دیپلماسی بقای اردوغان

در چند ماه گذشته، پس از اینکه ابزار‌های مالی و سرمایه‌گذاران غربی، اقتصاد ترکیه و نرخ ارز این کشور را تا ۷۰ درصد ریزش مواجه کرد، اردوغان وادار شد برخلاف شعار‌های اخوانی و عثمانی، دیپلماسی جدیدی را در آشتی با امارات، مصر، عربستان و اکنون با رژیم صهیونیستی آغاز کند. صورت مسئله کاملاً روشن است که اردوغان با وجود اینکه از لحاظ مالی، سیاسی و اجتماعی، با شرایط بحرانی روبه‌روست، باید برای انتخابات ریاست‌جمهوری و دپارتمان ترکیه که پیش روی آنهاست، حرفی برای گفتن داشته باشد. لذا، چون از نگاه وی باقی‌ماندن در قدرت به هر قیمتی اهمیت دارد، نه‌تن‌ها با طرف‌هایی که ظاهراً در تقابل با آن‌ها بوده آشتی کرده، بلکه وارد شدن در سیاست عملی و هماهنگ با امریکا و رژیم صهیونیستی را پذیرفته است. در پروژه انتخاباتی مداخله‌گرانه عراق، اردوغان با خرج کردن از کیسه امارات، عربستان و اردن، ویترین اجرایی پروژه نجات امریکا شد تا بارزانی و خمیس خنجر و حلبوسی را برای ربودن ساختار‌های قدرت، دور هم جمع کند، که البته در آستانه شکست کامل است. برای اطمینان‌بخشی به امارات و مصر و مهم‌تر از همه، رژیم صهیونیستی، در چرخشی سؤال‌برانگیز، پذیرفته است که حضور اخوانی‌ها و خصوصاً نیرو‌های مقاومت فلسطینی در ترکیه را محدود و نهایتاً اخراج نماید. یعنی دقیقاً همان چیزی که در دو دهه گذشته نان سیاسی با ارزشی برای اردوغان بوده تا در افکار عمومی ترکیه و کشور‌های اسلامی به چهره مدافع فلسطین تبدیل شود.
این کرنش و پذیرش عملی سیاست‌های امریکایی در جنگ اوکراین نیز خودنمایی کرده و ضمن حفظ یک پوسته روابط با روسیه، جانب دوست اوکراین را گرفته و به موازات سیاست‌های امریکایی، فروش پهپاد بیرقدار و اعزام تروریست‌های جبهه‌النصره و ترکستانی و گروه‌های وابسته به سازمان اطلاعات میت که عمدتاً مزدوران ترکیه‌پرست هستند، را به اوکراین به عهده گرفته است.
اردوغان اکنون در استانبول، اسرائیل را برادر نامیده که نباید آن را در قالب تعارفات دیپلماتیک تفسیر کرد، چرا که صهیونیست‌ها با خروج تدریجی و اجباری امریکایی‌ها از غرب آسیا، یتیم می‌شوند و جوهر تلاش‌های امنیتی و دیپلماتیک آن‌ها با کمک انگلیسی‌ها، بر ایجاد یک پیوند مدافع از رژیم صهیونیستی است که تا به حال از طریق بحرین، امارات و عربستان دلگرم‌کننده نیست و نیازمند بازیگر مهم‌تری مثل ترکیه هستند. آنچه برای ما مهم است، اینکه اردوغان برنامه سفری به تهران نیز دارد که به‌زودی اجرایی می‌شود. سؤال مهم، این است که ترکیه در همراهی عمیق با سیاست‌های امریکایی و صهیونیستی و انگلیسی برای ایجاد یک موازنه امنیتی، ناچار به پذیرش ابزار شدن برای صهیونیست‌هاست یا هنوز امکان اجرای یک سیاست خارجی مستقل را دارد؟ اگرچه این نقطه عطف رفتاری از سوی مقامات ترکیه بسیار مهم است که فلسطین و حتی گروه‌های اخوانی فلسطینی در اولویت اردوغان نبوده و در شرایط اضطراری قربانی نیاز‌های فوری ترکیه می‌شوند، ولی شرایط پرچالش اردوغان در آستانه رقابت‌های انتخاباتی که شانس حزب اردوغان را به‌شدت متأثر کرده و ورود به پروژه‌های خطرناک امریکایی و اسرائیلی را موجه نموده، محل اهتمام و توجه دستگاه‌های مسئول است که پیش یا در حین سفر اردوغان، باید مدنظر قرار دهند.