13ساعت در جستوجوی چوپان 11 ساله/ امدادگران هلالاحمر چطور«یارش» را نجات دادند؟
صبح روز دوشنبه قبل از اینکه آفتاب، روشنایی خود را بر روستای گلدشت و دشتهای وسیع اطرافش پهن کند«یارش» 11 ساله همراه مادرش برای رفتن به دشت و چرای گوسفندان حاضر شد. نسیم صبحگاهی خبر از طوفان نمیداد، آسمان صاف بود و هوا نسبتا خنک. مادر، مرد کوچک خانه را برای همراهی با گوسفندان حاضر میکرد اما دلش طاقت نیاورد اجازه دهد تا او تنهایی از روستا به سمت دشت برود.
خودش هم یارش را همراهی کرد و بعد از اینکه دید پسرک و گله در دشت مشغول بازی و جستوخیز شدند راه خانه را در پیش گرفت. گوسفندان در دشت سرسبز پرسه میزدند و یارش چشم از آنها برنمیداشت. همین که به دمدمای ظهر نزدیک شد وزش باد در منطقه هم شروع شد. کمکم باد به طوفان همراه با گردوغبار تبدیل شد و در چشمبههمزدنی صحرا با خاک و گردوغبار یکسان شد. گوسفندان پراکنده شدند. ترس، سراپای پسرک را گرفته بود. آنقدر میانه دشت بهدنبال گله گوسفندان دوید که دیگر نمیتوانست راه خانه را پیدا کند. لباس کافی به تن نداشت و سرما به تنرنجور و جسمکودکانهاش نشسته بود. قرار بود برای ظهر به خانه برگردد اما خبری از او نشد. پدربزرگ نگران یارش، راهی دشت شد اما از فرط گردوغبار موجود در فضا چشمچشم را نمیدید. پیرمرد هرچه گشت خبری از یارش نبود حتی فریادهایش هم به گوش او نرسید. هراسان به روستا برگشت تا برای پیدا کردن نوهاش نیروی کمکی بیاورد. جوانهای روستا به محض اطلاع از این موضوع قصه را به جوانان عضو خانه هلال چاهکیچی اطلاع دادند. داوطلبانی که هر اتفاقی در منطقه دلگان رخ دهد پای ثابت امدادرسانی داوطلبانه به مردم هستند.
نیروهای کمکی مردمی آمدند
«حسین بخش» سردسته این داوطلبان همیشه آماده است: «به محض اطلاع از این حادثه سریع 18 نفر از جوانهای موتورسوار روستا را برای جستوجوی شمال، جنوب، شرق و غرب منطقه اعزام کردیم.»
در همین فاصله موضوع را به مرکز فوریتهای امدادی هلالاحمر هم اطلاع دادند تا تیمهای امدادی به منطقه حاضر شوند. «سیفالله عبداللهی» به همراه 5 تن از همکاران امدادگرش از پایگاه «شهید خدابخش عبداللهی دلگان» به سمت دشتی که چوپان 11 ساله در آن گم شده بود، رفتند هرچند تصمیم نهایی انجام این ماموریت به لحاظ واقع شدن در محدوده خطرناک فعالیت اشرار از سوی مرکز 112 به اختیار نجاتگران واگذار شده بود اما نجاتگران معتقد بودند نجات این بچه 11 ساله مهمترین ماموریت آنهاست: «همه بچهها با توجه به خطراتی که در منطقه تهدیدشان میکرد راهی این ماموریت شدند. تمام شب را در بیابان دنبال یارش گشتند اما خبری از او نبود. ذرات گردوغبار و طوفان شدید کار جستوجو را برای نجاتگران و مردم بومی سخت کرده بود اما از آنجا که همه خوب میدانستند در این شب سرد اگر پسرک را پیدا نکنند حتما یخ میزند، تلاش خود را تا صبح ادامه دادند.»
انحراف چوپان 11 ساله در مسیر کرمان
نیروهای امدادی و بومی منطقه در نهایت موفق شدند در فاصله 70 کیلومتری روستا، پسرک را در میان میشهایش پیدا کنند: «هوا بهشدت سرد بود. پسرک به امید پیدا کردن راه روستا، مسیر زیادی را آمده بود اما به سمت مرز کرمان حرکت کرده بود و ما موفق شدیم او را در حالی که همه گوسفندان را در گوشهای جمع کرده بود و خودش هم از سرما در میانه آنها پناه گرفته بود تا از سرما درامان باشد، پیدا کنیم.»
ماموریتی سخت و حساس
جثه کوچک پسرک از شدت سرما میلرزید و از گرسنگی نای حرفزدن نداشت. «خدابخش نیکوکار» معاون هلالاحمر دلگان که در این ماموریت حاضر بود، میگوید: «این ماموریت یکی از ماموریتهای سختوحساس بود. سخت بهخاطر شرایط جوی حاکم در منطقه و خطراتی که از سوی حیوانات درنده و اشرار منطقه، نجاتگران را تهدید میکرد و حساس بهجهت نجات یک پسربچه 11 ساله. ماموریتی که خوشبختانه در سایه از خودگذشتگی و همدلی همه نجاتگران و داوطلبان با هم انجام شد.»
هیچ امکاناتی در روستا نداریم
چاهکیچی و مجموعه روستاهای اطرافش گودترین منطقه در انتهاییترین قسمت جنوبغربی استان سیستانوبلوچستان است که اهالی ساکن در آن معتقدند اینجا خانه سیل است. در همین سیل اخیر دلگان هم رخ داد چاهکیچی و روستاهای اطراف حسابی خسارت دیدند. حسینبخش از اهالی این روستا میگوید: «ما همواره در سیل خسارت میبینیم چون بهخاطر گودبودن منطقه تمام سیلابها سمت ما سرازیر میشود چه سیلابهای ایرانشهر چه سیلابهای جیرفت. درست است در هر مرتبه جمعیت هلالاحمر خود را سریع برای امدادرسانی به مردم و توزیع بستههای غذایی به این منطقه میرسانند اما بهواسطه شرایط پیش رو ما شدیدا نیازمند یک پایگاه امدادونجات در روستا هستیم. نیروهای باانگیزه برای عضویت در این پایگاه آمادهاند و با آموزشهای امدادی میتوانند مرحمی بر زخم بیماران باشند.»
به گفته او روستای چاهکیچی بزرگترین روستای شهرستان دلگان در استان سیستانوبلوچستان است اما هیچ امکاناتی ندارد نه آب آشامیدنی لولهکشی نه حتی درمانگاهی که بهموقع به داد مردم برسد . اگر جمع ما جوانان داوطلب در روستا نباشد خیلی از کارهای مردم روی زمین میماند.»