جنگ در پیش است و یک نفر در این میان می‌میرد!

پولاد امین، شهروندآنلاین: کیلین مورفی در آغاز، خواننده و ترانه‌نویس یک گروه راک بود. از اواخر دهه ۱۹۹۰ اما به وادی سینما کوچ کرد و در فیلم‌هایی چون «خوک‌های دیسکو»، «۲۸ روز بعد»، «میان‌پرده»، «چشم قرمز» و «صبحانه در پلوتون» بازی کرد که برای این آخری نامزد جایزه گلدن‌گلوب شد.

کیلین مورفی که پیش از بازی در نقش تامی شلبی «پیکی بلایندرز»؛ به عنوان یکی از بازیگران محبوب کریستوفر نولان- با سابقه بازی در «سه‌گانه بتمن»، «اینسپشن» و این اواخر هم «دانکرک»- معروف بود، بعد از شهرت حاصل از ایفای نقش سریال جنایی «پیکی بلایندرز» محصول شبکه بی‌بی‌سی به سطحی بسیار بالاتر از همیشه ارتقا یافت، چنان که در سال ۲۰۲۰، در میان 12 چهره اصلی فهرست بزرگ‌ترین بازیگران ایرلندی قرار گرفت که توسط نویسندگان و البته خوانندگان مجله آیریش‌تایمز انتخاب شده بودند.

مورفی که در حال حاضر 46 سال دارد، در فصل‌های پنجم و ششم سریال «پیکی بلایندرز» به عنوان یکی از تهیه‌کنندگان مجموعه نیز معرفی شده است. سطح جدیدی از فعالیت سینمایی که به او دید جامع‌تری از این سریال تاریخی درباره یک گروه خلافکار خیابانی به نام «پیکی…» یا «نقابداران» در بیرمنگام سال‌های پس از جنگ جهانی اول می‌بخشد و البته او را قادر می‌سازد که بهتر بتواند میراث همکار فقیدش، هلن مک‌کروری تازه‌درگذشته را زنده نگاه دارد.



در گفت‌وگویی که در پی می‌آید، کیلین مورفی بیشتر درباره «پیکی بلایندرز» صحبت کرده است. سریالی که دوستدارانش چند سالی بود منتظر پخش سری ششم آن بودند، اما وسواس سازندگان، هجمه کرونا و البته حوادث غیرمترقبه‌ای مانند درگذشت هلن مک‌کروری بازیگر نقش خاله پالی در روند انتشار آن وقفه ایجاد کردند. تا این اواخر که بالاخره بر چالش‌ها و موانع غلبه کرد و به بازار آمد و در این دو هفته نیز دو قسمت از آن منتشر شده و خوشبختانه نه‌تنها ناامیدکننده نبوده که حداقل در دو قسمت آغازین بسیار فراتر از توقعات موجود عمل کرده است…

بهترین، غنی‌ترین و عمیق‌ترین فصل سریال

انتظار یک فصل ویژه

-حالا که فصل ششم سریال «پیکی بلایندرز» در آستانه انتشار کامل است؛ با توجه به اتفاقات پرشماری که از سال 2019 و سری پنجم سریال به این سو در دنیا رخ داده، فکر می‌کنی دوستداران سریال برای چه چیزهایی در سریال دل‌شان تنگ شده و البته بیشتر انتظار چه چیزهایی را می‌کشند؟

خب، البته همیشه بین فصل‌های مختلف «پیکی بلایندرز» فاصله‌های طولانی وجود داشته، یعنی ماجرا این‌جوری بوده که ما تمام‌وقت در اختیار سریال نبودیم، بلکه می‌آمدیم و یک فصل را تولید می‌کردیم و بعد هم می‌رفتیم سر کارهای دیگرمان. این روند در تمام 10 سالی که از سال 2012 تا همین حالا فصل‌های مختلف سریال را می‌ساختیم، صادق بوده،اما درباره اینکه تماشاگران چه انتظاری از سریال دارند؛ واقعا چه می‌توانم بگویم؟ اصلا تماشاگران یک سریال در فصل آخرش چه انتظاری می‌توانند داشته باشند، جز اینکه می‌خواهند فینال و نقطه اوج سریال را ببینند و بنابراین باید نسبت به فصل گذشته شاهد یک پیشرفت باشند. این امید را ما خودمان هم داریم که فصل ششم بهترین، غنی‌ترین و عمیق‌ترین فصل سریال باشد، به خصوص به‌خاطر این پاندمی مزخرفی که شاهد بودیم و البته درگذشت غم‌انگیز هلن مک‌کروری که همه به این دلایل می‌خواستیم این فصل تبدیل به یک فصل ویژه شود و سخت هم  کار کردیم و در پاسخ به سوال شما فکر می‌کنم تماشاگران هم راضی خواهند شد!

بدون او هیچ‌چیز مثل قبل نشد!

درگذشت ناگهانی بازیگر نقش خاله پالی

-درگذشت هلن مک‌کروری ظاهرا برای شما دشوار بوده که در آبزرور هم گفتید این موضوع را، اما فارغ از آن، درباره صحنه‌هایی که او هنوز زنده بود و شما می‌دانستید حالش در حال بدتر شدن است و هم‌زمان در صحنه‌هایی بازی داشتید که باید به او واکنش نشان می‌دادید یا درباره‌اش حرف می‌زدید، صحبت می‌کنید؟ خصوصا که مشخص است از دست دادن او برای تمام اعضای سریال سخت بوده و حتی اپیزود اول فصل ششم به‌نوعی گرامیداشت و ادای احترام به اوست…

نه‌تنها اپیزود اول، بلکه تمام فصل ششم ادای احترام به هلن است. در واقع حضور هلن در سریال همچنان در این فصل نیز احساس می‌شود و حتی بخشی از سفر تامی شلبی در فصل آخر است. در این فصل به‌خوبی مشخص است که بدون پالی همه‌چیز فرق می‌کند و اصلا هیچ چیزی مثل سابق نیست و البته خارج از فضای سریال «پیکی بلایندرز» هم فقدان هلن مک‌کروری یک ضایعه بزرگ برای کلیت جامعه بازیگری است.

سفر مشترک پرفشار

10 سال با «پیکی بلایندرز»

-ششمین فصل سریال تقریبا در ۱۰ سالگی آن روی آنتن رفته. درباره ارتباطی که با سریال و عواملش در این 10 سال داشتید، می‌گویید؟

این 10 سال مثل یک ماجراجویی بزرگ بود! در کنار بازیگران پرشماری که در این سریال حضور داشتند. یک سفر مشترک که چیزهای زیادی از آن یاد گرفتم. به‌خصوص که در تمام این فصل‌ها- شاید به دلیل ماهیت داستان- تصویربرداری سخت و پرفشاری داشتیم و تقریبا به مدت پنج ماه روزی ۱۶ ساعت کار می‌کردیم.

آغاز پایان یک مرد!

شخصیت تامی و داستان «پیکی بلایندرز»

-در آغاز فصل ششم شاهد یک جهش زمانی چهار ساله هستیم که در این فاصله خاله پالی کشته شده و خیلی اتفاقات دیگر هم رخ داده، اما تماشاگران از این تغییرات تنها در حد شنیده‌ها آگاه می‌شود و معنای بسیاری از تغییرات و البته دلیل آنها را درک نمی‌کند. اینکه چرا تامی دیگر مشروب نمی‌خورد، یا چرا دور از خانواده‌اش زندگی می‌کند…

پایان فصل پنج جایی بود که تامی رفت خودش را بکشد. در واقع او که همیشه یک قدم از بقیه جلوتر بود، این بار حس کرد عقب مانده و این برایش به معنای رسیدن به آخر خط بود. رسیدن به نقطه شکست. حالا اما چهار سال بعد از مرگ پالی او تا حدی به خودش آمده و سعی دارد اصلاح شود، با اینکه هنوز مشکلات روانی و ذهنی‌اش را دارد…

-درباره رابطه تامی و مایکل چه؟ مایکل می‌گوید می‌خواهد انتقام مادرش را- که تامی در مرگش مقصر بوده- از تامی شلبی بگیرد، اما باز هم در این سری به هم نزدیک می‌شوند که تماشاگر چندان اطلاعی از انگیزه و دلیل این رابطه ندارد…

درباره این رابطه به‌نظر من شاهد یک ساختار داستانی کلاسیک هستیم درباره اینکه نسل بعد به دنبال گرفتن قدرت از نسل قدیمی‌تر است. تامی و آرتور هم این را به روشنی حس می‌کنند. روندی که آغاز از هم پاشیدن است.

-این چیزی است که پالی هم در فصل پنجم پیشگویی کرده بود که «جنگ در پیش است و یکی از شما می‌میرد!»

این فصل پر از جنگ‌های مختلف است. جنگ‌های گوناگون در مکان‌های غیرمنتظره…

داستان‌پردازی در بستر اتفاقات تاریخی

تاریخ خلاصه قرن بیستم اروپا

-در فصل ششم به رخدادهای تاریخی زیادی اشاره می‌شود، از آغاز و پایان ممنوعیت تولیدوفروش مشروبات الکلی در آمریکا تا ظهور خریدوفروش تریاک و تجارت تریاک در اروپا و ایالات متحده و البته ظهور و قدرت گرفتن فاشیسم در اروپا و نشانه‌های بروز جنگ جهانی دوم. این اتفاقات تاریخی چه در زمینه بازیگری و چه به عنوان یکی از تهیه‌کنندگان اجرایی سریال چه‌قدر شما را درگیر روند تحقیق و مطالعه کردند؟

من در این زمینه از قبل هم مطالعات زیادی داشتم تا دامنه کامل اتفاقات را درک کنم. به ویژه اینکه برای علاقمندان مطالعه درباره آن بازه خاص زمانی و آن مقطع خاص از تاریخ مطالب در دسترس خیلی زیادی وجود دارد و من هم تا جایی که می‌توانستم، خودم را در آن مطالب غرق کردم. با این‌حال باید این را به تاکید بگویم که نوشته‌های استیون نایت به نحوی است که روایت کامل تاریخ نیست و به عبارت بهتر به رویدادهای تاریخی مهم‌ و واضح نمی‌پردازد، بلکه داستانش را در بستر یکی از رویدادهای عجیب و نامعمول آن زمان گذاشته و روایت را به این شکل پیش می‌برد. مثلا وقتی استیون نایت فهمید در زمان ممنوعیت تولیدوفروش مشروبات الکلی، اهالی میکلون از چه راه گریز عجیبی برای ارسال مشروب به آمریکا استفاده می‌کردند، تصمیم گرفت تامی را ببرد آنجا و برای اولین بار او را از بریتانیا خارج کند.