«تحريم‌هاي خارجي» «كارشكني‌هاي داخلي» كار را به اينجـا رسانــد

آرمان ملی- سهیل ثابت: اصولگرایان پیش از اینکه نهادهای انتخابی همچون مجلس و دولت را در اختیار بگیرند وعده‌های بسیاری در خصوص حل مسائل و مشکلات کشور می‌دادند و حتی پس از آنکه ساکن بهارستان و پاستور شدند نیز وعده‌های خود را تکرار کردند. گویی اینکه با تغییر دولت و مجلس وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم نیز دگرگون خواهد شد اما انتظار مردم چندان به درازا نینجامید، چراکه مجلسی‌ها پس از چند ماه اساسا وعده‌های خود را کنار گذاشته و به سراغ مسائل دیگری همچون طرح صیانت رفتند و دولت نیز نتوانست آن‌طور که باید و شاید به وعده‌های خود جامه عمل بپوشاند و تحقق بخشد. همین مساله باعث شده تا اعتماد جامعه نیز نسبت به عملکردها و تحقق وعده‌ها و عمل به مطالباتشان خدشه‌دار شود و مردم به آینده نیز با دیده تردید بنگرند. بسیاری بر این باورند که اگر دولت و مجلس بتوانند در چارچوب عملکردی خود با رویکردها و اقدامات مثبت میزانی از رضایت را در جامعه فراهم کنند می‌توانند بخشی از اعتماد خدشه‌دار شده و کاهش یافته را بازیابی کنند. در این راستا برای بررسی شرایط جامعه، عملکرد دولت و مجلس و چالش‌های موجود «آرمان‌ملی» با علی صوفی دبیرکل حزب پیشروی اصلاحات و فعال سیاسی اصلاح‌طلب به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.  از دیدگاه شما آنچه به عنوان ابرچالش دولت‌ها خوانده می‌شود و همه دولت‌ها با آن مواجه‌اند چه مساله‌ای است و ریشه در چه عواملی دارد؟ اگر بخواهیم عملکرد دولت را در این مدتی که روی کار آمده ارزیابی کنیم با توجه به ویژگی این دولت با سایر قوا که حرکت در راستای یکدست بودن حاکمیت و قواست؛ حتما باید نقش بقیه قوا را نیز در این ارتباط مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم. در واقع اکنون باید عملکردها را در قالب یک پکیج مورد بررسی و ارزیابی قرار داد. لذا هر عملکردی که هر کدام از اینها از خود برجای بگذارند جدای از عملکرد بقیه ارزیابی نمی‌شود. بلکه همه این نقاط ضعف و قوت عملکردی به این حاکمیت یکدست برمی‌گردد.  آنچه که به عنوان ابر چالش یا ابر بحران در کشور احساس می‌شود و همه آحاد ملت با آن درگیرند مسائل اقتصادی و معیشتی است که اینها ریشه در عوامل داخلی و خارجی دارد. عوامل خارجی که مشخصا بحث تحریم‌هاست و عوامل داخلی نیز کارشکنی‌ها، مزاحمت‌ها و تنگ نظری‌هایی است که در ارتباط با دولت روحانی نیز بروز داده شد و مانع از این شد که دولت آقای روحانی بتواند سیاست‌های خود را در عرصه بین‌المللی با موفقیت طی کند.  بنابراین آنچه که ما اکنون در جامعه می‌بینیم در واقع فقط به عملکرد دولت روحانی یا آقای رئیسی برنمی‌گردد؛ بلکه مجموعه‌ای است از شرایطی که همه نهادهای قدرت در آن سهیم هستند.   از دیدگاه شما در حوزه داخلی و خارجی چه رخدادهایی باعث شد تا کشورمان نتواند از مزایا و ثمرات برجام و حتی احیای این توافق بهره‌مند شود؟ معتقدم که عوامل خارجی یک عامل بدخیمی مثل ترامپ داشتیم که با روی کارآمدنش در سیاست خارجی کشورمان نقش منفی ایفا کرد و تمام دستاوردهای دولت اوباما در چارچوب برجام و رفع تحریم‌های ایران را از بین برد و از برجام خارج شد. به همین جهت دولت روحانی کاملا خلع سلاح شد و نتوانست نتیجه آنچه که تحت عنوان برجام به دست آورده بود را ببیند. اگرچه آقای روحانی خیلی روی سیاست خارجی و مذاکرات هسته‌ای حساب باز کرده بود به طوری که از بعضی مسائل داخلی غافل شده بود. اما به هر صورت برجام دفعتا از کار افتاد و با این اتفاق دولت در موضع ضعف قرار گرفت و مخالفین برجام، دلواپسان و کاسبان تحریم جان و قدرت گرفتند و به شدت علیه برجام برخواستند. حال بیش از یک سال است که ترامپ حذف شده و بایدن روی کارآمده که از همان ابتدا انتظار می‌رفت با حضور او می‌توان به احیای برجام و برداشته شدن تحریم‌ها خوشبین بود. دولت آقای روحانی نیز امیدوار بود که در فرصت باقی مانده بتواند مجددا برجام را احیا کند و ثمره آن را در اواخر کار خود ببینند و ثمره آن را به عنوان یک کارنامه مثبت از خود به جا بگذارد اما دیدیم که به رغم حمایت مقام معظم رهبری خود مجلس یازدهم مخالف واگذاری این فرصت به دولت روحانی بود و نمی‌خواست که دولت روحانی از این موقعیت برای احیای برجام و توافق مجدد بهره ببرد. به رغم اینکه این فرصت نه فقط برای دولت روحانی که فرصتی برای ملت و کشور بود تا برجام احیا شود و تحریم‌ها برداشته شود اما با تنگ نظری‌هایی که وجود داشت و مخالفت‌هایی که در گذشته به شدت علیه برجام انجام شد این بار هم مخالفت خود را اعلام کردند و سعی کردند که دولت آقای روحانی را از این کار بازبدارند و این فرصت را به دولت بعدی که از خودشان بود بدهند تا این افتخار نصیب مجلس یازدهم و دولت سیزدهم شود. گرچه همان زمان مقام معظم رهبری فرمودند که اگر بتوان قدمی برای رفع تحریم‌ها برداشت یک ساعت هم نباید آن را به تاخیر انداخت. این حمایتی از دولت آقای روحانی بود که برجام را دوباره احیا کنند. دولت روحانی هم امیدوارانه به مذاکرات احیای برجام رفت و شش دور مذاکره انجام شد اما مجموعه نهادهای قدرت مخالف آقای روحانی چنان اظهار نگرانی کردند و دولت آقای روحانی را به خیانت و غرب‌گرایی متهم کردند و پس از مدتی هم با افشای فایل صوتی آقای‌ظریف ضربه نهایی را به دولت زدند و آقای ظریف که محور نهایی این مذاکرات بود از صحنه خارج شد و هدف آنها نیز همین بود که آقای ظریف به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری وارد صحنه انتخابات نشود ولی هر دو وجه را در پی داشت. از طرفی وی دیگر نتواند به عنوان یک مهره فعال و تاثیر‌گذار وارد مذاکره شود و هم دولت روحانی این فرصت را از دست بدهد. همین اتفاق هم افتاد و مذاکرات متوقف و به دولت بعدی موکول شد. بنابراین ارزیابی ما از عملکرد این حاکمیت یکدست که بخشی از آن را مجلس تشکیل می‌دهد این است که اینها مانع بازگشت و احیای برجام و برداشته شدن تحریم‌ها و حل بحران شدند. چنانکه مردم را در بحران و وضعیت بد معیشتی نگه داشتند. چنانکه به عقیده عده‌ای از کارشناسان مذاکرات احیای برجام تا آخر اسفند 99 به سرانجام خواهد رسید و دلار نیز به کانال 15 هزار تومان رسیده و تورم می‌شکند و اوضاع معیشتی مردم تغییر خواهد کرد، اما اینکه چرا شرایط تغییر نکرد و اینگونه نشد بخشی از آن تقصیر این مجلس بود.   با توجه به شرایط فعلی جامعه و وضع بغرنج معیشتی مردم عملکرد دولت را به ویژه در حوزه اقتصادی و تحقق وعده‌ها چگونه ارزیابی می‌کنید؟ معتقدم که با روی کارآمدن دولت جدید بخش دیگری از حاکمیت نیز یکدست شد و با شعارهای بسیار امیدوار کننده، فضایی که ایجاد شد و حتی هزینه‌هایی که پرداخت شد برای اینکه کارایی دولت بالا رود و مشکلات را حل کند. لذا این وعده را به مردم دادند و خیلی‌ها از اصولگرایان و مردم آمدند و به آقای رئیسی رای دادند تا این شرایط رقم بخورد و این فشاری که روی دوش مردم است برداشته شود. البته این انتخابات در فضایی برگزار شد که معنای انتخاباتی خود را از دست داده بود و حتی فیلترهای نظارتی که همیشه به عنوان رانتی‌ دراختیار اصولگرایان بود این دفعه به تیری بدل شد که خود آنها را نیز نشانه گرفت که آنها نیز از این نوع انتخابات ناراضی بودند. به هرحال با روی کارآمدن آقای رئیسی این حاکمیت یکدست به‌وجود آمد، چراکه فکر می‌کردند در سایه حاکمیت یکدست می‌توانند همه مسائل را حل کنند. اما چیزی نگذشت که موج گرانی‌ها بلند شد و آن امیدی که به حل مسائل و مشکلات وجود داشت با انتخاب کابینه ضعیف توسط آقای رئیسی تقریبا به یأس تبدیل شد و میدان و عمل هم بعد از وقفه کوتاهی دوباره گرانی‌ها با شدت بیشتری ادامه پیدا کرد. هم بازار سرمایه تحت تاثیر قرار گرفت و هم بازار ارز، طلا خودرو و بورس از این فضا متاثر شد. بورس زمین خورد و طلا و ارز گران‌تر شد و به تبع آن کالاهای مصرفی مردم با شدت بیشتر و افسار گسیخته افزایش قیمت یافت. چنین وضعیتی نشان می‌دهد که واقعا هیچ کنترلی بر اوضاع وجود نداشته و تاکنون نیز وجود ندارد. این مساله را می‌توان یکی از دستاوردهای منفی دولت آقای رئیسی قلمداد کرد. چنانکه هر چند 7 ماه از عمر دولت می‌گذرد در همان ماه‌های ابتدایی یک بخشی از رای دهندگان به آقای رئیسی از نوع عملکرد دولت به خصوص در حوزه اقتصادی و معیشتی ابراز نارضایتی کردند و این مساله بیشتر هم شد. هرچند که این نارضایتی‌ها صرفا در فضای مجازی ابراز شد و خود اصولگرایان نیز بیشترین نارضایتی را نسبت به عملکرد این دولت ابراز کردند. نارضایتی‌های مردم نیز که قرار بود با عملکردهای مفید و موثر کمتر شود نه تنها کاهش نیافت بلکه افزایش پیدا کرد. در خارج هم تیم مذاکره نتوانست دستاوردی به دست بیاورد و نگرانی‌های بیشتری را رقم زد. البته آقای رئیسی به جهت اینکه در عرصه اجرا تازه کار است و از فضای بین‌المللی نیز اطلاع چندانی نداشته صرفا تاکنون ابراز امیدواری کرده که مسائل را در حوزه‌های مختلف حل می‌کنیم اما اینگونه نشده است. چنانکه مجلس همراه یازدهم نیز خود خواهان روی کارآمدن رئیسی بودند به سمت و سوی جمع آوری امضا برای استیضاح برخی وزرای دولت حرکت کردند.   از دیدگاه شما چه عللی موجبات عملکرد نه چندان موفق اقتصادی دولت را رقم زده است؟ هم موافقم که یکی از عوامــل ناکامی یکدست در تحقق حل مسائل و مشکلات عدم عملکرد موفق موفق دولت در امور به ویژه اقتصادی بود. چنانکه شاهد ناهماهنگی و فقدان تجربه کافی در عرصه اجرا بودیم و معاون اقتصادی رئیس‌جمهور از یک سو و معاون اول رئیس‌جمهور ساز دیگری می‌زدند. به طوری که مقام معظم رهبری در دیدار با رئیس‌جمهور و دولت موضع گیری کردند و گفتند که هماهنگ کننده اقتصادی دولت معاون اول رئیس‌جمهور آقای مخبر است. در عین حال آقای محسن رضایی که یکسری ایده‌هایی در انتخابات ریاست جمهوری مطرح کرده بود در پی آن ایده‌ها وعده‌هایی به مردم داد که به این وعده‌ها عمل شود اما با عکس‌العمل رئیس‌جمهور وی از دنبال کردن طرح‌های خود دست کشید. بحث انرژی، ساماندهی یارانه‌ها و بنزین اموری بود که مطرح شد و در آنها به وضوح شاهد ناهماهنگی در دولت و تیم اقتصادی بودیم و برخی عملکردها و رویکردها با یکدیگر در تضاد بودند. همین رویکردها نیز باعث شد که نگرانی مردم بیشتر شود.   با توجه به نوع عملکـردهای دولت و شرایط حاکم بر جامعه وضعیت اعتماد عمومی و نگاه به آینده را در مردم چگونه می‌بینید؟ هر چند که دولت و تیم مذاکره کننده تلاش‌های بسیاری را در راستای احیای برجام و برداشته‌شدن تحریم‌ها انجام دادند اما تاکنون تحریمی برداشته نشده و همچنان اوضاع گذشته ادامه پیدا کرده است. این در حالی است که در شرایطی که امیدی به وجود آمده بود که حاکمیت یکدست از پس این بحران بر خواهد آمد اما عدم نتیجه دادن مذاکرات تاکنون و عملکردهای دولت در حوزه اقتصاد و معیشت مردم باعث شده تا اوضاع گذشته ادامه یابد و نا امیدی شدید‌تر از گذشته شود. البته دیگر اصلاح‌طلبان نیز به این قضیه کاری نداشته و ندارند و حتی دولت را نیز نقد نمی‌کنند و میدان کاملا برای دولت آقای رئیسی باز است. حتی بنده خودم به عنوان یک اصلاح‌طلب در گفت‌وگو‌هایی موارد مشخصی را مطرح کردم و گفتم آقای رئیسی که می‌خواهد از تولید حمایت کند در زمانی که رئیس قوه قضائیه بود همین مساله را مطرح کرد و اکنون نیز همین رویکرد را دارد و استان به استان می‌رود و با تولیدکنندگان، صاحبان کارخانجات و... می‌نشیند وعده می‌دهد. ولی مگر می‌شود بدون ساز و کار صحیح اقتصادی از تولید حمایت کرد. اولین مشکل دولت قاچاق کالاست و معلوم نیست دولت با این مساله چگونه برخورد می‌کند. هر چند که عده‌ای انتقاد از دولت را تضعیف نظام می‌دانند اما باید بدانند که انتقاد سازنده نه تنها به ضرر نیست بلکه به عملکرد بهتر و بالندگی دولت بیشتر کمک می‌کند. ما خواهان موفقیت دولت آقای رئیسی هستیم و شکست آقای رئیسی نیز هیچ نفعی برای اصلاح‌طلبان ندارد اما برای مردم به شدت گران تمام خواهد شد و برای منافع ملی به شدت مضر است. ما بر‌ای موفقیت دولت دعا و آرزو می‌کنیم و حتی اگر کمک هم بخواهند مشورت و کمک می‌کنیم تا رئیس‌جمهور عملکرد موفقی داشته باشد. اما به هر حال تاکنون این اتفاق نیفتاده و مردم هنوز در خوف و رجاء به سر می‌برند که بالاخره نتیجه مذاکرات چه خواهد شد؟ برجام به کجا خواهد انجامید؟ سیاست داخلی چه خواهد بود و آیا عوائد رفع تحریم‌ها، صادرات نفت و درآمد موجود به نفع مردم به کار گرفته خواهد شد یا در جای دیگر مصرف می‌شود؟ آقای رئیسی و مجلس که گفته بودند قیمت دلار را به 10 هزار تومان و 17 هزار تومان باز خواهد گرداند امروز که در کانال 25 هزار تومان قرار گرفته چگونه می‌خواهند به این وعده خود عمل کنند. البته من معتقدم این وعده عملی نخواهد شد چراکه آن نئولیبرالیسم حاکم بر دولت روحانی بسیار قدرتمند‌تر از آن است که اجازه دهد دستاوردش بر باد برود. آنها خواهان آزادسازی و گران‌شدن قیمت ارز بودند و تا 60 هزار تومان نیز پیش بینی می‌کردند اما با کنار رفتن دولت آقای روحانی و کنار رفتن همتی از بانک مرکزی این برنامه به انجام نرسید. اما الان نیز به اندازه‌ای نفوذ دارند و این دولت را نیز قانع می‌کنند که شما اجازه ندهید ارز از کانال 25 هزار تومان پایین‌تر بیاید. بنابراین گرانی‌ها همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.