه‌های مرتبط دیگری هم به کار بست. نکته دیگر درباره آثار و اندیشه‌اش، نقشی است که تحصیلات حوزوی خسروشاهی بر نوشته‌های او داشت. به واسطه همین تحصیلات برخوردار از شناخت عمیقی نسبت به معارف دینی بود که سبب تمایز کارهای او از دیگر نویسندگان این حوزه می‌شود. درباره او به یک نکته مهم دیگر هم می‌توان اشاره کرد، اینکه خسروشاهی انسانی به غایت اخلاق‌مدار بود و البته در تفکرات و آثار خود از هرگونه افراط و تفریطی به دور بود. بخش مهمی از ماندگاری آثارش را در گروی همین موارد می‌توان دانست. زنده‌‌یاد خسروشاهی در حوزه‌های مختلفی منشأ اثر بود، از خلق کتاب‌های ماندگار و خلاقه درباره ادبیات انقلاب گرفته تا همکاری با بنیاد روایت فتح و همچنین کار با شهید آوینی و... زنده‌یاد جهانگیر خسروشاهی در کنار همه این موارد شناخت عمیقی هم نسبت به ادبیات و جریان‌های ادبی روزگار معاصر داشت، او در این زمینه به بصیرتی دست یافته بود که در نتیجه مطالعه بسیار است. در آخر بگذارید به مسأله دیگری هم اشاره کنم، او اگر درباره انقلاب و جنگ نوشت، آنها را هم زیسته و درک کرده بود. آنطور نبود که از ادبیات انقلاب و ادبیات دفاع مقدس بگوید اما در هیچ یک تجربه‌ای نداشته باشد، خودش برخاسته از قبل انقلاب و خطوط مقدم دفاع مقدس بود. فقدان چنین بزرگمردی خسارت بزرگی برای ادبیات و هنر متعهدمان است، یادش گرامی.