روزنامه کيهان
1400/12/05
حزبالله چگـونه الگو شد؟
محمدرضا مرادینزدیک به چهار دهه پیش جنبشی در لبنان شکل گرفت که کمتر کسی تصور می کرد این جنبش بتواند ساختارهای سیاسی و نظامی منطقه را به هم ریخته و معادلات نبرد را تغییر دهد. این جنبش در ابتدا «جنبش امل اسلامی» و در ادامه «حزبالله لبنان» نام گرفت. پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 مهم ترین عامل تاثیرگذار بر شکل گیری این جنبش بود. حزبالله لبنان در 40 سال گذشته موانع بسیاری را پشت سر گذاشته تا اکنون به جایگاهی برسد که صهیونیست ها
اذعان کنند حزبالله از 95 درصد ارتشهای
دنیا قدرتمندتر است. در این مطلب به صورت خیلی مختصر پیدایش، اقدامات نظامی و اجتماعی و جایگاه کنونی حزبالله را بررسی خواهیم کرد.
شکل گیری حزبالله لبنان
جنبش حزبالله لبنان که در سال 1982 شکل گرفت در ابتدا شکل دهنده ساختار بنیادین جنبش امل بود. این جنبش در اعتراض به شرکت جنبش امل به رهبری نبیه بری در کمیته نجات ملی لبنان در ژوئن 1983 از آن خارج شده و ساختار تازه ای را شکل داد که آن را «جنبش امل اسلامی» نامید. حمله اسرائیل به لبنان در سال 1982 و اشغال نیمی از خاک این کشور نقطه عطفی برای ظهور حزبالله بود. در همین زمان با شکست و عقب نشینی گروههای فلسطینی و احزاب چپ لبنان و شکست نظریههای ملی گرایی عربی و ایدئولوژیهای چپ، زمینه برای ظهور حزبالله به عنوان تنها گزینه در جهت مقابله با اشغالگری فراهم شد. پس از گذشت چند سال از حمله اسرائیل به لبنان، سید عباس موسوی در فوریه 1985 موجودیت جنبش حزبالله لبنان به جای جنبش امل اسلامی را اعلام داشت و بسیاری از شیعیان به این جنبش پیوستند.
مقابله حزبالله با اشغالگران صهیونیست در دهه 80 میلادی باعث محبوب شدن حزبالله در بین بخش هایی از مردم لبنان گشت. اما این جنبش با مقبولیت اجتماعی گسترده هنوز فاصله زیادی داشت چرا که جنبشی تازه تاسیس بود. از همان زمان تلاش ها برای تخریب حزبالله شروع شد و منتسب کردن این جنبش به ایران و تاثیر پذیری از انقلاب اسلامی باعث شد تا حزبالله را به عنوان جنبشی معرفی کنند که به دنبال سلطه بر لبنان است. در واقع حزبالله لبنان در شرایطی شکل گرفت که هم باید با اشغالگران صهیونیست مقابله می کرد و هم با بحران های اقتصادی و اجتماعی در داخل لبنان دسته و پنجه نرم می کرد. اما اقدامات این جنبش در ادامه باعث شد تا حزبالله به جنبشی بزرگ و تعیین کننده تبدیل شود.
2عملیات سرنوشت ساز حزبالله
حزبالله لبنان در شرایطی شکل گرفت که موانع مهمی بر سر راه موفقیت این جنبش بود. اما 2 عملیات بزرگ باعث شد تا حزبالله به عنوان بزرگترین جنبش نظامی- اجتماعی در لبنان و غرب آسیا مطرح شود:
- اخراج تحقیرآمیز اشغالگران از جنوب لبنان در سال 2000
زمانی که حزبالله لبنان شکل گرفت هیچ کسی تصور نمی کرد که 15 سال بعد بتواند اولین شگفتی را علیه اسرائیل رقم بزند.
رژیم صهیونیستی پس از اشغال بخش های زیادی از فلسطین به دنبال اشغال کشورهای دیگر نیز بود. صهیونیست ها در ادامه این طمع ورزی ها، ژوئن 1982 به لبنان حمله کردند. ارتش رژیم صهیونیستی در آن زمان با مشارکت 100هزار سرباز و 1100تانک وپوشش گسترده هوایی که دوبرابر نیروهای این رژیم در جنگ اکتبر1973 بود، با اشغال بخشهایی از لبنان از جمله بیروت، جنگ نخست لبنان را رقم زد. در آن زمان هدف این اشغالگری نابودی گروههای
مقاومت فلسطینی از جمله جنبش فتح و اخراج فلسطینیها و نیروهای سوری از لبنان اعلام شده بود.
در شرایطی که بیش از نیمی از لبنان از جمله پایتخت این کشور در اشغال صهیونیستها قرار داشت و تمامی مبارزان ارشد جنبش آزادیبخش فلسطین از لبنان به تونس منتقل شدند تا از فلسطین و آرمان آن دور شوند، مقاومتی بر ضد اشغالگری در لبنان و فلسطین شکل گرفت که سال ها بعد بیشترین ضربات را به پیکره رژیم صهیونیستی وارد کرد. حزبالله اولین بار به طور رسمی بیانیهای نظامی در 6 ژانویه 1984 با امضای «مقاومت اسلامی» منتشر کرد. اشغالگران صهیونیست جنوب لبنان را تصرف کرده بودند و تا سال 2000 حاضر به عقبنشینی نهایی نبودند. مقاومت اسلامی لبنان بر عزم خود برای ادامه مبارزه با رژیم اشغالگر قدس تا آزادسازی کامل سرزمین لبنان تأکیدکرد. در همین راستا رزمندگان حزبالله در 28 فوریه 1999 اسکورت ژنرال «ایرایز گورشتاین» فرمانده ارتش رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان را منفجر کردند که وی کشته شد. با ادامه مقاومت از سوی حزبالله، رژیم صهیونیستی مجبور شد که در تاریخ 3 ژوئن 1999 (13 خرداد 1378) از منطقه جزین عقبنشینی نماید. ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد که در نهایت در 7 ژوئیه سال 2000 (17 تیر 1379) به صورت یکجانبه اقدام به ترک خاک لبنان
میکند، که در واقع مهر تأییدی بر اولین شکست کامل نظامی رژیم صهیونیستی در طول جنگ با اعراب و پایان اسطوره شکستناپذیری ارتش رژیم صهیونیستی و اثبات حقانیت راه جهاد و مقاومت در برابر اشغالگری بود. با افزایش حملات مقاومت اسلامی و نیروهای مردمی علیه مواضع ارتش رژیم صهیونیستی، خروج نیروهای صهیونیست 45 روز زودتر از موعد مقرر انجام پذیرفت. بدین ترتیب از روز 21 مه 2000 پس از اجرای چندین عملیات توسط رزمندگان مقاومت اسلامی بر ضد هنگ هفتادم نیروهای آنتوان لحد در مناطق «علمان شومریه» و «عتیرون» و شکستهای سنگینی که به آنها وارد آمد، عقبنشینی نیروهای رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان آغاز شد.
حزبالله با این پیروزی در قامت نیرویی نجاتبخش در لبنان معرفی شد.
مهم ترین نکات پیروزی سال 2000:
- فروپاشی اسطوره «ارتش شکست ناپذیر»
-تثبیت جایگاه حزبالله در داخل لبنان
- تغییر قواعد درگیری و توازن قوا
-پیروزی گزینه مقاومت در برابر مذاکره
-شروع انتفاضه الاقصی در سال 2000 به دنبال پیروزی حزبالله لبنان
عقبنشینی ارتش رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان را شاید بتوان تلخترین و دردناک ترین
تراژدی برای تلآویو و بزرگترین پیروزی برای ملت، دولت و مقاومت اسلامی لبنان به شمار آورد. متعاقب این شکست مارتین ون کریفیلد مورخ نظامی رژیم صهیونیستی اعتراف کرد: «ما در جنگی شکست خوردیم که 23 سال قبل خود آن را آغاز کردیم». یکی از افسران بلندپایه رژیم صهیونیستی نیز اظهار داشت: «اگر درست قضاوت کنیم میبینیم که ما خود از لبنان خارج نشدیم، بلکه فرار کردیم». یکی از افسران بلندپایه رژیم صهیونیستی دو روز پس از عقبنشینی صهیونیستها از جنوب لبنان، در گفتگویی با روزنامه معاریو اظهار داشت: «ما در تجربه بسیار سخت و مصیبتبار
22 ساله در لبنان 1580 کشته و 6485 زخمی دادیم. این میزان، از تلفات جنگ ژوئن 1967 که طی آن اراضی سه کشور عربی به تصرف ما درآمد، بسیار بیشتر است. حال اگر درست قضاوت کنیم میبینیم که ما خود از لبنان خارج نشدیم، بلکه فرار کردیم. ما بهطور یکجانبه بیرون آمدیم بدون آنکه برگ برنده ای در دست داشته باشیم. به همین خاطر من ادعای رئیس ستاد مشترک را در مورد اینکه ما پیروز این جنگ بودیم، اصلاً قبول ندارم و معتقدم که شکست خوردهایم».
جنگ 33 روزه
بعد از شکست خفتبار ارتش رژیم صهیونیستی از مقاومت در سال 2000 و اخراج تحقیرآمیز اشغالگران از جنوب لبنان دومین شگفتی حزبالله نیز رقم خورد. ارتش اسرائیل برای نخستین بار در جنگ سال 2006 در طی چند دهه گذشته در یک رویارویی مستقیم شکست سختی متحمل شد.
عملیات هوایی رژیم صهیونیستی ضدلبنان با 40 جنگنده در بامداد 13 جولای 2006 با هماهنگی و دقت بالایی انجام شد و در نتیجه آن 54 سکوی ثابت و متحرک موشکهای فجر 3 و 5 تخریب شد، علاوه بر این ها تعدادی از مراکز و پایگاههای حیاتی حزبالله لبنان در داخل ضاحیه جنوبی بیروت و انبار مهمات این حزب در جنوب رود لیتانی نیز هدف حمله قرار گرفت. صهیونیستها پس از اجرای این عملیات احساس کردند که پیروز جنگ شدهاند و همان روز «دان حالوتس» رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی با «ایهود اولمرت» نخستوزیر وقت رژیم اسرائیل تماس گرفته و گفت: ما در جنگ پیروز شدیم.
اما خوشحالی صهیونیست ها خیلی زود تبدیل به هراسی بزرگ شد. به دنبال این تماس، حزبالله لبنان با موشکهایی با بُرد 40 کیلومتر عمق سرزمینهای اشغالی را هدف گرفت که در نتیجه اصابت این موشکها به شهرهای نهاریا و صفد دو نفر از شهرکنشینان صهیونیست به هلاکت رسیدند و شمار زیادی نیز زخمی شدند. در همان روز اول حزبالله 200 موشک بهسمت اراضی اشغالی شلیک کرد. جنگ 33روزه به این ترتیب آغاز شد و درحالی که صهیونیستها خود را پیروزی قطعی جنگ میدانستند کارتها بهنفع مقاومت به هم خورد و ارتش اسرائیل بازنده بزرگ این جنگ لقب گرفت و با تصویب قطعنامه 1701 شورای امنیت جنگ پس از 33 روز به پایان رسید.
پیروزی حزبالله لبنان باعث شد افسانه شکستناپذیری ارتش رژیم صهیونیستی برای همیشه از بین برود.
مهمترین نکات جنگ 33 روزه:
ـ در این جنگ، نخستین بار تلفات نظامیان رژیم صهیونیستی از تلفات طرف مقابل فراتر رفت و در مقابل 74 شهید از اعضای جنبش مقاومت اسلامی لبنان، 117 نظامی و افسر ارشد رژیم صهیونیستی کشته شدند.
ـ منابع نظامی رژیم صهیونیستی اعلام کردند که 245 نظامی اسرائیلی بر اثر صدمه روحی در جنگ 33روزه دچار بیماری روانی شدند.
ـ نیروی هوایی اسرائیل در جنگ 33روزه حتی یک بمباران نتیجهبخش نداشت و فقط برای ماندن در صحنه رزم به بمباران متراکم و گسترده و انهدام زیرساختارهای آشکار شهرهای لبنان اقدام میکرد.
ـ منهدم شدن دو فروند هواپیمای جنگی رژیم صهیونیستی در این جنگ اوج ناتوانی نیروی هوایی این رژیم محسوب میشود.
ـ تانکهای مرکاوا که براساس تئوری برتری نظامی اسرائیل در جنگهای مستقیم، نزدیک و شهری، بارها موفق عمل کرده بودند یکی پس از دیگری و هر روز بیشتر از روز قبل منهدم شدند.
ـ دو فروند هلیکوپتر نظامی اسرائیل که عامل برتریساز این رژیم در جنگهای غیرخطی و احاطهای بود منهدم شدند و در این جنگ توان نزدیک شدن به خطوط نیروهای حزبالله را نداشتند.
- یکی از صحنههای شگفتانگیز در جنگ 33روزه منهدم شدن دو فروند ناوچه «ساعره» اسرائیل بود.
- پیام سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله در خصوص حمله به ناوچه «ساعر5» دشمن صهیونیستی با جمله مشهور «نگاه کنید اکنون چگونه میسوزد» همزمان با عملیات موشکی دشمن را شوکه کرد. این عملیات تصویر روشنی از توانایی فوقالعاده حزبالله در کنترل و مدیریت دقیق عملیاتها و پرتاب موشکهای پیشرفته با دستور مستقیم فرمانده به نمایش گذاشت.
در واقع پیروزی حزبالله در سال 2006 و در جنگ 33 روزه معادله ای را به وجود آورد که باعث شده رژیم صهیونیستی در 15 سال گذشته توان و جرات حمله به لبنان را نداشته باشد.
قدرت کنونی حزبالله
اما با گذشت نزدیک به 4 دهه از شروع فعالیتهای حزبالله، این جنبش در قامت یک نیروی تعیین کننده ظاهر شده و توانسته معادلات نبرد را با تغییرات اساسی همراه کند. اکنون حزبالله دیگر آن جنبشی نیست که صرفا چند هزار نیرو داشته و دامنه فعالیت آن نیز بسیار محدود بود. سید «حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان اخیرا برای اولین بار به افشاگری درباره تعداد رزمنده های حزبالله پرداخته و تاکید کرد که این جنبش ۱۰۰ هزار رزمنده آموزش دیده و مجهز و آماده برای مقابله با هرگونه تجاوز در داخل و خارج لبنان دارد.
علاوه بر این حزبالله در جریان جنگ سال ۲۰۰۶ حدود ۱۵ هزار موشک در اختیار داشت که تعداد این موشک ها از آن زمان تاکنون بسیار افزایش یافته تا حدی که بر اساس آخرین برآوردها به ۱۳۰ هزار فروند(تا 170 هزار نیز برآورد شده) رسیده است. با توجه به این تعداد موشکها برخی محافل رسانه ای صهیونیستی سوال کرده اند که رژیم صهیونیستی که در جنگ جولای ۲۰۰۶ نتوانست در برابر تنها چند هزار رزمنده حزبالله به اهداف خود دست یابد در جنگ آینده برابر مقاومت چگونه عمل خواهد کرد؟ روزنامه «جروزالم پست»، سال گذشته در گزارشی حزبالله لبنان را یک تهدید بزرگ برای رژیم صهیونیستی دانست و به توان بالای موشکی این گروه مقاومت اذعان کرد. این روزنامه در گزارش خود به قلم «ایلی بار-اون»، سرهنگ بازنشسته ارتش صهیونیستی، نوشت که حزبالله در هر جنگ پیش رو با رژیم صهیونیستی، توانایی شلیک ۴۰۰۰ موشک و راکت را دارد. در حالی که در جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ کمتر از ۴۰۰۰ پرتاب شلیک کرد و قدرت آتشبار زمین به زمین حزبالله از
۹۵ درصد ارتشهای دنیا بیشتر است. این سرهنگ بازنشسته صهیونیستی همچنین نوشت که در جنگ سال ۲۰۰۶ که زرادخانه موشکی حزبالله به شدت ضعیفتر بود، موشکهای حزبالله موجب آوارگی ۳۰۰ هزار ساکن سرزمین اشغالی و کشته شدن ۴۳ تن و ۱۲ نیروی نظامی شد و هزاران نفر زخمی شده و خسارات شدیدی به اماکن مختلف وارد آمد. اما اکنون طبق برخی تخمینها، حزبالله بیش از ۱۷۰ هزار موشک و راکت در اختیار دارد و علاوه بر این صدها پهپاد تهاجمی نیز در اختیار حزبالله است.
مرکز پژوهشهای بینالمللی و استراتژیک نیز در گزارشی اعلام کرد: حزبالله بزرگترین قدرت نظامی خارج از چارچوب ارتشها در سطح جهان را داشته و زرادخانه گستردهای از توپخانه، موشک، موشکهای بالستیک، ضدجنگنده، ضدتانک و موشک ضد کشتی در اختیار دارد. این مرکز اعلام کرد: حزبالله تواناییهای موشکی خود را به عنوان اولین ابزار بازدارندگی در مقابله با اسرائیل چه در یک درگیری کوتاه و چه در جنگ طولانی مدت نشان داده است. این مرکز افزوده است که حزبالله در سال ۲۰۰۶،
۱۵ هزار موشک و تعداد زیادی موتورهای کوچک با قابلیت حمل موشک در اختیار داشت که طی جنگی که ۳3 روز طول کشید حدود ۴۰۰۰ موشک به سمت اسرائیل شلیک کرد.
تبدیل شدن حزبالله به الگویی در منطقه
حزبالله لبنان اکنون تبدیل به الگویی برای گروه های مقاومت شده است. این حزب علاوه بر عرصه نظامی در زمینه سیاسی نیز وارد فرآیند انتخابات پارلمانی شده و پیروزیهای درخشانی کسب کرده است. اکنون بدون موافقت حزبالله دولت و کابینه در لبنان انتخاب نمیشود و این به معنای پیروزی مسیر طراحی شده حزبالله لبنان است.
روحیه تکثیر الگوی حزبالله در میان گروههای مقاومت فلسطین به جایی رسیده که از آن زمان فلسطینیان با جرات بیشتری در برابر دشمن ایستادند و طی چند جنگ قبلی غزه در سال 2008 و 2012 و 2014 شاهد روند پیشرفت نظامی به ویژه صنعت موشکی فلسطینیها بودیم. در عملیات سیفالقدس در سال 2021 نیز مقاومت فلسطین توانست در 11 روز شکست سختی به صهیونیستها وارد کند. در واقع از مهمترین دستاوردهای استراتژیک پیروزیهای حزبالله، انتقال تجربه به نوارغزه از طریق ارتقای موشکها و احداث تونلها در این منطقه است که به پایداری غزه در حملات صهیونیستها به این منطقه است.
انصارالله یمن نیز به عنوان جنبشی فعالیت میکند که از تجارب و پیروزیهای حزبالله در برابر صهیونیستها تاثیر زیادی گرفته و به نوعی حزبالله را الگوی خود قرار داده است. این جنبش از سال 2015 در برابر تجاوز ائتلاف سعودی نه تنها مقاومت کرده بلکه موفق به تغییر معادله نبرد از حالت پدافندی به حالت آفندی شده است و در این مسیر توانسته مناطق مختلف عربستان و امارات را بارها هدف حملات موشکی و پهپادی قرار دهد. نکته جالب ماجرا این است که ائتلاف سعودی متشکل از عربستان، امارات، آمریکا، اسرائیل و سایر کشورهای غربی تمام تلاش خود را بر ای شکست انصارالله به کار گرفتهاند اما موفق نشدهاند. عربستان به صراحت اعلام کرده که از تشکیل نسخه دوم حزبالله در مرزهای جنوبی خود واهمه دارد.
جایگاه سیاسی
و مقبولیت اجتماعی کنونی حزبالله
عملکرد حزبالله لبنان در چند دهه گذشته باعث شده است تا حزبالله در بین مردم لبنان با وجود تمام پروژه های طراحی شده از مقبولیت بالایی برخوردار باشد. پیروزی حزبالله در جنوب لبنان باعث شد تا حتی برخی از مخالفان، حمایت خود را از این حزب در کشور نشان دهند؛ بسیاری از اقشار جامعه لبنان حتی با تضادهای فکری و فرهنگی و عقیدتی که با حزبالله لبنان دارند از سید حسن نصرالله حمایت میکنند و رزمندگان حزبالله را عامل آزاد سازی کشور در برابر دشمن صهیونیستی میدانند.
به دنبال پیروزی حزبالله در جنگ 33 روزه کشور کوچک لبنان به ناگاه از حاشیه به متن آمد و مردم لبنان برای نخستین بار در بین 400 میلیون عرب خود را کشوری تاثیرگذار و تاریخ ساز دانستند. در واقع این پیروزی حزبالله باعث شد تا مردم لبنان با غرور خاصی در بین کشورهای عربی خود را مطرح کنند. چرا که ارتش اسرائیل چندین دهه پیش مصر، سوریه و دیگر کشورهای عربی را شکست داده بود و حالا یک گروه لبنانی توانسته بود انتقام کشورهای عربی و فلسطین را بگیرد. این مسئله باعث مقبولیت گسترده حزبالله در بین مردم لبنان و کشورهای حامی فلسطین شد. «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله نیز با این پیروزی در صدر شخصیتهای نخست جهان عرب ایستاد.
نبرد حزبالله لبنان با اسرائیل در سال 2006 موجب شکست طرح و نقشههای رژیم صهیونیستی علیه حزبالله شد. این جنبش در ابتدای تاسیس خود پس از آنکه در مقابل حملات اسرائیل مقاومت کرده و به دفاع از مردم لبنان و مرزهای کشور پرداخت توانست ایستگاه «اعتبار» را به عنوان اولین ایستگاه در روند رسیدن به مقبولیت اجتماعی به خوبی پشت سر بگذارد. چندی پس از تجاوزات سال 1985 رژیم صهیونیستی به لبنان ، این رژیم در سال 2006 حمله دیگری را به لبنان آغاز کرد و هدف خود را به طور مشخص نابودی جنبش حزبالله قرار داد اما این جنبش توانست اسرائیل را در این نبرد شکست دهد. این نبرد که به معنای عبور حزبالله از ایستگاه «قدرت» به عنوان دومین ایستگاه در روند دستیابی به مقبولیت اجتماعی است موجبات شگفتی بسیاری را فراهم آورد. این جنبش در نهایت با ارائه برخی خدمات اجتماعی همچون اختصاص دادن نیمی از بودجه خود به عمران و آبادانی مناطق تخریب شده در جنگ 33 روزه، اعلام آمادگی برای رفع مشکلات بحرانی جامعه مانند بحران زباله در سال 2015 و همچنین ارائه برخی امتیازات سیاسی مانند اعطای دو کرسی مجلس به دیگر طوایف نشان داد که هدفی جز حمایت از منافع ملی مردم لبنان ندارد و هموراه بر مفهوم وحدت میان مردم لبنان تاکید میکند. به دنبال این اقدامات مقبولیت حزبالله از سوی مردم لبنان تایید شده است و در نهایت این جنبش با پشت سر گذاشتن ایستگاه «صلاحیت» علاوه بر مقبولیت اجتماعی به مشروعیت سیاسی نیز دست یافته است.
رهبری کارآمد سید حسن نصرالله
مسئله رهبری به عنوان یکی از مهمترین عناصر شکست یا پیروزی گروهها و کشورها مطرح است. این مسئولیت مهم در مواقع بسیاری حساس از تاریخ حزبالله بر عهده سید حسن نصرالله بوده است. نصرالله به خوبی توانسته این وظیفه را در تمام دوران دبیر کلی خود بر جنبش حزبالله لبنان به ویژه در جنگ 33 روزه ایفا کند. سیدحسن نصرالله در سال 1992 سومین دبیر کل حزبالله شد و نسبت به دبیران سابق حزبالله تغییراتی را در روش و رویکرد خود نسبت به امور ایجاد کرد. وی در آغاز رهبری خود بر جنبش تغییراتی را در هویت آن ایجاد کرد و سعی داشت تا حزبالله را به عنوان یک گروه سیاسی مشروع در لبنان معرفی کند. اتخاذ این استراتژی از سوی سید حسن نصرالله موجب گردید تا حزبالله بدون اینکه هویت نظامی خود را از دست دهد به عنوان یک بازیگر سیاسی مشروع پذیرفته شود.
موفقیت حزبالله باعث شده که حتی صهیونیستها نیز به قدرت سید حسن نصرالله اعتراف کنند. روزنامه عبری زبان یدیعوت آحارونوت فاش کرده که نصرالله هرگز دروغ نمیگوید. «عودید بن عامی»، از کارشناسان اسرائیلی هم در این باره میگوید: «مشکلی که اسرائیل با آن روبه روست این است که نصرالله قبلا ثابت کرده که صادق است و دروغ نمی گوید.»
شاید یکی از معروفترین سخنرانیهای سید حسن نصرالله، سخنان ایشان درباره سست بودن اسراییل نسبت به خانه عنکبوت است، سخنرانیای که بعد از خروج رژیم صهیونیستی در سال 2000 از جنوب لبنان صورت گرفت.
19 سال پس از آخرین باری که سید حسن نصرالله چنین سخنی را به زبان آورد «عاموس گلعاد» رئیس موسسه هرتصلیا و مدیر برگزاری و اداره نشستهای سالیانه این سازمان در اظهار نظری تامل برانگیز و قابل توجه گفت: «با اینکه دور تا دور اسرائیل را یک دیوار بتنی و محکم فراگرفته اما یک چیزی مثل موریانه درحال تجزیه اسرائیل از داخل آن است.»
سید حسن درباره خروج ارتش رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان و پیشبینی رهبر انقلاب درباره این موضوع میگوید: در اواخر سال ۱۹۹۹ در دژ اسرائیل انتخابات نخستوزیری صورت گرفت. رقابت میان ایهود باراک و نتانیاهو بود، هر دو نیز وعده داده بودند اگر پیروز شوند از لبنان عقبنشینی خواهند کرد. ایهود باراک زمان هم مشخّص کرده بود و گفته بود ۷ جولای ۲۰۰۰. هفتهها و ماهها میگذشت.
جوّ حاکم بر لبنان، سوریه و منطقه چه بود؟ این بود که به موعد میرسیم و اسرائیل از مرزهای فعلی سرزمینهای اشغالی عقبنشینی نخواهد کرد. باراک از طریق آمریکاییان، اروپاییان و برخی حکومتهای جهان سعی میکرد به برنامهها یا توافقاتی امنیّتی با دولت لبنان یا مرحوم حافظ اسد دست پیدا کند که شکست خورد. جوّ این بود که ارتش اسرائیل عقبنشینی نمیکند و وقتی هم زمان معیّنشده برسد، برای باراک کاری ندارد زیر قولش بزند و به مردمش بگوید:«من وعده عقبنشینی در ۷ تمّوز را داده بودم ولی از آنجا که هیچ ضمانت، برنامه یا شروط امنیّتی در دست نداریم، عقبنشینی خطرناک و به منزله اشتباهی استراتژیک است و بنده چنین نخواهم کرد.» بنده از شما پنهان نمیکنم که حتّی اوضاع ما در حزبالله در سطح سیاسی و جهادی مانند دیگر نیروهای سیاسی کشور و منطقه بود و این گونه به موضوع نگاه میکردیم. اینجا نیز سفری داشتیم به جمهوری اسلامی و دیداری با حضرت امام خامنهای. دیدگاهمان را درباره اتّفاقات و انتظارات را شرح دادیم. ولی حضرت امام خامنهای نظری مخالف و تعجّب برانگیز داشتند. ایشان گفتند، برخی برادران هم حضور داشتند، که: «پیروزی شما در لبنان بسیار بسیار نزدیک است، بسیار نزدیکتر از آن چیزی که انتظارش را دارید و این را با چشم خود خواهید دید.» و این مخالف تمام تحلیلها، اطّلاعات، اسناد و مدارک بود. در آن برهه هیچگونه نشانهای از آغاز تدارک اسرائیل برای عقبنشینی از جنوب لبنان وجود نداشت. ایشان به برادران گفتند: «به لبنان که بر میگردید، خود را برای این پیروزی آماده کنید که سخنرانی سیاسیتان چه باشد و هنگام عقبنشینی دشمن اسرائیلی به مرزها چه کارهایی انجام دهید.» ما با یک دید رفتیم، با دید دیگری برگشتیم. به همین خاطر بود که از عقبنشینی ناگهانی ۲۵ می شگفتزده نشدیم. ما خود را برای مواجه شدن با مناطق مرزی و ساکنین و کسبه آن و رفتارمان را هنگام رسیدنمان به مرزها، به خوبی آماده
کرده بودیم.
نتیجه
گرچه حزبالله در سال 1985 رسما اعلام موجودیت کرد اما میتوان گفت که حزبالله لبنان بهعنوان یک اندیشه و فکر از سال 1982 شکل فعالیت به خود گرفته و نشات گرفته از جریان سیاسی - اسلامی است که از اندیشههای امام موسی صدر بوده اما بعد از انقلاب اسلامی در سال 1979 به رهبری امام خمینی این جریان قدرت وشدت بیشتری گرفت. حزبالله لبنان در طی نزدیک به 4 دهه گذشته توانسته با 2 پیروزی بزرگ در سال 2000 و 2006 خود را به عنوان ضامن منافع ملی لبنانی ها معرفی و اثبات کند. علاوه بر این مقابله نیروهای حزبالله با تروریستهایی که از سوریه به دنبال ورود به لبنان بودند باعث شد تا مردم لبنان حزبالله را جنبشی در خدمت منافع کل لبنان بدانند. در عرصه منطقهای نیز حزبالله تبدیل به جنبشی جریانساز شده است و گروههای مقاومت در فلسطین و یمن با پیروی از تجارب این جنبش توانستهاند معادلات منطقهای را دچار تغییرات اساسی کنند.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
عامل بنبست در وین، خودداری آمریکا از لغو تحریمها و دادن تضمین
نبرد راهبردها و شگرد شغالان(یادداشت روز)
اخبار ویژه
نظامیان اسرائیلی نوجوان 14 ساله را به گلوله بستند
وقتی تعهد و خلاقیت فرهنگی، تبلیغات محیطی شهر را متحول میکند
بیمارستان تخصصی سیار 250 تختخوابی شهید صدوقی در اصفهان افتتاح شد
مشارکت در بازار 26 میلیارد دلاری با تأسیس دفتر تجاری ایران در قطر
بحران اوکراین و خشم رسانههای آمریکایی از استیصال بایدن
کفشهای او را جفتکن!(نکته)
توزیع ۲۰۰ هزار بسته کمکمعیشتی و تحویل ۶۸۰ باب منزل مسکونی ویژه مددجویان بهزیستی
مجلس به دنبال امنیت کسب و کارهای مجازی است نه بستن اینترنت
حزبالله چگـونه الگو شد؟
عصبانیت مدعیان اصلاحات از موفقیت دولت سیزدهم در حوزه دیپلماسی
عامل بنبست در وین، خودداری آمریکا از لغو تحریمها و دادن تضمین
عامل بنبست در وین، خودداری آمریکا از لغو تحریمها و دادن تضمین