روزنامه شرق
1400/12/11
بلوف اتمی یا بدترین سناریو
بلوف اتمی یا بدترین سناریو جان بولتون به نظر میرسد عملیات تهاجم روسیه به اوکراین آنطور که ولادیمیر پوتین انتظار داشت، با سرعت و قاطعانه انجام نشده است و او قصد دارد این قمار خود و ریسک دستیابی به نتیجه مدنظر در اوکراین را افزایش دهد یا حداقل فشار خون نخبگان غربی را بالا ببرد. تصمیم اخیر پوتین مبنی بر دستور آمادهباش به نیروهای بازدارنده هستهای روسیه همان موج واکنشهایی را که او باید انتظار داشته باشد، در داخل و خارج از روسیه ایجاد کرد. پیامدهای عملیاتی واقعی این دستور همچنان نامشخص است و درباره اینکه آیا این اقدام چیزی فراتر از یک دستور داخلی است، هنوز تردید وجود دارد. واکنش بیش از حد یا کماهمیت قلمدادکردن این دستور، چیزی بیش از آنچه پوتین لیاقتش را دارد در اختیارش قرار میدهد. کرملین در نبرد تبلیغاتی و رسانهای خود مقابل اوکراین بهشدت عقب افتاده و بیانیههایی که از سوی حکومت پوتین و از زمان حمله به اوکراین در هفته گذشته منتشر شده، بسیار کم و تقریبا بدون تأثیرگذاری بودهاند. مقامهای اوکراینی در تضادی خیرهکننده، در سطوح ملی و محلی و در رسانههای سنتی و اجتماعی بهشدت فعال و پرکار بودهاند. رسانههای غربی که درباره اوکراین گزارش میدهند، گزارشها و اطلاعات خود را با فیلمها، عکسها و مصاحبه با شهروندان و سربازان اوکراینی منتشر کردهاند تا اثرگذاری آن و همراهی افکار عمومی جهان با اوکراینیها گستردهتر شود؛ اما در آن سو و در داخل روسیه حکومت پوتین پوشش رسانهای نامطلوبی داشته و ادعاها و توجیههای او برای حمله به اوکراین نتوانسته حتی افکار عمومی این کشور را متقاعد کند و روز به روز بر اعترض و مخالفت مخالفان و حتی همراهان پوتین به این حمله افزوده میشود.در هر جنگی، یک نبرد تبلیغاتی هم شکل میگیرد و در چنین فضایی باید در برابر بسیاری از آنچه گفته میشود با تردید واکنش نشان داد. در این جنگ که یک طرف آن حکومت روسیه قرار دارد، بهدلیل نبود آزادی رسانه در این کشور و استفاده از رسانهها در جهت منافع و خواستههای حکومت پوتین، سادهترین ادعاهای مسکو با تردید افکار عمومی روبهرو میشود؛ برای مثال، مسکو و رسانههای حکومت این کشور ادعا کردند نظامیان اوکراینی در جزیره مار تسلیم ارتش روسیه شدند، اما این ادعای ساده را نتوانستند ثابت کنند و همانطور که کییف اخیرا رسما اعلام کرد، این نظامیان نه کشته شدهاند و نه تسلیم. وینستون چرچیل، نخستوزیر سابق بریتانیا، بهدرستی میگفت «در زمان جنگ، حقیقت آنقدر باارزش است که باید حصاری از دروغ آن را بپوشاند». عجیب نیست که اوکراین بهخوبی از این ضرورت ناخوشایند اما بسیار فراگیر دوران جنگ آگاه است و آن را بهدرستی به کار میبندد. پوتین با بازی با کارت هستهای در عرصه جنگ اطلاعاتی روسیه دو هدف را دنبال میکند:
اول اینکه از این طریق میخواهد به شهروندان روسیه متوسل شود و به تلاشهای خود برای متقاعدکردن آنها ادامه میدهد. این اقدام او در ادامه ادعاهایی است که پیش از این تکرار کرده بود که به دلیل تهدیدات ناتو و نارضایتیهای تاریخی مربوط به جنگ جهانی دوم، چارهای جز حمله به اوکراین ندارد. آن ادعاها به اندازهای پوچ بود که در داخل روسیه هم همراهی نیافت. علاوه بر این، حمله پوتین به کشوری مستقل باعث شد غرب متحدتر شود، آلمان در سیاست نظامی خود بازنگری کند، سوئیس بیطرفیاش را کنار بگذارد و تمام کشورهای اروپایی که عضو اتحادیه اروپا و ناتو نیستند با جدیت بیشتری به دنبال عضویت در این نهادها باشند تا از تهدید پوتین در امان بمانند. آن کمپین تبلیغاتی حتی در داخل روسیه خوب پیش نرفت و پوتین به این نتیجه رسید که برای جلب توجه مردم و جمعکردن آنها گرد پرچم خود به چیزی هیجانانگیزتر نیاز دارد.
از طرف دیگر او نمیتوانست به روحیه سربازان روسی که در اوکراین در حال نبرد بودند، آسیبی وارد کند تا آنها بدانند که پوتین برای پشتیبانی از آنها، مهمترین برگ خود را رو کرده است. حال اینکه این قمار در داخل روسیه به نتیجه مورد نظر پوتین ختم میشود یا نه، موضوعی متفاوت است.
بااینحال، تقریبا بهطور قطع میتوان گفت مخاطبان پوتین رهبران سیاسی در آمریکا و اروپا بودند که او آنها را ضعیف و فاقد اراده لازم برای رویارویی نظامی با روسیه میداند. برای ایجاد اثر تبلیغاتی مطلوب پوتین در کشورهای خارجی، این واقعیت شناختهشده را باید در نظر داشته باشیم که دکترین نظامی روسیه بهصراحت به اولین استفاده از سلاحهای هستهای در سطح تاکتیکی یا میدان جنگ اشاره کرده است.
و قطعا افرادی در غرب هستند که مترصد بهدستآوردن موقعیت اینچنینی برای استفاده از سلاح هستهای هستند و تعداد آنها هم درخور توجه است. احتمالا تحریک این افراد یکی دیگر از اهداف پوتین بوده است. بهزودی خواهیم دید او در این مانور تبلیغاتی خود موفق میشود یا مانند قمار قبلی شکست میخورد. در موقعیت فعلی در تداوم تدارک فوری تسلیحات و سایر کمکهای ناتو به دولت اوکراین نباید تزلزلی وجود داشته باشد. در اینجا هیچچیز قابل مذاکره با روسیه نیست و حتی نمیتوان به مذاکرات روسیه و اوکراین در مرز بلاروس امیدوار بود. اگر ایالات متحده در این مرحله که اوکراین مقاومت قابل ستایشی در برابر روسیه نشان میدهد، تردیدی از خود نشان دهد، خشم بیشتری را شعلهور خواهد کرد.
این احتمال وجود دارد که پوتین واقعا درباره استفاده قریبالوقوع از قابلیتهای هستهای روسیه در اوکراین جدی باشد. این احتمال زمانی تقویت میشود که اوضاع برای روسیه حتی بدتر از آن چیزی باشد که تاکنون در رسانهها گزارش شده است. پوتین ممکن است نگران این باشد که یک شکست نظامی، آینده سیاسی او را نابود کند و حتی باعث فروپاشی کل رژیمی شود که او و همدستانش ایجاد کردهاند.
در چنین وضعیت ناامیدکنندهای، استفاده از سلاحهای هستهای سناریویی کاملا جدید میآفریند. پوتین میتواند برای شکستهای نظامی متعارف روسیه دیگران را سرزنش کند و از کارت استفاده افراطگرایانه و نهچندان قاطع از سلاحهای هستهای در زمان جنگ برای نخستین بار از سال 1945، برای حفظ خود در قدرت استفاده کند. تحقق این سناریو بعید اما عمیقا نگرانکننده است.
دولت بایدن تا قبل از حمله روسیه به اوکراین، هر روز اطلاعات گستردهای را درباره تواناییها و برنامههای کرملین منتشر میکرد که هیچ اثر بازدارندهای نداشت. اما اگر زمانی برای استفاده از اطلاعات طبقهبندیشده و انتشار آن در این جنگ اطلاعاتی باشد، اکنون است.
سایر اخبار این روزنامه
حامیان اقتصاد خصولتی
«صیانت» نشد مجازات میکنند
کاروان ۶۴ کیلومتری روسها به سوي کییف
حکیم خاضع و مرجع مصلح
طرفدار توقف جنگیم
برجام زیر سایه جنگ اوکراین؟
خاتمی رئیس فدراسیون فوتبال را انتخاب کرد؟
اصلاحطلبان علیه حمله روسیه به اوکراین
پرواز غولها از مسکو
فرصتهای توافق در میانه بحران
بلوف اتمی یا بدترین سناریو
اوکراین، مجمع گازی دوحه و فرصتهای پیشرو
امکان توافق طبقاتی
اجابت تکلیف انساندوستانه
پوتین برنده نبرد، بازنده جنگ
نه به جنگ، ننگ به جنگمداران