شمشیر دولبه تحریم‌ها علیه روسیه

کمتر از دو هفته می‌گذرد که ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، فرمان حمله به اوکراین یا فرمان «عملیات ویژه» را به ارتش روسیه داد و جنگی که از مدت‌ها قبل انتظارش می‌رفت، عاقبت شروع شد. متحدین غربی ولادیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین و به خصوص امریکا از هفته‌ها قبل روشن کرده‌بودند که قرار نیست برای جنگ با روسیه نیروی نظامی به اوکراین بفرستند و حتی حاضر نشده‌اند به درخواست او برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر فراز اوکراین پاسخ مثبت بدهند. با وجود این، آن‌ها جنگ با روسیه را از زاویه اقتصادی شروع کرده‌اند و به سرعت ۲ هزارو ۷۷۸ تحریم در زمینه‌های مختلف امور مالی و بانکی، انرژی، صنعتی، خدمات، حمل و نقل و حتی ورزشی را علیه روسیه وضع کردند.
مسکو تا اینجای کار با مجموع ۴ هزارو ۴۳۲ تحریم متحمل بیشترین تعداد تحریم‌ها در جهان شده و شاید جالب‌توجه باشد که سوئیس با ۵۶۸ تحریم بیشترین تعداد تحریم‌ها را علیه روسیه وضع کرده‌است. حالا مسئله اساسی این است که جنگ تحریمی غرب علیه پوتین چه تأثیری خواهد داشت و آیا می‌تواند مانع از ادامه جنگ بشود؟ شکی نیست که اگر هدف غرب از این میزان تحریم علیه روسیه، انصراف کرملین و شخص پوتین از ادامه جنگ باشد، به هدف خود نخواهد رسید. این به معنای بی‌تأثیر بودن تحریم‌ها یا نفی آثار زیانبار آن بر اقتصاد روسیه نیست، بلکه به معنای تأثیری است که تحریم می‌تواند بر تصمیم پوتین بگذارد. در واقع، پوتین می‌داند تسلیم‌شدن در برابر تحریم‌های غرب و توقف جنگ به این دلیل معنایی جز یک سلسله عقب‌نشینی‌های بی‌پایان ندارد که مسکو باید بعد از این در برابر غرب انجام دهد و نه‌تن‌ها نفوذ خود را در اروپای شرقی، بلکه حتی شاید بر فدراسیون روسیه نیز از دست بدهد. به عبارت دیگر، هزینه جنگ و حتی آثار تحریم‌ها برای کرملین به مراتب کمتر از هزینه‌ای خواهد بود که با تسلیم‌شدن در برابر تحریم‌های غرب به روسیه تحمیل خواهد شد و به این دلیل، سلاح تحریمی غرب بی‌شک برگ برنده غرب در جنگ اوکراین نخواهد بود.
مسئله دیگر این است که پیامد‌های تحریم‌های غرب و به خصوص تحریم‌های مالی و بانکی علیه روسیه در بلند‌مدت است. به نظر می‌رسد جهان غرب و در رأس آن امریکا بیش از پیش وابستگی خود را به رژیم‌های تحریمی بیشتر کرده‌اند، به نحوی که می‌توان به جرئت گفت حالا سلاح تحریم اولویت سیاستگذاران غربی برای برخورد با هر چالشی در عرصه بین‌الملل است. با این حال به نظر می‌رسد روسیه مثل هر چالشی نیست که بتوان با سلاح تحریم سراغ آن رفت، به خصوص اینکه روسیه به عنوان یک ابرقدرت انرژی در جهان و با داشتن بزرگ‌ترین منابع گاز و نفت جهان و ذخیره ارزی ۶۵۰ میلیارد دلاری، توانایی کافی برای مقابله و ایستادگی طولانی‌مدت در برابر تحریم‌ها را دارد. در مقابل، تحریم روسیه و تلاش برای حذف این کشور از بازار انرژی جهان اثر خود را در همین چند روز نشان داده به نحوی که قیمت نفت از بشکه‌ای ۹۲ دلار در روز ۲۴ فوریه سیر صعودی پیدا کرد و این سیر بعد از وضع تحریم‌های امریکا و متحدان اروپایی‌اش علیه مسکو شدت گرفت و به رکورد تاریخی ۱۴۰ دلار نیز رسید. گذشته از این، به نظر می‌رسد مسکو از قبل خودش را آماده تحریم‌های مالی و بانکی کرده‌بود و حالا با همکاری چین به دنبال تقویت سامانه‌های ارتباط مالی و تسویه‌حساب‌های بانکی است تا اینکه نه‌تن‌ها قطع ارتباط بانک‌هایش از سامانه سوئیفت را جبران کرده‌باشد، بلکه جایگزین‌هایی را با مشارکت پکن به وجود بیاورد تا سلطه نظام مالی غرب بر نظام مالی جهانی را در هم بشکند. روشن است که اقدامات مسکو و پکن در این زمینه بدبین‌ها و خوش‌بین‌های خودش را دارد، اما هشدار و تهدید‌های اخیر کاخ سفید به پکن در مورد پایبند نبودن به تحریم‌های امریکا علیه روسیه، حاکی از واهمه واشنگتن از موفقیت روسیه در این زمینه و البته زمینه‌های دیگر است. به عبارت دیگر، واشنگتن و متحدان اروپایی‌اش در تحریم مالی و بانکی روسیه یک عنصر مهم را نادیده گرفته‌بودند که عبارت است از همکاری نزدیک پکن با روسیه و به نظر می‌رسد پکن از این فرصت استفاده می‌کند تا نه‌تن‌ها روسیه را از این مشکل نجات داده‌باشد، بلکه با تضعیف نظام مالی مسلط غرب، خود را در برابر اقدامات مشابهی در آینده و از سوی غرب بیمه کرده‌باشد.