اخبار ویژه

  اشتباه در مقابل روسیه ممکن است پایان کار بایدن باشد
روزنامه آفتاب یزد از قول یک کارشناس تأکید کرد؛ بایدن در مقابل روسیه اشتباه می‌کند و نه در موضوع اوکراین و نه هیچ موضوع سیاست خارجه دیگر،‌ دستاوردی نداشته و ضعیف ظاهر شده است.
این روزنامه اصلاح‌طلب از قول علی بیگدلی نوشت: پوتین در ماجرای اوکراین خیلی توجهی به تحریم‌ها ندارد چون چشم‌اندازی که پیش روی خود ترسیم کرده حکایت از آن دارد که دولت جایگزین بایدن و فـــردای اروپا به گونه‌ای است که همه ضـرر و زیان‌های احتمالی را یکجا جبران خواهد کرد.
«آمریکا نباید سختگیرانه علیه مسکو اعلام موضع کند به هر حال روسیه در زمینه نظامی کشور قدرتمندی است از منظر اقتصادی نیز به این سادگی‌ها از پا درنخواهد آمد.»


غربی‌ها مخصوصا آمریکا دارند اشتباه می‌کنند و این فشارها و تحریم‌های اقتصادی جواب نمی‌دهد وقتی روی ایران که اقتصاد ضعیف‌تری نسبت به روسیـــه دارد جواب نداد روی روسیه هم جواب نمی‌دهد و این باعث می‌شـود که خشم کاذبی را در پوتین بـه وجود آورد. راهی که پوتین انتخاب کرده راه خطرناکی است و اگر آمریکایی‌ها انعطاف بیشتری به خرج ندهند و به بخشی از انتظارات پوتین پاسخ ندهند ممکن است این جنگ به نقاط دیگر اروپا مانند لهستان کشیده شود.
در اتحادیه اروپا با توجه به انشقاقی که در آن به وجود آمده دیگر آن اتحاد اولیه را ندارند و از طرف دیگر بر اساس اخبار‌، امکان خروج کشورهای دیگری هم از اتحادیه وجود دارد و با توجه به اینکه اکنون ریاست دوره‌ای اتحادیه دست فرانسه است و آقای مکرون هم در آستانه انتخابات است خیلی دارد تلاش می‌کند و بیش از تلاش دارد مانور سیاسی می‌دهد که هم اتحادیه اروپا را حفظ کند هم از جانب آنها بتواند مانور سیاسی و مانور قدرتی به روسیه نشان دهد ولی اینها همه باعث نمی‌شود که روسیه با توافق نیم‌بند عقب‌نشینی کند...
پوتین منافعی در اتحادیه اروپا دارد و با اتحادیه اروپا هم خیلی مخالف نیست. اینکه زلنسکی تقاضا کرده هم عضو ناتو شـود هم اتحادیه تقاضای بسیار خطرناکی است منتها چـون می‌خواهد جلوی روسیه را بگیرد فکر می‌کند با عضویت در اتحادیه ممکن است از جانب آنها حمایت شود. اما اتحادیه اروپا یک اتحادیه اقتصادی اسـت و مسائل نظامی زیاد برایش اهمیتی ندارد. بیشتر به دنبال بازارهای یکدیگر هستند. لذا درخواست‌های زلنسکی عملی نخواهد شد. اتحادیه همسایه دیوار به دیوار روسیه است و ملاحظاتی دارد. اتحادیه اروپا بدش نمی‌آید امتیازی به روسیه داده شود و او عقب‌نشینی کند مخصوصاً در رابطه با عـدم عضویت اوکراین که تمایل دارد آن را متوقف کند. آمریکایی‌ها هم شاید خیلی جدی نباشند اما اتحادیه اروپا نگران‌تر از آمریکا است تصور کنم اتحادیه باید نرمش بیشتری از خود نشان دهد چون روسیه خیلی تمایل به فشـار روی اوکراین ندارد فشارهای اقتصادی تنها پوتین را خشمگین‌تر می‌کند و این وضعیت به نفع اتحادیه نیست.
بحران اوکراین قطعا و حتما بر سیاست داخلی آمریکا تاثیر می‌گذارد. با این توضیح که برخی مدعی هستند مذاکرات هم که با شکست مواجه شده و این هم می‌تواند نقطه ضعفی برای بایدن باشد. به هرحال برگه‌های سیاست خارجه آقای بایدن بسیار ضعیف بوده است. پروژه افغانستان‌، توانش در حل مسئله اوکراین و مسئله ونزوئلا. بنابراین بایدن در سیاست خارجه‌اش برگ برنده‌ای ندارد و میزان محبوبیتش بسیار پایین آمده است. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند می‌تواند به ریاستش پایان دهد و منجر به باخت در انتخابات ۲۰۲۴ شود. در مورد انتخابات کنگره هم که به نظر می‌رسد جمهوری خواهان برنده شوند.
روس‌ها در این کار- دخالت در انتخابات- بسیار ماهرند و در این راه از چینی‌ها هم کمک می‌گیرند. لذا با در نظر گرفتن جميع موارد بایدن دارد اشتباه می‌کند که این‌قدر از دیپلماسی فاصله گرفته و فقط به تحریم اتکا کرده است. روسیه کشوری نیست که در این مسئله عمیق ببازد. در مرافعات بین‌المللی حداقل در ۲۰۰ سال گذشته روسیه هیچ‌گاه بازنده نبوده است.» آمریکا کارشکنی می‌کند اما از روسیه فاصله بگیرید(!)
روزنامه غربگرا به‌جای اعتراض به کارشکنی آمریکا در مذاکرات وین نوشت: وقت آن رسیده که ایران از روسیه فاصله بگیرد(!)
روزنامه شرق با اشاره به تحریم نفت و گاز روسیه از سوی آمریکا می‌نویسد: «شاید مهم‌ترین اثرپذیری ایران از بحران این‌ روزهای دنیا، ماجرای انرژی و در رأس آن نفت باشد؛ هرچه تهاجم روسیه به اوکراین وارد مراحل تازه‌تر و بحرانی‌تر می‌شد، سمت‌وسوی تحلیل‌ها هم به سمت فرصت کم‌نظیر برای انرژی ایران بیشتر می‌شد و همچنان هم این روند ادامه دارد. اما اینکه تا چه اندازه ایران می‌تواند جایگزین این بازارها باشد، محل بحث و اختلاف است. ماجرای توافق و توقف ایجادشده در احیای برجام نیز بر این سردرگمی اثر فراوانی گذاشته ا‌ست.
شرایط بحرانی و این بازار پیچیده اگرچه به نظر می‌آید در مجموع برای بازار انرژی ایران مفید است، ولی کارشناسان لازمه سودبردن از این فضا را دیپلماسی و سیاست قوی و چندجانبه می‌دانند. تحلیلگران می‌گویند ایران حالا باید تصمیم بگیرد تا چه اندازه منافعش را بر روابط با کشورهای دوست ترجیح می‌دهد و حتی بعضی می‌گویند وقت آن رسیده که ایران از روسیه فاصله بگیرد. البته تاکنون و در بین اخبار رسمی، اثری از این فاصله‌‌گرفتن ایران از روسیه دیده نمی‌شود.
تنها منبع گازی قابل اعتماد غیر از روسیه، ایران است که بکر هم هست؛ یعنی درست است که از تولیدکنندگان بزرگ گاز دنیا هستیم، اما از صادرکنندگان نیستیم؛ یعنی نت‌بالانس ما منفی است. قبل از قضایای روسیه و اوکراین، ایران تا حدی توانسته بود برای نفت خود به‌خصوص در مارکت چین جا باز کند و تصور این است که پیچ تحریم‌ها شل شده و اجازه داده شود که ایران نفت را بفروشد.
موضوع مهم‌تر اینکه به نظر می‌رسد اگر در وین توافق شود، سرمایه‌هایی که از منابع نفت و گاز روسیه دور می‌شوند، به میادین و تأسیسات نفتی ایران سرازیر شوند. در‌حال‌حاضر ایران حدود 1/2 میلیون بشکه روانه بازار می‌کند که این رقم به‌سرعت می‌تواند به 2/5 میلیون بشکه در روز برسد.
در چنین شرایطی بیش از هر چیز باید منتظر تصمیم مسئولان ایرانی از یک سمت و تصمیم کشورهای درگیر بحران هم از سمت دیگر باشیم؛ باید دید آیا ایران می‌تواند از این فرصت ایجادشده نهایت استفاده را ببرد یا اینکه مانند چند سال گذشته سهم ایران از این بازار بزرگ محدود و ناچیز خواهد ماند».
درباره تحلیل غلط‌انداز شرق گفتنی است که مقاومت ایران در مذاکرات در کنار عملیات تلافی‌جویانه مقاومت یمن و سپس بحران اوکراین موجب شد قیمت جهانی نفت ظرف چند ماه دو برابر شود. از سوی دیگر با وجود اصرار آمریکا بر به صفر رساندن صادرات نفت ایران، کشورمان توانسته تدریجا صادرات خود را بدون احیای برجام و نیاز به لغو تحریم‌ها، به 1/5 میلیون بشکه در روز برساند. در عین حال مدیران ذی‌ربط توجه دارند که دلیلی ندارد در شرایط افزایشی شدن قیمت نفت،‌ به بازار نفتی آمریکا و غرب (و به ضرر خود و دیگر صادرکنندگان) آرامش بدهند. بنابراین ایران اصرار ندارد که در سیاست‌های اعلامی، در زمین آمریکا بازی کند و بنابراین ورود خود را به بازار نه اعلام بلکه (به شکل تدریجی) اعمال می‌کند.
از سوی دیگر باید توجه داشت که برخلاف ادعای روزنامه شرق مبنی بر ضرورت توافق هرچه سریع‌تر، دولت آمریکا درباره مطالبات اصلی ایران که شامل لغو موثر تحریم‌ها، راستی‌آزمایی و ارائه تضمین معتبر است کارشکنی کرده و مانع پدید آمدن توافق خوب شده است. اما در عین حال نمی‌خواهد مسئولیت این شیطنت را بپذیرد و سعی می‌کند تقصیر خود را گردن روسیه بیندازد.
به بیان دیگر تحلیل روزنامه شرق، خدمت چندمنظوره به آمریکاست. هم رفع نیاز راهبردی آمریکا و غرب برای کاهش قیمت نفت (از طریق ایران) را توجیه می‌کند و هم لزوم تدوین توافق قوی (برای بستن راه‌های کلاهبرداری آمریکا) را منتفی می‌کند و برای توافق مطلوب آمریکا توجیه می‌تراشد! «خسارت محض» و «تقریبا هیچ» نباید درباره برجام تکرار شود
عبارت «تقریبا هیچ» که رئیس بانک مرکزی دولت روحانی درباره دستاورد ایران از برجام گفت، همچنان در اذهان باقی مانده است. حالا با گذشت 5 سال از گفتن این عبارت، شرایط برای ازسرگیری توافقی که یکبار توسط آمریکا منهدم شده، مهیا شده است، «تقریبا هیچ» می‌تواند در هیئتی جدید ظاهر شود.
به گزارش «وطن ‌امروز»، در شرایطی که این روزها از موعد حصول توافق در وین صحبت می‌شود و «پیشرفت چشمگیر» در مذاکرات عبارت پربسامد و پرتکرار طرف‌های مذاکراتی از توصیف آنچه این روزها در اتاق‌های هتل کوبورگ می‌گذرد، است اما همچنان نوعی تردید درباره سرانجام گفت‌وگوها دیده می‌شود که دلیل آن هم عدم تصمیم‌گیری واشنگتن در پذیرفتن خطوط قرمز ایران است که سرعت گفت‌وگوها را با کندی مواجه کرده است. در این میان پیامدهای جهانی تهاجم روسیه به اوکراین هم ناخواسته تبدیل به یکی از متغیرهای کلیدی تاثیرگذار بر حصول توافق برای احیای برجام شده است. با این وصف، احیای توافق ناکام هسته‌ای سال 2015 که رابرت مالی، رئیس تیم اعزامی آمریکا به وین آن را «جسم مرده» لقب داده بود بیشتر از آن چیزی که وندی شرمن 7 سال قبل توصیف کرد به مکعب روبیک تبدیل شده است. برنامه جامع اقدام مشترک که 23 تیرماه 94 میان ایران و ۱+۵ منعقد و از 26 دی‌ماه همان سال اجرایی شد، مسیری را طی کرد که نه‌تنها به منبعی برای تامین منافع ملی و اقتصادی ایران تبدیل نشد، بلکه منجر به رقم خوردن خسارات فاجعه‌بار شد. یکی از آثار این خسارت‌ها تاثیر این توافق را بر برنامه هسته‌ای ایران و زیرساخت‌های آن نشان می‌داد. در صورت احیای برجام، باید به پرسش‌های جدی درباره توان هسته‌ای کشورمان که طی یک سال گذشته دوباره به حیات خود بازگشته است در نتیجه توافق احتمالی در وین پاسخ داده و ابهام‌ها برطرف شود. توافق اشاعه‌ای برجام که با سازوکار بی‌سابقه راستی‌آزمایی و مکانیزم‌های نظارتی آژانس انرژی اتمی، برنامه هسته‌ای ایران را به یک استثنا تبدیل کرد در شرایطی رقم خورد که برنامه ایران شامل غنی‌سازی اورانیوم با غنای 20 درصد و با سانتریفیوژهای 1-IR بود. طبق برجام ایران ذخایر 1000 کیلویی اورانیوم با غنای 5 درصد و همچنین 400 کیلو اورانیوم با غنای 20 درصدی را از کف داد.
اگرچه این روزها از آماده بودن متن توافق احتمالی در وین صحبت می‌شود اما به دلیل عدم دسترسی به این متن جای این پرسش مطرح است: در شرایطی که ایران با گام‌های هسته‌ای خود که طی یک سال اخیر در توسعه برنامه هسته‌ای برداشته است، به مراتب از سال 94 جلوتر و فراتر رفته است، توافق چگونه خواهد بود؟ به عنوان نمونه ایران از فروردین‌ماه امسال در پاسخ به حملات خرابکارانه در تاسیسات نطنز غنی‌سازی 60 درصدی را آغاز کرده است. همچنین در سانتریفیوژها هم ایران پیشرفت داشته و اورانیوم را با سانتریفیوژهای6-IR غنی می‌کند.
ایران در حال حاضر به میزان 33 کیلوگرم اورانیوم 60 درصد در اختیار دارد و همچنین 182 کیلوگرم اورانیوم 20 درصدی غنی‌سازی کرده است و در مجموع میزان کل ذخایر غنی شده ایران به بیش از 3000 کیلوگرم رسیده است. این داده‌ها حاوی چه پیامی است؟ ایران تا زمان برجام در سال 94 طی 8 سال (فرض گرفته شده از سال 1386 تا 1394) به 10 تن اورانیوم غنی‌شده 3/5 درصد و 400 کیلو 20 درصدی دست یافته بود (غنی‌سازی 20 درصد از سال 89 شروع شد) اما حالا طی فقط یک سال به یک‌سوم میزان 10 تن که در 8 سال به دست آمده بود، دست یافته است. در غنی‌سازی 20 درصد هم طی یک سال تقریبا به نصف این میزان اورانیوم سال 94 دست یافته است. ضمن اینکه ایران در دوره کنونی، حرکت به سمت تولید فلز اورانیوم را هم آغاز کرده است و تاسیسات فردو هم بار دیگر به چرخه غنی‌سازی و فعالیت‌های خود بازگشته است.
در نتیجه باید این سوال را مطرح کرد: اگر قرار است دوباره توافقی حاصل شود که متعاقب آن ایران به سال 2015 پرتاب شود و به سانتریفیوژهای 1-IR بازگردد و فردو را دوباره تعطیل کند، این نتیجه‌ای مطلوب تلقی شده و تکرار مجدد خسارت قبل نخواهد بود؟ اگر پاسخ مثبت است باید گفت قطعا باید نتیجه توافق احتمالی بسیار فراتر از برجام باشد که زیرساخت‌های موجود حفظ شود. ممکن است گفته شود توافق آتی برای احیای توافق سال 2015 است و این خواسته فرابرجامی است اما باید پرسید مگر دولت ایالات‌متحده که یکبار با نقض فاحش توافق از آن خارج شده است و چند صد تحریم جدید را با کارزار فشار حداکثری بر کشورمان تحمیل کرده و حتی برچسب تحریم‌های برجامی را هم تغییر داده است، به شرایط 2015 برمی‌گردد که ایران هم باید نعل به نعل به شرایط 2015 بازگردد؟