روزنامه وطن امروز
1400/12/02
دیپلماسی پر انرژی در قطر
سمیرا کریمشاهی: با گذشت بیش از یک سال از توافق عادیسازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی و آشکار شدن نشانههای ادامه این روند توسط سران سعودی، فرصت حضور و نفوذ اسرائیل در منطقه خلیجفارس توسط حکام عرب فراهم میشود. سفرهای مکرر سران صهیونیستی به بحرین و امارات در هفتههای اخیر - که بیشتر با محوریت نظامی و امنیتی بوده - بیش از گذشته نیاز به رصد اقدامات امنیتزدا و تنشآفرین اسرائیل در این منطقه را ضروری میکند. هر چند آنها با شعار تامین امنیت، پایگاههای جاسوسی خود را در حاشیه خلیجفارس مستحکم میکنند اما همانگونه که سیر حوادث منطقه هم نشان داده، امنیت جمعی جز با سازوکار بومی و مشارکت کشورهای خلیجفارس به دست نخواهد آمد. مشخصا ایران در موضع اعلامی و اعمالی همواره راهحل امکان و توانایی تامین امنیت بدون دخالت بیگانگان را گوشزد کرده اما در برابر نقشههای اسرائیل برای خلیجفارس، ایران هم برنامههای خود به منظور محدودسازی فضای تحرکی این رژیم و افزایش هزینه حضورش در این منطقه را دنبال میکند. از ابعاد مهم آن، سطح روابط با همسایگان در خلیجفارس است که در ۲ بخش حفظ و عمقبخشی و ایجاد و بهبود کانالهای ارتباطی میتواند ریلگذاری شود. سطح روابط با کشورهایی همچون عمان و قطر در دسته اول قرار میگیرد، با این تفاوت که عمان نزدیک به ۳ دهه است با اسرائیل روابطی دارد (بدون به رسمیت شناختن) و شاید بتوانیم آن را نخستین کشوری بدانیم که پای این رژیم را به خلیجفارس باز کرد اما قطر در کنار کویت جدیت بیشتری برای عدم شناسایی و برقراری روابطی مانند دیگر شیخنشینان با اسرائیل دارد. از این رو رابطه با قطر چه از حیث سیاسی و چه اقتصادی و حوزه انرژی حائز اهمیت است. با تشکیل دولت سیزدهم در ایران و توجه به پویایی دیپلماسی در سطح منطقه، قطر از جمله کشورهای مورد توجه دستگاه سیاست خارجی است. در کنار رایزنیهای معمول دیپلماتیک، بعد از چند سفر وزیر خارجه قطر به تهران و سفر همتای ایرانی وی به دوحه در دیماه، سفر امروز سیدابراهیم رئیسی به قطر، نخستین حضور رئیس دولت جدید ایران در خلیجفارس است. با توجه به اهمیت تقویت خط تهران-دوحه، روند روابط طرفین را در ادامه بررسی میکنیم. * فراز و فرود یک رابطه همواره میان ایران و قطر سطحی از روابط مطلوب برقرار بوده است. همکاریهای اقتصادی بویژه در بخش انرژی و مشارکت در بزرگترین میدان گازی جهان یعنی پارس جنوبی/گنبد شمالی که منافع و تهدید مشترک میان ۲ کشور در خلیجفارس تعریف میکند، عامل مهم پایداری روابط دوجانبه است. اما همواره رخدادهای سیاسی میتواند سطح روابط کشورها را تغییر دهد و ایران و قطر هم از این امر مستثنا نبوده و نیستند. در دهه اخیر، مهمترین اتفاق که سردی را وارد روابط طرفین کرد، بحران سوریه بود. قطر به همراه ترکیه و مدتی هم عربستان محور مقابل جبهه مقاومت را تشکیل دادند که مشخصا مهمترین وظیفه قطر تامین مالی معارضان سوری بود. قرارگیری ایران و قطر در ۲ جبهه متقابل، اختلاف میان دوحه- تهران را پررنگ میکرد اما از سال 2013 در پی حمایتهای سعودی از جریانهای ضد اخوانی در کشورهایی که بهار عربی را رقم زده بودند، بویژه مصر که باعث سقوط مرسی شد، محور ترکی- قطری رو در روی محور سعودی- اماراتی قرار گرفت. این مساله در کنار آغاز فصل موفقیتهای میدانی مقاومت در سوریه، باعث شد بار دیگر قطر به ایران نزدیک شود. اما اوج این نزدیکی سال 2017 رقم خورد؛ زمانی که تنشهای میان محور سعودی و قطر به بحران خلیجفارس تبدیل شد و ائتلاف به رهبری سعودی خواستار تحمیل 13 مورد به قطر از جمله کاهش ارتباط با ایران، عدم حمایت از اخوانیها و برچیدن شبکه الجزیره بود و این کشور را تهدید به انزوا و تحریم کرد. نپذیرفتن زیادهخواهیهای سعودی، تحریم قطر توسط کشورهای حاشیه خلیجفارس به همراه مصر را رقم زد. در چنین وضعیتی ایران، ناجی قطر در محاصره شد. باز کردن حریم هوایی و بنادر ایران به روی قطر و همکاری در زمینه ارسال مواد غذایی سبب شد ایران بتواند قطر را از فروپاشی حتمی نجات دهد. سران قطری بارها اعلام کردند کمکهای ایران در پی بحران 2017 را هیچگاه فراموش نخواهند کرد. ایران به منظور جلوگیری از بحران امنیت غذایی قطر، زمینه صادرات محمولههای غذایی را فراهم کرد. صادرات ایران به قطر از حدود 60 میلیون دلار بین سالهای 2016 تا 2017 به 250 میلیون دلار بین سالهای 2017 تا 2018 افزایش یافت. قطر ایرویز موفق شد با استفاده از حریم هوایی ایران به فعالیتهای خود ادامه دهد که برای ایران هم ارزآوری و پررنگ شدن اهمیت ژئوپلیتیکیاش را به همراه داشت. محاصره قطر توسط شورای همکاری خلیجفارس و واکنش ایران باعث شد تصور کاذب تهدیدسازی ایران که آلسعود برای القای آن تلاش میکرد، نزد قطریها فرو بریزد و آنها دریافتند تهدید آنی برای امنیت این کشور از همسایگان شورای همکاری خلیجفارس سرچشمه میگیرد، نه ایران. حمایت تهران از قطر در بحبوحه محاصره سهونیم ساله، حسننیت زیادی را در دوحه ایجاد کرد که تاثیر آن میتواند سالها در شکلدهی روابط طرفین پررنگ باشد. * پوستاندازی دوحه در نقشآفرینی 2021 را میتوان سال موفقیت سیاسی دوحه نامید. در واقع پیروزی اصلی در همان روزهای ابتدایی 2021 برای قطریها رقم خورد. نشست «العلا» در عربستان که گردهمایی سران شورای همکاری خلیجفارس بود، بالاخره به محاصره 4 ساله قطر پایان داد و این کشور بدون اینکه حتی یکی از 13 خواسته محور سعودی را برآورده کند، عقبنشینی محاصرهکنندگان را جشن گرفت. دعوت و حضور شیخ تمیم بن حمد آلثانی امیر قطر در نشست العلا باعث شد این نشست گردهمایی مصالحه و آشتی نام بگیرد. البته مشوق اصلی محور سعودی برای تن دادن به این عادیسازی روابط، دولت ترامپ و با نیت دور کردن قطر از ایران بود که به دلیل همان نتایجی که سالها محاصره برای قطریها رقم زد، آمریکا و عربستان در دستیابی به این هدف ناکام ماندند. اما این نحوه پایان دادن به محاصره، شکست سختی برای محور سعودی بود و قطر توانست جایگاه خود را در معادلات جنوب خلیجفارس بهبود ببخشد. یک روز پس از اجلاس، وزیر خارجه قطر توضیح داد توافق العلا تغییری در روابط خوب دوحه و تهران ایجاد نخواهد کرد. از سویی بحران افغانستان از جمله اتفاقاتی بود که ارتقای جایگاه نقشآفرینی قطر را نشان داد. میزبانی از نشستهای صلح افغانستان از یک طرف و برخورداری از سطحی روابط با تمام بازیگران درگیر در بحران افغانستان چه داخلی و چه خارجی از سوی دیگر باعث شد قطر به هاب مذاکره و چانهزنی بر سر افغانستان تبدیل شود. نزدیک به 2 دهه دوحه میزبان مذاکرات سهجانبه میان آمریکا، دولت وقت افغانستان و نمایندگان طالبان بود و نزدیک به یک دهه است نمایندگانی از طالبان به طور دائم در قطر مستقرند؛ موضوعی که باعث شده قطر سطحی از نفوذ را بر جریان طالبان داشته باشد. از همین رو بود که طی حوادث تابستان امسال در افغانستان از قطر به عنوان یکی از بازیگران اصلی خارجی یاد شد، به شکلی که حتی ترکیه برای نحوه ورود به بحران افغانستان از دوستان قطری خود مشاوره میگرفت. البته این به معنای حمایت قطر از طالبان نیست، بلکه دوحه تلاش دارد بیشتر به عنوان میانجی به ماجرای افغانستان ورود کرده و اعلام موضع خود در رابطه با این کشور را با تاکید بر صلح و ثبات در افغانستان تعریف کند. انرژی از دیگر حوزههایی است که تمرکز قطر بر آن باعث شده در نقشآفرینی این کشور موثر باشد و دوحه را به یکی از عناصر معادلهساز ژئوپلیتیک انرژی در جهان تبدیل کند. سرمایهگذاری قطر روی فناوریهای نوین استخراج و انتقال انرژی، این کشور را به جایگاه بزرگترین صادرکننده گاز مایع در جهان رسانده است. به طوری که به اذعان کارشناسان یکی از دلایل استقبال گرم و صمیمی جو بایدن از امیر قطر در سفر اخیرش به آمریکا، این است که دولت بایدن قصد دارد در آیندهنگریاش برای ماجرای اوکراین، بحران احتمالی سوخت اروپا را با همکاری قطر به منظور انتقال گاز به این منطقه جبران کند. اما استقبال گرم از امیر قطر روی دیگری هم دارد که پای مذاکرات هستهای وین را وسط میکشد. * مذاکرات وین قطر همواره سعی داشته در میانه تنش تهران-واشنگتن موازنه در روابط خود را حفظ کند. از طرفی میداند اگر شوکی مانند 2017 به این کشور وارد شود، یاری مانند ایران در منطقه نخواهد یافت؛ حتی اگر ترکیه هم به کمک قطر بشتابد مانند 2017 نیازمند چراغ سبز ایران به منظور ایفای نقش ترکیه خواهند بود. از طرف دیگر سران قطری تمایل دارند در تعامل با کاخسفید از دیگر همسایگان حاشیه خلیجفارس عقب نباشند. قطریها میزبان مقر فرماندهی مرکزی ایالات متحده در منطقه هستند، لذا هیچ گاه تمایل به بحرانی شدن میزان تنش میان آمریکا و ایران در سطح تقابل نظامی ندارند. ایران بارها در پی تحرکات اشغالگرانه آمریکاییها در منطقه به دوحه و واشنگتن هشدار داده است که پایگاههای آمریکایی در خلیجفارس میتواند یک هدف احتمالی به منظور بازدارندگی تحرکات نظامیان اشغالگر در منطقه باشد. قطر از انتقال رخدادهای میان تهران-واشنگتن از نظامی به سیاسی استقبال میکند. با تغییر دولت در آمریکا، شیخ محمد آلثانی، وزیر خارجه قطر اعلام کرد دوحه در حال کار روی راههای کاهش تنش میان تهران- واشنگتن از طریق یک فرآیند سیاسی و دیپلماتیک است. بلافاصله آلثانی دیدار با «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی ایالات متحده و «رابرت مالی» نماینده ویژه در امور ایران و متقابلا رایزنی با طرفهای ایرانی را آغاز کرد. به جریان افتادن دوباره مذاکرات هستهای، قطر را بر آن داشته تا از مزیت برخورداری از روابط مطلوب با ۲ طرف ایران و آمریکا استفاده کند. سران قطری اظهار امیدواری کردهاند چنین ظرفیتی را بتوان به عنوان تسهیلگری در مسیر رسیدن به توافق هستهای به کار گرفت. وزیر خارجه قطر در تشریح برنامههای سفر امیر قطر به واشنگتن اشارهای به موضوع مذاکرات هستهای داشت که در گفتوگوی بایدن و امیر قطر مورد توجه قرار گرفته است. بویژه اینکه قبل از این سفر چندین تماس تلفنی میان تهران و دوحه برقرار شد. پیش از این هم در تابستان امسال وزیر خارجه قطر سفری از پیش اعلام نشده به تهران داشت که حدس و گمان جمعی به سمت ارتباط آن با مذاکرات وین رفت. او بتازگی در مصاحبه با الجزیره اعلام کرده است دوحه سخت در تلاش است که روی شکافهای میان ایران و آمریکا پلی بزند و دستیابی به توافق بسیار اهمیت دارد. قطر علاقهمند است به عنوان یک مهره تاثیرگذار در یکی از مهمترین پروندههای روابط بینالملل بازیگری کند. چنین امری میتواند قطر را به رکن غیرقابل حذف معادلات آینده در منطقه و فرامنطقه تبدیل کند. ------------------------------------- منابع carnegieendowment.org/sada/83771 mei.edu/publications/us-iran-qatar-triangle *** رابطه واقعگرایانه گروه سیاسی: رئیسجمهور در شرایطی امروز به قطر سفر میکند که روابط سیاسی تهران-دوحه به بالاترین سطح خود رسیده است. به گزارش «وطنامروز» مولفهها و متغیرهای بسیاری در منطقه و سطح بینالملل در نزدیکی ایران و قطر نقش دارند اما مهمترین آن به کاهش نقش و مداخله آمریکا در غرب آسیا به واسطه راهبرد کلان سیاست خارجی این کشور در مهار چین بازمیگردد. در چنین شرایطی پس از خروج ایالات متحده از افغانستان، سطحی از واقعگرایی بر کشورهای منطقه با هدف خودیاری حکمفرما شده است. در نتیجه شکل جدیدی از ترتیبات و ائتلافها در منطقه در حال شکلگیری است. همچنین پیگیری سیاست منطقهگرایی و اولویت دادن به رابطه با همسایگان توسط دولت سیزدهم عامل دیگری است که فرصتهای تازهای برای کشورمان در متنوع تر کردن گزینههای دیپلماسی در اختیار ایران قرار داده و همزمان موجب ایجاد فرصتهایی برای برخی همسایگان برای اتکا به تهران به عنوان یک شریک قابل اعتماد و همراه در روزهای سخت شده است. این مساله برای دوحه پس از محاصره اقتصادی توسط عربستان سعودی و شرکایش یک بار بخوبی اثبات شده است. با وجود آنکه طی چند ماه گذشته نگاهها به دوحه بیشتر معطوف به نقش میانجیگرانه این کشور میان تهران و واشنگتن در مذاکرات وین بوده اما بسیاری از کارشناسان سفر حجتالاسلام رئیسی به قطر را از این حیث مهم و تاریخی قلمداد میکنند که یکی از جنبههای مهم آن حضور در اجلاس اوپک گازی و تقویت و مستحکم کردن مناسبات دوجانبه خواهد بود. «اوپک گازی» مجمع کشورهای صادرکننده گاز است که ایران و روسیه، گینه استوایی، قطر، امارات عربی متحده، ونزوئلا، نیجریه، مصر، الجزایر، بولیوی و ترینیداد و توباگو در آن عضویت دارند و ایران به عنوان دومین کشور دارنده گاز، یکی از اعضای مهم آن محسوب میشود. اهمیت موضوع انرژی زمانی پررنگتر میشود که با بروز تنشها در اوکراین و پس از سفر امیر قطر به آمریکا و ملاقات با جو بایدن، رسانهها عنوان کردند واشنگتن در پی در نظر گرفتن نقش ویژهای برای دوحه در تامین گاز اروپا به عنوان جایگزینی برای مسکو است. پس از اتخاذ فعالانه دیپلماسی منطقهای توسط دولت سیزدهم به اذعان سران کشورهای منطقه و همسایگان روابط و حجم مبادلات اقتصادیشان با ایران در همین مدت اندک افزایش یافته است. مناسبات ایران و قطر اما پس از انتخاب رئیسی به عنوان منتخب جمهور، در قالب رفت و آمدهای پرشمار دیپلماتیک طی 6 ماه گذشته خود را نشان داده است. در اویل مردادماه و پیش از مراسم تنفیذ ریاستجمهوری، وزیر خارجه قطر به تهران آمده و با رئیسجمهور منتخب دیدار و گفتوگو کرد. خبرگزاری فرانسه درباره این سفر گزارش کرد «شیخ محمد بن عبدالرحمن آلثانی»، وزیر خارجه قطر تنها چند روز بعد از بازگشت از واشنگتن، در سفری ناگهانی و از پیش تعیین نشده وارد تهران شد و با «حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی»، رئیسجمهور منتخب ایران دیدار کرد. در این گزارش همچنین آمده بود: سفر وزیر خارجه قطر به تهران در حالی انجام شد که چند روز قبلتر، او با «آنتونی بلینکن»، همتای آمریکایی خود دیدار کرده و براساس گزارشات منتشر شده، درباره مسائل منطقهای بویژه افغانستان، ایران، سوریه و فلسطین با او گفتوگو کرده بود. آلثانی در این گفتوگو بر لزوم نیاز فوری منطقه برای گفتوگوی آزاد و شفاف بین کشورهای شورای همکاری خلیجفارس و ایران به جهت رسیدن ثبات در منطقه تاکید کرده بود. رئیسی به عنوان رئیسجمهور منتخب نیز در دیدار با وزیر خارجه قطر به آلثانی اطمینان داد کشورهای همسایه در لیست اولویتهای دولت او قرار دارند. سطح تماسها میان ۲ کشور سپس با سفر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران به قطر در اواخر دیماه ادامه پیدا کرد تا اینکه به دیدار مجدد وزیر خارجه و معاون نخستوزیر قطر در تهران در ابتدای بهمن انجامید. رئیسجمهور پنجشنبه 7 بهمن در دیدار محمد بن عبدالرحمن آلثانی با اشاره به اهمیت همکاریهای منطقهای گفت: تعمیق روابط و همافزایی بیشتر کشورهای همسایه میتواند امنیتساز باشد. رئیسی با تاکید بر اهمیت سازوکارهای چندجانبه در تامین امنیت، بویژه در حوزه انرژی، تصریح کرد: لازم است هماهنگی و همافزایی در سیاستهای انرژی کشورهای تولیدکننده، حفظ و تقویت شود. رئیسجمهور اولویت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره جدید را توسعه و تعمیق روابط و همکاری با کشورهای منطقه و همسایه دانست و تاکید کرد: تهران همکاریهای منطقهای را به نفع صلح، امنیت و پیشرفت ملتهای منطقه میداند و از آن استقبال میکند. رئیسی با اشاره به ظرفیتهای همکاری تهران- دوحه در بخشهای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گفت: آمادگی داریم تمام زمینههای توسعه همکاریهای دوجانبه و منطقهای را به نفع 2 ملت فعال کنیم. وی با بیان اینکه حضور بیگانگان در غرب آسیا ناامنی و نگرانیها را افزایش میدهد، اظهار داشت: بیگانگان برای هویت و شخصیت ملتها و دولتهای منطقه احترام قائل نیستند و تصور میکنند کدخدای دنیا هستند؛ در حالی که آنها باید روحیه استکباری و خودبرتربینی را کنار گذاشته و هویت و فرهنگ ملتها را به رسمیت بشناسند. ملت ایران همواره بر مواضع اصولی خود تاکید کرده و بدون توجه به خواست دشمنان با قوت مسیر پیشرفت را طی میکند؛ به نحوی که آمریکاییها رسما اعلام کردند فشار حداکثری آنها نتیجهای نداشته است. از سوی دیگر، معاون نخستوزیر و وزیر خارجه قطر نیز در این دیدار پس از بیان دعوت رسمی امیر قطر از رئیسی برای شرکت در اجلاس سران کشورهای صادرکننده گاز، اظهار داشت: قطر مصمم است تمام تلاش خود را برای افزایش سطح روابط با جمهوری اسلامی ایران در عرصههای مختلف سیاسی و اقتصادی به کار گیرد و امیر قطر شخصا روند توسعه روابط بین ۲ کشور را پیگیری میکند. وزیر خارجه قطر افزود: قطر نیز درباره اینکه حضور نیروهای خارجی در منطقه آثار منفی دارد با ایران همنظر است و معتقدیم کشورهای منطقه باید با اتکا به همکاریهای منطقهای مسیر صلح و پیشرفت را در پیش گیرند. این مقام قطری همچنین با انتشار تصاویری از ملاقاتش با رئیسی در صفحه توئیتر خود نوشت: امروز در تهران با رئیسجمهور ایران دیدار کردم و سلام شیخ تمیم بن حمد آلثانی، امیر قطر را رساندم. در این دیدار درباره آخرین تحولات منطقه و برخی مسائل که ثبات منطقه را تضمین میکند، رایزنی کردیم.