پیامد‌های حاشیه‌ای جنگ در اوکراین

پروژه امریکا برای برنامه گام‌به‌گام مهار و مدیریت روسیه و تقابل نهایی با چین، با هدف باقی ماندن در قله نظام تک‌قطبی جهانی، پایه‌های سستی داشت و امریکا تصور می‌کرد با روش‌های عملیات روانی و دلهره‌سازی، روسیه مجبور به عقب‌نشینی است. ولی روسیه معرکه در اوکراین را یک درگیری ساده نمی‌دانست که به عضویت این کشور در ناتو چشم بپوشد، بلکه آن را در ادامه گام‌های امریکا و ناتو برای توسعه‌طلبی راهبردی و با هدف محاصره و تسلیم‌پذیر شدن روسیه در قواعد نظامی و امنیتی امریکا و نهایتاً آن را یک معرکه وجودی ارزیابی می‌کرد. واکنش طراحی شده روسیه و نشان دادن عزم روسی برای حرکت تا پایان خط درگیری با امریکا، آن‌ها را از پشت سر حکومت زلنسکی که فکر می‌کرد حکمرانی هم نوعی رفتار کمدی در پرده سینما و تلویزیون است، به کنار کشید. امریکا و انگلیس که محرک اصلی هیاهوی اوکراین بودند، به‌خوبی درک می‌کردند که ورود به هرگونه مواجهه با روسیه، حاصلی جز نابودی آن‌ها و اروپا در بر ندارد و لذا، زلنسکی را به حال خود رها کرده و مأموریت ناتو و خودشان را محافظت از اعضای اروپا و ناتو عنوان کرده و وعده تحریم فلج‌کننده روسیه را دادند که آثار آن قبل از روسیه، در کشور‌های خودشان و مؤلفه‌های اقتصادی آن‌ها پدیدار شد.
هدف‌گذاری نظام تک‌قطبی جهانی امریکا، به خسارت اوکراین که باید در روز‌های آینده با مسکو مذاکره کند، محدود نشد و از هم‌اکنون یک دوقطبی آشکار شرقی-غربی شکل گرفته است و آنچه بسیار مهم‌تر است اینکه پیامد‌های حاشیه‌ای بر مناسبات کشور‌ها در جهان را تحت تأثیر قرار داده و قبل از آن، یک ادراک دلهره‌آور را در هم‌پیمانان سنتی و مطیع در مناطق مختلف جهان تولید کرده است. رژیم صهیونیستی که ناچار شد در معرکه اوکراین، جانب امریکا را بگیرد، با اولین موضع روسیه درمورد جولان اشغالی مواجه شد و احساس بدتر اینکه این رژیم و رژیم‌های عربی از خود سؤال می‌کنند، اگر امریکا این‌گونه در مقابل روسیه جاخالی کرده و حاضر نیست از رژیم دست‌نشانده خود که هزار وعده حمایتی به آن داده بود، دفاع کند، در شرایط اضطرار این رژیم‌ها، چه خواهد کرد؟ حتماً امریکا حاضر نیست دلاری برای حمایت از این رژیم هزینه کند یا جان سربازان خود را برای دفاع از این رژیم‌ها به خطر بیندازد. این تجدید حسابگری در نزد بسیاری از متحدان امریکا، ریشه‌دار شده و آن‌ها فرار خجالت‌آور و بی‌مسئولیتی امریکا از افغانستان را به چشم خود دیده‌اند. به همین دلیل است که سناتور امریکایی که اخیراً از اسرائیل دیدار داشته از دلهره حاکم بر مقامات این رژیم سخن می‌گوید، یعنی اگر در همین فضای اضطراب جهانی، رژیم صهیونیستی یا دیگر رژیم‌های عربی وابسته به وعده‌های حمایتی امریکا، با یک شوک موجودیتی مواجه شوند یا چین به‌دنبال یک فرصت طلایی در تایوان باشد، امریکا و انگلیس و همه پیمان‌هایی که آراسته‌اند، چه کار خواهند کرد یا چه کاری می‌توانند بکنند؟ به‌نظر می‌رسد دامنه پیامد‌های کلان یا پیامد‌های خرد در عرصه مناسبات بین‌الملل بسیار گسترده خواهد بود و رجزخوانی تحریم هم راه به‌جایی نمی‌برد و آثاری که بر اقتصاد ملی یا اقتصاد اجتماعی و مردم در اروپا و امریکا به‌جا می‌گذارد، در جای خود، محل بررسی و تأمل است. اروپا مدت‌هاست که از هژمون تحمیلی امریکا در ابعاد گوناگون رنج می‌برد و با اینکه امروز از روی ناچاری موضع همراهی با امریکا گرفته، ولی به‌زودی با جدی‌تر شدن پیامد‌های اقتصادی و امنیتی جنگ در اوکراین و نتایج آن در سطوح مختلف، یک شورش رها شدن از سلطه امریکا بر سرنوشت و حیات اروپا را نشان خواهد داد و نمی‌تواند برای همیشه، سیاست‌های امریکا و مجادلات و ماجراجویی‌های امریکا و انگلیس را تحمل کرده و هزینه‌های آن را بپردازد. ادبیات سیاسی و امنیتی رژیم‌های موقت صهیونیستی و عربی نیز، شاهد بازبینی خواهد شد.