روزنامه ایران
1400/11/16
در زمان جنگ زن و مرد فکر دفاع از ایران بودند
سپیده شریعت رضویخبرنگار
کارگردان فیلم سینمایی «دسته دختران» از جمله فیلمهای حاضر در بخش سودای سیمرغ چهلمین جشنواره فیلم فجر که مقاومت دختران قهرمان ایران در روزهای آغازین جنگ را به تصویر کشیده است، میگوید جامعه هدفش در این اثر مطلقاً نسلی که متعلق به زمان جنگ است، نیست. همچنین در حال حاضر سختترین کار متقاعد کردن مخاطب برای آمدن به سینما و تماشای فیلم جنگی است یعنی اگر بتوان ایشان را متقاعد کرد، «دسته دختران» این قدرت را دارد که آنها را راضی از سالن بیرون بفرستد پس با علم به این موضوع «دسته دختران» را برای نسل جوان ساخته است. دفاع مقدس جزو آن دسته از موضوعاتی است که تاکنون سوژه بسیاری از فیلمهای سینمایی و حتی سریالهای تلویزیونی بوده است. در حقیقت جنگ تحمیلی آنقدر ناگفتهها دارد که هرچه قدر درباره آن صحبت شود باز هم کم است. شاید بتوان گفت فیلمهای دفاع مقدسی همیشه برای هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر در ادوار مختلف قابل احترام است و اینگونه آثار در اکثر مواقع در بزرگترین رویداد سینمایی حضور داشتهاند. امسال همزمان با چهلمین دوره برگزاری این جشنواره نیز سه اثر با موضوع دفاع مقدس به بخش سودای سیمرغ راه پیدا کردهاند که یکی از آنها «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی است؛ اثری که بهدلیل پرداخت متفاوت به موضوع جنگ کنجکاوی برانگیز است و میتواند نظرات را به خود جلب کند. با نگاهی به کارنامه کاری این کارگردان متوجه میشویم که منیر قیدی با ساخت فیلم در این فضا بیگانه نبوده است چراکه سالها بهعنوان منشی صحنه و دستیار کارگردان با فیلمسازان مطرحی از جمله ابراهیم حاتمیکیا که فیلمهای زیادی در حوزه دفاع مقدس ساخته، کار کرده و تجربه کرده است اما «دسته دختران» یک اثر ساده نیست بلکه یک فیلم دفاع مقدسی اکشن و بیگ پروداکشن است. در حقیقت منیر قیدی که در «ویلاییها» قصه خانوادههای فرماندهان سپاه و ارتش را در سال ۱۳۶۵ به تصویر کشید، پس از 5 سال در دومین ساخته خود این بار به سراغ مقاومت دختران قهرمان ایران در روزهای آغازین جنگ رفته است. اگرچه دو اثر اول و دوم این فیلمساز به لحاظ مضمون و نگاه زنانه شبیه یکدیگر است اما به لحاظ مسائل فنی و ریتم قصه کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند. ناگفته نماند که این فیلمساز با اثر اول خود در 7 رشته نامزد شد و سه جایزه دریافت کرد حال باید منتظر ماند و دید آیا منیر قیدی و عوامل سازنده «دسته دختران» سیمرغی به خانه خواهد برد یا نه. آنچه که در ادامه میخوانید مصاحبه ما با کارگردان اثر است.
خانم قیدی در بخشی از خلاصه داستان «دسته دختران» آمده که این اثر قصه زنان جنگ است در حقیقت شما سوژهای را روایت کردید که برای ساخت نیازمند پژوهش وسیع بوده و کمتر فیلمسازی در سینمای ایران دست روی آن گذاشته است. علاقه شما به این نوع روایت از کجا نشأت
میگیرد؟
نگاه به جنگ زمانی که بحث زن در جنگ مطرح میشود، متفاوت است چراکه تفاوت دیدگاه بین آنچه که زن در جنگ میبیند با آن چیزی که یک مرد مشاهده میکند، وجود دارد و من زمانی به این قضیه پی بردم که منابعی را مطالعه کردم. تأکید زنان روی صحنهها، لحظهها و داستانهایی که تعریف میکنند، بهگونه دیگری است و حتی ما برخی از موارد را برای اولین بار از زبان آنان میشنویم. البته نه اینکه برخی از مسائل نبوده بلکه دیده نشده و منحصراً در نگاه آنها بوده است.
در لیست عوامل این پروژه نام چند فیلمنامهنویس و بازنویسی نهایی توسط ساناز بیان، به چشم میخورد که به نظر میرسد مرحله نگارش فیلمنامه اصلاً ساده نبوده و مخاطب قرار است با یک قصه اثرگذار روبهرو شود.
حضور ساناز بیان در ماههای آخر پیشتولید که تمرکز کمتری روی فیلمنامه داشتم و احساس میکردم قسمت زنانه فیلمنامه نیاز به بازنگری دارد، بسیار مفید و مؤثر بود و بخش بسیار زیادی از حس زنانه «دسته دختران» را مدیون حضور ایشان هستم و شک و تردیدی در آن نیست.
«دسته دختران» پُر از صحنههای جنگی است و اساساً کار جلوههای ویژه این اثر ساده نبوده است. شما بهعنوان کارگردان تا چه اندازه بر متن اصلی فیلمنامه وفادار ماندید؟ آیا در هنگام تولید بهدلیل محدودیتهای فنی تغییراتی صورت گرفت؟
باید روی این نکته تأکید کنم که محدودیتهای فنی هم موجب تغییر در فیلمنامه و اجرای آن نشد بلکه ما با وفاداری به اصل فیلمنامه آنچه را نوشته بودیم، پیاده کردیم.
از آنجا که این اثر بر پایه تحقیق و پژوهش شکل گرفته است آیا زنانی در تاریخ همانند «دسته دختران» پیدا میشود که خواستار حضور در جنگ و فعالیت نظامی بوده باشند؟
همچنین من مشخصاً در یک یا دو کتاب به خاطرههای بانوانی برخورد کردم که مایل به فعالیتهای نظامی بودند و با وجود تمام مخالفت کار خود را تا لحظههای آخری که در شهر حضور داشتند، پیش بردند.
به یاد دارم در زمان پخش سریال «کیمیا» دریادار سیاری انتقادات تندی به این اثر کرده و معترض بود که نمایش حضور زن در جبهه نبرد مبتنی بر واقعیت نیست. آیا شما با چنین انتقاداتی در مواجهه با فیلمنامه «دسته دختران» روبهرو شدید؟
مطلب دریادار سیاری را قبل از آنکه تصمیم به ساخت «دسته دختران» بگیرم، خوانده بودم و بهدلیل آنکه آن زمان شناختی نسبت به این وضعیت نداشتم قضاوت هم نکردم اما بعداً که در این زمینه با همکارانم تحقیق و با دهها نفر مصاحبه کردیم، کتاب خواندیم و از نزدیک با آنها برخورد کردیم، به این نتیجه رسیدم که حضور مؤثر زنان را در آن مقطع یعنی جنگ تحمیلی و فعالیتهایی که داشتهاند، نمیتوان منکر شد.
تقابل بین کاراکترهای زن و مرد تا یک جایی در «دسته دختران» دیده میشود اما از یک جایی به بعد ما شاهد این مسأله هستیم که از این قضیه پرهیز میشود که به نوعی عامدانه هم اتفاق افتاده است چراکه شرایط عادی نیست و جامعه برای مقابله با یک مفهوم واحد یعنی دشمن نیازمند این اتحاد است. سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا «دسته دختران» بهدنبال نسخه پیچی برای شرایط امروز ایران است؟
من همیشه از خط کشیهایی که زنان و مردان را در مقابل هم قرار میدهد، پرهیز و در دو اثر خود نیز تلاش کردم بیشتر جنبههایی را نشان بدهم که افراد فارغ از جنسیت در کنار هم حضور دارند اما درباره نکتهای که درباره جامعه در سؤال بدان اشاره شده است، باید بگویم میتوان این تعبیر را هم از فیلم داشت البته آگاهانه نبوده است اما میتوان این مسأله را استخراج کرد.
از نظر شما بین «فیلم جنگی» و «فیلم دفاع مقدسی» تفاوتی وجود دارد یا هر دو یک هدف را دنبال میکنند؟
من فیلم جنگی را متفاوت از فیلم دفاع مقدس حداقل درباره جنگی تحمیلی که برای کشور خودمان اتفاق افتاد، نمیدانم چراکه همه به این مسأله آگاهیم که ما بهدنبال حفظ ایران بودیم حال اسم آن میتواند جنگ، دفاع مقدس، دفاع و... باشد در حقیقت عنوان تعیینکننده مسائل نیست بلکه بیشتر نوع نگاه فیلمساز نشان میدهد که دفاع از کشور بوده یا مسأله دیگری در میان است.
مخاطب فیلم شما چه کسانی هستند؟ نسل جوان امروزی جنگ را درک نکرده و از آن فاصله دارد اما ما در اثر شما یک روایت تازه و عجیب میبینیم که به نوعی ساختارشکنی هم محسوب میشود.
جامعه هدف من در «دسته دختران» مطلقاً نسلی که متعلق به زمان جنگ است، نیست چراکه ما خودمان میدانیم ماجرا از چه قرار است. در حال حاضر سختترین کار متقاعد کردن مخاطب برای آمدن به سینما و تماشای فیلم جنگی است یعنی اگر بتوانیم ایشان را متقاعد کنیم این قدرت را داریم که آنها را راضی از سالن بیرون بفرستیم. من با علم به این موضوع «دسته دختران» را برای نسل جوان ساختهام. لازم میدانم این نکته را بیان کنم که استفاده از واژه ساختارشکنی شاید تعبیر درستی برای «دسته دختران» نباشد و من بیشتر همان روایت تازه را درباره کاری که انجام دادهام، قبول دارم.
پیشبینی شما از استقبال مخاطبان در جشنواره فیلم فجر چیست؟
فیلمسازی که به سراغ ساخت یک اثر جنگی میرود، به این مسأله واقف است که به چند دلیل کار سختی در پیش دارد که یکی از آنها جمع کردن مخاطب است. چه حرف من را قبول داشته باشید چه نداشته باشید یک مقاومتی در برابر پذیرش و دیدن فیلم جنگی در جامعه امروز ما وجود دارد پس اثر من در برابر رقیبان و فیلمهای دیگری که در جشنواره فیلم فجر حضور دارند چند قدم عقب است به این دلیل که جذب مخاطب براحتی رخ نمیدهد و فیلم جنگی از میان آثار اجتماعی، کمدی و... اولویت آخرش است.
ما اگر در مرحله اول بتوانیم تماشاگر را راضی کنیم تا به سینما بیاید، شاید دیگر نگرانی وجود نداشته باشد چراکه اطمینان دارم تماشاگر این فیلم با رضایت از سینما خارج میشود و دیگران را ترغیب به تماشای فیلم میکند. در نهایت باید بگویم این تلاش برای من ارزشمند است.
سایر اخبار این روزنامه
شهادت امام هادی(ع) تسلیت باد
عبور قیمت نفت از مرز 93 دلار
پرچم ایران بالاست
حقوق عادلانه برای کارمندان در 1401
زنده رود
همسایه محوری جواب داد
بدرقه باشکوه «سرهنگ» تا خانه ابدی
بازار برنج و سیب زمینی در دست دلالان
مددکاری تجربه یا تخصص؟
در زمان جنگ زن و مرد فکر دفاع از ایران بودند
قانون کار؛ مبنای سه جانبهگرایی
«بوریس » در مخمصه
اتحاد شرقی مقابل تهاجم غربی
امریکا همچنان بلاتکلیف
سلام ایران