سفر رئیس جمهور به قطر؛ نقطه عطفی در روابط همسایگی

سیدمحمد حسینی‪-‬ ایجاد منافع مشترک میان کشورهای منطقه، صلح و ثبات منطقه‌ای را تقویت می‌کند. از منظر تئوری‌های سیاست خارجی، منافع مشترک وقتی درازمدت شود، منافع ذاتی Intrisric interesایجاد می‌کند؛ به گونه‌ای که دو کشور در حوزه‌های همکاری دوجانبه به یکدیگر گره می‌خورند و در چالش‌ها و فرصت‌های احتمالی با یکدیگر سهیم می‌شوند. شرط تحقق سیاست همسایگی نیز تعریف منافع ذاتی و بلندمدت همسایگان با یکدیگر است به گونه‌ای که همسایگان بتوانند در حوزه‌های گوناگون با یکدیگر شبکه تشکیل دهند. شبکه اقتصادی و سیاسی همسایگان پیش نیاز سهیم شدن در شبکه‌های اقتصادی و سیاسی بین المللی با کمترین آسیب احتمالی است.
در سیاست همسایگی همه همسایگان اهمیت دارند اما برخی از همسایگان مهمترند. در شرایط کنونی و با در نظر گرفتن الزامات اقتصادی و سیاسی ایران، گسترش روابط ایران با قطر در اولویت‌های روابط همسایگی است و از این منظر سفر رئیس جمهور آقای رئیسی به قطر، سفری استراتژیک در دولت سیزدهم محسوب می‌شود و می‌تواند نقطه عطفی در روابط همسایگی به ویژه پس از احیای احتمالی برجام در مذاکرات ۲۰۲۲ وین باشد. چرا سفر رئیس جمهور به قطر؛ دیدارهای دوجانبه با مقامات قطری و شرکت در اجلاس مجمع عمومی کشورهای صادرکننده گاز در شرایط کنونی سفری استراتژیک محسوب می‌شود؟
۱- ایران دومین صادرکننده گاز جهان است و با قطر نیز منابع مشترک گازی دارد. افزایش صادرات گاز و همکاری قطر در این حوزه بسیار حائز اهمیت است.
۲- گسترش روابط سیاسی با قطر، بسترساز گسترش روابط تجاری با این کشور است و می‌تواند سهمی برای بازار صادراتی ایران ایجاد کند.


۳- همسایگی و حمایت ایران از قطر در دوره تعارض این کشور با عربستان و امارات به سرمایه‌ای برای روابط آینده ایران و قطر تبدیل شد. ایران در دوران تحریم قطر از سوی همسایگان عرب البته براساس سیاست اصولی و انسانی و بدون چشم داشت به کمک قطر شتافت.
۴- دولت بایدن در آمریکا چندی پیش قطر را «شریک استراتژیک خارج از ناتو برای امریکا» معرفی کرد. این سیاست نشانه‌ای از اهمیت استراتژیک قطر برای آمریکا دارد. گسترش روابط ایران با قطر؛ آسیب‌پذیری ایران در قبال آمریکا را کاهش می‌دهد.
۵- قطر، عمان، عراق و ترکیه چهار کشوری هستند که در قطب‌بندی منطقه‌ای میان جبهه مقاومت و جبهه غرب‌گرا با هر دو جبهه کار می‌کنند و نیروی سوم محسوب می‌شوند. قطبیت، اساساً سیاست همسایگی را تضعیف می‌کند و ایران از طریق گسترش روابط با نیروهای سوم از قبیل قطر اولاً تبعات منفی قطبیت بر سیاست همسایگی را کاهش می‌دهد ثانیاً قطبیت در منطقه را تضعیف می‌کند. به طور کلی قطبی‌سازی در منطقه به سود آمریکا و اسرائیل و به ضرر ایران است.