اخبار ویژه

  مقاومت ایران در برابر فشار آمریکا حیرت انگیز است
ایران انواع فشارها و تحریم‌های آمریکا را تحمل کرده و موجب حیرت همگان در دنیا شده است. خیلی‌ها، این تحریم‌ها را عملا به مثابه امکاناتی می‌بینند که ایران با تمسک به آنها توانسته در بسیاری از حوزه‌ها خودکفا شود.
پایگاه خبری میدل ایست مانیتور با انتشار این ارزیابی نوشت: آمریکا سال‌هاست که از تاکتیک‌های مختلف نظیر دیپلماسی، زبانِ زور و تحریم استفاده می‌کند تا ایران را به زانو در آورد. با این حال، تقریبا در تمامی موارد در رسیدن به اهداف خود ناکام بوده است. آمریکا تا به آنجا علیه ایران پیش رفت که حتی بخش غذا و دارویِ این کشور را نیز تحریم کرده است. با این حال، این تحریم‌ها با مقاومتِ حیرت انگیز ایران رو به رو شده‌اند.
بیش از چهار دهه از وقوع انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد با این حال، این کشور و غرب همچنان چالش‌های جدی را با یکدیگر تجربه می‌کنند. پس از سقوط رژیم شاه در ایران، انقلابیونِ ایرانی به رهبری «آیت‌الله خمینی» شعارهای زیادی را درعرصه حکمروایی ایران برجسته کردند که از جمله آنها می‌توان به شعار معروفِ «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» اشاره کرد. جهت تایید این اصول، برخی رویه‌ها در عرصه سیاست خارجی ایران گنجانده شدند که از آن جمله می‌توان به محوریتِ مسئله فلسطین، مقابله با استکبار جهانی و یا شیطان بزرگ(آمریکا)، وحدت مسلمانان، و حمایت از مستضعفین اشاره کرد. 


یکی از نخستین اقداماتی که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در عرصه سیاست خارجی این کشور عملیاتی شد، قطع کاملِ روابط ایران با اسرائیل و رژیم آپارتایدی آفریقای جنوبی بود. این روند با وخامتِ روابط ایران و آمریکا در ماه‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه یافت. ایران همچنان از برقراری روابط با آمریکا خودداری می‌کند و همچنان سیاست‌های خود در ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی را در نقطه مقابل رویه‌های دولت آمریکا تعریف می‌کند. 
روابط ایران و آمریکا در شرایط کنونی تا حد زیادی رو به موازنه قرار دارد. اکنون هر طرف توانمندی‌های خاص فناوری و نظامی ویژه خود را دارد و در حالی‌که به صورت گهگاه شاهد درگیری‌های پراکنده میان آنها و  نیروهای نیابتی‌شان هستیم، با این حال در حوزه مسائل ایدئولوژیک، روانی، فنی، سایبری و راهبردی نیز به صورت آشکار و پنهان با یکدیگر در وضعیت جنگ و تنش به سر می‌برند. در این چهارچوب، بزرگترین اهرم آمریکا در عرصه نزاع با ایران، درگیر کردنِ اسرائیل است. کما اینکه اسرائیل خود به تنهایی نیز خصومت‌هایی جدی را با ایران دارد و در مدت اخیر به‌ویژه بواسطه عادی‌‌سازی روابط خود با کشورهای عرب حاشیه خلیج‌فارس، تنش‌زایی‌های جدیدی را علیه تهران آغاز کرده است. در شرایط کنونی نگرانی‌های جدی راجع به تقویت همکاری‌هایِ محور ایران، روسیه و چین وجود دارد. مسئله‌ای که در نوع خود می‌تواند از نفوذ آمریکا و متحدان آن در منطقه خاورمیانه بکاهد. موضوعی که عملا به دغدغه‌ای جدی برای واشنگتن و متحدان منطقه‌ای آن تبدیل شده است. 
با این همه، ایران به تنهایی نیز اهرم‌های معتبری را علیه محور غرب و شرکای منطقه‌ای آن دارد. تهران در راس هلال شیعی و محور مقاومت قرار دارد و نوعِ ایدئولوژی و اسلام سیاسی که ایران ارائه می‌کند نیز همواره مایه نگرانی غرب و به‌ویژه آمریکا بوده است. نباید فراموش کرد که اساسا هویت انقلاب اسلامی به نحوی است که در تقابل با رویه‌های قلدرمابانه غرب قرار دارد و هر زمان ایران بخواهد از این هویت فاصله بگیرد، عملا دیگر نمی‌توان از موجودیتی به نام انقلاب اسلامی ایران صحبت کرد. 
آمریکا سال‌هاست که از تاکتیک‌های مختلف نظیر دیپلماسی، زبان زور و تحریم استفاده می‌کند تا ایران را به زانو در آورد. با این حال تقریبا در تمامی موارد در رسیدن به اهداف خود ناکام بوده است. آمریکا حتی بخش غذا و داروی ایران را نیز تحریم کرده است. دو سال قبل، آمریکا دامنه تحریم‌های خود علیه بخش مالی ایران را گسترده‌تر از هر زمانی کرد و عملا ایران را در موقعیت عدم دسترسی به نظام مالی بین‌المللی قرار داد. اضافه بر این، سیستم و سامانه سوئیفت نیز هرگونه همکاری مالی خود با ایرانی‌ها را به ویژه آن دسته از نهادها و سازمان‌هایی که تحت تحریم‌های آمریکا قرار دارند، به شدت محدود کرد. 
با این همه، ایران حتی این دسته از فشارها را نیز تحمل کرده و موجب حیرت همگان شده است. بسیاری این تحریم‌ها را عملا به مثابه امکاناتی می‌بینند که تهران با تمسک به آنها توانسته در بسیاری از حوزه‌ها خودکفا شود. در این رابطه به‌طور خاص به صنعت هسته‌ای ایران اشاره می‌شود که سال‌هاست تحتِ همه نوع تحریمی است. جدای از این‌ها، روابط منطقه‌ای ایران نیز کاهش چندانی را تجربه نکرده‌اند و حتی در سال‌های اخیر گسترش نیز یافته‌اند. ایران همچنین روابط دوستانه‌ای با ترکیه و پاکستان دارد و در عراق و سوریه و لبنان نیز از نفوذ قابل توجهی برخوردار است. سناتور آمریکایی: ایران از روسیه و چین هم خطرناک‌تر است
یک سناتور آمریکایی گفت: ایران فوری‌ترین و بزرگترین تهدید برای آمریکاست، حتی خطرناک‌تر از روسیه و چین.
لیندسی گراهام، پس از دیدار با نفتالی بنت نخست‌وزیر اسرائیل گفت: بحران روسیه-اوکراین مهم است، اما ایران خطری بزرگ‌تر است.
سناتور گراهام با اشاره به مذاکرات جاری در وین میان ایران و قدرت‌های جهانی برای احیای برجام و بازگشت دولت واشنگتن به این توافق گفت: از مطالبی که درباره توافق جدید در وین به اطلاع من رسیده، چنین برمی‌آید که شرایط بسیار نگران‌کننده است.
او همچنین افزود در بازگشت به واشنگتن قصد دارد روی یک «توافق دو حزبی» کار کند تا مانع از یک درگیری خطرناک برای منطقه و جهان شود.
وی در گفت‌وگو با خبرنگاران، مهار برنامۀ اتمی ایران را فوری‌ترین مسئلۀ جهان و جمهوری اسلامی ایران را بزرگترین خطر جهانی خواند و گفت در قیاس با ایران، روسیه و چین بازیگران معقولی هستند، حتی اگر رفتار خشنی داشته باشند، در حالی که اصلی ترین انگیزه و محرک نظام مذهبی ایران دین است که با اتکا به آن رهبران جمهوری اسلامی قصد دارند جهان را به تبعیت از ارادۀ خود وادارند. جمهوری اسلامی ایران در پی برتری طلبی دینی است.
لیندسی گراهام، مفاد توافقی را که دولت بایدن مایل است با جمهوری اسلامی ایران امضا کند، بسیار نگران‌کننده دانست و گفت: «من نمی‌دانم چطور می‌توان به بزرگترین دولت حامی تروریسم در جهان اجازه داد که برنامۀ پیشرفتۀ غنی‌‌سازی اورانیوم داشته باشد.» سناتور جمهوری‌خواه در جای دیگری از سخنانش از یک توافق دفاعی مقطعی میان اسرائیل و آمریکا نیز دفاع کرد و گفت: هدف این توافق دفاعی ارسال این پیام به حکومت ایران است که نابودی دولت اسرائیل به منزلۀ اعلام جنگ به ایالات متحده آمریکا است. کاهش هزینه‌های معاملاتی نفت همزمان با افزایش صادرات ایران
همزمان با افزایش صادرات نفت ایران به 1/2 میلیون بشکه، هزینه‌های معاملاتی آن در دوره تحریم‌ هم کاهش یافته است.
اخیرا خبرگزاری رویترز در گزارشی اعلام کرد: صادرات نفت ایران با وجود تحریم‌ها به بالای یک میلیون بشکه رسیده است. اما دکتر سعید جلیلی رقم صادرات را بالای 1/2 میلیون بشکه اعلام کرد.
در همین حال روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی با عنوان سلاح استراتژیک نفتی ایران در قامت جهانی نوشت: پس از نقطه‌‌‌زنی و افزایش برد سلاح استراتژیک نفتی ایران در بازارهای جهانی، هم‌‌‌اکنون شاهد کاهش هزینه‌‌‌ها در معاملات فرآورده‌‌‌ها هستیم؛ گویی شکستن ساختار تحریم‌‌‌ها در بورس‌انرژی پیش از نتیجه مذاکرات محقق شده و نرخ‌های صادراتی به‌شدت به قیمت‌های جهانی نزدیک شده است. قیمت‌های صادراتی فرآورده‌‌‌ها در بورس‌انرژی فاصله‌‌‌ای جزئی تا نرخ‌های منطقه‌‌‌ای دارد؛ اگرچه هم‌‌‌اکنون نیز نرخ‌های صادراتی را می‌‌‌توان در قامت جهانی ارزیابی کرد.
بورس انرژی روزهای پیچیده و جذابی را سپری می‌کند؛ اگرچه یکی از اتفاقات خوب و کم‌‌‌سابقه برای این بازار رسمی در روزهای اخیر رقم خورده است. نسبت معامله عرضه‌‌‌ها در ماه جاری به ۴۳‌ درصد رسیده است که اتفاقی کم‌‌‌سابقه و حتی تاریخی برای این بازار محسوب می‌شود و حتی در مقایسه با سایر بورس‌‌‌‌‌‌های حامل‌‌‌های انرژی در جهان نیز رقم خاص و معنا‌‌‌داری به شمار می‌رود. رشد معامله عرضه‌‌‌ها در شرایطی رخ داده که حجم عرضه در این بازار در ماه‌‌‌های اخیر کاهش نسبی داشته؛ اگرچه آمارها حکایت از آن دارد که حجم عرضه‌‌‌ نیز بار دیگر در مسیر رشد قرار گرفته است.
شاید در نگاه اول این ارقام چندان مهم به نظر نرسند؛ ولی کسانی که تحریم‌‌‌ها را علیه ما وضع کرده و آنها را رصد می‌کنند، خوب می‌‌‌دانند که در بورس انرژی چه اتفاق بزرگی رخ داده است. اگر رقم ۴۳‌ درصد اخیر به ۴۵‌ درصد برسد، به این معنی است که تحریم‌‌‌های نفتی به کمک دو ابزار مصرف داخلی و توان بازاریابی جهانی، از نفس افتاده است. به عبارت ساده‌‌‌تر، هر کالایی که به بورس انرژی وارد شود، با دو بار عرضه، با احتمال ۹۰‌ درصد به فروش خواهد رسید و با توجه به ویژگی‌‌‌های فنی‌ سازوکارهای تسویه وجوه در بورس ‌انرژی، حتی بازگشت ارز حاصل از صادرات قطعی است. اصلاحات اقتصادی ضروری قربانی بی‌تدبیری‌های روحانی شد
دولت روحانی، به اسم تدبیر، اصلاحات اقتصادی لازم را قربانی کرد.
سیدشمس‌الدین حسینی نماینده مجلس که سابقه وزارت اقتصاد را هم دارد، در گفت‌وگو با روزنامه ایران و درباره سوء مدیریت دولت سابق گفت: در بودجه ۱۴۰۰ هنگام رسیدگی به لایحه آن وقتی که دولت وقت پافشاری کرد که برای جلوگیری از افزایش قیمت‌ها ۸ میلیارد دلار برای ارز 4۲۰۰ تومانی نیاز دارم و بعدا دیدیم حتی این ۸ میلیارد دلار که تنها طی یک سال بود‌، به هر دلیلی برای ۸ ماه این عدد به ۱۰ و نیم میلیارد دلار رسید. آنجا در تبصره‌، حکمی گذاشتیم کـه امـروز درباره آن از همان وزرا سؤال می‌کنیم و پاسخ نمی‌دهند؟ حکم این بود چنانچه دستگاهی از ارز ترجیحی استفاده کرد‌، باید در قالب کمیته اقتصادی دولت با دبیری بانک مرکزی و عضویت سازمان برنامه و بودجه و وزارت امور اقتصادی و دارایی‌، وزارت صمت و دستگاه‌های بهره مند از ارز ۴۲۰۰ تومانی نظارت و سیاستگذاری شود و به گونه‌ای اجرا کند که کالا به ‌اندازه و بموقع و قیمت مناسـب بـا ارز ترجیحی به دست مصرف‌کننده نهایی برسد و قـرار بـود بانک مرکزی آن را ماهانه گزارش بدهد. اولا بانک مرکزی در بازه زمانی اجـرا‌، ایـن گزارش را نداد و ما به سازمان برنامه و بودجـه فشار آوردیـم کـه چـرا گزارش نمی‌دهید. گزارشی که به ما دادند این است که چقدر ارز بـه چـه دستگاهی و بـه چـه منظـوری داده‌اند و به هیچ وجـه گزارشی که در قانـون صراحت دارد و بایـد مشتمل بـر ایـن باشـد کـه قیمت ایـن اقـلام را که ارز ترجیحی استفاده کرده‌اند‌، چه میزان به دست مصرف‌کننده رسیده است‌، ندادند و در واقع چنین گزارشی نمی‌توانند بدهند.
وی همچنین گفته است حجم اصلاحات اقتصادی ارز ۴۲۰۰ تومانی و سهم آن در اقتصاد سازوکار با هدفمندی یارانه‌ها که در سال ۸۹ انجـام شـد‌، قابل مقایسه نیست. خاطرتان هست که قیمت بنزین‌، گازوئیل و آرد چندبرابـر شـد و تـورم از 12/4 درصـد بـه ۱۹ درصد رسید. در آن سال تحریم‌ها هم بسیار افزایش پیدا کرد‌، حال ببینید در آبان سال ۹۸ چه اتفاقی افتاد. ما در اجرای هدفمندی یارانه‌ها به چند اصل توجه داشتیم اول این بود که برهم زدن نظام قیمت‌ها و قیمت‌های نسبی سبب اختلال در نظام اقتصادی می‌شود. اما متأسفانه ایـن افـق نـگاه در بسیاری تصمیمات وجود ندارد.
آبان ۹۸ کاری کرد که دولت‌ها تا سال‌ها نتوانند اصلاحات اقتصادی در اقتصاد ایران انجام دهند. متاسفانه تدبیر نشد و این بی‌تدبیری به ضرر اقتصاد تمام شد و اصلاح اقتصاد را ذبح کرد. دولت در اصلاحات اقتصادی باید ظرفیت اجتماعی را در نظر بگیرد. این ظرفیت چند پیش‌نیاز دارد اول اینکه دولت بـه تـراز بودجه خانوار به همان میزان اهمیت دهد که به تراز بودجه خودش اهمیت می‌دهد. نکته دوم اینکه باید مردم در این راستا هم باور شوند اگر مردم باور پیدا کنند، همراهی می‌کنند که از شروط موفقیت در این کار است؛ منتها در چه مسیری مهم است؟ مسیری که در سال ۱۳۹۸ رخ داد‌، قیمت‌ها افزایش پیدا کرد و ریالی بـه حسـاب مـردم ریخته نشـد و مردم با فشاری که آوردند و اغتشاشاتی که صورت گرفت دولت را وادار به پرداخت کردند‌، دولت پرداخت کرد ولی بهای سیاست غلط فقط پرداخت پول نبود بلکه صدای خرد شدن سرمایه اجتماعی را هم شنیدیم‌، ولی در سال ۸۹‌، دولت قبـل از افزایش قیمت‌ها منابع حاصل از آن را براساس برآورد قبلی‌، به حساب مردم ریخت و در اینجا نه تنها سرمایه اجتماعی نشکست که شکل گرفت و برای اولین بار بود که دولتمردان به قول خود وفا کردند. نمی‌تواند رئیس‌جمهور بگوید من خبر نداشتم. باید اصلاحات اقتصادی به دست رئیس‌جمهور و با فرماندهی شخص او انجام شود و تمام تیم اقتصادی با او همراه باشند. ایران حریف قدرتمندی است آمریکا در وین درمانده شده است
«واشنگتن در برابر گزینه‌های سختی قرار دارد؛ کرنش در برابر ایران یا پذیرفتن شکست سخت دیپلماسی».
روزنامه سعودی الریاض در تحلیلی با همین مضمون نوشت: با وجود اینکه آمریکا به ایران هشدار داده مبنی بر اینکه زمان در برابر آن برای بازگشت به توافق پایان می‌یابد و در صورت شکست مذاکرات، فشار اقتصادی و دیپلماتیک علیه تهران تشدید خواهد شد، اما واقعیت این است که تهران همچنان بازی خود را می‌کند و اعتنایی به خط و نشان‌ها و ضرب‌الاجل‌های آمریکا ندارد. به ویژه که اطمینان یافته هیچ گزینه نظامی علیه آن وجود ندارد، در حالی که گزینه نظامی تنها راه برای توقف مسابقه ایران به سمت تبدیل شدن به یک قدرت هسته‌ای است.
تهران اولویت‌هایی برای خود دارد، اینکه اولا، دولت بایدن وادار به لغو تحریم‌ها شود، در حالی که واشنگتن بر وادار کردن تهران به توقف غنی‌‌سازی اورانیوم تمرکز دارد، هر یک از آنها می‌خواهد که ابتدا طرف دیگر اقدام کند، اما تهران زمان زیادی در اختیار دارد، و طی تنها چند ماه قادر خواهد بود تا خود را یک قدرت هسته‌ای اعلام کند که این مسئله تا حد زیادی گزینه‌های واشنگتن را محدود می‌کند و قدرت تهران برای چانه‌زنی در مذاکرات را افزایش خواهد داد.
به علت اینکه واشنگتن گزینه‌های واقعی برای ملزم کردن تهران در اختیار ندارد، در صورت شکست مذاکرات ممکن است ایالات متحده به طور مستقیم با ایران تماس برقرار نکند، ایرانی که شیوه سرسختانه‌تری در پیش می‌گیرد که سبب طولانی شدن مذاکرات وین می‌شود، علاوه‌بر آنکه این کشور با هرگونه مذاکرات درباره برنامه موشک‌های بالستیک و سیاست‌های منطقه‌ای خود و در راس آن حمایت از گروه‌های نیابتی خود در خاورمیانه مخالف است.
شکی نیست که دولت بایدن وارد بازی جدیدی که خوب بلد نیست، شده است. آمریکا وارد بازی ایران شده، در حالی که ابتکار عملی ندارد و چیزی را بیان می‌کند که عملا نقیضش را انجام داده است. در حالی که نظام ایران به خوبی در این نوع سیاست‌ها تبحر دارد، سیاستی که آن را در جایگاه مناسب یک حریف سرسخت و قدرتمند در سطح بین‌المللی قرار می‌دهد.
بنابراین، در صورتی که دولت رئیس‌جمهور بایدن با این سیاست‌هایی که نمی‌شناسد و به آن عادت نکرده، تعامل کند و در دادن ضمانت‌های امنیتی به هم‌پیمانان در خاورمیانه سهل‌انگاری کند، در این صورت، اعتبارش همچنین در اقیانوس آرام متزلزل می‌شود. تنها راه در برابر دولت بایدن این است که جرات کند و به صراحت از گزینه‌های واقعی از جمله اقدام نظامی سخن بگوید و در عین حال امنیت هم‌پیمانان و منافع آنها را نیز در نظر بگیرد. به ویژه آمریکا مجبور نیست در برابر نظام ایران کرنش کند و اگر چنین کاری انجام دهد، در آن صورت ممکن است زمان عذرخواهی از هم‌پیمانان را از دست بدهد.