روزنامه آرمان ملی
1400/11/18
تهران و واشنگتن تصميم بر توافق دارند
آرمان ملی- حمید شجاعی: هرچه زمان میگذرد و رو به جلو میرویم فضا و شرایط برای رسیدن طرفین برجام به توافق مطلوب و خوب فراهمتر میشود. نمونه آن را نیز میتوان در اقدام اخیر آمریکا در بازگرداندن معافیتهای هستهای ایران دید که بسیاری از تحلیلگران و صاحبنظران بر این عقیدهاند که این اقدام میتواند نشانهای از به توافق رسیدن طرفین باشد. هرچند که عدهای نیز بر این باورند که گویا تصمیمات سخت در پایتختها گرفته شده و در بازگشت هیأتهای مذاکره کننده به وین برای ادامه مذاکرات این تصمیمات عملی و اجرایی شده و در ادامه مذاکرات شاهد اعلام توافق نیز خواهیم بود. آنچه مسلم است اینکه باید دید طرفین تا چه میزان شروط یکدیگر را پذیرفتهاند و تحریمهای ایران تا چه میزان رفع شده و تضمین خواسته شده از سوی ایران چگونه از سوی آمریکاییها پذیرفته و اجرا خواهد شد تا به استقبال توافق برویم. در این راستا برای بررسی اقدام اخیر آمریکا در جهت بازگرداندن معافیتهای هستهای، ارزیابی شرایط حاکم بر مذاکرات وین و همچنین تاثیر بحران اوکراین بر توافق هستهای «آرمان ملی» با حشمتا... فلاحتپیشه تحلیلگر مسائل بینالملل و رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس به گفتوگو پرداخته است که میخوانید. اقدام اخیر آمریکا در بازگرداندن معافیتهای هستهای ایران و واکنشها نسبت به آن را چگونه ارزیابی میکنید؟ تعلیق بخشی از تحریمهای فناوری و صنعت هستهای ایران بیش از اینکه نوعی تحریمزدایی در قبال ایران باشد یک نشانه مثبت است از اینکه مذاکرات در حال به سرانجام رسیدن است و این اتفاق را باید از این زاویه دید. وگرنه اینکه بگوییم تحریمی برداشته شده کار اساسی صورت نگرفته است. بههرحال این تعلیق تحریمها عمدتا از این جهت شکل میگیرد که حوزه مربوط به کاربرد جدید نیروگاه آب سنگین اراک است، یکی مربوط به نیروگاه 5 مگاواتی تهران و موضوع دیگر مربوط به نیروگاه هستهای بوشهر است. در زمان امضای برجام توافقی که صورت گرفت این بود که ایران در مسیرهایی که آژانس تشخیص داده که مسیر فناوری و تولید مسالمتآمیز است به کار خود ادامه دهد و همه تحریمهایی که در گذشته در این حوزه وجود داشت کنار برود و ایران بتواند با شرکتهای خارجی به فناوری هستهای خود ادامه دهد. علاوه بر آن در تاسیساتی مثل آب سنگین اراک ایران باید بپذیرد با کارآیی جدیدی و تغییر کاربری اراک اب سنگین اراک را در مسیر تولید مسالمت آمیز قرار دهد و آن ادعایی که صورت گرفته بود که آب سنگین میتواند به سمت بمب برود و پلوتونیوم لازم را برای بمب تولید کند این مسیر مسدود شود. همه اینها چه برای توسعه و چه برای تغییر کاربری نیازمند یکسری همکاریهای فنی بود. در آن زمان تصویب شده بود که شرکتهای آمریکایی، چینی و روسی بتوانند با ایران همکاریهایی صورت دهند که بخشی در مسیر توسعه فناوری هستهای ایران و تغییر کاربریهای آن و بخشی نیز برای اعمال مسیر تازهای که فناوری و صنعت هستهای ایران طبق برجام باید انجام میگرفت که این مسیر به سمت P. M.D یا ابعاد نظامی احتمالی نباشد و بسته شود تا در مسیر توسعه قرار گیرد. این کار هم ادامه یافت و بخشی از برجام بود که بیش از اینکه به ایران کمک کند؛ کمک میکرد بهرفع آنچه طرفهای دیگر بهعنوان دغدغه مطرح میکردند. طوری که یکی از آخرین تحریمهای اعمال شده توسط ترامپ همین تحریمها بود که در سال آخر دولت ترامپ و پمپئو بود که بازگردانده شده است، هرچند که در 3 سال اول دوران ترامپ کماکان بخشی از این شرکتها با ایران همکاری میکردند. در آب سنگین اراک میبینیم که 34 محصول جدید تولید شد که محصولاتی در حوزه استفاده مسالمتآمیز هستهای بود و حتی بازارهای جهانی اروپایی و... هم خریدار محصولات ایران بودند. در نیروگاه بوشهر نیز این کار صورت گرفت و در نیروگاه تهران هم با هدف استفاده تحقیقاتی و پزشکی این کار ادامه پیدا کرد. منتهی در سال آخر این تحریم هم در دولت ترامپ اضافه شد. لذا یکی از آخرین تحریمهایی که اعمال شد همین معافیتها بود و دوباره اکنون به حالت تعلیق درآمد. از این نظر میخواهم بگویم که این تعلیق را بیشتر میشود یک نشانه ارزیابی کرد از اینکه چون گفتوگوها به سمت پیشرفت حرکت کرده زمینههای فنی لازم برای 2 کار انجام میشود. این شرکتهایی که طرف قرار داد ایران بودند یا درآینده میتوانند، طرف قرارداد ایران باشند میتوانند در دو زمینه همکاری کنند. نخست؛ گستراندن حوزه فناوری هستهای ایران به حوزههای مختلف صنعتی، پزشکی و... و دوم؛ کمک به اجرای بخشهای فنی توافق شده در احیای برجام. از دیدگاه شما این گام فنی تا چه حد میتواند در سوق یافتن طرفین مذاکره برای رسیدن به یک توافق مطلوب و حداکثری موثر واقع شود؟ به هر حال بعد از برجام اگر تحریمهای ایران برداشته شود، یکی از خواستههایی که ایران در مذاکرات داشته این است که هزینه این تغییرات فنی بر عهده ایران نباشد. بنابراین شرکتهایی که در تغییر کاربری مجدد فناوری هستهای ایران مامور میشوند اگر تحریم شوند ورود پیدا نمیکنند، چراکه تحریمهای آنها برداشته شده است. منتها این نشانه از این نظر مهم ارزیابی میشود که مذاکرات احیای برجام یک پوسته سخت داشته که یک پوسته مربوط به آن موضوعی بود که توان چانهزنی ایران به حساب میآمد یعنی موضوع هستهای و اینکه ایران سعی کرد ضمانتهایی را بگیرد تا تولیداتش در زمینههای سخت افزاری و تاسیساتی مثل سانتریفیوژ و تولیدات دیگر مثل سوخت را تا زمانی که ایران به این نتیجه نرسد که احیای برجام به سرنوشت برجام منتهی نمیشود باید امکان بازیابی این تولیدات را داشته باشد. دوم اینکه دغدغههای ادعایی طرفهای دیگر برطرف شود و این برنامه هستهای ایران در نقشه توسعهای کشور کار خود را را انجام دهد. این نشان میدهد که طرفین توانستند تا حدی برسر این پوسته سختی که وجود داشت توافق کنند. منتها موضع دیگر موضوع تحریمهای اقتصادی است یعنی تحریمهایی که آمریکاییها علیه ایران شکل دادند. معتقدم مذاکراتی که در چند روز آینده آغاز میشود مشخص میکند که تا چه حد این گام فنی توانسته این زمینه را برای تصمیم سیاسی فراهم کند. این گام فنی که حاصل یک توافق دشوار بوده نشان میدهد که امکان رسیدن به یک توافق سیاسی فراهم شده است. لذا باید در چند روز آینده شاهد باشیم که بخشی از اموال ایران آزاد شود و امکان اینکه زمینه برای توافق نهایی فراهم شود به وجود آید. چراکه شاید دیگر زمان بیشتری وجود نداشته باشد و الان که عوامل مخل توافق چه در ایران و چه در خارج فعال شدند و مسائلی را مطرح میکنند که این مسائل خط قرمز طرفهای مقابل است این نشان میدهد که اگر در این شرایط توافق صورت نگیرد در ماههای بعد از آن یعنی سال آینده هجری امکان توافق سختتر خواهد بود. بازگشت طرفین برجام به پایتختها در راستای اتخاذ تصمیمات سیاسی سخت برای رسیدن به توافق خوب بوده و طی چند روز آینده هیأتهای مذاکره کننده به وین باز خواهند گشت؛ از دید شما چه میزان میتوان امیدوار بود که این تصمیمات سیاسی بهطور مطلوب در پایتختها برای رسیدن به توافق اتخاذ شود؟ معتقدم که تعلیق مجدد تحریمهای هستهای ایران نشان میدهد که تصمیم سیاسی در ایران اتخاذ شده است. چون همین که شرکتهای خارجی به صنعت هستهای ایران وارد میشوند این نشان دهنده همان سازو کاری است که در زمان برجام هم مطرح شد. در زمان برجام زمینه بحث این بود که به جای اینکه به عنوان یک متهم همیشه تحت بازرسی قرار بگیرد؛ به عنوان یک شریک در تولید جهان هستهای سهم داشته باشد و آن موقع دیگر امکان پنهان کاری وجود ندارد. لذا معتقدم که این توافق نیز در همان راستا است و نشان میدهد که تصمیم سیاسی در ایران اتخاذ شده است. بخشی از این تصمیم توسعهای است یعنی صنعت هستهای ایران در همه حوزهها فعال شود و این صنعت در ایران به خاک سپرده نشود. بخشی از آن برای همکاری تکنیکی و فنی با ایران است برای اینکه توافقات برجام را اجرا کند. به نظر من این تصمیم عملا در ایران اتخاذ شده است. منتها تصمیم دیگر مربوط به طرف آمریکایی است که معتقدم که این آمد و شدهایی که اکنون بین دولت و کنگره آمریکا شکل گرفته و همین احضار رابرت مالی به کمیته روابط خارجی مجلس سنای آمریکا نشان میدهد که در آمریکا نیز چنین تصمیمی در شرف اتخاذ است و فقط بر سر کم و کیف آن ممکن است تصمیمگیری شود. لذا این بخش واقعا مربوط به آمریکا است. الان کنگره واقعا نگران است که آقای بایدن از اختیارات خودش مثل دستورالعمل، فرمان اجرایی، بخش نامه، توافق نامه و تفاهم نامه استفاده کند و عملا کنگره را دور بزند. به همین دلیل نیز اکنون در کنگره فعالیتهایی وجود دارد ولی به هر حال آقای بایدن این مساله را میداند و حتما آقایمالی هم در کمیته روابط خارجی خواهد گفت که اگر این تضمینها داده نشود و دولت آمریکا خود راسا این مسائل را نپذیرد دوباره نوعی فرسایش دیگر به برجام تحمیل میشود و ایرانیها زیر بار نمیروند. لذا من معتقدم تعلیق تحریمها که خیلیها آن را مثبت دیدند نوعی تلاش برای توجیه فنی کنگره است و حتما آقای رابرت مالی در کنکره این مساله را خواهد گفت که این موضوع فقط جنبه توسعهای ندارد و فقط جنبه اجرا و رفع دغدغههای فنی در مورد برنامه هستهای ایران را نیز دارد. بنابر این به همین دلیل است که در ایران بیشتر این بحث مطرح است که تصمیم سیاسی در آمریکا گرفته شود. شاید تمام موضوع این است که در آمریکا تحت تاثیر متحدان منطقهای این بحث مطرح میشود که برجامهای دیگری را به برجام اصلی وصل کنند که معتقدم اینها همه خارج از میز برجام مطرح شده و اصلا بههیچ وجه قرار نیست موضوع جدید به برجام اضافه شود و حتما در کنگره آمریکا این بحثها با رابرت مالی صورت میگیرد ولی بحث برجام کاملا هستهای و چیزی اضافه بر آن بار نخواهد شد. خود آقای بایدن هم میداند که نمیتوان مذاکرات را بیش از این فرسایشی کرد. میخواهم واقعا یک جمله بگویم که الان دغدغه آمریکا ایران نیست. آمریکا 2 دغدغه مهم دارد؛ یک دغدغه نزدیک که اوکراین است و یک دغدغه کلانتر و فراگیرتر که چین است. اتفاقا آمریکا به این نتیجه رسیده که هم چین و هم روسیه هرچه برجام و دیگر چالشهای منطقهای را طول میدهند حرفشان این است که آمریکا در 2 موضوع مربوط به آنها ضعیفتر حاضر شود. به نظرم عزم سیاسی لازم حداقل در دولت آمریکا برای توافق وجود دارد و امکان اینکه در چند روز آینده شاهد تصمیم گیریهای سیاسی سخت دو طرف باشیم وجود دارد. برخی معتقدند که توجه و انعطاف آمریکا نسبت به برجام به دلیل وقوع بحران اوکراین است و آنها به نوعی در یک دو راهی گیر کردهاند؛ اساسا بحران اوکراین چه تاثیری در مذاکرات وین و توافق برجام خواهد داشت؟ واقعیت این است که اوکراین از زاویه منافع ملی روسیه با برجام ارتباط برقرار کرده است. برجام دو طرف اصلی به اسم ایران و آمریکا دارد و این دو طرف به هیچ وجه سعی نمیکنند که عوامل ثالث را به موضوع مرتبط کنند. هرچند که در داخل ایران برخی افراد با طرح مسائل چالشی مثل همین طرحی که اخیرا مطرح شد پیرامون خروج از برجام و غنی سازی 90 درصد برخی از افراد ناخود آگاه در مسیر منافع ملی روسیه گام بر میدارند و بهرغم آنکه روسیه تحقیرآمیزترین رفتار را با روسای دو قوه ایران در یک سال اخیر داشته باز هم میبینیم که برخی در ایران این تحقیر را میپذیرند. ولی معتقدم این روسیه است که برای قضیه اوکراین نگاه خاکریز گونهای به ایران دارد. واقعیت این است که در طول تاریخ بعد از 1990 روسیه تاکنون 30 سال اخیر هیچ وقت شرایط در این حد فراهم نبوده که روسیه بتواند یک بخش استراتژیک از شوروی سابق را خاک خود وصل کند. با توجه به جمعیتی که در اوکراین وجود دارد و تلاش روسیه برای کشیدن ترمز گسترش ناتو به شرق و البته وابستگی شدید اروپا به انرژی روسیه. در چنین شرایطی سعی روسها بر این است که موضوعی به نام ایران ادامه پیدا کند و حتی روسها حاضرند موضوع ایران به حدی چالشی شود که در لوای این چالش موضوع اوکراین را به سود خود سامان دهند. این واقعیتی است که در گذشته وجود داشته و الان هم در رفتار روسها قابل پیش بینی است. منتهی ایران نباید فریب این بازی را بخورد و اتفاقا آن جایی که ایران باید بازی کند مسئولان ایرانی حاضرند در سرمای سیبری بازی کنند اما حاضر نیستند از امکاناتی که از فضای روابط انرژی امروز دنیا ایجاد شده استفاده کنند. الان نفت در شرف رسیدن به 100 دلار است و نفت آمریکا به شدت افت کرده و اوپک هم در تزریق نفت به بازار رسما اعلام ناتوانی کرده است. در چنین شرایطی به نظرم بهترین زمینه برای توافق با ایران فراهم است. شاید در ماههای آینده این زمینه فراهم نباشد. ایرانیها در عرصه بینالملل به فرصت سوزی مشهورند و اکنون نیز به نظرم اگر این امکان فراهم است که این توافق صورت بگیرد معتقدم که این توافق را باید صورت داد. آن موقع خواهیم دید که موضوع ایران خیلی زود از دستور کار خارج خواهد شد. برخی از افراد در ایران سیاستشان ایزوله سازی ایران است چون واقعا بدون طرح مسائلی مثل دشمنی با آمریکا و... عملا سازوکاری بر کشور برای ادامه فضاسازی سیاسی ندارند. اصولا سیاست برخی افراد این است که با تحمیل یک راهبرد امنیتی به کشور کماکان مناصب و مجوزهای خود را تامین کنند. در حالی که معتقدم در عرصه سیاست راهبرد امنیتی آخرین راهبردی است که باید به راهبرد کشورها تحمیل شود. کشورها باید در درجه اول راهبردهای توسعهای را در دستور کار خود قرار دهند. ایران الان از یک گام برخوردار شده که یک راهبرد توسعهای را در روابط خود شکل دهد. ایران میتواند در فضای کنونی تولید نفت خود را به چند برابر افزایش دهد. در فردای امضای برجام این امکان به سرعت فراهم میشود. شرکتهای مختلف دنیا که الان با واکنش منفی فروشندگان نفت مواجه میشوند به سرعت سراغ ایران خواهند آمد. شاید در تابستانی که پیشرو داریم که قطعا قیمت و تقاضای نفت کاهش پیدا میکند این ابزار از ایران گرفته شود. در مجموع در شرایط لازم برای توافق قرار داریم و این ظلم به کشور است که در شرایطی که آمریکاییها برای جبران گاز روسیه در صورت بحران اوکراین به سمت قطر روی آوردند و حاضرند با شرایط سختتر از قطر برای اروپا گاز وارد کنند ولی به خاطر برخی ادعاها در کشورمان گزینه ایران به هیچ وجه در دستور کار قرار نمیگیرد. در شرایط کنونی کشور نیازمند یک راهبرد توسعهای است. اگر راهبرد توسعهای حاکم شود برجام امضا خواهد شد ولی با راهبردهای امنیتی اساس این است که کماکان چالش ایجاد شود و حتی اگر با راهبردهای امنیتی کماکان برجامی هم احیا شود معتقدم دوباره یکسری افراد سعی میکنند برای کشور حوزههای چالش تعریف کنند تا پولهای آزاد شده از تحریم را در حوزههای دیگری تزریق کنند. نباید کشور برای پنجمین دهه دچار تحریم باشد. زمینه فراهم است که ابرچالش کشور در زمینه هستهای حل شود و به تبع آن چالشهای دیگر قابل حل است و کشور میتواند مسیر توسعه را در پیش بگیرد.
سایر اخبار این روزنامه
قتلهاي ناموسي؛ - زنان همچنان قرباني
«تحمل جامعه» كم و «خشونت» زیاد شده است
مشاوره براي ايرانيان خارج از كشور با كدام رويكرد؟
برجام؛ ايران دنبال توافق دائم- اروپا ميانجي تازه
تهران و واشنگتن تصميم بر توافق دارند
حقــوق كارگـران چالش ديگر دولت رئيسي
«باهم بودن» و «هم افزايي» مساله اصلي امروز ماست
قرنطينه خانگي، اُميكرون را زمينگير ميكند
معلمان را دریابید
شفافیت مالی موسسههای خیریه
منطقه وآرایشهای جدید نظامی
اراده طرفین برای مصالحه
زنانی که در خانه محاکمه و کشته میشوند
نرم تورم از ترکیه تا آمریکا