روزنامه آرمان ملی
1400/11/16
روزهای عقلانیت وتصمیم فرارسیده است
جعفرگلابی روزنامهنگار مذاکرات هستهاي در وين به نطقه حساس خود رسيده است و طرفين ماجرا به روز تصميم نهايي نزديک ميشوند. با اينکه دولت دموکرات آمريکا از اقدام کريه آقاي ترامپ درخروج عهدشکنانه وکم سابقــه تاريخي از يک توافق مهم اعتــراف دارد ولي هنوز اراده رسيدن به يک تصميم جبران کننده را پيدا نکرده است و برايش گران است که در عمل دامان خويش را ازآن پستي و پلشتي خيره کننده بزدايد. ايران حق دارد از يک عهدشکن، تضمين اجرا بخواهد وحتي جبران خسارتهاي عظيم به يک ملت بزرگ را طلبد کند. با اين همه، دنيايي که ما درآن زندگي ميکنيم پر از نابساماني و بيعدالتي وتبعيض و زورمداري است. در اين دنياي آکنده ازآشوب، قلدران وگردنکشان به تناسب ثروت وقدرت خود صداي بلندتردارند و با انواع ابزار نرم وسخت خود حقوق ملتها را سلب ميکنند و بر منافع خويش ميافزايند. اکنون درايران اين سوال روزبه روز برجستهتر ميشود که چه بايد کرد؟ عدهاي آشکارا خواستار اتخاذ مواضع تهاجمي هستند و استدلال ميکنند که آمريکا جز زبان زور زبان ديگري را نميفهمد و فقط درمقابل اقتداراست که کوتاه ميآيد و حقوق مردم ....ايران را به رسميت ميشناسد. درمقابل اين موضع سوالها وابهامهاي زيادي وجود دارد. آيا اقتدار فقط ازطريق سخت افزاري حاصل ميشود؟ يا راههاي هوشمندانه ديگري براي احقاق حقوق مردم وجود ندارد؟ آيا ما ميتوانيم کاملا از برجام خارج شويم و همه توان خود را بر بالابردن غناي اورانيوم متمرکزکنيم؟ در اين صورت نتيجه چه خواهد شد؟ اولين نتيجه اين اقدام پيوستن چين و روسيه به اردوگاه غرب در ماجراي هستهاي و ايجاد يک اجماع خارقالعاده جهاني عليه ايران است. دومين نتيجه آن پرواز نرخ ارز و تورم به سمت رقمهاي باورنکردني و انفجاري و سومين پيامد آن سوءاستفاده اسرائيل وآمريکا و عربستان و امارات و حتي رقيبان منطقهاي ايران جهت فراهم کردن زمينه حمله نظامي به ايران خواهد بود و آرزوي ايران ستيزان افراطي را برآورده خواهد کرد. فرض کنيم چنين پيامدهاي عظيم وخطرناکي پديد نيامد و ايران غني سازي اورانيوم رابه 90 درصد رساند درحالي که جمهوري اسلامي بارها تهيه واستفاده از سلاحهاي کشتار جمعي را مردود دانسته است با اورانيومي که فقط به کار تهيه سلاح اتمي ميآيد ميخواهيم چه بکنيم؟ چرا بايد شعري بگوييم که درقافيهاش گير کنيم؟ اگر قائلان به روشهاي تند و خطرخيز واقعا طالب رفع تحريمها هستند و اوضاع وخيم معيشت مردم رادرک ميکنند نه تنها بايد از تجربههاي پرهزينه پيشين عبرت بگيرند بلکه راههاي مقرون به نتيجه ايستادن درمقابل زورگوييها را بيازمايند. تهران ميتواند از طريق شناخت عالمانه مناسبات موجود سياسي جهان، ايرانستيزان نشسته درتلآويو، لندن و واشنگتن را با بنبست مواجه کند و همه اميال و آرزوهاي روشنشان را مخدوش سازد. با توجه به فشار عملي ايران ازطريق افزايش اقدامات هستهاي بايد تاکنون هيات ايراني مذاکره کننده متوجه شده باشند که بالاخره آمريکا امکان و تمايلي براي تضمين عدم خروج از برجام دارد يا خير؟ اگر اين نتيجه مطلوب دردسترس نيست تضمين محکم و قابل اتکايي وجود دارد که ايران ميتواند به آن تمسک کند و بدون هراس پاي توافق را امضا کند. تضميني که در دست هيچکس جز خود ايران نيست. چه در توافق احتمالي قيد شود يا حتي قيد نشود اگر ايران اعلام کند که درصورت خروج آمريکا از برجام بلافاصله همه تعهدات برجامي را فورا لغو خواهد کرد و با سرعت اقدامات هستهاي خويش را ازسرخواهد گرفت سخن کاملا منطقي و جهان پسندي گفته است. درنوبت پيشين تاپيشرفتهاي کنوني هستهاي در ايران فاصله 2 سالهاي وجود داشت درحال حاضر به گفته خود آمريکاييان فاصله چند هفتهاي بيشتر نيست وهزينه خروج از برجام براي آمريکا روشن، شفاف و قاطع است و جهانيان برآن شاهد خواهند بود. چنانچه روي اين معنا تمرکز و تاکيد رسمي شود، درقبال فروگذاشتن تعهدات هستهاي اين عهدشکن و خارج شده از برجام است که مسئوليت عيني خواهد داشت. نکته اصلي و بسيار مهم اينکه حتي اگر آمريکا در اين زمينه تضميني ارائه کند به مناسبات داخلي آمريکا باز ميگردد که ما درآن مدخليتي نداريم. فرض کنيم برجام درکنگره تصويب شود، که البته يک امتياز وتضمين نسبي محسوب خواهد شد ولي هر آن که تصورکنند ايران امکان مقابله ندارد به سرعت در همان کنگره خروج را از تصويب خواهند گذراند. در همه معاهدات بين کشورها و توافقهاي جهاني آنچه تضمين اجرايي ايجاد ميکند توازن قواست. تازماني که هردو سوي يک توافق اهرمهايي براي عدم عدول طرف مقابل دردست داشته باشند توافق با قوت اجرا خواهد شد و هر زمان اين اهرمها سست شوند، نه يک امضا که 10امضا هم قادر به ادامه حيات توافق نخواهند بود. با اين تفاصيل ايران بهعنوان طرفي که ابزار لازم را دردست دارد حتي ميتواند انعطاف بهخرج دهد و اين انعطاف را بهعنوان يک اعتبار بينالمللي خرج کند و فشار رواني و تبليغي متوجه آمريکا نمايد. ما ميتوانيم بهعنوان يک طرف مقتدر، صلحطلب، هنجارآفرين باشيم و طرف مقابل را زورگو و ظالم باسابقه عهدشکني معرفي کنيم و او را درصحنه ديپلماتيک و رسانهاي خلع سلاح کنيم. چنين موضع صادقانهاي حتي درداخل هم اثرات مثبت خواهد داشت وحمايت مردمي بزرگي ايجاد خواهد کرد. در مقابل ارائه چهرهاي لجباز قطعا درشان ملت ايران نيست، چيزي که غولهاي تبليغي بيگانه درصدد القاي آن هستند.
سایر اخبار این روزنامه
ســـرم در صـــف...
شما عامل مهاجرتيد؛ نه خارجيها
وزنكشي ايران و آمريكا روي تشك سياست
جمهوريخواهان با قبل تفاوت كردهاند
اذعان به حقوقهاي نجومي در اين دولت
رقص حرام بود؛ ظاهرا حالا شده حلال!
آمارهای رسواگر؛ - استقراض را پنهان نكنيد
تازه رسيديد به همان برجام ظريف
آقای شریعتمداری! غرب ستیز بودنت را باور کنیم یا کامپیوترآی مک آمریکایی روی میزت را
راه علاج مشکلات اقتصادی
نه نازک نارنجی هستیم نه پوست کلفت
روزهای عقلانیت وتصمیم فرارسیده است