روزنامه وطن امروز
1400/12/22
جهاد لسانی
امیرحسین محمدی: رهبر معظم انقلاب در جمع اعضای مجلس خبرگان برای چندمین بار در چند ماه گذشته بر مساله مهم جهاد تبیین تاکید کردند و تقریبا نیمی از سخنرانی ایشان به این امر اساسی تخصیص یافت. معارف اسلامی اعم از قرآن و روایات یکی از ابزارهای مهم پیشبرد اهداف دینی را تبیین و روشنگری در جامعه در برابر تهاجمات فرهنگی و شبیخون نرم طاغوتها معرفی میکند. حضرت آیتالله خامنهای به یکی از این معالم دینی که در نهجالبلاغه منعکس شده است، اشاره کردند و فرمودند: «بنده هم قبلا چند بار تا حالا تکرار کردهام و بحث جهاد تبیین را گفتهام. خب! حالا چرا میگوییم جهاد، جهاد تبیین؟ این گرفته شده است از کلام امیرالمؤمنین (علیهالسلام). امیرالمؤمنین در آن وصیت معروف خودشان به حسنین (علیهماالسلام)- که خطاب به آنهاست، میفرمایند «وَ مَن بَلَغَهُ کِتَابِی»؛ یعنی بنده و شما هم مخاطب این وصیت هستیم - از جمله چیزهایی که میفرمایند [این است]: «وَ اللَهَ اللَهَ فِی الجِهَادِ بِاَموَالِکُم وَ اَنفُسِکُم وَ اَلسِنَتِکُم فِی سَبِیلِ اللَه»؛ جهاد با السنه. حالا خوشبختانه [از میان] ملت ما، کسانی که میتوانستند، وارد بودند، با اموالشان، با انفسشان جهاد کردند؛ الان هم دارند جهاد میکنند؛ با السنه هم باید جهاد کرد که کسانی در این بخش هم میتوانند واقعا فعال باشند و جهاد کنند». امیرالمؤمنین(ع) در نامه ۴٧ نهجالبلاغه که وصیتنامه اخلاقی حضرت خطاب به جهانیان بویژه مسلمانان و شیعیان است، یکی از اقسام سهگانه جهاد را جهاد به لسان و زبان مطرح میکنند و همه را به خدا قسم میدهند که جهاد به زبان یا همان جهاد تبیین و روشنگری را ترک نکنند. امام علی(ع) میفرمایند: «والله الله فِی الْجِهَادِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ أَلْسِنَتِکُمْ فِی سَبِیلِ اللهِ؛ خدا را خدا را، که در جهاد با مال و جان و زبان خویش در راه خداوند کوتاهى نکنید». منظور از جهاد با انفس همان حضور در میدانهاى جنگ براى حفظ اسلام و کشورهاى اسلامى در مقابل دشمنان است و جهاد با اموال کمکهاى مالى است که براى بسیج لشکر اسلام در زمانهاى گذشته مىشد و امروز هم تمام کمکهایى که در مسائل مختلف فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى براى حفظ اسلام و مسلمانان مىشود مشمول آن است. جهاد با زبان نیز همان دفاعهاى منطقى و تبلیغات مستمر براى پیشرفت اسلام است و امروز استفاده از تمام رسانههاى ارتباط جمعى را در بر مىگیرد. «جهاد» قانونى عمومى در عالم آفرینش است، زیرا تمام موجودات زنده اعم از گیاهان، انواع حیوانات و جانداران به وسیله جهاد، موانع را از سر راه خود برمىدارند تا بتوانند به حیات مطلوب ادامه دهند. در خلقت این جهان هر موجودى معمولا آفتى دارد که اگر با آن آفت مبارزه نکند، نابود مىشود یا از پیشرفت باز مىماند. ریشههاى درختان براى به دست آوردن آب و غذا در اعماق زمین دائما در حرکتند و هر گاه به مانعى مانند سنگى برسند یا آن را در هم مىشکنند یا آن را دور زده به پیشروى خود ادامه مىدهند و گاه مىبینیم ریشههاى لطیف گیاهان مانند متههاى فولادى موانع را سوراخ مىکنند. راه دور نرویم؛ بدن ما در تمام طول شبانهروز در حال جهاد است، زیرا میکروبها از 4 طریق آب، هوا، غذا و پوست به بدن (آنجا که خراشى بردارد) هجوم مىآورند، اگر نیروى دفاعى تن و گلبولهاى سفید خون با آنها به پیکار برنخیزند، ممکن است در یک روز انواع بیمارىها دامن ما را بگیرد اما این جهاد خاموش و پردامنه است که سلامتى ما را حفظ مىکند. جوامعى که جهاد را ترک کنند نیز در مدت کوتاهى یا نابود مىشوند یا به ضعف و ذلت کشیده خواهند شد. یقینا یکی از عرصههای جهادی که اگر از جانب مسلمانان متروک بماند، دشمنان فشار زیادی را بر جامعه اسلامی وارد میکنند، عرصه جهاد به لسان یا همان جهاد تبیین است. حضرت آیتالله خامنهای در آخرین قسمت از این سخنرانی مهم به عبارتی از نامه 53 نهجالبلاغه معروف به عهدنامه مالک اشتر اشاره کردند و فرمودند: «نکته پایانی در باب جهاد تبیین این است ـ که این تحذیر خود ما است، تهدید خود ما است ـ که بدانیم که اگر جهاد تبیین بدرستی صورت نگیرد، دنیامداران حتی دین را هم وسیله هوسرانی و شهوترانی خودشان قرار خواهند داد؛ یعنی اگر من و شما کارمان را درست انجام ندهیم، آن که برایش صرفا دنیا مطرح است - دنیای شخص خودش، یعنی هوسهای خودش، آرزوهای خودش، خواستههای شخصی خودش- حتی دین را هم در خدمت خواهد گرفت. این جمله در نامه معروف امیرالمؤمنین (علیه الصلاه و السلام) به جناب مالک اشتر است. حضرت شرح میدهند کسانی را انتخاب کن که این خصوصیات را داشته باشد؛ [به طور] مفصل خصوصیاتی را ذکر میکنند، میگویند اینها را برای همکاری خودت انتخاب کن؛ بعد که آن خصوصیات را بیان میکنند، میفرمایند: فَانظُر فی ذلِکَ نَظَراً بَلیغا؛ با دقت نگاه کن، با دقت نظر کن؛ فَاِنَّ هذَا الدّینَ قَد کانَ اَسیراً فی اَیدِی الاَشرار. عجیب است! این را امیرالمؤمنین به مالک اشتر میگوید؛ یعنی 20 و چند سال بعد از رحلت پیغمبر؛ این اشاره به همین تسلط بنیامیه و عناصر آنچنانی است دیگر؛ آن کسانی که نماز صبح را 4 رکعت یا 6 رکعت میخواندند، بعد هم میگفتند که حالمان خوب است، خوش است، اگر بخواهید، بیشتر هم برایتان میخوانیم. فَاِنَّ هذَا الدّینَ قَد کانَ اَسیراً فی اَیدِی الاَشرارِ یُعمَلُ فیهِ بِا لهَوى وَ تُطلَبُ بِهِ الدُّنیا؛ دین را وسیله به دست آوردن دنیا و اطفای شهوات خودشان قرار بدهند. به خدای متعال پناه میبریم از اینکه در این دامهای سخت شیطان قرار بگیریم؛ چه خودمان، چه مردممان». همانگونه که رهبر حکیم انقلاب اشاره کردند روشن است که این سخنان امیرالمومنین(ع) به زمان عثمان اشاره مىکند که گروهى از افراد فاسد و مفسد از بنىامیه و بنىمروان قدرت را به دست گرفتند، اموال بیتالمال را به غارت مىبردند و آنچه براى آنها مهم نبود، حفظ اسلام و نگهدارى از این آیین نوپا بود. در اینکه در عصر عثمان فساد گستردهاى بر جامعه اسلامى حاکم بود، هیچ تاریخنویسى تردید ندارد، منتها بعضى علماى اهل سنت براى اینکه موقعیت عثمان را حفظ کنند مىگویند: او مرد ضعیفى بود که نتوانست بر این گروه اشرار چیره شود، به گونهاى که زمام اختیار را از دست او ربودند، بنابراین او معذور بود. حال تا چه اندازه مىتوان چنین عذرى را پذیرفت ناگفته پیداست. در خطبه شقشقیه نیز به این موضوع اشاره شده است، آنجا که مىفرماید: «وَقَامَ مَعَهُ بَنُو أَبِیهِ یَخْضَمُونَ مَالَ اللهِ خِضْمَهَ الاْبِلِ نِبْتَهَ الرَّبِیع؛ و بستگان پدرش (اشاره به بنىامیه است) به همکارى او (عثمان) برخاستند و همچون شتر گرسنهاى که در بهار به علفزار بیفتد و با ولع عجیبى گیاهان را ببلعد به خوردن اموال خدا (بیتالمال) مشغول شدند». این هشدار بزرگی است به همه کسانی که دغدغه اسلام و انقلاب دارند که در صورت کمکاری و اهمال در جهاد، بویژه جهاد تبیین اشرار و فاسدان بر همه چیز مسلط میشوند و حتی دین الهی را ملعبه قرار داده و آن را وسیله دنیاطلبی خود قرار میدهند. * با اقتباس از کتاب پیام امام امیرالمؤمنین
سایر اخبار این روزنامه