روزنامه خراسان
1400/12/19
زندگی بدون هنر هفتم!
قیمت بلیت سالنهای مدرن سینما برای سال 1401 به 45 هزار تومان رسید. هر چند هنوز هم تماشای فیلم در سالن به نسبت خیلی از چیزهای دیگر به ویژه تفریحات، عدد کمی محسوب میشود اما همین 45 هزار تومان برای یک خانواده 4 نفره با احتساب رفتوآمد و یک خوراکی ارزان میشود حدود 300 هزار تومان یعنی خیلی از خانوادهها در اولویت زندگیشان باید قید تماشای فیلم در سالن سینما را که یکی از فعالیتهای فرهنگی و تفریحی خانوادههای ایرانی بود ، بزنند و به تماشای نسخههای غیرقانونی فیلمها، یا در بهترین حالت تماشای آثار از طریق پلتفرمها رو بیاورند. خب اگر اول و آخر تماشای فیلم و پی بردن به داستانش هدف بود، تماشای فیلم با گوشی یا تلویزیون هم فرقی با سالن نداشت، اما هنر سینما بستر خودش را میخواهد، فیلمهای با کیفیتی که تصویربرداری، طراحی صحنه و موسیقی متنشان همه در خدمت کارکرد انتقال پیام مد نظر فیلمساز است را اگر با گوشی ببینیم و بین آن غذا بخوریم، تلفن جواب بدهیم و هر وقت خسته شدیم ادامهاش را به بعد موکول کنیم، هدفی که مدنظر صاحب اثر بوده دیگر تامین نمیشود. سینما قرار بود ابزاری باشد برای ارتقای فرهنگ جامعه و وقتی اثر با مخاطب ارتباط درست برقرار نکند، کارکرد اصلی تامین نشده. خنده در سالن مُسری است، بخشی از دریافت ما از اثر بستگی به بازخوردهایی دارد که دیگران حین تماشا و بعد از ترک سالن بروز میدهند. تمرکز روی یک صفحه بزرگ و پرنور که باعث جدایی ما از هر فکر مزاحمی میشد میتوانست برای لحظهای ما را از نگرانیها دور کند و به دنیای فیلمها ببرد. تماشای فیلم در سالن حتی فراتر از جنبههای فردی باعث میشد خانوادهها بهانهای نسبتاً ارزان برای لذت بردن کنار هم داشته باشند و در کنار این تفریح، سینما بتواند حرفهای مهمی را برای بهبود زندگی فرد و جامعه با اثرگذاری بیشتر با مخاطبش در میان بگذارد. اما حالا که شرایط اقتصادی سختتر شده، نیاز روحی جامعه به مفاهیم عمیق که در دل داستانهای ساده باشد هم بیشتر و بهانه برای تفریح هم سختتر پیدا میشود، بلیتها چنان گران شده که باید قید سینما را با همه کارکردهایش بزنیم. کاری نداریم این تصمیم درست بوده یا غلط، بحث ما این است که فاصله گرفتن از سالن چه عواقبی برای فرد و جامعه دارد. این موضوع را در چند گفتوگو و یادداشت از خلال حرفهای یک کارگردان، یک تهیه کننده، یک پژوهشگر سینما و حتی روانشناس بررسی کردیم. با ما باشید.سینما، آخرین سنگر مواجهه مستقیم مخاطب عام با هنر نجات شکوندی| روزنامهنگار مانی اورنگ- دانلود رایگان و غیر قانونی، پخش در بزرگ ترین صفحه نمایشگر ممکن و دیدن فیلم در حالی که روی کاناپهات لم داده ای و گاهی هم به بهانهای مثل تماس یا سیگار، فیلم را متوقف میکنی؛ مگر سرگرمی خوبی نیست؟ پس چرا باید برای افزایش حدود 50 درصدی بلیت سینماها آنهم برای آثاری که دیگر حتی نیمچه بویی هم از کیارستمی و بیضایی ندارد، نگران شد؟ نالیدن از این افزایش قیمت و حذف شدن این تفریح -که به نظر بیشتر پهلو به ارتقای فرهنگ میزند تا جنبه سرگرمی- در کنار هزاران مورد مشابه و غیر مشابه دیگر از سبد روزانه مردم، کدام درد را درمان خواهد کرد؟ زخم تبدیل شدن فرهنگ و هنر به کالا، مگر به تنهایی کافی نیست تا باز درد بدل شدنش به کالایی لوکس برای قشری خاص را هم بر پیکره نحیفش تحمل کنیم؟ اصولا سینما رفتن که برخلاف بقیه اصنافش -موسیقی، نقاشی و عکاسی- نه مخاطب خاص میشناسد نه سن و نه جنسیت، حال هم که تبدیل به خاطرهای از جنس نوستالژی شده است، مگر غیر از مواجهه مستقیم مخاطب بر پرده نقرهفام و لمس مستقیم هنر از نزدیک است؟ خب حالا گران شد که شد؛ مگر برای ما که پول دیدن لبخند معنادار «ژکوند» را در موزه لوور نداریم، از دیدنش بر گستره فضایی مجازی و نمایشگرهایمان نیمچه لذتی الکی نمیبریم؟ پس این همه نگرانی و دغدغه برای چیست؟ غیر از این است که دیگر از شر سالنهای کم تعداد و دست چندم قدیمی با صدای چیپس و بوی پاپکورن یا از همهمه فراستی درون مردم در پاگردهای پلهها و ازدحام درهای خروجی نجات یافتهایم؟ اصلا بیایید جشن بگیریم، برپیکره نحیف و محتضر سینما رقصی از شادی کنیم و بر پایه صفحه های نمایش کوچک و بزرگ مان بخندیم که دیگر سینما رفتن، این آخرین سنگر مواجهه مستقیم مخاطب عام با هنر هم از دست رفت. هویتیابی و وفاقملی در سینما زندگی اجتماعی، مهارتی است که سینما محل تجربه و آموختن آن است ادیسه عسکری| پژوهشگر سینما افزایش قیمت بلیت سینما شاید در کنار تمام اخبار گرانیهایی که میشنویم، اتفاق غریبی نباشد اما واکنشها از سوی مردم، کمی متفاوت بود. عدهای به شوخی و جدی به هرم مازلو اشاره میکردند و برآورده شدن نیازهای ابتدایی را در شرایط سخت اینروزها دغدغه مهمتری میدانستند. اما عده دیگری نگران از دست رفتن همین تفریح مختصر بودند. در این بین، کارشناسان و اهالی هنر و فرهنگ، دغدغه هویت و فرهنگ را در کنار دغدغه تامین مایحتاج روزانه مهم و حیاتی میدانند. نظر شما چیست؟ میخواهم در ادامه، کمی بیشتر به اهمیت این موضوع بپردازم. سوقدادن مردم به زندگی در تنهایی | بعد از دو سال سخت و طاقتفرسا و زندگی در تنهایی، اینروزها داریم دوره بعد از کرونا را کمکم تجربه میکنیم، دورهای که سینماها هم مانند تمام فعالیتهای جمعی دیگر بعد از مدتها تعطیلی و رکود و ورشکستگی به مرور دوباره روی تماشاگر را میبیند. شبکههای مجازی دسترسی به فیلمها را آسان کرده و از طرف دیگر همین کرونا و زندگی در تنهایی باعث هجوم در ایجاد شبکههای مختلف نمایش خانگی فیلمها با دسترسی نامحدود به فیلمهای خارجی و ایرانی در حال اکران شد و اینها خود رقیبی سرسخت برای سینماست. این شبکهها طیف وسیعی از مخاطبان را دارند. مخاطبی که در خانه خود و بدون تحمل کردن ترافیک و مشکلات حضور در اجتماع و محدود شدن آزادی فردیاش به دلیل ملاحظه سایر افراد به راحتی فیلم میبیند، در همان حال با خانوادهاش صحبت میکند، با فرزندش بازی میکند، شاید پیگیر یک مسئله کاری هم باشد و ... . زندگیاجتماعی، مهارتی است که سینما به عنوان یکی از مکانهای اجتماعی محل تجربه و آموختن این موضوع است. حالا در آستانه روشنشدن چراغ سینماها، در حالیکه به نظر میرسد باید از سینما حمایت کرد، با این تصمیم عجیبوغریب مواجه هستیم. مسئله گرانشدن بلیت سینما، کوچک و بیاهمیت نیست | مسئله فرهنگ و هویت فردی و اجتماعی، موضوع کوچک یا بیاهمیتی نیست. منطقی و کاملا قابل درک است که قشر عظیمی از افراد جامعه در مواجهه با قیمتها، نان خود را به سینما و تفریح و فرهنگ ترجیح دهند. اما این مسئولان هستند که نباید بگذارند این اتفاق بیفتد. ماجرا از آن جایی ایراد دارد که سینما بهشدت با تجارت و سودآوری گره خورد و تبدیل به ناندانی عدهای سودجو شد یا محلی برای خرج کردن پولهای فاسد و بادآورده. در تمام این سالها مخاطبانش از قشر خاص مالی و فرهنگی بودهاند و برای فروش یا مخاطبان روی همان قشر خاص حساب باز کرده است که کاملا تامین هستند و شرایط سیاسی و اقتصادی تاثیری روی زندگیشان ندارد. به همین دلیل است که سینماهای بسیاری از شهرستانهای کوچک یا مناطق جنوب شهر سالهای سال است که بستهاند یا با پارتی و رانت تغییر کاربری داده و خراب شدهاند. دولت هم به جای دادن یارانه برای قشر متوسط و ضعیف برای رفتن به سینما این امکان را برای برخی سودجویانی ایجاد کرده که به نیت پر کردن جیب خود با فیلمهای نه چندان دغدغهمند و در بسیاری موارد سخیف به این سینما پا گذاشتهاند. دولتها با قدرت و منابع مالی که دارند در تمام دنیا یکی از وظایفشان، اهمیت دادن به فرهنگ و تربیت نسلهاست تا بتوانند جامعه و نسلی سالم بار آورند. سینما، کتاب، موزهها و گالریها از آوردگاههای فرهنگی هر جامعهای هستند. سینما رفتن شرکت در یک آیین است | در زمانهای که با هجوم انواع و اقسام شبکههایمجازی، اخبار ناگوار و ... بمباران میشویم باید راهی برای تابآوری و در عین حال آموختن فرهنگ و یافتن هویت فردی و اجتماعی از راهی درست باشد. سینما در این بین نقش پررنگی بین خانوادهها داشت. آدابورسوم رفتن به سینما، اختصاص روزی که همه اهالی خانه فارغ از کار دور هم جمع شوند، باعث ایجاد صمیمیت و نشاط خاطر است. سینما و نمایش فیلم محلی برای تجربه دسته جمعی است. از لحظهای که بلیت سینما را میخرید تا لحظهای که پا به سینما میگذارید تا نگاه کردن فیلم در کنار بقیه تماشاگران، خندهها و گریههای دسته جمعی مانند شرکت در یک آیین است. همچنین در کنار تماشای فیلم، معاشرتهای قبل و بعد از نمایش فیلم باعث ایجاد تجربههای مشترک بین افراد جامعه است که همین تجربههای مشترک در کنار ایجاد فرهنگ و هویت فردی باعث ارتقای سطح فرهنگی، هویت و روحیه ملی و در نتیجه وفاق ملی می شود. عاقبت دورتر شدن قشر اثرگذار جامعه از سینما | سالهاست که سیاستهای غلط مالی و فرهنگی باعث دوری قشر عظیمی از مردم جامعه از سینما شده است. قشر عظیمی که فرهنگی و در حوزههای دیگر جامعه فعال و اثرگذار هستند. سلامت روحی و روانی یک اجتماع، فرهنگ و هویت ملی مختص قشر یا طبقه خاصی نیست و مسئولان فرهنگی موظف هستند که این امکان را مانند نیازهای اولیه و ابتدایی برای بقای کانون خانواده و تابآوری و آموزش افراد و یک زندگی سالم فراهم کنند. امیدوارم در ادامه با اعتراض اهالی فرهنگ و هنر و مردم علاقه مند، متفکران دردمند و دغدغهمند وارد این حوزه شوند و راهکاری مناسب برای آشتی دوباره مردم و سینما بیندیشند.
سینما نباید از سبد فرهنگی خانوادهها حذف شود گفتوگو با «امیر بنان»، تهیهکنندهای که برای فیلم «خورشید» برنده سیمرغ شد . وی معتقد است دور شدن مردم از سینما پیامدهای اجتماعی دارد الهه توانا| روزنامهنگار «امیر بنان»، تهیهکننده آثاری مثل «مرد بازنده» مهدویان، «خورشید» مجیدی و «ملاقات خصوصی» امید شمس، معتقد است در سیاستگذاری برای تعیین قیمت بلیت سینما، باید همه اقشار جامعه را درنظر داشت و یک قیمت ثابت، باعث ریزش مخاطب خواهد شد. او با این مقدمه در گفتوگو با زندگیسلام میگوید: «من با افزایش قیمت بلیت سینما مخالف نیستم چون هزینههای ساخت فیلم و هزینههای جاری سینما بسیار بالا رفتهاست، یارانه ای هم وجود ندارد بنابراین عملا امکان ندارد درآمد ثابت بماند. گرچه سینمارفتن حتی همین الان با بلیت 45هزارتومانی، ارزانترین تفریح ممکن است اما این موضوع را هم باید درنظر بگیریم که آیا همه اعضای جامعه میتوانند از آن بهرهمند شوند؟ یک خانواده چهار، پنجنفره که درآمد حداقلی 5میلیون تومانی دارد، برای یک شب سینما رفتن با احتساب هزینه رفتوآمد و خوردن یک ساندویچ ساده، باید حدود 500هزار تومان هزینه کند، یعنی یکدهم درآمد ماهانه خانواده، این یعنی قشر کمدرآمد و متوسط جامعه از گروه مخاطبان سینما حذف خواهندشد. همین الان هم بهنظرم در بهترین حالت یکونیم تا دو میلیون نفر به سینما میروند یعنی حدود 2 تا 3 درصد جامعه که عدد خیلی کوچکی است. اگر مخاطب را از سینما بگیرید، چیزی از آن باقی نمیماند و واضح است که خالی شدن سبد مصرفی جامعه از محصولات فرهنگی چه پیامدهای اجتماعی خواهدداشت. بهنظر من گرچه افزایش قیمت ناگزیر بودهاست اما تعیین کردن یک قیمت ثابت کار درستی نیست. هدف باید این باشد که بیشترین تعداد تماشاچی جذب سینما شود، مثل زمانی که مردم میتوانستند هفتهای یا دوهفتهای یکبار درکنار خانوادهشان یک فیلم خوب تماشا کنند. مسئولان سیاستگذاری، ارشاد و سینمادارها باید با درنظر گرفتن همه اقشار جامعه به این فکر کنند که چطور میشود به این هدف رسید. شاید برای مثال بتوان مشابه بلیت هواپیما و هتل که درجهبندی قیمتی دارند، برای سینما هم در روزها و ساعتهای مختلف اکران، قیمتهای متفاوتی تعیین کرد تا مخاطب ریزش نداشتهباشد و همه مردم سهمی از سینما داشتهباشند.» این مشکل باید ریشهای حل شود ابوالحسن داوودی، کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده از ضربهزدن افزایش قیمت بلیت سینما به مردم میگوید اکرم انتصاری| روزنامهنگار کارگردان فیلمهای پرفروش و شناخته شدهای مانند هزارپا، رخ دیوانه و زادبوم، افزایش قیمت بلیت را یک اجبار میداند که به مردم و دولت ضربه میزند. این کارگردان درباره قیمت جدید بلیت سینما و افزایش 50 درصدی آن در گفتوگو با ما میگوید: «اکنون ساخت ارزانترین فیلمها بیش از 3،4 میلیارد تومان هزینه دارد. افزایش قیمت بلیت سینما هم نسبت به بودجهای که برای تولید فیلم هزینه میشود، یک اجبار است که اتفاق افتاده. ممکن است زمان که بگذرد، تعداد تماشاگران را کم کند اما اگر بخواهیم نسبت آن را به دست بیاوریم این قیمت، هنوز قیمت پایینی است.» داوودی می افزاید: «اگر قرار باشد سینما به خیریه تبدیل شود فیلمسازی در توان بخش خصوصی نیست. بخش دولتی میتواند خودش فیلم بسازد و عرضه کند ولی وقتی بخش خصوصی فیلمی تولید میکند انتظارش این است که یک سود حداقلی را برایش به وجود بیاورد که اکنون همان هم به دست نمیآید. اگر قرار باشد محصولاتی که تولید میشود با قیمت هزینههای جاری فیلمسازی تعیین شود قیمت بلیت سینما به بیش از 150 هزار تومان میرسد.» داوودی در پاسخ به این که پس اعتراضی به این افزایش قیمت ندارید، میگوید: «من به همه شرایطی اعتراض دارم که باعث به وجود آمدن این مشکلات شده است. اگر ما در جامعه چنین سقف تورمی نداشتیم نیاز نبود قیمت بلیت اضافه شود. من نگران خیلی چیزها هستم ولی این مسائل به دست ما حل نمیشود چون سیاست گذاران باید آنها را ریشهایتر حل کنند.»
3 تاثیر روانشناسانه سینما بر مردم و جامعه فلسفه زندگی آدم ها با دیدن فیلم شکل می گیرد، فیلم هایی که به درمان افسردگی و افزایش موفقیت هم کمک می کنند دکتر سیدعلی ظریفی| روان شناس یکی از لذتها و تفریحات افراد هر جامعه رفتن به سینما و تماشا کردن یک فیلم در کنار یکدیگر است. اما معضل جدید، گرانشدن 50 درصدی بلیت است که مانع رفتن مردم به سینما خواهد شد. دوری مردم از سینما میتواند آسیبهای جبران ناپذیری برای جامعه و افراد از لحاظ روحی و روانی داشته باشد. از آن جا که زندگی افراد با یکدیگر متفاوت است و در زندگی تجربیات مختلفی دارند، ممکن است در برابر دیدن یک فیلم با هم بسیار متاثر شوند یا اشک بریزند یا به صورت خنثی و بیتفاوت عمل کنند یا حتی بخندند و شاد باشند. انجام این رفتارها بهصورت دسته جمعی، از لحاظ روانشناسی در کاهش استرس و افسردگی نقش مهمی دارد و این نوع همپنداری باعث رشد شخصیت افراد میشود. سینما روایتگر چگونه زیستن است سینما بهعنوان یکی از مهمترین و سرگرمکنندهترین وسایل ارتباطجمعی در زندگی روزمره افراد، حاوی اطلاعاتی درباره داد و ستدهای اجتماعی، ساختار زندگی انسانها، چگونگی برقراری ارتباطات درون و برون گروهی و حتی اندیشه هر فرد برای چگونه زیستن است. بهطوری که میتوان ادعا کرد اندیشهها، عقاید، نگرشها و در یک روند کلی، فلسفه زندگی انسانها با فیلم دیدن به ویژه در فضایسینما که حواسشان بهطور کامل درگیر فیلم میشود، شکل میگیرد، تغییر میکند، اصلاح یا تخریب میشود. بهعنوان مثال زوجی در حال جدایی، با دیدن فیلمی که در آن یکی از طرفین با گذشت و ایثار تداوم دهنده زندگیمشترک میشود، یا نمایش عواقب و عوارض طلاق، دوباره به هم پیوند میخورند و این چیزی جز تاثیر اعجابانگیز فیلم دیدن در سینما روی افراد نیست. تاثیرگذاری سینما بر جامعه و مردم سینما از سه نظر بر جامعه و مردم تاثیر دارد: 1- انتقال ارزشها و هنجارهای فرهنگی، 2- سامان دهی ارتباط خانواده و فرد با دنیای خارج ، 3- تاثیر گذاری بر نهادهای سیاسی و اجتماعی جامعه. آنچه مهمتر است، افزایش ارتباط با دوستان و آشنایان در بستر تماشای فیلم در سینماهاست. به طور مثال، وقتی زن یا شوهری یک فیلم را با هم میبینند، پدر با پسر، مادر با فرزندش و ...، شرایطی فراهم میشود تا باب گفتوگو باز شود و این دستاورد کمی نیست. فیلم دیدن در سینما یک تفاوت مهم با خانه دارد وقتی شما فیلمی را در خانه میبینید، حتی شاید وسط آن خوابتان ببرد و کلا متوجه موضوعی که کارگردان و نویسنده برای انتقال آن ماهها یا حتی سالها تلاش کردهاند، نشوید. اما در سینما این اتفاق خیلی کمتر میافتد. بهطور کلی، تاثیر فیلم دیدن بر زندگی انکار ناپذیر است تا جایی که امروزه برخی فیلمها برای مقاصد درمان اختلالهای روانی تولید می شود و در اختیار افراد قرار میگیرد؛ فیلمهایی برای درمان افسردگی، افزایش امید به زندگی، نگرش مثبت، افزایش موفقیت و راه های افزایش موفقیت، افزایش انگیزه ورزشی، تشویق به کاهش وزن، تشویق به ترک اعتیاد و انگیزه زندگی خانوادگی تولید شده که نشان دهنده تاثیر آنها بر زندگی افراد است. پر واضح است که نهایت تاثیرگذاری این فیلم ها در بستر سینما محقق خواهد شد که مکانی برای فیلم دیدن است و ذهن هم به صورت ناخودآگاه، دقت و ملاحظه بیشتری در آنجا برای دریافت مفاهیم دارد. امیدواریم با ارزان شدن بلیت سینما دوباره شاهد کنار هم قرار گرفتن مردم باشیم و نتیجه این کنار هم بودن را روز به روز با موفق شدن افراد مشاهده کنیم.
سایر اخبار این روزنامه
کمین مرگ در 40 نقطه مشهد
رقابت یوسف بامزه و یوسف باجنبه در «جوکر»
حسرتهای بر دلمانده درکشتی!
دوست دارم برای منچستریونایتد بازی کنم
ماجرای مرگ تلخ لای دیوار!
سفر هرتزوگ و بازی دوگانه اردوغان
آمارهای هولناک از نابودی جنگل ها
توضیحات مدیر کل مطبوعاتی درباره رتبه بندی روزنامه های سراسری و محلی
جاذبه های سینمایی و ضعف های فیلم نامه ای «رستاخیز»
آغاز توزیع سود سهام عدالت 99 از 21 اسفند
اعترافات آمریکا درباره صنعت هسته ای ایران
مریلا زارعی؛ واقعیترین مهدعلیا
زندگی بدون هنر هفتم!