روزنامه وطن امروز
1400/12/09
اصفهان، کالیفرنیا، قطار آب و دیگران
مالک شیخی: بحران آب در کشور ما حالا از یک موضوع اقتصادی و زیستی، به یک موضوع سیاسی-اجتماعی نیز مبدل شده؛ آنگونه که در سطح برخی مسؤولان نیز بهانهای برای جدالی تمامعیار شده است. بیش از همه اما امسال بحران خشکی زایندهرود بود که در سطح گسترده مطرح و ابعاد آن ملی شد. پیش از این نیز خشکی دریاچه ارومیه آنچنان در صدر اخبار قرار گرفت که توانست به عنوان یک تبلیغات سیاسی در انتخابات ریاستجمهوری یازدهم مطرح شود. اگر چه هنوز تا تابستانهای گرم و بیآبی حاصل از آن، چند ماهی فاصله وجود دارد اما چنانچه فکری برای این موضوع نشود، بحران بیآبی میتواند مخربتر از یک سیل ویرانگر عمل کند، هر چند تمهیداتی از قبیل خط انتقال آب از خلیجفارس به فلات مرکزی یا استفاده صنایع از پساب شهری نیز مطرح شده که اجرایی شدن آنها به کندی دنبال میشود. بررسی این بحران در دیگر کشورهایی که با معضل کمآبی دست به گریبانند نشان میدهد اگر چه راههای بهتری برای عبور از این بحران وجود دارد اما سریعترین راهکار معمولی در حل یک بحران، بهتر از یک راهحل عالی است که مشمول زمانی طولانی شود. در ایالات متحده، رودخانه «کلرادو» با 2300 کیلومتر طول، مهمترین رودخانه جنوب غرب این کشور است که سالهاست با معضل بیآبی دست به گریبان شده و با حوضهای بالغ بر 637000 کیلومترمربع حدودا 6 برابر زایندهرود در طول و 16 برابر آن در حوضه آبریز مقایسه میشود. اکنون اما با راهحلهای موقت که هیچگاه به سرانجام نرسیده است، شرکت راهآهن Modoc در ایالت اورگن از حسنهمجواریاش با اقیانوس آرام استفاده کرده و با طرحی به نام قطار آب (water tarin) مدعی است میتواند کلرادوی بیجان و حتی دریاچه کلامات را با انتقال آب از اقیانوس یا رود میسیسیپی احیا کند؛ ادعای بزرگی که «دیوید رانگل» مدیرعامل این شرکت، سعی کرده حتی جزئیات آن را نیز در رسانهها مطرح نکند. او معتقد است این طرح میتواند مورد بهرهبرداری دیگر رقبای این شرکت قرار گیرد. گستردگی راهآهن در نقاط مختلف ایالات متحده باعث شده قطار آبی به مزیتی نسبی در انتقال آب به اقصی نقاط این کشور دست یابد اما رانگل در پاسخ به این سوال که اگر مشتری شما دسترسی به راهآهن نداشته باشد چه میشود؟ پاسخ مشخصی نداده ولی مطرح کرده است این طرح همانند لولهای سیار برای شما آب را فراهم خواهد کرد. مشتری فقط باید با تخلیه، ذخیرهسازی یا توزیع آب سروکار داشته باشد. این شرکت طی قراردادهایی ماهانه و سالانه متعهد است آب سالم برای شرب، استفاده شهری، کشاورزی و صنعت را از طریق واگنهای انتقال آب که مورد تایید بهداشت نیز قرار گرفته، فراهم کند. رانگل که حتی در موتورهای جستوجوی اینترنت نیز به سختی میتوان خبری از او پیدا کرد، معتقد است: «آبی که ما فراهم میکنیم به ازای هر گالن ارزانتر از طرحهایی است که سالها بدون مطالعه مهندسی دنبال میشود. با قطار آبی، هیچگونه ضایع شدن حقوق آب و هیچ تاثیر قابل توجهی بر محیطزیست وجود ندارد. قطارهای ما حتی قادرند آب اضافی را از مناطق مختلف کشورمان در حدود بودجه تحویل و در دسترس دیگر مناطق تا زمانی که راهحلهای بلندمدت اجرا شود، قرار دهند». مدیران قطار آبی میگویند واگنهای مخزن خارجشده از نفت خام، اتانول و سایر خدمات را میتوان به خدمات آب برای کشاورزی کالیفرنیا تبدیل کرد و این یعنی هیچ الزام یا امکان جدیدی برای ایجاد زیرساختهای توسعه این طرح وجود ندارد. مدیران این شرکت میگویند در حالی که صحبتهای زیادی درباره ساخت خطوط لوله از رودخانهها و دریاچههای دور برای انتقال آب به کشاورزان وجود دارد، برنامهریزی و ساخت این پروژهها ممکن است سالها طول بکشد و در این سالها اقتصاد کشاورزی در کالیفرنیا نابود شود. طبق بررسی زمینشناسی ایالات متحده، کشاورزی آبی حدود 60 درصد مصرف آب در کالیفرنیا را تشکیل میدهد. این ایالت که نزدیک به نیمی از میوهها، آجیل و سبزیجات تولیدشده در ایالات متحده را تولید میکند، در حال حاضر پس از سالها روانآب ضعیف برف، کوچک شدن مخازن و افت سطح آب، در شرایط اضطراری خشکسالی قرار گرفته است. «دیو کرانز» سخنگوی فدراسیون اداره مزرعه کالیفرنیا در پاسخ به این ادعا، شرکت قطار آب را «تاجران تشنگی» نامیده و این طرح را به لحاظ قیمت گران میداند. البته از لحاظ تاریخی، راهآهنها آب را در سراسر غرب برای همه موارد از اطفای حریق گرفته تا پر کردن مخازن بخار در ایستگاههای صحرایی دورافتاده حمل میکنند. راهآهن سانتافه حتی هتلها و سایر خدمات را در حاشیه جنوبی گرند کانیون پس از تبدیل شدن به یک مقصد توریستی در دهههای اولیه تامین آب نگهداری مینمود. «دکتر جی لود» مدیر مرکز علوم آبخیز در دانشگاه کالیفرنیا نیز میگوید: «احتمالا اقتصاد، این ایده را قبل از هر چیزی در آینده متوقف خواهد کرد». اما رانگل رئیس قطار آبی پاسخ میدهد: «اگر چه قطار آبی جایگزینی برای منابع سطحی یا زیرزمینی نیست اما گزینهای برای حفظ تجارت است». «رایان جاکوبسن» مدیرعامل اداره مزرعه شهر فرزنو اما حرفی متفاوت دارد. او میگوید: «[ما] از تفکر آنها بسیار قدردان هستیم. به هر حال مقرون به صرفه بودن آب چیزی نیست که بتوان آن را از طریق زنجیره ارزش منتقل کرد». اگر چه با هر تصوری این ایده به اندازه آبهای زیرزمینی ارزان نیست اما همانطور که گفته شد میتواند یک راهحل در دسترس برای حل معضل آب و پیشگیری از یک بحران اجتماعی باشد. همانطور که هند نیز در بحران خشکسالی از همین طریق آب را به شهر لاتور در ایالت مهاراشت منتقل کرد. بدون شک نه زایندهرود بزرگتر از رودخانه کلرادو است و نه خط انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی قابل بهرهبرداری در کوتاهمدت است. اکنون تنها راهی که با توجه به ظرفیت زیرساختی موجود میتوان متصور بود، استفاده از ظرفیت واگنهای انتقال گازوئیل و مایعات راهآهن برای انتقال آب خلیجفارس به صنعت اصفهان است. بدون شک صنایع بزرگ اصفهان از جمله صنایع فولاد این استان حیات خود را مرهون وجود آب هستند؛ آبی که اکنون به غلط بهانه اتهام صنایع در خشکسالی قرار گرفته، حال آنکه این صنایع در کلان، 2 درصد آب را مصرف میکنند اما این برای کشاورزان قابل باور نیست. طرحهای دیگری از قبیل ایجاد تصفیهخانههای پساب شهری و استفاده آن در صنعت نیز هنوز نتوانسته برداشت آب خام این صنایع را به صفر برساند. شاید انتقال آب از طریق راهآهن و اعلام برداشت آب صفر از رودخانه توسط صنایع که در حال حاضر نیز در چند قدمی خطوط راهآهن برای انتقال مواد اولیه و صادرات قرار گرفتهاند، بتواند کمی به آرامش روانی این بحران کمک کند و صنایع را برای همیشه از این معضل که اکنون بوی سیاسی و اجتماعی گرفته، رهایی بخشد. اگر چه همواره ایدههای خلاق، ترسناک هستند، زیرا آنچه را که شناخته شده است، تهدید میکنند.