روزنامه اعتماد
1400/11/17
ترديد درحقيقت زندگي
ساعد سهيلي : از نقشهاي بدون چالش فراريا م كاظم سياحي : دوست ندارم در ژانر خاصي محدود شوم مهتاب ثروتي تجربه كاري عاشقانه با فضايي رازآلود رويا جاويدنيا شاعرانگي شهرك برايم جذاب بود يكي از ويژگيها و خصوصيات فيلم شهرك، مجموعه بازيهاي متفاوت ولي باورپذير بازيگران آن است كه در داستاني چند لايه براي مخاطب روايت ميشود. قصه به شكل فيلم در فيلم روي مرز خيال و واقعيت حركت ميكند و تشخيص اينكه چه صحنهاي واقعي است و چه لحظاتي خيالي، دشوار مينمايد . فيلم با لايههاي انساني، عاطفي، حال و احوالات عجيبي دارد كه نشان ميدهد آدمها در جهان واقعيت چقدر ميتوانند به خيالاتشان دلبسته شوند و غرق تخيلات و مسائل غيرواقعي باشند تا جايي كه بخش غيرواقعي زندگي برايشان جذابتر ميشود. شهرك يكجور آميختگي جداييناپذير حقيقت و روياست يا به تعبيري ديگر قطعيت و واقعيت محض را به چالش ميكشد و در كنار هم قرار گرفتن جميع اين نكات است كه باعث جذابيت كار ميشود . ولي نكته مهم دشواري و سختي مسووليتي است كه بر دوش بازيگران فيلم قرار گرفته تا آن حس و حال و مفهوم قصه را به مخاطب انتقال دهند كه اتفاقا با تلاش و كوشش جميع آنها نتيجه كار قابل تامل شده و فرم ديدني از يك اثر سينمايي خلق ميشود. بهانه گفتوگوي ما با ساعد سهيلي، كاظم سياحي، مهتاب ثروتي و رويا جاويدنيا حضورشان در شهركي ايزوله براي آزمون و تمرين حضور در پروژهاي بزرگ است كه قصه فيلم شهرك را ميسازند اين گفتوگو پيش روي شماست.ساعد سهيلي از ابعاد دروني شخصيتي كه بر عهده داشته، گفت: از نقشهاي بدون چالش فراريا م درست مثل ديالوگ مندرج در فيلم شهرك كه دستيار كارگردان با تاكيد به شما ميگويد: «نقش مهمي را قراره بازي كني! بايد عاشق بازيگري باشي» خود واقعي شما در اين فيلم شخصيت دشوار و متفاوتي را بر عهده گرفتيد؛ فيلم پيچيدهاي كه لايههاي عميقي داشت. موافقيد؟ وقتي فيلمنامه را خوانديد مواجهه اوليه شما با نقش نويد فلاحتي چه بود؟
حقيقتا متعجب و دچار ترديد شدم. نه به خاطر ترس از نقش؛ همه كساني كه مرا ميشناسند، ميدانند كه من به سمت نقشهاي سخت حمله ميكنم و برعكس از نقشهاي بدون چالش فراري هستم اما در اين مورد خاص ترديد داشتم كه در كليت اين اثر چقدر امكان موفقيت دارد، چون حس ميكردم فيلمنامه بهشدت وابسته به اجراست. كاراكتري دروني و با كمترين ميزان واكنش.
شخصيت نويد فلاحتي جوان عاشق بازيگري است كه به نوعي بيانگر احوالات بعضي جوانان عاشق سينماست كه براي رسيدن به دنياي بازيگري حاضرند هر كاري انجام بدهند. قبول اين نقش بكراندي براي شما داشت؟ همان زمان كه بازيگري را تازه شروع كرده بوديد.
پارت اول فيلم و قسمتي كه نويد براي تست به دفتر كارگردان ميرود يادآور خاطرات خودم بود. در ذهن دارم كه قبل از ورود حرفهاي به دنياي بازيگري به دفاتر متعددي رفته و براي كارگردانهاي معروف تست داده بودم. اما پارت دوم و اينكه دو ماه در مكاني براي فيلم حضور داشته باشم دور از خانه و خانواده خير، هيچگاه تجربه نكرده بودم و اميدوارم هيچكس تجربه نكند. (ميخندد)
روحيه نويد فلاحتي در اين فيلم كه بايد عاشق بازيگري باشد به درستي درآمده و همچنين دوگانگياي كه اين شخصيت در فيلم دارد. توانستيد نقش را مال خود كنيد. از تلاشتان و تمرين و ممارست براي رسيدن به اين حالات روحي و رواني و چالشهايي كه با نقش نويد فلاحتي و فرهاد مدبر داشتيد برايمان بگوييد؟ به عبارتي چقدر طول كشيد در اين قالب قرار بگيريد؟
نهتنها اين نقش كه براي همه نقشهايم تمرين زياد ميكنم، كلا عادت ندارم كه سر صحنه يا شب قبل ضبط سراغ متن بروم و كاراكتر نويد هم از اين قاعده مستثني نبود و تقريبا تمام تعطيلات نوروز را درگيرش بودم، چيزي از نوروز هزار و چهارصد جز فيلمنامه شهرك به ياد نميآورم.
نويد فلاحتي آدم برونگرا و فرهاد مدبر يكجور درونگرايي خاصي داشت. تمركز همزمان بر دو بخش از دشواريهاي خاص اين نقش بود. موافقيد؟
كاملا به نكته درستي اشاره كرديد و شك نداشته باشيد كه اين تفاوتها و چالشها انگيزه حضورم در اين فيلم شد.
از تعامل با كارگردان در هدايت اين دشواريهاي نقش برايمان بگوييد؟
من با كارگردانهاي زيادي كار كردهام، علي حضرتي يكي از كارگردانهايي بود كه بهشدت روي متنش تسلط داشت و اين كمك شاياني به من كرد. عمده سوالاتي كه فراي فيلمنامه در مورد شخصيت فرهاد داشتم را پاسخ ميداد، كاملا آدمها و فضاي فيلم را ميشناخت و انگار فيلم را پيشتر در ذهنش ساخته بود و اين كمك شاياني در طول فيلمبرداري به من كرد.
آنهايي كه فيلم را ديدند نظرشان بر اين بود كه فيلم جهان فلسفي خاصي دارد. به عبارتي تماشاي دنيا از زاويه ديگر. نظر شما چيست؟
بله در ابتداي صحبت هم عرض كردم. دنياي شهرك متفاوت است. به نظرم زمان آن رسيده كه سينماي ايران فضاهاي جديد را تجربه كند و اين كار جسارت ميخواهد، ما توانايي انجام اين كار را داريم، نيروهاي جوان سينما ميتوانند قدم در مسير جديد بگذارند و شك ندارم با كمي صبر و حوصله و زمان درهاي موفقيت باز خواهد شد.
به جوانان علاقهمند به بازيگري چه توصيهاي ميكنيد؟ چون پدرتان از فيلمسازان شناختهشده هستند، احتمالا با اين افراد زياد سرو كار داريد.
دست تكتكشان را به گرمي ميفشارم، كوچكتر از آن هستم كه بخواهم نصيحت يا توصيهاي داشته باشم، فقط كمي از تجربه خودم ميگويم، همهچيز جدي است، كاملا جدي، ما وظيفه داريم خودمان را قوي كنيم، تمرين... تمرين و باز هم تمرين و در پايان همه اينها صبور باشيم، موفقيت در نتيجه صبر حاصل ميشود.
وقتي فيلمنامه شهرك را خواندم متعجب و دچار ترديد شدم. نه به خاطر ترس از نقش، ترديد داشتم كه در كليت اين اثر چقدر امكان موفقيت دارد، چون حس ميكردم فيلمنامه بهشدت وابسته به اجراست با كاراكتري دروني و كمترين ميزان واكنش.
همهچيز در بازيگري جدي است، كاملا جدي، ما وظيفه داريم خودمان را قوي كنيم، تمرين... تمرين و باز هم تمرين و در پايان همه اينها صبور باشيم، موفقيت در نتيجه صبر حاصل ميشود.
كاظم سياحي و علاقهاش به نقشهاي جدي دوست ندارم در ژانر خاصي محدود شوم جناب سياحي بحث را از چهره و بازي متفاوتتان در فيلم شهرك آغاز كنيم كه از نقشهاي كمدي شما فاصله زيادي دارد. كمي از فرآيند پذيرش اين كاراكتر برايمان صحبت كنيد؟
وقتي از جانب علي حضرتي اين شخصيت به من پيشنهاد شد در ابتداي امر از ايده اين كار خوشم آمد ولي بعيد ميدانستم به دليل تداخل كاري كه آن روزها داشتم اين همكاري شكل بگيرد ولي خب خوشبختانه اين اتفاق افتاد.
دستيار كارگردانان گروهي از عوامل توليد فيلم هستند كه براي حضور در پروژه زياد با آنها سر و كار داريد. چه جاذبهاي در اين شخصيت وجود داشت كه آن را پذيرفتيد؟
از آنجايي كه طرح فيلمنامه براي من ويژه بود دوست داشتم در آن حضور داشته باشم. فضاي فيلم هم خيلي ترغيبم كرد و اينكه تا آخر فيلم نميدانيم كجا واقعيت است و كجا خيال، كجاي لحظات از جنبه هنري روايت ميشود كجا وام گرفته از دنياي واقعي است. اينكه در بزنگاههاي خاص و در مواقع حساس به يكباره اين شخصيت حاضر ميشود برايم جذاب بود و باعث انگيزه حضورم در اين فيلم شد.
و نكته مهم اينكه اين شخصيت تاثير زيادي در روند فيلم داشت. گاهي با يك نگاه و گاهي با يك ديالوگ كوتاه. حضوري كوتاه داشتيد اما سايهاش بر تمام فيلم ديده ميشد. از جهاتي ميتوانيم بگوييم نقش بسيار سختي برعهده داشتيد.
بله حضورش به كليت فضاي فيلم كمك ميكرد ولي به اين نكته توجه كنيم كه ميزان تاثيرگذاري آن در طول فيلم، بسيار وابسته به هدايت كارگردان بود و بايد صحنهها طوري طراحي ميشد كه در اين لحظات كوتاه حضور اين كاراكتر مثمرثمر باشد.
پيشنهاد هم به كارگردان ميداديد؟
بله پيشنهاد داشتم ولي ماحصل تمام تلاش ما به اين شخصيت منجر شد.
باتوجه به پيشينه هنري كه داريد در نقشهاي كاملا جدي زيادي حضور داشتيد ولي مخاطب عام شما را با فيلم و سريالهاي شاد و كمدي بيشتر ميشناسد. از اين جهت اين نقش كنترل خاصي را ميطلبيد كه اگر جدي از كار در نميآمد كمي خطرناك بود براي كليت فيلم. ولي شما از پس نقش برآمديد. موافقيد؟
واقعيتش را بخواهيد كار در فضاي جدي را بيشتر دوست دارم. علي حضرتي هم با توجه به شناختي كه از من داشت و همچنين آگاهي كه خودم از خودم داشتم اين همكاري را پذيرفتم. در تئاتر نقشهاي جدي زيادي بازي كرده بودم و اساسا بازيگري يعني اينكه بتواني در ژانرهاي مختلف خودت را محك بزني. در فضاهاي گوناگون با روحياتي كه نسبت به آن آشنايي داري كار كني. دوست ندارم خودم را در ژانري خاص محدود كنم.
يكجور برچسب كه انگار فقط بازيگر فيلمهاي كمدي هستيد.
دقيقا و از اين نكات دوري ميكنم. بنابراين اتفاق فيلم شهرك را دوست داشتم و از حضور در چنين فيلمي استقبال كردم. همانطور كه ميبينيد حضورم در فيلم طولاني نيست اما نقش ريزهكاريهايي داشت كه بايد در اجرا در ميآمد. اينكه چقدر اين فضا در آمده بايد مخاطبان و منتقدان بگويند.
گريم هم بسيار روي بازي و سيماي متفاوت شما تاثير داشت. نظرتان چيست؟
طراحي گريم عباس عباسي عالي بود. همينطور فيلمبرداري عليرضا برازنده يا تدوين خانم ايپكچي كه در نشان دادن نگاهها و سكوتي كه بايد اين كاراكتر ميداشت بسيار كمككننده بود. همينطور ديگر بازيگران فيلم كه زحمت زيادي براي نقششان متحمل شدند.
رويا جاويدنيا بازيگر نقش مادر فضاي متفاوت فيلم شهرك را ارزيابي كرد شاعرانگي شهرك برايم جذاب بود
خانم جاويدنيا نظرتان درباره قصه فيلم شهرك چيست؟
وقتي فيلمنامه شهرك را خواندم براي من تازگي داشت، چراكه پيشتر اين جنس قصه را نه خوانده بودم و نه چنين فيلمي تجربه كرده بودم ولي ميدانستم ساخته و پرداخته ذهن كارگرداني است كه تفاوت نگاه، ذائقه و سليقهاش را دوست دارم از اين جهت تمايل داشتم به او اعتماد كنم و بازي در اين نقش را تجربه كردم.
بازيگر شخصيت مادر در اين فيلم از كاراكترهايي بود كه به خوبي نقش خود را پذيرفته است و در قالبي كه بايد قرار بگيرد؛ گرفته با جديت و جذبه خاص و با همان عشقي كه به فرزندش دارد.
شخصيت غير واقعي كه بايد واقعي بازي ميكردم . يك تجربهاي عجيب و پارادوكسي گيرا و اين تضاد بسيار برايم لذتبخش بود. اصلا همين غيرواقعي بودن شخصيت مادر بود كه بخش جذاب فيلم شهرك به شمار ميرفت كه مرا به خود ترغيب ميكرد.
آدمهاي قصه شهرك آزمون دشواري را پشت سر ميگذرانند.
فيلم با لايههاي انساني، عاطفي حال و احوالات عجيبي داشت كه نشان ميداد آدمها در جهان واقعيت چقدر ميتوانند با خيالات خود زندگي كنند و غرق تخيلات و مسائل غيرواقعي شوند كه بسيار برايشان خوشايند هم است . در واقع شخصيت اصلي قصه فيلم دل كندن از آن فضاي واقعي را ميپذيرد و زندگي در جهان غيرواقعي را قبول ميكند كه به يكباره تخيلات برايش جذابتر ميشود. ميخواهم بگويم يكجور شاعرانگي در فضا حاكم است كه دوستش دارم.
در ابتداي صحبتتان به اين اشاره كرديد كه در اين فضا كار نكرديد. به نظر ميرسد تجربههايي از اين دست را بايد غنيمت شمرد. موافقيد؟
مگر چند نفر در سينما جرات توليد چنين كارهايي را دارند؟ وقتي ديدم كارگردان جواني براي ساخت اين فيلم پيشقدم شده و وقت و هزينه صرف ميكند اين براي من خيلي اهميت داشت و تمايل داشتم جزيي از اين كار باشم و خودم را به او سپردم و از اين همكاري بسيار راضي هستم.
مهتاب ثروتي بازيگر نقش فرشته از تفاوتهاي كاراكترش توضيح داد تجربه كاري عاشقانه با فضايي رازآلود فرشته در فيلم شهرك انرژي و شور و حال جذابي دارد، نظر شما چيست؟ وقتي فيلمنامه را خوانديد چه ويژگي در او را دوست داشتيد؟
وقتي نقش فرشته فيلم شهرك به من پيشنهاد شد، اولين نكتهاي كه مرا جذب كرد رازآلود بودن اين كاراكتر بود، فرشته برايم شبيه زني در رمان داستاني به نظر ميرسيد كه به يكباره از راه ميرسد با همه انرژي و شور و حالي كه دارد به فيلم و قصه گرما ميبخشد.
مثل همه بازيگران ديگر به شهرك ميآيد تا از فضاي واقعي زندگي دل بكند و مدتي در خيال زندگي كند.
به نظرم در اين فيلم فرشته آمده كه از نو شروع كند و بسازد و از موقعيت قبلي كه در زندگي داشته جدا شود و دل بكند. در انتها هم ميبينيم كه آن اتفاق براي او ميافتد و درگير ميشود. از اين جهت اين شخصيت را دوست داشتم.
اين شخصيت با ديگر نقشهايي كه بر عهده گرفتيد چه تفاوتهايي داشت؟
تفاوتي كه اين كاراكتر با ديگر نقشهايي كه بازي كردم داشت، معلق بودن آن است.
از چه جهت؟
به اين معني كه مخاطب نميداند كجا اين شخصيت واقعي است كجا در قالب نقشش قرار گرفته، حتي شايد باورتان نشود زمان فيلمبرداري خودم هم نميدانستم موقعيتهايي كه بازي ميكنم واقعي است يا نيست؟ و همين كار را برايم دشوار ميكرد ولي اين دوگانگي در لايههاي فيلم را بسيار دوست داشتم چون به نظرم كار را جذاب ميكرد.
نظرتان درباره ديگر بخشهاي فيلم شهرك چيست؟ فيلم فضاي بصري متفاوتي دارد...
ببينيد، به نظرم عليرضا برازنده به خوبي توانسته از لحاظ فضاسازي و رنگ و نور، اتمسفري كه خاص فيلم است را به وجود بياورد و علي حضرتي هم با ميزانسن و دكوپاژهاي مناسب به فضاي بصري كه مطلوبش بوده رسيده، از اين حيث شهرك فيلم قابل اطميناني است.
سایر اخبار این روزنامه
آيا ژورناليسم به دو بخش سنتي و مدرن تقسيم ميشود؟
رهبري قانع شوند، رفراندوم براياصلاح قانون اساسي شدني است
ترديد درحقيقت زندگي
چرا ايرا ن همچنان در سازمان همكاري شانگهاي «بدون حق راي» است؟
كيتهاي تست اميكرون فقط براي موارد خاص است
جنجال سيبزميني
مُدل درد
سمفوني صلح
چرا پليس شليك نكرد؟
اسم رمزي براي چپاول
نقطه قوت اصلاحات
بودجهاي كه تورم ميآفريند
حواشي بازگشايي زايندهرود
يادداشتهاي زندان
اقدام ضروري اما ناكافي
دلار دركف 6 ماهه
پايان « ماسك»
توقف مداخله قدرتهاي فرامنطقهاي