اخبار ویژه

  خودمان را گول نزنیم! موضع کیهان، موضع نظام است
سایت غربگرا ضمن رد کردن ادعای یکی از هم طیفان خود تصریح کرد: مواضع کیهان در موضوع هسته‌ای و مذاکرات با غرب، موضع نظام است.
«عصر ایران» در تحلیلی، نوشته یکی از اعضای گروهک ملی مذهبی را مورد نقد قرار داده که ادعا کرده بود «مدیر مسئول کیهان از موضع همه‌کاره نظام، بیانیه مجمع روحانیون و مدرسین را به باد حمله گرفته است. در حالی که تمام توصیه‌های مدیر مسئول کیهان در باره خروج از ان.پی.تی خروج از برجام، ‌ترک مذاکرات وین، عدم مذاکرۀ مستقیم و غیرمستقیم با آمریکا از سوی نظام سیاسی تماماً نادیده گرفته می‌شود، روشن نیست که چرا وی همچنان از این موضع برای دیگران تعیین تکلیف می‌کند!».
عصر ایران نوشت: «فارغ از موضع مدیر مسئول روزنامۀ کیهان درباره این دو تشکل اصلاح‌طلب، به‌نظر می‌رسد در نوشته فوق، از نکته‌ای اساسی غفلت شده و آن هم اینکه، روزنامه کیهان «سقف مطالبات نظام» یا «اقدامات حداکثریِ محتمل نظام» را بیان می‌کند. خروج از برجام و ان.پی.تی و‌ ترک مذاکرات وین و ...، اگرچه محقق نشده‌اند و احتمال تحقق‌شان در شرایط فعلی ناچیز است، ولی اگر کار رویارویی جمهوری اسلامی و جهان غرب به هر دلیلی بیخ پیدا کند، ممکن است محقق شوند.


حتی اگر اساساً قرار نباشد چنین مطالباتی محقق شوند، نفس طرح این مطالبات در حکم نوعی تهدید برای جهان غرب به شمار می‌روند و این کارکرد تهدیدآمیز، لابد سود و ثمری برای نظام جمهوری اسلامی دارد که آقای حسین شریعتمداری سال‌هاست مدیرمسئول روزنامه کیهان است و در هجده سال گذشته، همواره در جریان مذاکرات هسته‌ای ایران و غرب، مطالباتی چنین رادیکال را مطرح کرده است.
اگر تحلیل مذکوردرست باشد و مواضع مطرح شده از سوی مدیرمسئول روزنامه کیهان هیچ ربطی به خواست و اراده و سیاست نظام و روند کلی رویارویی جمهوری اسلامی جهان غرب نداشته باشد، قاعدتاً فرد دیگری باید بر صندلی مدیریت موسسه کیهان بنشیند. می‌گویند که رادیکال‌ها حرف آخر را اول می‌زنند. آقای حسین شریعتمداری هم یک حزب‌اللهی رادیکال است و آنچه را که نهایتاً گفته خواهد شد، ابتدائاً می‌گوید.
 مدیر روزنامه کیهان، از آغاز مذاکرات هسته‌ای دولت روحانی با 5+1، مواضع ظریف و روحانی را غیرانقلابی قلمداد می‌کرد.
 در جریان مذاکرات هسته‌ای، بسیاری به حمایت‌های رهبری نظام از تیم مذاکره‌کننده‌ اشاره می‌کردند و این حمایت‌ها را دال بر نامربوط بودن انتقادات حسین شریعتمدای می‌دانستند، ولی فرجام کار ظریف در دولت روحانی، به خوبی نشان داد که موضع انتقادی حسین شریعتمداری، موضع نظام بوده است. فقط چون حسین شریعتمداری رادیکال بود، حرف آخر را اول زده بود.
آقای شریعتمداری در دی‌ماه 98 خطاب به مسئولان دولتی گفت: «سؤال من این است که آقایان! نگاه شما در عرصه‌‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی چه تفاوتی با دشمن دارد؟ تفاوتی ندارد، شما شبیه هم هستید.»
وی همچنین یک ماه بعد، در بهمن 98، در انتقاد از مصاحبه جواد ظریف با روزنامه ‌اشپیگل گفت: «آمریکا با همه توان در پی آن است که از ایران اسلامی صدایی متفاوت و مغایر با صدای انقلاب بشنود و متأسفانه آقای ظریف بی‌آنکه بدانند، با اظهارات خویش در مصاحبه با ‌اشپیگل این فرصت را در اختیار دشمن قرار ‌داده‌اند!»
در آخرین ماه‌های دولت روحانی رهبری نظام با انتقاد از سخنان جواد ظریف درباره چند و چون سیاست خارجی، گفتند: «بعضی از این حرف‌ها، تکرار حرف‌های خصمانه دشمنان ماست. تکرار حرف‌های آمریکاست.»
 نوشتۀ آقای [...] دلالت دارد بر اینکه حسین شریعتمداری در گوشه‌ای نشسته و برای خودش مشغول تندروی است و نظام هم تحویلش نمی‌گیرد! در صورتی که واقعیت جز این است. واقعیت این است که در تقابل کیهان و ظریف، سرانجام آنکه خاکسار شد، ظریف بود و آنکه محترم ماند، حسین شریعتمداری بود. پایان این قصه به خوبی نشان می‌دهد که نگاه منکرانه به اهمیت سیاسی مدیرمسئول کیهان، چندان واقع‌گرایانه نیست. برای تحکیم مدعای فوق، کافی است تغییر موضع اخیر دبیر شورای عالی امنیت ملی پس از یادداشت انتقادی حسین شریعتمداری را به یاد بیاوریم.
اما جدا از این نکات، باید افزود که آقای [...] در آغاز سال جاری مدافع ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی بود و از این حیث با روزنامه کیهان همسویی داشت. الان هم ابراهیم رئیسی بر کرسی ریاست جمهوری نشسته و کیهان به‌عنوان مهم‌ترین روزنامۀ حامی دولت وی، ملاحظاتش را دربارۀ سیاست خارجی مطرح می‌کند. اگر کیهان در دوران زمامداری روحانی به‌عنوان روزنامه مخالف دولت، درباره برجام و سایر مسائل سیاست خارجی موضع‌گیری می‌کرد، الان به‌عنوان روزنامه موافق دولت، مشغول تحلیل و موضع‌گیری درباره سیاست خارجی است. اینکه از روی کار آمدن دولت رئیسی استقبال کنیم و از اظهارنظر حامیان این دولت آزرده‌خاطر شویم، خودش نوعی سیاست یک بام و دو هوا است». رئيسی چه عجله‌ای داشت؟ دیپلماسی را یک سال تعطیل می‌کرد(!)
روزنامه «جمهوری اسلامی» می‌گوید: سفر رئیس‌جمهور به روسیه پنج ماه ریاست‌جمهوری وی، بسیار زود بود و نباید انجام می‌شد!
این روزنامه که برخلاف نام مبارکش، پادویی جریان غربگرا و استحاله شده را می‌کند، در سرمقاله خود درباره سفرهای خارجی نوشت: «در این نوع سفرها چند اصل باید رعایت شوند تا اولاً سفر قابل توجیه باشد، ثانیاً دستاورد مشخصی داشته باشد و ثالثاً با حواشی منفی مواجه نشود. اینها منشور سفرهای خارجی مسئولین را تشکیل می‌دهند.
اولین اصلی که باید در سفرهای خارجی مسئولین رعایت شود، اینست که واقعاً به سفر نیاز باشد. به عبارت روشن‌تر، سفر برای سفر صورت نگیرد بلکه برای محقق ساختن هدف مشخصی انجام شود.
اصل دیگر اینست که سفر در زمان مناسبی انجام شود. منظور اینست که یک مسئول ارشد نباید به مجرد رسیدن به کرسی وزارت یا ریاست جمهوری، مبادرت کردن به سفرهای خارجی را برای خود مجاز بداند. او باید مدتی وقت خود را صرف شناختن جایگاهی که در آن قرار گرفته نماید، مدتی نیز برای شناخت روابط بین‌الملل وقت بگذارد؛ سومین اصل، سنجیدن جایگاه کشور مقصد، تمایل مسئولین آن و عوارض ناشی از سفر به آن کشور است. این سنجش اگر با کارشناسی دقیق صورت بگیرد می‌تواند در موفق بودن سفر و تضمین بی‌حاشیه بودن آن موثر باشد.
و اصل چهارم، بررسی امکان تحقق اهداف واقعی کشور از یک سفر خارجی به ویژه در سطح مسئولین ارشد است. این امکان اگر به درستی و با دقت بررسی شود و شوق و ذوق سفر کردن برای سفر کردن در آن دخالت نداشته باشد و با اموری از قبیل دست یافتن به ابزارهای تبلیغاتی همراه نباشد، می‌تواند سفر خارجی را با موفقیت قرین سازد و به دستاوردهای مشخصی برساند. در غیر اینصورت نه‌تنها دستاوردی برای یک سفر خارجی وجود نخواهد داشت، چه بسا زیان‌هایی برای کشور و برای خود مسئولینی که مبادرت به انجام چنین سفرهایی می‌کنند نیز به بار بیاورد و با حواشی زیادی نیز همراه شود.
با قطع نظر از بعضی اصول چهارگانه‌ای که برشمردیم، تردیدی نیست که سفر رئیس‌جمهور رئیسی به مسکو از نظر زمانی (اصل دوم) بسیار زود بود. فقط 5 ماه بعد از استقرار در کرسی ریاست‌ جمهوری برای کسی که سابقه اجرائی نداشته، زمان کافی برای رسیدن به موقعیت مناسب یک سفر خارجی مهم از نوع دوم نیست.
درباره این تحلیل گفتنی است؛ گویا نویسنده تصور می‌کند همچنان دولت سابق سر کار است که به عنوان مثال، سفارت ایران در کشور چین (بزرگ‌ترین شریک تجاری ایران) به مدت پنج ماه بدون سفیر می‌ماند و نه دولت طوری‌اش می‌شد و نه روزنامه مورد بحث! جالب اینکه همین روزنامه و سایر حامیان دولت سابق، بلافاصله پس از سر کار آمدن دولت جدید (و برخی از آنها حتی بلافاصله پس از انتخابات ریاست جمهوری امسال) فضاسازی روانی را آغاز کردند مبنی بر اینکه چرا دولت جدید تدبیری نمی‌اندیشد و فکری برای تحریم‌ها و تورم و... نمی‌کند! حالا اما یکی از همین‌ها می‌گوید اینکه رئیس‌جمهور پس از 5 ماه به یک سفر مهم خارجی رفته، تردد بوده (و احتمالا مثلا یک سالی را باید در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی وقت‌کشی می‌کرد؛ یا حداکثر مثلا باید مثل دوره تلف شده دولت سابق، عمر خود را به التماس از دلال‌های درجه 2 و 3 آمریکا می‌گذراند).
هنر آقای رئیسی این بود که در کنار مدیریت دولت در عرصه‌های دافع و سفرهای استانی و...، به دیپلماسی همت گماشت که از مهم‌ترین آنها، واردات انبوه واکسن به‌واسطه رایزنی با رئیس‌جمهور چین، حضور در نشست شانگهای و عضویت ایران در این سازمان و تسریع در انعقاد قرارداد سوآپ گازی ترکمنستان، ایران و جمهوری آذربایجان بود، که توانست قرارداد 5 سال معلق شده و بلاتکلیف را احیا کند و ضمن ارزآوری برای کشور و شکستن تحریم‌ها، مشکل گازی استان شمالی در فصل زمستان را هم برطرف کند.
اما درباره سفر مهم روسیه، ضمن اینکه سفر به‌خاطر دعوت چندباره آقای پوتین صورت گرفته و در بالاترین سطوح احترام بود (مقایسه شود با تصاویر و ویدئوهای سفر اردوغان، نفتالی بنت و مرکل این سفر غیر از دستاوردهای سیاسی، امنیتی و نظامی، حاوی دستاوردهای مهم اقتصادی هم بود؛ از جمله تصمیم به افزایش تجارت میان دو کشور تا سقف 10 میلیارد دلار، تصمیم برای تسهیل راه‌اندازی کریدور جنوب - شمال که در صورت برقراری کامل می‌تواند تا 20 میلیارد دلار ارزآوری داشته باشد. عملا تحریم‌ها را بی‌اعتبار کند، اختصاص اولین اعتبار برای ساخت نیروگاه سیریک، تصمیم بر حذف دلار از مبادلات تجاری طرفین، اختصاص 5 میلیارد دلار وام از سوی روسیه برای پروژه‌های مشترک اقتصادی دوجانبه با ایران.
یادآور می‌شود حجم تجارت ایران و روسیه ظرف 11 ماه گذشته و در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، 89 درصد رشد داشته و به 4 میلیارد دلار رسیده است. پیش‌بینی افزایش صادرات نفت ایران به چین تا یک میلیون بشکه
خبرگزاری ایلنا از قول تحلیلگر مؤسسه بین‌المللی کپلر پیش‌بینی کرد واردات نفت ایران از سوی چین، بزودی به یک میلیون بشکه نفت افزایش یابد.
خبرگزاری اصلاح‌طلب ایلنا به نقل از همایون فلکشاهی تحلیلگر مؤسسه کپلر نوشت: درمذاکرات هر دو دولت آمریکا و ایران خواسته‌های کاملا متقابل با یکدیگر دارند. به عنوان مثال ایران تاکید دارد که در توافق جدید؛ آمریکا دیگر نتواند از آن به مانند زمانی که ترامپ در راس کار بوده است بار دیگر خارج شود. همچنین‌، طرف آمریکایی قصد دارد ایران از استفاده موشک‌های بالستیک خودداری کند. در نتیجه‌، این موضوعات دستیابی به یک توافق مشترک را دشوارتر می‌سازد چون میزان ایران‌ستیزی در واشنگتن بسیار زیاد و شانس اینکه کنگره آمریکا این توافق را به مانند یک توافق بین‌المللی قبول کند بسیار ضعیف است. نکته مثبتی که ایران می‌تواند از آن در مذاکرات هسته‌ای استفاده کند عبارت از کمبود مازاد تولید در جهان و روند صعودی قیمت نفت است. در سال جاری میلادی تقاضای جهانی حدود ۳ تا ۴ میلیون بشکه در روز افزایش می‌یابد‌، اما مازاد تولید در کشورهای اوپک پلاس و دیگر کشورهای تولیدکننده نفت پاسخگوی این میزان نخواهد بود.
بر اساس برآورد شرکت کپلر مازاد تولید در کشورهای عضو اوپک پلاس فقط ۲.۹ میلیون بشکه در روز است و کشورهای آمریکا ۱ میلیون و نروژ و گویانا به ترتیب می‌توانند ۲۰۰ هزار بشکه در روز افزایش تولید‌، تا آخر سال میلادی جاری‌، داشته باشند و ایران نیز می‌تواند به بازار جهانی حدود ۱.۵ میلیون بشکه در روز عرضه کند. چون از زمان شیوع ویروس کرونا سرمایه‌گذاری لازم برای حفظ ظرفیت تولید جهانی انجام نشده و از طرفی نیاز جامعه جهانی به تولید بیشتر نفت بیشتر می‌شود‌، به طور قطع برای سال‌های آتی‌، مشکلات عدیده‌ای از جمله افزایش قیمت نفت خواهیم داشت‌، به همین جهت بازار جهان لزوما به نفت ایران نیاز پیدا خواهد کرد. بررسی ما این است که ایران در زمان
۶ تا ۱۲ ماهه بتواند تولید نفت و میعانات گازی خود را بین 1/5 و 1/7 میلیون بشکه در روز افزایش دهد. نگهداشتن ظرفیت تولید با وجود مشکلات فنی و مالی در زمان محدودیت تولید کار دشواری است اما خوشبختانه ایران به لحاظ نیروی انسانی با استعداد و دانش فنی‌، قوی است. قبل از بازگشت تحریم‌های آمریکا در زمان دولت ترامپ‌، صادرات نفت به چین به میانگین روزانه 670 هزار بشکه رسیده بود که برآورد ما در حال حاضر ۵9۰ هزار بشکه است. به نظر ما چین به واردات نفت ایرانی ادامه خواهد داد و همچنین افزایش قابل توجه خواهد داشت‌، مخصوصاً با روابط حسنه‌ای که میان دو کشور در ۲-۳ سال اخیر از نظر اقتصادی و سیاسی ایجاد شده است‌، شاید به نزدیک ۱ میلیون بشکه در روز هم برسد.
بدون شک شکست در مذاکرات هسته‌ای یک سیگنال صعودی از نظر قیمت به بازار نفت می‌دهد. بنابراین روند قیمت‌های صعودی نفت را تشدید خواهد کرد و می‌تواند به بالای 100 دلار بکشاند.