ملاحظات حقوقی که باید در سند جدید برجام رعایت شود

اخبار مثبتی از مذاکرات هسته‌ای وین میان ایران و ۴+۱ و ایالات متحده از سوی برخی از منابع آگاه و بعضاً مقامات رسمی منتشر می‌شود که نزدیک شدن به زمان احیای رسمی برجام را نوید می‌دهد.
روز گذشته جن ساکى، سخنگوى کاخ سفید گفت: «دور هشتم مذاکرات وین همچنان ادامه دارد و ما احساس می‌کنیم پیشرفت قابل توجهی در هفته گذشته به دست آمده است و این پیشرفت‌ها ادامه دارند، اما تا زمانی که در مورد همه چیز توافق نشود، درباره هیچ چیز توافق نشده است.»
به‌رغم پیشرفت مذاکرات فرصت برای گنجاندن برخی از نکات کلیدی حقوقی-سیاسی و فنی و به تبع آن پرهیز از درافتادن در حفره‌های تعبیه شده در برجام باقی است و تا امضای احتمالی سند، تیم مذاکره‌کننده کشورمان بهتر است با احتیاط بیشتری به تدوین و تنظیم سند مورد وثوق بپردازد تا اشتباهات گذشته تکرار نشود.
۱- امریکا-اروپا تاکنون موازی با وضع تحریم‌های جدید -با عناوین بدیع- علیه ایران، کشورمان را به عنوان ناقض برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ معرفی کرده‌اند.


طرح چنین ادعایی با تاکتیک حقوقی «تفسیر موسع» از دو متن (برجام-قطعنامه ۲۲۳۱) صورت گرفته است، به طوری که بار‌ها مقامات این کشور‌ها و حتی دبیر کل سازمان ملل و دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی هدف برجام را عبارت تفسیرپذیر و کلی «حفظ صلح و امنیت بین‌المللی» عنوان کرده اند؛ عنوانی که می‌تواند تقریباً هر رفتار و عملکردی از ایران را از مصادیق نقض برجام-قطعنامه ۲۲۳۱ بداند.
به واقع، تقلیل و تصغیر روح برجام به «ایجاد صلح و ثبات منطقه‌ای و جهانی» نخست منجر به فرافکنی از اهداف اصلی توافق هسته‌ای مانند «برداشته شدن تحریم‌های ضدایرانی» شد و پس از آن عدم اجرای تعهدات اروپا-امریکا و نقض متن ـ روح برجام توسط آن‌ها را توجیه می‌کند.
در همین زمینه بار‌ها مقامات دولت‌های غربی و به‌ویژه امریکایی‌ها روح برجام را با چنین ادبیاتی تفسیر کرده اند: «اوباما: برجام امنیت را به خاورمیانه می‌آورد»، «تیلرسون:انتظار داشتیم که برجام باعث ثبات منطقه شود، ولی نشد»، «ترامپ: ایران مؤلفه‌های بسیاری و همچنین روح توافق را نقض کرده است»، هدر ناوئرت سخنگوی سیاست خارجه امریکا: «اقدامات ایران ثبات‌زدا است و... ایران روح برجام را نقض کرده است».
غرب تاکنون «پرتاب ماهواره به فضا»، «ممانعت از بازرسی‌های سرزده از مراکز هسته‌ای ـ نظامی»، «آزمایش موشکی»، «حضور مستشاری ایران در سوریه» و «حمله موشکی انصارالله به عربستان» را نقض قطعنامه توسط ایران تفسیر و چندین بار پرونده این ادعا را در جلسه رسمی شورای امنیت سازمان ملل مطرح کرده تا مکانیسم ماشه را فعال کند؛ بنابراین یکی از کلیدی‌ترین اهداف تیم مذاکره‌کننده کشورمان باید ممانعت از استخدام واژگان و عبارت‌هایی در سند باشد که می‌تواند روح برجام را صرفاً «تأمین صلح و امنیت بین المللی» یدک بکشد.
۲- پیوست چهارم از متن برجام که اختصاص به فرایند «حل و فصل اختلافات برجام» دارد به شکلی تدوین و تنظیم شده است که «اثبات نقض برجام» و «وادار کردن طرف مقابل به اجرای تعهدات برجامی» غیر ممکن است و طرف ایرانی نمی‌تواند نتایج دلخواه را از آن کسب کند. آرای یک طرفه کمیسیون‌های برجام (۶ به ۱ به معنای شش رأی طرف مقابل ایران و تنها یک رأی اختصاص به ایران دارد)، عدم الزام آور بودن نظرات هیئت مشورتی سه نفره، عدم نقش آفرینی ایران در شورای امنیت به عنوان آخرین مرجع حل و فصل اختلافات و همچنین نفوذ و تسلط سیاسی امریکا در دو مرجع شورای امنیت سازمان ملل و آژانس بین المللی انرژی اتمی و اتخاذ تصمیمات جانبدارانه این دو مرجع و فقدان قدرت اثرگذاری ایران در این دو مرجع از جمله موارد مهمی است که دست امریکا-اروپا و حتی سایر کشور‌های عضو ۱+۵ را برای نقض و عدم اجرای تعهدات باز گذاشته است و در مقابل موانع جدی را پیش روی ایران برای طرح شکایت علیه طرف مقابل قرار داده است. «مکانیسم ماشه» (مندرج در ماده ۳۷ متن) که منجر به بازگرداندن همه تحریم‌های ضدایرانی و شش قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل می‌شود از جمله موانع پیش روی ایران برای اثبات دعوا‌های خود درباره نقض برجام است.
راهکار حقوقی و مؤثر برای پیشگیری از پیامد‌های مورد اشاره می‌تواند آن باشد که یک هیئت سه نفره با رأی الزام‌آور مرجع حل و فصل اختلافات ناشی از برجام باشد و اعضای آن متشکل از سه عضو، یک نماینده از سوی ایران، یک نماینده از طرف ۱+۵ و نفر سوم هم به انتخاب دو طرف مذاکرات تعیین بشود تا یک مرجع صالح «حقوقی» محل رجوع اختلافات فی مابین دو طرف برجام باشد و مهم‌تر آنکه بر خلاف کمیسیون برجام که ایران تنها یک رأی در مقابل شش رأی گروه موسوم به ۱+۵ دارد، در این فرایند هر کدام از طرفین نماینده‌های مساوی دارند و احتمال تبانی کشور‌های عضو ۱+۵، در صدور رأی به طرز قابل توجهی کاهش می‌یابد و نظرات هیئت سه نفره به اصل انصاف و داوری مستقل تا حدود بسیاری نزدیک‌تر می‌شود.
۳- سایر تله‌های حقوقی-سیاسی توافقنامه هسته‌ای را می‌توان در مفاهیمی مانند «فقدان مجازات کافی و بازدارنده (ضمانت اجرای قوی) برای طرف مقابل در صورت نقض برجام و عدم اجرای تعهدات»، «مرجعیت دادن فنی به آژانس بین المللی انرژی اتمی با سبقه سیاسی این مرجع علیه فعالیت‌های صلح آمیز ایران»، «ساختار ضعیف چهارگانه حل و فصل اختلافات در نظام حقوقی برجام و ترکیب، آرا و نهایتاً احکام صادر (که به آن اشاره شد)»، «تعهدات کلی، مبهم و قابل تفسیر امریکا-اروپا در مقابل تعهدات منجز، عینی و متقن ایران»، «بازگشت‌پذیر بودن تحریم‌ها و شش قطعنامه ضد ایرانی و بازگشت‌پذیر بودن اقدامات ایران در آن»، «اصل متناظر بودن اقدامات دو طرف مذاکره»، «پذیرفتن صلاحیت تام‌الاختیار شورای امنیت در رفع اختلافات و تفاسیر در متن برجام» منجر به آن شده تا ایران نتواند مدعی نقض یا عدم اجرای تعهدات امریکا-اروپا شود و چنین مواردی باید در سند احیای برجام حتماً مورد توجه قرار بگیرد.