در سوگ شیعیان حجاز

شیعیان را دیو گردن زد، چرا لال است غرب؟
در شگفتم زان که خود، استاد جنجال است غرب
حاکمی هشتاد تن را ناگهان اعدام کرد
از چه در سنگینی این غم، سبکبال است غرب؟


پس چرا در خاک ایران قاتلی گر شد قصاص
اشک می‌ریزد؟ ندانم بر چه منوال است غرب؟
نزد او خروار‌ها زشتی نمی‌آید به چشم
گاه با عینک، ولی دنبال مثقال است غرب
چاک سازد جامه اش را وقت اشغال کی یف
در فلسطین گرچه پرچمدار اشغال است غرب
در هجوم روس گردد موش، اما در یمن
در مصاف کودک و زن رستم زال است غرب
شیخ وهابی که باشد؟ شاه ایران از فرنگ
نیش کاری خورد، ماری خوش خط و خال است غرب
یوسفا خو کن به چاه، از ریسمان بالا مرو
سوی مغرب رو مکن، زیرا سیه چال است غرب
گرچه پیش از انقلاب این خطه را تاراج کرد
باز در اندیشه‌ی تحریم اموال است غرب
دل مباز‌ای شرق بر افسون این سمسار پیر
عرضه کم کن گوهر خود را که دلال است غرب
هر کجا از کرده ات شد خشمگین، خوشحال باش
هم بترس آن دم که دیدی از تو خوشحال است غرب
در تو سرسختی چو بیند نرم می‌گردد، ولی نرم اگر باشی سراپا مشت و چنگال است غرب
خام منقارش نگردد هر که باشد پخته تر.
چون کلاغان در کمین میوه‌ی کال است غرب
بر کراواتش میاویزید سست است این طناب
جامه‌ی خود را بپوش، از جنس پوشال است غرب
گرچه دارد عشوه‌های عقل کش، چون حوریان
در خفا عفریته‌ای زشت و کهنسال است غرب
پیشگویی‌های او یک یک غلط شد، تکیه کن
بعد از این بر وعده‌ی قرآن، که رمال است غرب
مژده‌ای یاران که پایان ستم نزدیک شد‌
می‌رسد منجی ز مشرق زان که دجال است غرب اسفند ١٤٠٠