روزنامه آرمان ملی
1400/12/01
احيای برجام فرصتی برای ايران و دموكراتها
آرمان ملی- احسان انصاری: احیای برجام در حالی شکل جدی به خود گرفته که قیمت هر بشکه نفت در بازارهای جهانی افزایش داشته و نزدیک به100 دلار شده است. از سوی دیگر با واکسیناسیون عمومی شوک ناشی از کرونا به اقتصاد ایران نیز رو به کاهش است. درنتیجه دولت از یکجهت با برداشته شدن تحریمها مواجه است و از سوی دیگر افزایش قیمت نفت میتواند در چنین شرایطی به کمک دولت بیاید. به نظر میرسد احیای برجام یک فرصت بزرگ برای دولت باشد تا بتواند تغییرات ملموسی در زندگی مردم ایجاد کند. اینکه دولت به چه میزان قادر است از این فرصت استفاده کند موضوعی است که در آینده مشخص خواهد شد. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر هادی حقشناس اقتصاددان و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید. با توجه به افزایش احتمال توافق ایران و کشورهای غربی مهمترین موانع موجود را چه میدانید و این موانع چگونه مرتفع خواهد شد؟ شواهد و قرائن نشان میدهد ایران و کشـورهای غربی به توافق نزدیک شدهاند. به معنای دیگـــر در شرایط کنونی احیای برجام دور از دسترس نیست. بهخصوص که تحـــــولات جهانی در مسیر جدیــدی قرار گرفته و امروز ناتو در مقابل روسیه در اوکراین صف کشی کرده و هر لحظه امکان دارد اتفاقی رخ بدهد که تحولات آینـــده جهان را تغییر دهد. تنـــشهایی که پیرامون موضـوع تایوان بین چین و آمــریکا وجود دارد نیز موضــوع دیگری است که تحولات جهانی را تحتالشعاع قرار داده است. در چنین شرایطــی به نظر میرسد موضوع مذاکرات هستهای ایران و کشورهای غربی حداقــــل در شرایط کنونی از اولویــت نخست فضای بینالمللی خارج شده است. هنگامیکه مسألهای از اولویت نخست خارج شود بهصورت طبیعی پیدا کردن راهحل برای آن نیز آسانتر و حساسیتهای پیرامون آن کاهش پیدا میکند. به نظر میرسد در ایران و آمریکا و در بین افکار عمومی جهان که بیش از یک دهه است که نسبت به موضوع هستهای ایران حساس شده شرایط در حال تغییـــر است و حساسیتها کاهش پیدا کرده است. به همین دلیل احتمال اینکه برجام در آینده نزدیک به نتیجه برسد وجود خواهد داشت. چرا مواضع ایران و آمــریکا نسبت به گذشته تغییر کرده و تا حدودی معتدلتر شده است؟ آیا عقبنشینی از مواضع گذشته در زمان مناسبی صورت گرفت؟ آمریکا بهخوبی به این نکته آگاهی دارد که در گفتمان شیعه هنگامیکه مراجع فتوایی را صادر کردند معتبر است. در این زمینه این مقام معظم رهبری موضوع حرمت استفاده از سلاح هستهای را مطرح کردهاند و آن را حرام اعلام کردهاند. به همین دلیل ایران در این مسیر حرکت نکرده و در آینده نیز حرکت نخواهد کرد. آمریکا میداند که ایران به سمت ساخت بمب هستهای نخواهد رفت و غنیسازی زیر5 درصد نیز مشکل ایران را حل خواهد کرد. این در حالی است که اگر ایران به اورانیوم غنیشده نیاز داشته باشد کشورهای دیگر این نیاز را برطرف کنند و در اختیار ایران قرار بدهند. اینکه ایران میزان غنیسازی خود را تا مرز20 درصد افزایش داده برای تأمین نیازهای پزشکی خود بوده است. به همین دلیل آزمونوخطای کشورهای غربی و آمریکا درباره اینکه ایران به سمت ساخت بمب هستهای حرکت کرده یا خیر رویکرد اشتباهی است. نکته دیگر اینکه برجام در سال2015 و در زمان اوباما که به حزب دموکرات تعلق دارد و بایدن نیز عضو همین حزب است. به همین دلیل احیای برجام از نظر حیثیتی برای دموکراتها در آمریکا دارای اهمیت است. پرونده هستهای ایران در سالهای اخیر همواره جزئی از اخبار حوزه سیاست خارجی جهان بوده و حل این پرونده بیش از اندازه طولانی شده است. طولانی شدن حل این پرونده نیز تنها به ضرر ایران نبوده و کشورهای دیگر نیز از این وضعیت متضرر شدهاند. بههرحال اگر ایران به شرایط عادی بازگردد حداقل دو و نیم تا سه میلیون بشکه نفت میتواند وارد بازار کند. این در حالی است که در روزهای اخیر قیمت هر بشکه نفت به بالای90 دلار رسیده است. در چنین شرایطی ایران میتواند به بسیاری از اهداف اقتصادی خود دست پیدا کند. از سوی دیگر رئیسجمهور آمریکا به این باور رسیده که روسها حتما به اوکراین حمله خواهند کرد. اگر این اتفاق رخ بدهد و روسیه به اوکراین حمله کند بر سر میزان صادرات نفت روسیه به بازارهای جهانی که در حدود چهار، پنج میلیون بشکه در روز است چالش ایجاد میشود. آیا ایران میتواند یکی از گزینههای جایگزین نفت روسیه باشد؟ در چنین شرایطی این سؤال مطرح میشود که کدام کشور میتواند جایگزین نفت روسیه را در بازارهای جهانی تأمین کند. این در حالی است که ایران میتواند یکی از گزینههای موجود باشد. ما باید مجموعه این عوامل را در نظر بگیریم. با تحریمهایی که علیه ایران صورت گرفت ما از فروش نفت خود محروم شدیم. در سال1394 برجام امضا شد. پس از آن در سالهای1395 و1396 ما تورم یکرقمی داشتیم. این اتفاقی است که در دهههای اخیر بیسابقه بوده و ما همواره با تورم دورقمی مواجه بودهایم. بههرحال درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران تأثیرگذار است و نمیتـــوان ایــن واقعیت را کتمان کرد. در لایحه بودجه سال آینده بهرغم اینکه دولت عنوان میکند به موضــوع برجام اهمیت نداده است اما در حدود540 هزار میلیارد تومان پول نفت در بودجه وجود دارد. این رقم معادل درآمدهای مالیاتی است که در بودجه لحاظ شده است. بدون تردید احیای برجام به وضعیت اقتصاد ایران کمک خواهد کــرد. امـروز جهان با تنشهای زیادی مواجه است که نمونه بارز آن تنش بین آمریکا و چین و آمریکا و روسیه است. پرونده هستهای ایران نیز در دهه اخیر یکی از موضوعات مورد مناقشه در فضای بینالمللی بوده است. به همین دلیل زمان آن فرارسیده که این موضوع حل شود و یکی از موضوعات محل مناقشه در سطح جهانی برای همیشه از بین برود. زمانی که برجام در سال2015 امضا شد پیامدهای اقتصادی مثبتی برای ایران داشت و ما شاهد بودیم در دو سال پس از امضای برجام رشد اقتصادی ایران رقم قابلتوجهی پیدا کرد. در شرایط کنونی و با احتمال احیای برجام دوباره این پیامدهای مثبت خود را نشان خواهد داد و یا اینکه شرایط تغییر کرده است؟ اگر واقعبینانه به موضوع نگاه کنیم اگر برجام احیا شود ما در سال1401 یک رشد اقتصادی مثبتی را در ایران شاهد خواهیم بود. ما در سال91 و92 و حتی در سال94 با رشد اقتصادی منفی مواجه بودیم. تنها پس از برجام و در سالهای95 و96 بود که با رشد اقتصادی مثبت در کشور مواجه بودیم. اتفاق مهمی که در سال جاری چه در نیم سال اول و چه در نیم سال دوم رخداده این است که اقتصاد ایران رشد اقتصادی مثبت داشته است. این موضوع نشان میدهد که موتور اقتصاد ایران روشن است. هنگامیکه رشد اقتصادی منفی است بهاصطلاح گفته میشود موتور اقتصاد خاموش شده است. هنگامیکه درآمدهای نفتی ناشی از برداشته شدن تحریمها نیز به این رشد مثبت اضافه شود میتواند شرایط یک رشد مضاعف را برای اقتصادی ایران در سال1401 به وجود بیاورد. درنتیجه اگر برجام احیا شود این انتظار وجود دارد که اقتصاد ایران مانند سال های95 و96 با رشد قابل توجه اقتصادی مواجه شود. البته به این نکته نیز باید اشاره کنیم که در دوران شیوع ویروس کرونا بخشهایی از اقتصاد ایران با چالش مواجه شدهاند. دو فاصله سالهای97 و98 دو شوک بزرگ به اقتصاد ایران وارد شد. نخست در سال97 اقتصاد ایران با تحریمهای بینالمللی و در سال98 نیز با شوک کرونا مواجه شد. با توجه به اینکه اغلب مردم ایران واکسن کرونا را تزریق کردهاند شوک ناشی از کرونا تا حدودی از بین رفته یا در حال از بین رفتن است. در چنین شرایطی اگر تحریمها نیز برداشته شود دومین شوک منفی نیز از اقتصاد ایران برداشته میشود و شرایط برای اقتصاد ایران در آینده بهتر میشود. دولت باید چه برنامهای برای دوران پس از تحریم داشته باشد؟ دوران پس از تحریم همراه با چه فرصتها و چالشهایی است؟ احیای برجام یک فرصت بینظیر برای دولت خواهد بود. اگر این اتفاق رخ بدهد یادآور سالهای85 و86 در اقتصاد ایران خواهد بود. با این تفاوت که دولت میتواند از تجربیات دولتهای گذشته استفاده کند. در شرایط کنونی سه اتفاق مهم در حال رخ دادن است که میتواند به سود دولت تمام شود. نخست افزایش قیمت نفت که تا مرز100دلار نیز رسیده است. دوم برداشته شدن تحریمها میتواند یک فرصت کمنظیر اقتصادی در اختیار دولت قرار بدهد. از سوی دیگر یکدست شدن حاکمیت و هماهنگی فکری که بین قوای سهگانه وجود دارد باعث میشود که شرایط از همه نظر برای دولت فراهم باشد تا از مزایای احیای برجام به سود زندگی مردم استفاده کند. توصیهای که در این زمینه میتوان به دولت کرد این است که از فرصت تاریخی احیای برجام برای اصلاح ساختاری اقتصاد ایران استفاده کند. ما در چهل سال گذشته تنها چهار سال با تورم دورقمی مواجه نبودیم و در بقیه سالها تورم در ایران دورقمی بوده است. برداشته شدن تحریمها و افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی این فرصت را به دولت میدهد که جراحی بزرگ را در اقتصاد ایران انجام بدهد. دولتهای گذشته همواره با این چالش مواجه بودهاند که از طرف نیروهای مخالف تحتفشار قرار بگیرند. این در حالی است که این وضعیت برای دولت سیزدهم وجود ندارد و به همین دلیل دولت میتواند از این فرصت بهخوبی استفاده کند. در غیر این صورت و اگر دولت از این فرصت استفاده نکند این احتمال وجود دارد که چالشهای موجود اقتصادی درنهایت به بحرانهای اجتماعی و امنیتی برای کشور تبدیل شود. در چنین شرایطی مردم چگونه میتوانند تغییرات حاصل از احیای برجام را در زندگی خود بهصورت ملموس مشاهده کنند؟ از زمانی که دولت کار خود را آغاز کرده تاکنون شاید نتوان درباره عملکرد دولت و نتایج آن بهدرستی قضاوت کرد اما این زمان فرصت خوبی برای شناخت جهتگیریها و رویکردی بوده که دولت قرار است در آینده در پیش بگیرد. آنچه در این زمینه مشهود است این است که دولت بیش از اینکه برای خود چشمانداز بلندمدت تعیین کند بیشتر وقت خود را صرف امور زودبازده و کوتاهمدت کرده و رویکردهای بلندمدت را در دستور کار خود قرار نداده است. به نظر میرسد بیشتر وقت دولت صرف امور روزمره و رسیدگی به مشکلات جاری کشور شده است. از مجموعه اظهارات مسئولان دولت نیز رویکرد بلندمدت دیده نمیشود، بلکه بیشتر درباره مشکلات روزمره صحبت میکنند. این در حالی است که دولت باید بهصورت همزمان علاوه بر اینکه مشکلات جاری کشور را حل میکرد با تعیین چشمانداز تلاش میکرد برنامه بلندمدت برای خود تدوین کند تا زمینههای ثبات و توسعه پایدار در کشور ایجاد شود. برخی مشکلات نیازمند تصمیمات کوتاهمدت هستند که نمونه بارز آن ساماندهی وضعیت بازار است. از سوی دیگر اضافه برداشت بانکها از بانک مرکزی و افزایش نقدینگی نیز شرایط را سخت کرده است. معمولا در سال ابتدایی دولتها تورم میانگین، نقطهبهنقطه و ماهانه کاهشی بوده است. این در حالی است که این اتفاق در دولت آقای رئیسی رخ نداده و هر سه نوع تورم در این دولت در حالت افزایشی قرار داشته است. باید منتظر ماند که دولت در هفتههای باقیمانده از سال1400 چه رفتار اقتصادی از خود بروز خواهد داد. بدون تردید عدم توجه دولت به رویکردهای بلندمدت چالشبرانگیز خواهد شد. اینکه برخی در دولت تلاش میکنند اقتصاد را بهصورت پروژهای مدیریت کنند میتواند اقتصاد کشور را با چالشهای جدیدی مواجه کند.
سایر اخبار این روزنامه
يك گـام تا اعـلام تـوافق
داشتن اقليت؛بيش از اندازه - نداشتن اكثريت؛ بيش از حد
تشکیل کمیته تخریب در مجلس!
پاسخ سازمان برنامه وبودجه بهگزارش«آرمان ملی»
احيای برجام فرصتی برای ايران و دموكراتها
حالا تصویب لوایح fatf در دستور کار قرار گیرد
از تشکیل مجلس دوم تا بازنگری در کارکرد احزاب
قفل تازه نزنيد؛ قفل واردات را باز كنيد
سرمايه گذاران را عمدي از مناطق آزاد «فراري» ندهيد
ضرورت تاسیس سازمان نظام معلمی
بحران اصلی در ایران اقتصادی نیست !
سازمان بازرسی کل کشور؛ بسما...
نوسان ارزی و نفس بریده تولید
چرا ایران از آمریکا «بیانیه سیاسی» خواست