روزنامه کيهان
1400/12/21
اخبار ویژه
گزارش بیبیسی از تأکید ایران بر عقبنشینی نکردن در مذاکرات شبکه دولتی انگلیس در تحلیل بیانات اخیر رهبر انقلاب تأکید کرد: رهبران ایران بر خودداری از عقبنشینی در مذاکرات وین اصرار دارد. بیبیسی گفت: «مقامهای عالی ایرانی تأکید کردهاند که در روزهای پایانی مذاکرات وین برای احیای توافق هستهای حاضر به عقبنشینی نیستند. آیتالله خامنهای، رهبر ایران، گفته است که ایران از «حضور منطقهای»، «پیشرفت علمی هستهای» و «قدرت دفاعی» خود کوتاه نخواهد آمد. و ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری نیز گفته دولتش بهدنبال رفع تحریمها است، اما از خط قرمزهایی که رهبر تعیین کرده عقبنشینی نخواهد کرد. آیتالله خامنهای، رهبر ایران، در جلسهای با اعضای مجلس خبرگان رهبری، با اشاره به مسائل مختلف نظامی، سیاسی و اقتصادی گفت: «هیچ یک از این بازوهای قدرت ملی نباید به نفع یک رکن و بازوی دیگر قطع شود.» او «کوتاه آمدن» در مقابل آمریکا برای رفع تحریمها را «خطایی بزرگ و ضربه به قدرت سیاسی» خواند و گفت: «حضور منطقهای، به ما عمق راهبردی و قوت بیشتر ملی میدهد چرا از آن صرفنظر کنیم؟» او همچنین بر «پیشرفت علمی هستهای» تأکید کرد و گفت این حوزه «به تامین نیازهای کشور در آینده نزدیک مربوط میشود و اگر صرفنظر کنیم، چند سال بعد پیش چه کسی و به کجا دست دراز کنیم؟» ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران هم روز پنجشنبه گفت دولتش در مذاکراتی کاملاً عزتمندانه بهدنبال رفع تحریمها است و از هیچیک از خطوط قرمز اعلام شده عقبنشینی نکرده و نخواهد کرد. همزمان، علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی گفته آمریکا در برخورد با «پیشنهادات اصولی ایران»، پاسخهایی «غیرقابلقبول» داده و اصرار بر «توافق سریع» نشان میدهد آمریکا ارادهای برای یک «توافق قوی» ندارد. برخی خبرگزاریهای ایران نوشتهاند همچنان سه چهار موضوع اصلی و فرعی در مذاکرات باقی است که به مسئله تحریمها و تضمینها برمیگردد وطرف غربی باید اقدام لازم را انجام دهد.» مقام صهیونیست: آمریکا در حال تسلیم در مقابل ایران است رئیس پیشین شورای امنیت ملی اسرائیل گفت: آمریکا در حال تسلیم شدن در مقابل ایران است. مئیر بن شبات، رئیس پیشین شورای امنیت ملی اسرائیل در گفتوگو با «جروزالمپست» اظهار داشت: توافقی که اکنون بین آمریکا و ایران در حال شکل گرفتن است موقعیت آمریکا را در خاورمیانه تضعیف میکند. زیرا، حتی اگر متحدان آمریکا صریحاً آن را نگویند، اما، بوضوح میبینند که چنین توافقی تسلیم در مقابل ایران است که موجب تقویت جمهوری اسلامی و تشدید تهدیدهای آن در منطقه خواهد شد. مشاور پیشین امنیت ملی اسرائیل، گفته است: توافق اتمی با ایران، مسابقه تسلیحات اتمی در منطقه را در پی خواهد داشت و هیچیک از اینها به ثبات خاورمیانه کمک نخواهد کرد. مئیر بن شبات در ادامه گفته است: توافق اتمی با ایران در واقع مسیر دستیابی این کشور را به سلاح اتمی خواهد گشود و خود رژیم ایران با درسگیری از تجربۀ جنگ در اوکراین تلاشهای خود را برای دستیابی به سلاح اتمی دوچندان خواهد کرد. به گمان مئیر بن شبات، از پیامدهای جانبی توافق جدید اتمی با ایران دستیابی دوباره ایران به منابع هنگفت برای تقویت «محور شیعه» از جمله حزبالله در منطقه است. شرق: نبض جامعه دیگر با ضربان مذاکرات بالا و پایین نمیشود روزنامه غربگرای شرق ادعا کرد: برجام نه یک توافق، بلکه یک افق است. این روزنامه در یادداشتی ضمن ابراز ناخرسندی از فروکش کردن هیجانهای گذشته نوشته است: «چـرا در حالی که با وجود برخی مشکلات و مخالفتها (دلواپسان داخلی و خارجی) احیای برجام قریب الوقـوع بـه نظر میرسـد شـاهـد شـور و شـوق در جامعه نیستیم؟! تمام اخبار از امضای توافق حکایت میکند، اما برخلاف سال ۹۴ که نبـض جامعه با ضربان این مذاکرات میزد، جز بالا و پایین شدن چندصد تومانی دلار و طـلا يـا چنددرصدی بورس، کمتـر جنبش و حرکتی را در سطح جامعه مشاهده میکنیم. چرا؟! البته این روزها و پس از تجاوز روسیه به خاک اوکراین، فضای ذهنی جامعه معطوف به این حادثه بسیار تلخ و هولناک است، اما قبل از آن نیز مذاکرات برجام کمتر توجه جامعه را برمیانگیخت و عمدتاً تیتر رسـانهها و موضوع سخنان مقامات و تحلیل کارشناسان بود. این در حالی است که به هر حال مهمترین دستاورد این توافق، گشایشهای اقتصادی است که اکنون مهمترین معضل جامعه است. چرا توافق برجام چندان مورد توجه و استقبال جامعه نیسـت؟! شاید چند پاسخ بتوان به این پرسش داد: - تصور و تحلیل جامعه از زودگذر بودن این اتفاق و موقتی دانستن این توافق با توجه به سرنوشت برجام اول. - باورنداشتن به اینکه ثمره این توافق بتواند در زندگی مردم بهعنوان یک شهروند عادی تأثیرگذار باشـد و بخشی از این ثروتهای آتی را روانه بهبود کار و زندگی مردم و خانوادههایشان کند. بهنظر میرسـد باور اجتماعی چنین است که توافق هستهای به تنهایی نمیتواند سبب بهبود شاخصهای زندگی در این سرزمین شود و «افق» نویی را بگشاید؛ افقی که امید و روشنی را جایگزین ابهام و ناامیدی کند. اینکه مقداری پولهای بلوکهشـده کشور آزاد شود، گیریم ۳۰ یا ۴۰ میلیارد دلار (که البته بخش مهمی از آنها قبـلا پیشخور شـده و بانک مرکزی مابهازای آن ریال منتشر کرده است) یا با افزایش فروش نفت و صادرات غیرنفتی ارز بیشتری روانـه خزانه دولت شود - که برف خواهد بـود و آفتاب تموز در برهوت این چندساله - نمیتواند افقی نو و امیدوارکننده از نظر بسیاری از مردم باشد. شرق در ادامه خواستار برجام داخلی(!) برای امید دادن به مردم شده و نوشت: «احیای برجام، احیای یک قرارداد و توافق صرف نیست؛ ضرورت تغییر نگاه ما به جامعه و جهان است؛ احیای امید و آرزوهایی است که سال ۹۴ جوانه زد و در سال ۹۶ با شرکت بینظیر مردم در انتخابات ریاست جمهوری گل داد و... آیا پژمرد؟! پاسخ سوالات روزنامه شرق را از یک سو باید در کارکرد فریبکارانه برخی بزککنندگان برجام (از جمله همین روزنامه)، و از سوی دیگر در کارکردهای خسارتبار خود توافق پیدا کرد. از یک طرف وعدههای فریبنده و خلاف واقع داده شد تا به تعبیر مدیرمسئول شرق، برجام را (ولو با دروغ) جا بیندازد، و از طرف دیگر مردم دیدند که روند برجام، عرصه تولید و اشتغال و معیشت را چگونه بر آنها تنگ کرد. بنابراین طبیعی است که از آن هیجانهای ساختگی درس گرفته باشند و کمتر کسی برای نفس مذاکرات ذوقزده شود. به یک معنای دیگر، عملکرد دولت در کنار گذاشتن رویه معطلی دولت سابق و کم کردن وابستگی به برجام و مذاکرات، طبیعتا از شرطی شدن مردم هم کاسته است. در عین حال که مردم، شناخت واقعیتری به آمریکا و اروپا پیدا کردهاند و میدانند که راهحل اصلی مشکلات را نباید در مذاکرات برجامی جستوجو کرد. لوث کردن خیانت و جاسوسی در پوشش «پروژه شکدم» روزنامه زنجیرهای با ادعای اینکه «معیارهای دوگانه اصولگرایان در ماجرای کاترین شکدم آشکار شد»، پرسید: بالاخره بیبیسی صادق است، یا دروغگو؟! روزنامه شرق نوشت: ماجرای کاترین شکدم و جاسوس بودن یا نبودنش به موضوع داغ این روزهای رسانهها تبدیل شده است؛ زنی که بعد از ازدواج با یک فرد مسلمان یمنی چنین اعلام کرد که به دین اسلام و مذهب تشیع گرویده و سپس به ایران سفر کرد . او در بین سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷ با رسانههای متعـدد اصولگــرا از جمله تسنیم و تهران تایمز به گفت وگو پرداخت و اصولگرایان سعی میکردند از او چهرهای ضدصهیونیستی نشان دهند تا جاییکه حتی شـکدم عکس یک روزنامه اصولگرای رسالت هم شد و شکدم در سال ۹۶ هم با سیدابراهیم رئیسی گفتوگویی انجام داد؛ اما دیری نپایید که او بعد از بازگشت به فرانسه در نوامبر ۲۰۲۱ در مقالهای که در روزنامه تایمز اسرائیل منتشر کرد، نوشـت که هیچگاه مسـلمان نشده بوده است که در اسفند ۱۴۰۰ یکی از رسانههای نزدیک به محمود احمدینژاد اقدام به پخش این خبر کرد. از طرفی گفته میشود که او با تعداد زیادی از مسئولان هم دیدارهایی داشته و نقش جاسوسی را ایفا میکرده است. اما حالا شـکدم در گفتوگویی با بیبیسی فارسی گفته که تمام این حرفها کذب است و جاسوس نیست. او در این گفتوگو گفته است: «من جاسوس نیستم و اسرار دولتی ندارم که به اسرائیلیها بفروشم. او با بیان اینکه اسرائیلی نیست، گفت: اصل و نسب یهودی داشتن مساوی با اسرائیلی بودن نیست». او در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه مطالب مطرح شده در رسانهها را تأیید میکند؟ عنوان کرد که حضورش در ایران صرفا برای شرکت در کنفرانسی بوده که برخی مسئولان هم در آن حضور داشتهاند». شـکــدم ضمن غیراخلاقی خوانـدن تهمتهای نسبت داده شـده به او و برخی مسئولان، آنها را «یک عملیات روانی» معرفی کرد که با اهداف و اغراض خاص انجام شـد. به گفته شـکـدم حتی فکر اینکه مسئولان با او رابطه داشتهاند، ادعایی مضحک است و طرحکنندگان آن بهدنبال تخریب چهره حکومت ایران بودهاند. او همچنین درمورد ادعای اینکه سفر اربعینش با اهداف جاسوسی بوده، گفت: «از چه چیزی و چه کسی باید در این سفر جاسوسی میکرده؟ این سفری است که همه میروند و یک امتیاز برای آنها محسوب میشود». پس از انتشار این مصاحبه رسانههای اصولگرا متن گفتوگو را بارها و بارها بازنشر کردند و سخنان شکدم مبنی بر جاسوس نبودن را بهعنوان یک سند معرفی کردند و مشخص نیست چطور گفتوگوی بیبیسی فارسی سند اصولگرایان شده و جالبتر آنکه پیشتر نـزار زاکا، تبعه لبنانی - آمریکایی که به اتهام جاسوسی در ایران بازداشت شده بود هم در همین شبکه اتهام جاسوسی را رد کرده بود؛ اما در آن زمان اصولگرایان حرفهای او را فاقد وجاهت میدانستند با آنکه در ادامه این معیارهای دوگانه اصولگرایانه، شهیندخت مولاوردی با عنوان «در اختیار قرار دادن اطلاعات و اسناد طبقهبندیشده با پوشش مسئولان نظام با هدف برهم زدن امنیت کشور از طریق انعقاد قرارداد با صندوق جمعیت سازمان ملل متحد» متهم میشود؛ اما نادر طالبزاده که شکدم را برای مصاحبه با رئیسی دعوت کرده بود، در حاشیه امنی قرار دارد و تازه رسانههای اصولگرا سعی در تطهیر شـکدم دارند تا شاید به نوعی سرپوشی بر عملکرد خودشان بگذارند. در نهایت به هر حال اصولگرایان باید مشخص کنند بیبیسی قابل اعتماد است یا خیر؟ میشود حرفهای منتشر شده از این رسانه را ملاک عمل قرار داد یا نه؟» درباره این تحلیل آمیخته با شبهه روزنامه زنجیرهای گفتنی است: اولا این روزنامه توضیح نمیدهد که با چه سندی، کاترین شکدم را جاسوس تلقی کرده است؟ به صرف «گفته میشود»؟! ثانیا سالانه هزاران خبرنگار یا فعال سیاسی غربی به کشور میآیند، از شخصیتها مصاحبه و گفتوگو میگیرند یا با رسانههای ایرانی گفتوگو میکنند و این گفتوگوها منتشر میشود. اینکه یک تبعه خارجی به ایران بیاید، گفتوگو بگیرد و یا برخی مواضع کشورمان را تایید کند، چه ایرادی دارد؟ یا حتی اگر بعدا زیر حرفش بزند و نظر خود را تغییر دهد یا مثلا بگوید من مسلمان نشده بودم. الزاما از آن میشود که فرد جاسوسی کرده یا موفق شده جاسوسی کند؟! ثالثا دو معیار برای تشخیص جاسوس وجود دارد؛ یکی اعلام رسمی دستگاههای امنیتی، دوم انتشار محتوای جاسوسی توسط جاسوس یا سرویس جاسوسی متبوع او. فرق نزار زاکا با شکدم این است که زاکا رسما به عنوان دستگاههای امنیتی کشورمان به عنوان جاسوس معرفی شد و موارد جاسوسی او هم روشن است. اما آیا درباره کاترین شکدم چنین ادعایی چه از سوی مراجع امنیتی کشورمان یا سرویسهای جاسوسی متخاصم مطرح شده است؟! روشن است که معیار جاسوس بودن یا نبودن یک فرد، شبکه بیبیسی نیست. در موضوع زاکا، مراجع امنیتی کشورمان با سند گفتهاند که او جاسوسی میکرده است و ضمنا تصاویر همکاریهای او با پنتاگون و وزارت خارجه آمریکا در دسترس است. بیبیسی مگر میتواند اسناد را انکار کند. اما در مورد کاترین شکدم، نه دوست و نه دشمن سندی برای جاسوسی او ارائه نکردهاند و خود او در بیبیسی این ادعا را رد کرده است. آیا این دو موضوع مثل هم است. رابعا به نظر میرسد غربگرایان و رسانههای زنجیرهای سعی کردند به کمک حلقه انحرافی، خیانتها و جاسوسیهای خود را با بهانه اخیر لاپوشانی یا لوث کنند وگرنه روشن است که وزیر ارشاد دولت اصلاحات پنهانی از دولت عربستان درخواست پول کرده و برای پسر خود هزینه بورسیه را گرفته بود. یا معاون وزیر ارشاد در همان دولت که پس از فرار از کشور به استخدام شبکه سعودی اینترنشنال در لندن درآمده و علیه نظام فعالیت میکند. همینطور است دهها خبرنگار و مدیر نشریات زنجیرهای(از دبیر سیاسی و عضو شورای سردبیری روزنامه شرق) که پس از فرار از کشور در خدمت رسانههای ضدانقلاب درآمد به ستایش از مواضع رژیم نامشروع صهیونیستی پرداخت. ضمنا جاسوسی را میتوان را در محفل کسانی پیدا کرد که امضای وزیر خارجه شیطان بزرگ را تضمین مینامیدند و بعدها مدیر رسانه آنها اعتراف کرد برای جا انداختن برجام ناچار شدهاند اغراق کنند و دروغ بگویند!
سایر اخبار این روزنامه
اگر از پیشرفت هستهای صرفنظر کنیم چند سال بعد باید دست دراز کنیم
بهترین فرصت برای توافق حداکثری(یادداشت روز)
اخبار ویژه
فیسبوک و اینستاگرام: نفرتپراکنی و ترویج خشونت علیه روسها آزاد است!
اشتغالزایی برای 134 هزار نفر با بهرهبرداری از 6200 واحدصنعتی
اگر آمریکا را تحقیر نکرده بودیم دیگران جرأت مقابله نداشتند
توسعه ظرفیتهای صادراتی بندر امیرآباد و دستور راهاندازی 6 ماهه نیروگاه زبالهسوز ساری
نوبت به لغو تحریم و دادن تضمین که رسید آمریکا جا زد
آبروی غرب یک بار دیگر در جنگ میان روسیه و اوکراین رفت
گزارش انتصابات در دولت بهزودی تقدیم رئیسجمهور میشود
عملیات دوگانه آمریکا در مذاکرات و رسانهها(نگاه)
مقابله با ایرانهراسی از مهمترین برنامههای وزارت میراث فرهنگی و گردشگری است
رکورد تورم 40 ساله در آمریکا شکست/بایدن: تقصیر پوتین است!
اگر از پیشرفت هستهای صرفنظر کنیم چند سال بعد باید دست دراز کنیم
اگر از پیشرفت هستهای صرفنظر کنیم چند سال بعد باید دست دراز کنیم