روزنامه اعتماد
1400/12/07
گوگول و ولاديمير پوتين!
حمله ارتش روسيه از زمين و دريا و هوا در سحرگاه روز پنجشنبه، به همه سوي اوكراين شايسته تامل جدي است. هر گوشه اين واقعه پيچيدگيها و پيامدهاي منطقهاي و جهاني دارد. آيا پوتين دست به يك قمار بزرگ زده است كه نتيجه و پايان آن روشن نيست؟ به گمانم اين حمله مثل يك بازي شطرنج با دقت و محاسبه پيشبيني شده است.يكم: وقتي در سال ۱۳۵۴به عنوان دانشجوي تاريخ، رمان «نفوس مرده» نوشته نيكلاي گوگول (۱۸۰۹-۱۸۵۳) را با دوست روانشاد عباسعلي يوسف پوران، از زبان روسي ميخوانديم و با ترجمه كاظم انصاري تطبيق ميكرديم، رسيديم به صفحه ۲۳۴ و ۲۳۵ ترجمه فارسي. قهرمان كتاب چيچكوف كه دنبال «خريد نفوس» مرده است، يعني موژيكهايي ـ كشاورزان- كه مردهاند، اما نام و نشانشان در دفاتر رسمي هنوز زنده است، اظهارنظر غريبي درباره روسيه ميكند. «روسيه من! جواب بده كه تو به كجا ميروي؟ اما تو را پاسخي نميشنوم. آهنگ سحرانگيزي از زنگولهها برميخيزد، ابرها به هزاران پاره متلاشي شده ميغرد و چون توفان ميوزد. هرچه روي زمين است از كنار تو پرواز ميكند. زيرا تو از تمام جهان بيشتر ميتازي و بر ديگران سبقت ميجويي. عاقبت روزي تمام ملتها و دولتها از سر راه تو برميخيزند و راه را به تو ميسپارند و به تو نگاه ميكنند.» روسيه يك بار در قالب اتحاد جماهير شوروي، رداي كمونيسم پوشيد و جهانخوارگي كرد. آن ردا مندرس شد و اتحاد فرو پاشيد، اما روسيه باز ماند و به بازسازي سياسي و اقتصادي خود پرداخت. اينبار رداي ناسيوناليسم روسي را بر تن دارد. بديهي است كه اين ردا، با فرهنگ و سنت روسي هماهنگي بيشتري دارد. تقريبا ادبيات و هنر، رمان و شعر و نمايشنامه در روسيه، هويت مليگرايانه داشته و دارد. عارضههاي رسمي كه در دوران شوروي بر هنر و ادبيات تحميل شد، اكنون فرو ريخته است. ميخواهم بگويم، پوتين با حمله به اوكراين، از ظرفيت ناسيوناليسم افزونطلبانه روسي به خوبي باخبر بوده و از آن هوشمندانه استفاده كرده است. دوم: اوكراين و ديگر جمهوريهايي كه از فروپاشي شوروي پديد آمدند، گاه جمعيت قابل توجهي از روسها در آن جمهوريها زندگي ميكنند.
اين جمعيت روس، مثلا جمعيتي حدود ۱۷ تا ۲۰ در صد جمعيت در اوكراين، ۲۵ تا ۲۷ درصد جمعيت در ليتواني، ۸ درصد در بلاروس و... اين جمعيت روس در جمهوريهاي پيشين در واقع پايگاه اجتماعي- سياسي روسيه محسوب ميشوند. بيدليل نيست كه در يورش به اوكراين شاهد بوديم ارتش روسيه از مرزهاي بلاروس با همكاري ارتش بلاروس، به اوكراين يورش آوردهاند.
سوم: اشتباه استراتژيك امريكا و ناتو اين بوده و هست كه گمان كرده بودند، ميتوانند روسيه را در حلقهاي از جمهوريهاي سابق شوروي محاصره كنند. افزون بر آن كوشيدهاند اوكراين را به عنوان پايگاه ديگري براي ناتو سامان و ناتو را تا مرزهاي روسيه گسترش دهند.
چهارم: پس از شكست امريكا و ناتو در افغانستان، خروج حيرتانگيز ارتش امريكا و همپيمانانش از كابل، اعتراف ژنرال ميلي رييس ستاد مشترك امريكا به شكست در افغانستان، شكست استراتژي و طرح امريكا در تجزيه عراق و سوريه، فرصتي مناسب براي روسيه ايجاد كرد كه با تكيه بر سوابق تاريخي و بازسازي امپراتوري روسيه، حمله به اوكراين را انجام دهد.
پنجم: اوكراين در واقع كلكسيوني از باارزشترين منابع معدني در اروپا و بلكه در جهان است.
مسير خط لوله انتقال گاز روسيه به اروپاست.
حاصلخيزترين مناطق كشاورزي جهان، خاك چرنوزيوم- خاك سياه- در اين كشور قلمرو وسيعي را فرا گرفته است.
ششم: فصل زمستان و يخبندان براي حمله به اوكراين، با توجه انتخاب شده است. چنانكه ميدانيم، وابستگي اروپا به گاز روسيه، امري آشكار است. اكنون بهاي گاز مصرفي در اروپا به بالاترين مبلغ در طول دهههاي اخير رسيده است. بعد از خبر حمله، قيمت بنزين به بشكهاي بالاي ۱۰۴ دلار افزايش يافت. قيمت بنزين در لندن به ليتري يك و هفت دهم پوند رسيد.
هفتم: از اظهارات بلينكن وزير خارجه امريكا و نيز بايدن و بوريس جانسون نخستوزير انگلستان پيداست كه امريكا و انگلستان و ناتو، نميخواهند وارد جنگ با روسيه شوند. نميخواهند جنگ جهاني سوم آغاز شود. بوريس جانسون با تندترين كلمات به پوتين و روسيه حمله كرد اما با احتياط گفت: «ما به اوكراين كمك نظامي ميكنيم و براي پيروزي اوكراين دعا ميكنيم.»
هشتم: به نظرم امريكا و ناتو مانند ببر پيري هستند كه دندانهايش در خاورميانه به ويژه در افغانستان شكسته است. وقتي با صرف سه هزار ميليارد دلار و بيست سال جنگ نتوانستند حريف ملت افغانستان شوند، چگونه ميخواهند با روسيه بجنگند؟
نهم: و اما حمله به اوكراين، نشانهاي است كه در جهان معاصر و مدرن، تنها بايد به توانايي ملي خود متكي بود و از استطاعت قوت و قدرت خويش، به تعبير قرآن مجيد بهره برد. چنانكه در بخش يكم درنگ از نفوس مرده گوگول روايت كردم، افزونطلبي بخش انكارناپذير و مشهود، هويت روسي است. اين سخن را حدود ۱۷۰ سال پيش نيكلاي گوكول گفته است تا ما مراقب ولاديمير پوتين باشيم.