روزنامه جوان
1400/11/17
پسرم میگفت دیدار با امام بهترین اتفاق زندگیام است
شهیدسیدمحسن میرشریفی از همافرانی بود که روز ۱۹ بهمن سال ۱۳۵۷ به دیدار حضرت امام رفتند. او از آن روز خاطرات جالبی برای مادرش تعریف کرده بود. سیدمحسن بعدها (تیر سال ۶۱) توسط ضدانقلاب ترور شد و به شهادت رسید، اما خاطره روز ۱۹ بهمن را تا پایان عمرش بهعنوان یکی از خاطرات زیبای زندگیاش در ذهن داشت. به مناسبت قرار داشتن در دهه فجر، خاطراتی از این شهید را از زبان مادرش «عفت وفایی مقدم» تقدیم حضورتان میکنیم.ارتشی مذهبی
سیدمحسن متولد سال ۱۳۳۵ بود. ما اصالتاً اهل قم هستیم. پدرم (پدربزرگ بچهها) اهل حلال و حرام بود. بعد از فوت پدرم به تهران مهاجرت کردیم و در منزلمان که حوالی رسالت بود، ساکن شدیم. خیلی از مواقع برای مناسبتهای مذهبی در خانهمان مراسم میگرفتیم. پدر همسرم که روحانی بود به منزل ما میآمد و روضه میخواند. از همان طریق با همسرم آشنا شدم و ازدواج کردیم. همسرم یک ارتشی مذهبی بود. زمان شاه خدمت میکرد، اما مقید بود امور مذهبی را رعایت کند. در چنین خانوادهای محسن و برادرش مجید که او هم از شهدای دفاعمقدس است، رشد پیدا کردند و بچههای انقلابی بار آمدند.
دیدار با امام
سیدمحسن زمان پیروزی انقلاب ۲۲ سال داشت. به دلیل علاقه به کار نظامی در نیروی هوایی مشغول شد. در همان لباس نیروی هوایی بود که ۱۹ بهمن ماه ۱۳۵۷ همراه همافران ارتش در دیدار تاریخی با حضرت امام شرکت کرد. محسن بعدها از آن روز به خوبی یاد میکرد. میگفت احساس میکردیم روی آسمان هستیم. برای اولینبار بود که پسرم، حضرت امام را از نزدیک میدید. برای همین خیلی خوشحال و هیجانزده بود.
شرکت در تظاهرات
محسن ارتشی بود. با این وجود به تظاهرات میرفت. میگفتیم شرایط تو با مردم عادی فرق دارد، مراقب باش. خودش هم میگفت مادر معلوم نیست سر ما چه بیاید؟ من وقتی در تظاهرات شرکت میکنم، میبینم که مأموران مردم را به رگبار میبندند و همه در سطح خیابان پخش میشوند و فرار میکنند. من بیشتر برای دیگران میترسم که چه بلایی سرشان بیاید... آن زمان حکومت نظامی بود. امام دستور داد تا ارتشیها به مردم بپیوندند. پسرانم همهشان در تظاهراتها بودند، تا اینکه انقلاب در ۲۲ بهمن پیروز شد. پسر دیگرم شهید سیدمجید میرهاشمی متولد سال ۱۳۳۷ بود و دوست داشت خلبان بشود. البته قسمتش نشد که به آرزویش برسد. محسن هم در کنار شغلش دنبال ادامه تحصیل بود. تمام خانواده ما در انقلاب نقش داشتند. انقلاب کردیم تا اسلام بماند. خودمان هم از انقلاب و مملکتمان دفاع کردیم.
ترور توسط ضدانقلاب
با شروع دفاعمقدس، سیدمجید به صورت بسیجی به جبهه رفت و سال ۱۳۶۰ در جبهه سومار به شهادت رسید. سیدمحسن، اما تیرماه ۱۳۶۱ نزدیک خانهمان توسط ضدانقلاب ترور شد. محسن از کودکی بچه آرام و خوبی بود. تابستانها چایی و بستنی میفروخت. در مساجد به بناها کمک میکرد. مسجد سیدسجاد در خیابان حاجیپور پایین بزرگراه رسالت است که پسرم در جریان ساخت آن مسجد خیلی زحمت کشید. بعد از شهادت سیدمجید، ما اصلاً فکرش را نمیکردیم که در روز روشن، بیخ گوش خودمان یکی دیگر از فرزندانمان شهید شود.
منافقین سیدمحسن را نزدیک خودمان پرپر کردند. محسن هر چند در تهران شهید شد، اما یک نظامی بود و ارتباطش را با جبهه حفظ کرده بود. خدا خواست که در شهر به شهادت برسد. چون نظامی بود و در زمان جنگ قرار داشتیم، همیشه سفارش میکرد اگر شهید شدم گریه نکنید، آرام باشید و به شهادت من افتخار کنید. نگذارید دشمن شاد شویم.
جریان ترور پسرم به این ترتیب بود که بعد از پیروزی انقلاب سازمان منافقین سعی داشت اماکن دولتی را تصرف کند. یکی از این اماکن صدا و سیما بود. پسرهای من به همراه دیگر جوانها رفتند و صدا و سیما را گرفتند. همین موضوع باعث شد تا برخی منافقین از بچهها کینه بگیرند. بعد از فرار بنیصدر و رجوی که ترورها شروع شد، پسرم هم به دلیل فعالیتهای انقلابیاش در لیست ترور آنها قرار گرفت. ما آن زمان کنار خانهمان مغازه داشتیم. یکبار منافقین بمبی را آورده و زیر مغازه جاسازی کرده بودند، اما بعد بنا به دلایلی که هیچگاه متوجه نشدیم، بمب را با خودشان برده بودند. نهایتاً آنها روز ۱۳ تیرماه سال ۶۱ آمدند و پسرم را به شهادت رساندند. اصلاً باورکردنی نبود که سیدمحسن کنار خانه خودمان به شهادت برسد. مزار سیدمجید در قطعه ۲۲ نزدیک مزار شهید چمران قرار دارد و مزار سیدمحسن هم در قطعه ۲۶ نزدیک شهید پلارک است.
سایر اخبار این روزنامه
عدالت در گفتمان انقلاب اسلامی جامعه بیطبقه یا بیتبعیض؟
دیدارهای روحانی یک توهم است!
مدیر محیطزیستی روحانی در نشست صهیونیستها
دروغ سیاسی زایمان اجباری
دست ۷ نهاد دولتی دیگر از حریم رود کرج کوتاه شد
افزایش ۱۷۶ درصدی قیمت لوازم خانگی از ۹۷
«تکان قلم» ۴۷ سناتور از زبان مالی
بانگ رحیل واشنگتن از دروازه دوحه
سهم عظیم استعدادیابی در رشد ورزش
موفقیت در المپیک زمستانی تغییر نگاه مسئولان را میطلبد
خون خیانت در رگ منافقین
چرخش فجر به سمت هویت انقلابی
علیاکبر مهربان، مردمدار و یتیمنواز بود
پسرم میگفت دیدار با امام بهترین اتفاق زندگیام است