روزنامه ایران
1400/12/02
ترقه های پشیمانی
پرستو رفیعیخبرنگار
نخستین حادثه مربوط به چهارشنبه سوری امسال در حالی اتفاق افتاد که مصدومان آن دو پسربچه 10 و 11 ساله بودند. به گفته سخنگوی سازمان آتشنشانی خوشبختانه حجم مواد محترقه آن قدری نبوده که موجب شعلهور شدن یا تخریب ساختمان شود اما تأسف بار اینکه هر دو پسربچه از ناحیه سر، صورت و چشمها دچار مصدومیت شدهاند. انتشار خبر آسیب دیدگی دو مصدوم کم سن و سال آن هم در زمانی که حدود یک ماه به آخرین سهشنبه سال مانده و در شرایطی که بهدلیل اوجگیری سویه جدید کرونا بسیاری از تختهای بیمارستانی برای بیماران مبتلا به کرونا درنظر گرفته شده، کمی بهت آور است.
سؤال این است که چرا با وجود هشدارهای مکرر در سالهای اخیر و مصدومیتهای شدید ناشی از انفجار مواد محترقه، همچنان برخی از افراد جامعه ایمنی را جدی نمیگیرند و تمایل به برگزاری جشن با چاشنی مواد منفجره دارند؟ چرا سوزاندن و سوخته شدن را برای لحظهای هیجان به جان میخرند؟ چرا ایجاد رعب و وحشت در جامعه به بخشی از مراسم چهارشنبه سوری و به گفته بسیاری چهارشنبه سوزی در کشور ما تبدیل شده است؟ چون اگر تقاضایی از سوی جامعه نباشد بهصورت خودکار بازار عرضه نیز کاهشی و در نهایت جمع میشود. سعید معدنی جامعه شناس براین باور است که مسائلی از این دست بهدلیل کنجکاوی نوجوانان روی میدهد.
وی در گفتوگو با «ایران» میگوید: معمولاً زمانی که انسان گمان میکند حادثه و آسیبهای ناشی از یک رویداد گریبان او را نخواهد گرفت و این دیگری است که به این مشکلات دچار میشود، خودش دچار آسیب و مشکل خواهد شد.
وی اضافه میکند: ما همه ساله از صفحه تلویزیون آثار زخم و جراحت بر بدن هممیهنان و حتی کشته شدن آنها بر اثر انفجار مواد محترقه را میبینیم اما تکرار این حوادث به دلایل متعددی روی میدهد. نخست اینکه نوجوانان معمولاً گمان میکنند این اتفاقها برای آنها روی نمیدهد و آنها در امان هستند و این دیگری است که دچار آسیب خواهد شد. دوم اینکه لذت آنی را به فکر کردن و پیشگیری ترجیح میدهند. بنابراین، این دلایل سبب میشود روند بروز حادثه و مصدومیت افراد مختلف جامعه همه ساله تکرار شود.
این جامعهشناس با اشاره به اینکه این پدیده قابل کنترل است، بیان میکند: نمیتوانیم برای هر خانه یک پلیس بگذاریم که نظارت روی افراد را انجام دهد. از این رو خانوادهها باید خودشان از نوجوانان و جوانان مراقبت کنند. از سوی دیگر باید همچنان سطح آگاهیها افزایش یابد. به نظر من در این یک ماه باقی مانده تا چهارشنبه سوری، روزنامهها و وسایل ارتباط جمعی باید دائماً هشدار دهند، خطرات و حوادث را یادآوری کنند و حتی تصاویری که قابلیت پخش دارد را منتشر کنند تا آگاهیها افزایش یابد.
نوجوانانی که دنبال هیجان کاذب می گردند
معدنی تأکید میکند: از سوی دیگر تا حدامکان باید فروشندهها و توزیعکنندگان این مواد رصد و کنترل شوند تا این مواد خطرناک در دسترس مردم قرار نگیرد. اما با همه این اوصاف باز هم شاهد اتفاقاتی از این دست خواهیم بود. در واقع سالهاست که این قبیل حوادث به یک رویه و عادت تبدیل شده است.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا عدهای دنبال این ماجراجوییها و استفاده از مواد محترقه خطرناک هستند، میگوید: در گذشتهها مردم در شب چهارشنبه سوری فقط آتش روشن میکردند اما در مقطعی این مراسم به مکانهایی منتقل شد که پدیده ترقه بازی را هم شکل داد چون در محلهایی بود که کمتر دیده میشد. حالا پس از سالها برگزاری این مراسم به شیوهای که ترقه و مواد منفجره در واقع از آن حذف شود ظاهراً از کنترل خارج شده است.
معدنی خاطرنشان میکند: به یاد دارم که در حدود 20 سال پیش و شاید هم بیشتر، شهرداری عنوان کرد که حاضر است میادین و مکانهایی را برای برگزاری مراسم شب چهارشنبه سوری اختصاص دهد تا علاقهمندان در آن مکانها آتش روشن کنند و از ترقههای مجاز استفاده کنند و در واقع شادی و هیجان خود را در این مکانهای کنترل شده بروز دهند ولی انگار نوعی لج بازی صورت میگیرد و نوجوانان و جوانان نمیخواهند به نوعی از دستورات والدین، خانواده و جامعه اطاعت کنند.
این جامعهشناس به این پرسش که چرا این افراد به استفاده از وسایل آتش بازی استاندارد تمایلی ندارند و بیشتر به استفاده از مواد منفجره خطرناک گرایش دارند، چنین پاسخ میدهد: این امر از روحیه ماجراجویی انسان نشأت میگیرد. در حقیقت این افراد به نوعی درجستوجوی ارضای هیجان خود هستند. هر چقدر یک پدیده خطرناکتر باشد و باعث توجه دیگران به نوجوان شود، برای او جذابتر است و او به سمت آن پدیده تمایل و گرایش بیشتری خواهد داشت. در واقع هرکسی که انفجار بزرگتری را بهوجود آورد و صدای مهیب تری را تولید کند، جایگاه شاخصتری در بین دوستان خود خواهد یافت. وی تصریح میکند: نکته ظریفی که در این مورد وجود دارد، این است که بیشتر این افراد بهصورت گروهی دست به اقدامات دلهره آور، خطرناک و رعبآور میزنند. آنها در دستههای کوچک در محلات حرکت میکنند و انگار هرچقدر این کارها را با شیرین کاری بیشتری انجام دهند، تشخص بیشتری مییابند و مورد تحسین دوستان خود قرار میگیرند. از اینرو رفع این معضل تنها با هشدارهای مکرر و بیان مخاطرات آن از طریق وسایل ارتباط جمعی و افزایش سطح آگاهی جامعه امکان پذیر است. اینکه نوجوانان در جاهای واقعی مورد تأیید قرار بگیرند نیز بیتأثیر نخواهد بود.
تداوم ترقه بازی با وجود مخاطرات فراوان
فربد فدایی روانپزشک در این باره به «ایران» میگوید: مرتباً در اخبار حوادث، بویژه در روزهای منتهی به چهارشنبه سوری، حوادث منجر به زخمی شدن یا فوت بر اثر ترقه و فشفشه بازها و نارنجک سازها را میخوانیم. اما با شگفتی دیده میشود که بازهم عدهای در جامعه از این کارها دست برنمی دارند و خسارات جانی و مالی ادامه مییابد.
وی میافزاید: دلایل متعددی میتوان برای این امر برشمرد. نخست اینکه این کار برای نوجوانی که از نمایش تواناییهای مثبت خود محروم است، نوعی تشخص به وجود میآورد و بین همگان او را متمایز میکند.
فدایی البته از منظری متفاوت هم به ماجرا نگاه میکند و میگوید: اما از نظر روانشناسی طبق فرضیه یونگ باید منشأ این امر را در نمودگار باستانی نیرو و انرژی جستوجو کرد. نمودگارهای باستانی در روان انسان، ودیعههایی هستند ابدی از تجربههایی که پیوسته در نسلها تکرار شده است. برای نمونه نسلهای بیشمار انسانهای کهن شاهد گردش هر روزه خورشید از افقی به افق دیگر بودهاند. تکرار این رویداد در ناخودآگاه گروهی بهصورت خدای خورشید، هیأت نیرومند چشمگیر روشنی بخش وضع ثابتی پیدا کرد. به همین شکل بشر در طول زندگی خود با نیروهای فراوان طبیعی چون طوفان، سیلاب، زمین لرزه، رعد و برق و آتشسوزی در جنگل روبهرو شده است که در نتیجه این تجربیات، نمودگار باستانی نیرو و کارمایی به وجود آمد که باعث میشود در فرد آمادگی ادراک انرژی و تمایل به ایجاد و کنترل آن وجود داشته باشد.علاقه کودکان به ماشینهای آتشنشانی، علاقه بزرگترها به انرژی اتمی و جستوجوی منابع نوین انرژی و شاید هم علاقه به نفت، ریشه در نمودگار باستانی انرژی دارد و عصر انرژی کنونی هم در نتیجه وجود همین نمودگار باستانی است. بنابراین کودک و نوجوان ترقه و فشفشه باز، نارنجکساز و آتش به پاکن به طور ناخودآگاه از ایجاد و کنترل انرژی لذت میبرد.
به اعتقاد این روانپزشک، راه چاره آن ایجاد مناطقی است که در آن مناطق، اینگونه نوجوانان بتوانند تمایل خود را بهصورت ایمن و زیرنظر مأموران آتشنشانی و بدون صدمه به دیگران ارضا کنند. او میگوید: برخی از این جوانان میتوانند آتشنشانهای خوبی نیز بشوند. اینها همه در حالی بیان میشود که هنوز در سالی کرونایی قرار داریم و مشخص نیست که در سهشنبه آخر سال چه میزان شیوع اُمیکرون در کشور کنترل شده یا رو به وخامت گذاشته است که این مسأله رفتارهای پیشگیرانه ما را میطلبد. در این شرایط آنچه مسلم است و در گفته کارشناسان نیز به چشم میخورد، همراهی والدین و رسانهها برای آگاهی بخشی به قشر عظیم نوجوانان و جوانان و همچنین تمهیدات مسئولان برای کنترل تولیدکنندگان این مواد و در عین حال ایجاد تمهید برای برگزاری جشنی بیخطر است.
بــــرش
آگاهی، آموزش و الزام شرط لازم برای پیشگیری
مصطفی فروتن روانشناس و پژوهشگر علوم رفتاری معتقد است، هیچ رفتاری صرفاً تحت تأثیر یک دلیل به وجود نمیآید. او به «ایران» میگوید: هیچ پدیدهای تک عاملی نیست یعنی در تدوین و بروز یک رفتار، مجموعهای از عوامل در کنار هم هستند تا یک فعل یا ترک فعل انجام شود. در مورد رفتارهای به دور از ایمنی و رفتارهای پرخطر منتسب به چهارشنبه سوری اولین متغیر که باید مورد توجه قرار گیرد، متغیر سن است. بیشترین فراوانی سنی مرتکبین رفتارهای خطرناک مورد بحث در گروه سنی بین 12 تا 23 سال است. در این سنین اوج هیجانهای انسان بروز میکند.
این پژوهشگر علوم رفتاری با تأکید بر اینکه هیجانها منشأ بسیاری از رفتارهای ما هستند و جایگاهی بسیار بنیادی دارند، بیان میکند: دومین عامل، کمبود درگاههای تخلیه هیجانهای ایمن است. به این معنا که هنگامی که در طول سال هیچ جایگاهی وجود ندارد تا افراد بتوانند هیجانهای موجود در بدن خود و گازهای سمی که در نوع تفکرشان وجود دارد را تخلیه کنند، همواره مترصد و منتظر جایگاهی خواهند بود که این رفتار را بروز دهند. این درگاهها هم در خانواده و هم در اجتماع میتوانند باشند. فروتن با اشاره به مبحث اختلال شخصیت بهعنوان عامل سوم میگوید: شاید بسیاری از رفتارها ناشی از تصورات اشتباه و غلطی باشد که افراد به واسطه درک نادرست از موضوع دارند. گاهی این درک نادرست بهدلیل اختلال شخصیت یعنی رفتارهای ضد اجتماعی اتفاق میافتد. این روانشناس تصریح میکند: برخی رفتارها هم نشانه اعتراض منفعلانه نسبت به گروه حاکمیتی است. گاهی این حاکمیت والدین است و گاهی مدرسه یا مکانی که فرد تحت تأثیر آن قرار دارد. اما موضوع مهم این است که وقتی در مورد پیشگیری صحبت میکنیم باید بدانیم پیشگیری در دل یک مثلث، شامل آگاهی، آموزش و الزام اتفاق میافتد. از این رو فرد ابتدا باید ضرورت و اهمیت موضوع را درک کرده باشد سپس آگاهی در بدنه آموزش قرار بگیرد در غیر این صورت اجبار و اصرار در بسیاری از موارد شرایط را وخیمتر میکند.
وی با تأکید بر اینکه مادامی که ریشه یک نیاز در داخل ارگانیسم هوشمند وجود داشته باشد مشکلی حل نمیشود، میگوید: باید نیازها با هموزن خود در نظر گرفته شوند یعنی شب چهارشنبهسوری به نوجوان نگوییم در خانه بمان فیلم ببینیم یا منچ بازی کنیم. همراهی والدین با فرزندان در چنین مراسمی به شکل ایمن و اصولی، وجود سامانههای مرتبط امن برای چنین شرایطی و پرهیز از خشونت و رفتارهای خشن از سوی افرادی که میخواهند این رفتارها را مدیریت کنند همه وهمه قسمتی کوچک از رفتارهای بزرگ اجتماعی ما به شمار میآیند.
فروتن تأکید میکند: همراهی تخصصی، آگاهی و خردمندی شرط لازمه پیروزی در هرنوع آموزش و مفاهیم اینچنینی در ساختار تغییر رفتار در یک نظام اجتماعی است.
سایر اخبار این روزنامه
استقلال به معنای واقعی«تیم» است
واکسیناسیون کامل ۷۶ درصد دانشآموزان ۱۲ تا ۱۸ ساله
حمایت دولت از تولیدات فاخر هنری
توافق بدون تضمین معتبر ممنوع
کاهش 8 درصدی تورم نقطهای
۲۴۲ نفر دیگر قربانی کرونا شدند
قطر می تواند سکوی ترانزیت گاز مایع ایران باشد
برقراری خط دریاییمسافری قبل از جام جهانی
تجارت آسان 5/ 1 میلیارد دلاری با همسایه جنوبی
تغییر ریل بودجه در بهارستان
به قداست خاک به درخشش الماس
از حمل و نقل ترانزیتی تا افزایش خطوط هوایی
ادامه بارش برف و باران در 22 استان
ترقه های پشیمانی
کارآگاه بازی زن همسایه راز جسد مومیایی را فاش کرد
جنگ خاموش
واقعیت سرعت اینترنت
سلام ایران