فرصت‌ها و ضد فرصت‌ها درگفت‌وگوهای وین

جعفرگلابی روزنامه‌نگار گفته‌اند آنکه همه چیز را می‌خواهد چه بسا هیچ چیز به‌دست نیاورد. انسان عاقل هم اوست که قدر و قضای خود بداند و بفهمد و از پی‌سراب دریا از جرعه آب زلال خویش را محروم نگرداند. افزون برمذاکرات چند ماهه دولت قبلی اکنون مدت‌هاست که دولت فعلی هم برای احیای برجام در وین گفت‌وگوهای فشرده‌ای ترتیب داده است و حداقل چند هفته‌ای است که اخبار ضدونقیض از توافق و بن‌بست به گوش می‌رسد. علاوه بر بازار آن دسته از سیاسیون و نخبگان و ناظران و فعالان اقتصادی و مردمی که سرنوشت خویش را متاثر از این مذاکرات می‌دانند در فضایی معلق و مبهم میان حل وفصل موضوع یا شکست گفت‌وگوها در انتظار بسر می‌برند و به منتظری نگران مبدل شده‌اند. خیل دنبال کنندگان مذاکرات وین حق دارند نگران باشند که در این انتها سنگی از غیب فرود ‌آید و همه چیز را خراب کند و امید‌ها را به دیوار یأس و سرخوردگی بکوبد! شاهد از اوکراین رسید که ناگهان جنگی درگرفت و هنوز مشخص نیست که این معرکه بزرگ بر برجام ما اثر مثبت دارد یا منفی؟ در توافق تسریع می‌کند یا آن را به هم می‌پیچاند و مطول می‌گرداند؟ چه بسا در این روزگار پرآشوب بازهم حوادثی رخ دهد و در ثانیه‌های آخر، بازی متوقف شود و همه چیز به ابتدای خود بازگردد. نکته اصلی و اساسی همین جاست. ما در جهانی آرام و با ثبات بسر نمی‌بریم که با حوصله و شکیبایی به کسب حداکثر منافع و امنیت خویش بپردازیم و کسی مزاحم کارمان نشود. هرکاری عزم و اراده می‌خواهد و امور مهم و بزرگ همت و بینش و استحکام مضاعف طلب می‌کنند. اگر فرصت بود، اگرکشورما روزانه برای تحریم‌های ظالمانه خسارت‌های میلیاردی نمی‌دید، عقلانیت هم اقتضا می‌کرد که بدون تعجیل حداکثر امتیازات ممکن را کسب کنیم ولی کاملا واضح است که هم برای ما و هم طرف مقابل هیچ چیز با ثباتی وجود ندارد و هر آن ممکن است بازی برد- برد به بازی باخت- باخت مبدل شود. اگر حوصله و تنگنای معیشت مردم برای تصمیم گیران ملموس باشد و اگر شرایط خاص و لغزنده زمانه در نظر آیند بالاخره در قبال لغو تحریم‌ها باید امتیازاتی بدهیم و گریزی از آن نیست. ما می‌توانیم بازیگر فعال و زیرک و پرسرعتی باشیم و حداکثر امتیازهای خود را در زمان رفع تحریم‌ها جست‌وجو کنیم. از هم اکنون برای هر روز پس از توافق برنامه داشته باشیم و ساعتی را ازدست ندهیم. حدود 20 سال است که همه روابط خارجی و اقتصاد ما زیر سایه موضوع هسته‌ای قرار دارد، 15 سال است که مرتبا بر تحریم‌ها افزوده می‌شوند وما تحریم‌زدگان زمان شده‌ایم. شاید دیگر یادمان رفته باشد که زندگی بدون تحریم چگونه است؟ به نظر می‌رسد رفع تحریم‌ها خصوصا برای اقتصاد کشور در دراز مدت ازچنان اهمیتی برخوردار باشدکه دادن برخی از امتیازها در مقابل آن به چشم نیایند. کما اینکه شکوفایی و رونق و آبادانی در سایه امنیت و زندگی عادی و باثبات به‌دست می‌آید وکشورما بیش ازهر زمان دیگری به این ثبات ورونق نیازمند است. ما استاد ازدست دادن فرصت‌ها هستیم وفرصت‌ها مثل ابرها به‌سرعت درگذرند. همان‌گونه که عمرمفید یک نسل زیرسایه شوم تحریم‌ها گذشت. اگر می‌دانستیم که در عمرگذرا هیچ چیز به اندازه فرصت‌ها ارزش ندارند وهیچ زمان وفرصتی بازگشت پذیر نیست هرگز و تحت هیچ شرایطی و با هر توجیهی نمی‌گذاشتیم که فرصت توافق در دولت گذشته ازدست برود و 6ماه تمام از وقت طلایی کشور، دیگر در اختیارمان نباشد. درست است که اتخاذ تصمیم سخت است وحتی ممکن است با اندکی مقاومت امتیازی به امتیازات حاصله اضافه شود ولی مواظب همه چیز باشیم و نیم‌نگاهی به وسعت آشوب‌ها و احتمال انقلاب زمانه هم بکنیم و حالا که فرصت داریم لحظه‌ای را از دست ندهیم. فرصت‌ها گاهی با تعلل به ضد فرصت تبدیل می‌شوند. ما ناچار به تصمیم هستیم و اگر خودمان برای خودمان تصمیم نگریم روزگار و دیگران برایمان تصمیم خواهندگرفت. تصمیم، شجاعت وصلابت وعزم واراده می‌خواهد. باید زمانی را هم به استفاده از توافق اختصاص دهیم و احتمال هر رویدادی را بدهیم، اگر عهدشکنی چون ترامپ روی کارآمد حداقل ذخیره ارزی کشور به نقطه قابل قبولی رسیده باشد وسرمایه‌گذاری‌ها به ثمر نشسته باشند وامکان بازگشتشان مشکل شده باشد. فرصت‌ها خیر و خوبند: «فرصت مانند ابر از افق زندگی می‌گذرد، مواقعی که فرصت‌های خیری پیش می‌آید غنیمت بشمارید و از آن‌ها استفاده کنید. (امیر مومنان، نهج‌البلاغه)»