روزنامه اعتماد
1400/11/17
سمفوني صلح
در لرستان او را به نام «سلطان خون بس لرستان» ميشناسند. پدرش كدخدا بود و در يكي روستاهاي اليگودرز ساكن بودند. خودش ميگويد از سال 75 جهت صلح و سازش پروندههاي قتل، اختلافات طايفهاي و ملكي فعاليت ميكند و نزديك دو سال روي هر پرونده قتل براي رسيدن به صلح و سازش آن تلاش ميكند. 35 پرونده قتل در زمينه صلح و سازش را در كارنامه خود دارد. او بدون هيچ چشمداشتي در راستاي صلح و سازش قدم برميدارد. «كدخدا شاهرضا ماهرويي» 69 سال دارد و در مصاحبه با «اعتماد» درخصوص برخي از پروندههايش ميگويد.از چند سالگي شروع به اقدام در راستاي پروندههاي صلح و سازش كرديد؟
پدرم كدخدا ميرزا ماهرويي بود و در كارهاي صلح و سازش فعاليت ميكرد. پنجاه سال است كه در اليگودرز ساكن هستم. از 28 سالگي در كنار پدرم براي پروندههاي صلح و سازش همراه بودم. وقتي پدرم به رحمت خدا رفت من ادامه اقدامات او را در جهت صلح و سازش انجام ميدهم. خب وقتي ميديدم يك خانوادهاي خوشحال ميشوند و به آرامش ميرسند دلگرم ميشدم.
شغلتان چه بود، چند سالگي ازدواج كرديد و چند فرزند داريد؟
بنا بودم. 14 سالگي ازدواج كردم و 10 فرزند دارم. شش پسر و چهار دختر. پسر بزرگم شانزده سال از خودم كوچكتر است. همهشان ازدواج كردند جز يك دختر و پسرم. با همه عروس و دامادهايم در يك خانه زندگي ميكنيم.
فرزندانتان هم در پروندههاي صلح و سازش همكاري ميكنند؟
بله، چون همه با هم در يك خانه زندگي ميكنيم وقتي پروندهاي را به عهده ميگيرم آنها كاري ازشان ساخته باشد كمك ميكنند.
چند پرونده مربوط به صلح و سازش در اقدامات خود داريد و چند پرونده در زمينه قتل است؟
نزديك هزار پرونده صلح و سازش دارم. سي و پنج پروندهام مربوط به صلح و سازش در زمينه قتل است. مابقي پروندهها به اختلافات ملكي، اختلافات پدر پسري، خانوادگي، طايفهاي مربوط ميشود، اما اينجا بيشتر اختلافات در زمينه ملكي پيش ميآيد.
در پروندههاي مربوط به قتل چگونه اقدام ميكنيد؟
پروندههاي مربوط به قتلي كه داشتم يكي بوده 18 سال قاتل در زندان بوده و من توانستم رضايت بگيرم. يكي بوده 10 سال در زندان بوده، يكي بوده 5 سال در زندان بوده. موارد مختلفي در اين زمينه مربوط به پروندههاي قتل داشتهام، ولي كارهاي مربوط به اقدامات صلح و سازش آن نزديك دو سال طول ميكشد. در اينجا هم ما به رسم خودمان اقدام ميكنيم. مثلا براي رضايت بايد دست قاتل را به دست خودم ببندم و نزد خانواده مقتول برويم. حدود پانصد، ششصد نفر از خانواده قاتل و حدود هزار نفر از خانواده مقتول در آن روز حضور دارند. با خواننده و افرادي كه ني ميزنند به سمت خانه مقتول ميرويم. بعد خانواده مقتول دست قاتل را باز ميكند و با هم بر سر يك سفره مينشينند و غذا ميخورند. گاهي پيش آمده در روز رضايت بحثي هم بينشان شده اما بعد تمام ميشود چون آن روز فقط براي صلح ميرويم.
اگر بخواهيد يك يا دو پرونده مربوط به قتل را كه كار صلح و سازش آن را انجام داديد، نام ببريد كدام است؟
پروندهاي بود مربوط به سال 89 كه خيلي برايم دشوار بود. اكثر پروندههاي مربوط به اليگودرز مربوط به اختلافات ملكي ميشود. در اين پرونده وقتي اقدام به صلح و سازش كردم بسيار هيجان داشتم. قاتل چهل سال داشت و حدود 5 سالي ميشد كه زندان بود و من نزديك يكسال و نيم وقت گذاشتم تا بتوانم رضايت بگيرم. عشاير بودند و بر سر ملك درگير شده بودند كه اين درگيري منجر به قتل شده بود. مقتول نزديك 22 سال سن داشت. يك پرونده ديگر هم در كرج داشتم كه باز مربوط به مسائل ملكي ميشد. اين پرونده هم براي سال 95 است كه پس از حدود دو سال با موفقيت و رضايت خانواده مقتول همراه بود.
پروندههاي صلح و سازش ديگري كه داريد مربوط به چه مسائلي ميشود؟
اختلاف پدر و پسري داشتم. اختلافات زناشويي، اختلافات ملكي كه در اكثر همين اختلافات ملكي قتل رخ ميدهد.
ماهرويي در آخر ميگويد: «قرار است از زندگي و پروندههايي كه داشتم مستند ساخته شود كه با شرايط فعلي و ويروس كرونا به تعويق افتاده است.»
سایر اخبار این روزنامه
آيا ژورناليسم به دو بخش سنتي و مدرن تقسيم ميشود؟
رهبري قانع شوند، رفراندوم براياصلاح قانون اساسي شدني است
ترديد درحقيقت زندگي
چرا ايرا ن همچنان در سازمان همكاري شانگهاي «بدون حق راي» است؟
كيتهاي تست اميكرون فقط براي موارد خاص است
جنجال سيبزميني
مُدل درد
سمفوني صلح
چرا پليس شليك نكرد؟
اسم رمزي براي چپاول
نقطه قوت اصلاحات
بودجهاي كه تورم ميآفريند
حواشي بازگشايي زايندهرود
يادداشتهاي زندان
اقدام ضروري اما ناكافي
دلار دركف 6 ماهه
پايان « ماسك»
توقف مداخله قدرتهاي فرامنطقهاي