روزنامه وطن امروز
1400/12/26
بشر در پیچ بازگشت به منجی
«پایان تاریخ» موضوعی است که همیشه ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. در دوران معاصر خیلی از متفکران و فیلسوفان درباره پایان تاریخ نظریهپردازی کردند و دست به آیندهپژوهی زدند؛ نظریاتی که عموما یا به یأس و ناامیدی و نابودی بشر معطوف بود یا به سلطنت و امپراتوری بیمنازع لیبرال- دموکراسی. اما تشیع با باور به مهدویت، بر همه نظرهای به ظاهر فیلسوفانه و روشنفکرانه خط بطلان کشیده و «پایان تاریخ» را نه نابودی بشر با جنگ اتمی و نه سلطنت بیمنازع لیبرالیسم میداند، بلکه پایان تاریخ را مقارن با حکومت بیمنازع مستضعفان به پرچمداری انسانی فانی در خدا میداند. پایان تاریخ، متعلق به توحید و جریان یافتن آن در همه شقوق زندگی از مجرای ولایت است. به مناسبت فرارسیدن سالروز ولادت قطب عالم امکان، حضرت صاحب العصر و الزمان در گفتارها و نوشتارهایی از متفکران دینی و کارشناسان مذهبی به تامل و تدقیق در امر مهدویت پرداختیم. *** به سوی توحید حجتالاسلام والمسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه*: محوریت اصلی منظومه فکری مقام معظم رهبری توحید و جریان توحید در عرصههای فردی و اجتماعی است. اگر این نگاه توحیدی را در بحثهای تاریخی و حوادث تاریخ معاصر جهان بویژه جنگهای جهانی اول و دوم و سپس جنگ سرد و وضعیت کرونا مشاهده کنیم، بشر بیش از هر اندازه احساس فقر، نیازمندی و ناتوانی وجودی میکند. در قرن 21 که اوج علم و فناوری است، پدیدهای مثل «کووید-19» را نتوانست کنترل و مدیریت کند و کماکان در جهان هزاران نفر جان خود را از دست میدهند. مرتب این ویروس هم تغییر ژنتیک پیدا میکند و بشر را بشدت ناتوان کرده است. بشر به یک احساس فقر و ضعف حداکثری پی برده است و این یعنی نزدیک شدن تاریخ بشر به توحید؛ ما باید با نگاه توحیدی این عالم را نگاه و اداره کنیم و اگر بشریت نگاه توحیدی نداشته باشد، سبک زندگی اشتباه و شرکآلودش منجر به ناتوانی و اضطرار فزاینده در برابر حوادث عالم میشود. بشر اومانیست و سکولار خود را مقتدر کل و فعال مایشا میدانست و خدا را کنار زد، زمین را از آسمان برید، عقل را از وحی جدا کرد، دنیا را از آخرت تفکیک کرد و این باعث شد بشر از یک غرور و عُجب فراوانی برخوردار شود. این غرور منجر به جنگیدن با طبیعت شد و طبیعت هم با او جنگید، چرا که طبیعت به تعبیر قرآن شعور دارد. این بشر قلدر مدعی امروز به زانو نشسته و دارد به توحید بازگشت میکند. در بازگشت به توحید باید با طبیعت مدارا کرد، نه اینکه طبیعت را مجازات کرد، اگرنه مجازات طبیعت منجر به مجازات بشر میشود. اگر با نگاه منظومهای مقام معظم رهبری و رویکرد توحیدی عالم و آدم را بنگریم، حرکت بشر به سمت توحیدی خواهد بود که زمینه ظهور را فراهم میکند. تا جامعه آماده ظهور حضرت ولیعصر(عج) نباشد، نمیتوان انتظار ظهور داشت. ظهور زمانی اتفاق میافتد که بشر آمادگی پذیرش ظهور را داشته باشد و بشر وقتی آمادگی پذیرش ظهور را دارد که با نگاه فقر وجودی خود را بنگرد و نگاه توحیدی به عالم و آدم داشته باشد و بفهمد واقعیت جهان آن نیست که فکر میکرد که میتواند هر گونه خواست تجاوز و تعرض و درگیری با عالم و طبیعت داشته باشد. با این نگاه میتوان یک تفسیر خاصی از انتظار بشر و بحث مهدویت داشت. برخی تصویرشان از انتظار فرج، ویرانگر است، یعنی صبر کنیم هر اتفاقی در جامعه افتاد و هر چه مفسدان فساد ایجاد کردند، ما نگاه کنیم. ارشاد مردم تعطیل شود، آموزههای دینی تعطیل شود و در واقع یک تنبلی فردی، اجتماعی و تاریخی داشته باشیم تا امام ظهور کند. این تصویری است که برخی از انجمن حجتیهایها دارند. اما تصویر دوم در مقابل انتظار ویرانگر، انتظار سازنده است. انتظار سازنده، انتظار همراه با فعالیت، رشد، نمو، صلاح و کمال است و باید جامعه به سمت حیات طیبه حرکت کند تا زمینه ظهور فراهم شود. ما قبل از ظهور نمیتوانیم جهان را پر از عدل و داد کنیم. لبریز کردن دنیا از عدل و داد به دست حضرت ولیعصر(عج) انجام میشود اما زمانی این اتفاق میافتد که افراد و جوامع تاریخ آمادگی ظهور داشته باشند. این وقتی اتفاق میافتد که یک رشد عقلانی و گرایش معروف فراهم شود و این با انتظار سازنده، فعال، صلاحساز و رو به رشد تحققپذیر است. طبیعتا اگر انتظار سازنده بخواهد اتفاق بیفتد، باید انسانهایی آزادیخواه تربیت شوند. انسانهای بردهای که هر چه ظلم و ستم توسط وهابیت در عربستان اتفاق میافتد و مظلومان بیگناه در یمن، فلسطین و بسیاری از کشورهای دیگر کشته شوند، سکوت میکنند، اینها انسانهای آزادیخواه نیستند. انسان آزادیخواه باید در برابر ظلم جهانی و استکبار بینالمللی بایستد. در یمن این همه جنایت اتفاق میافتد و کودکان از فقر و بیماری از دنیا میروند اما هیچ کشوری به داد اینان نمیرسد ولی زمانی که میان روسیه و اوکراین جنگی رخ میدهد، میبینیم برخی سلبریتیها دادشان به فلک میرسد. این همه جنایت در فلسطین و یمن سالهاست اتفاق میافتد اما صدایی از اینها در نمیآید. انسانی که انتظارش سازنده است، انسان آزادیخواهی است و انسانی است که مردانه در برابر این ظلم و ستمهای جهانی و تاریخی میایستد و صهیونیست، وهابیت و استعمار آمریکا را نقد میکند. شما دیدید وقتی اخوانالمسلمین تسلیم آمریکا و وهابیت شدند، یک سال هم نتوانستند حکومت کنند و زمین خوردند و به تاریخ پیوستند. هر چه رهبران ایران آنها را به استفاده از تجربه انقلاب اسلامی ایران دعوت کردند، آنها درس نگرفتند و گفتند ما میخواهیم از طریق آمریکا و عربستان مشکلات مصر را حل کنیم که عاقبتشان را همه مشاهده کردیم. اینان انسانهایی هستند که دست از آزادیخواهی بر میدارند و به سمت بردگی میروند. وقتی به سمت بردگی رفتند، طبیعتا این آسیبها را هم خواهند دید. اگرچه ما نمیتوانیم برای ظهور وقت تعیین کنیم و اگر کسی هم زمان تعیین کند، باید تکذیب کرد اما اتفاق مهمی که در عصر کنونی ما است، این است که ظلم و ستم در جهان بسیار گسترده شده است و این ظلم را همه مردم جهان کاملا حس میکنند. مردم مظلوم در مشکلات متعدد به سر میبرند و ظالمین هر جا دستشان برسد به گسترش ظلم و ستم میپردازند. از طرفی هم میبینیم که اکثریت مردم ایران و جهان، گرایش عدالتخواهانه پیدا کردند. زمانی لیبرالیسمها اصلا نام عدالت را نمیبردند، اکنون برای عدالت تئوری میدهند و میگویند لیبرالیسم هم باید به دنبال عدالت برود. یعنی این گرایشهای جهانی به عدالت یک نویدی است برای اینکه آمادگی مردم مسلمان و غیرمسلمان جهان را برای ظهور مشاهده کنیم. * استاد حوزه و دانشگاه *** پایان تاریخ، حکومت مستضعفان حسن رحیمپورازغدی*: حضرت مهدی موعود(عج) ﺑﺮ ﺑﺎم ﺟﻬﺎن و ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪ تاریخ اﯾﺴﺘﺎدهاﻧﺪ، در ﺣﺎﻟﻰ ﮐﻪ ﻣﺎ زﯾﺮ دﺳﺖ و ﭘﺎى ﺟﻬﺎن و زﯾﺮ ﭼﺮخﻫﺎى اراﺑﻪ ﺗﺎرﯾﺦ دﺳﺖ و ﭘﺎ ﻣﻰزﻧﯿﻢ؛ ﻧﻪ ﻣﺎ، ﺑﻠﮑﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﺸﺮﯾﺖ. ﻗﯿﺎم ﻣﻬﺪى(عج) ﻧﻘﻄﻪ ﻏﻠﯿﺎن ﺗﺎرﯾﺦ و ﺷﻮک ﺑﺰرگ ﺗﺎرﯾﺨﻰ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﺳﺘﻤﮕﺮان ﺟﻬﺎن و ﺑﺮاى ﮔﺸﻮدن راه ﺗﻨﻔﺲ ﺑﺸﺮﯾﺖ ﻣﺤﺮوم وارد ﻣﻰﺷﻮد و ﺑﺮ اﺳﺎس رواﯾﺎت، ﻧﻪ ﻓﻘﻂ راه ﺗﻨﻔﺲ، ﺑﻠﮑﻪ اﯾﺸﺎن راه ﺗﻌﻘﻞ را ﻫﻢ ﺑﺮاى ﺑﺸﺮﯾﺖ، ﺑﺎز ﻣﻰﮐﻨﻨﺪ. مساله ﻣﻬﺪوﯾﺖ، ﻣﺘﻀﻤﻦ ﻣﻀﺎﻣﯿﻦ ﻧﻈﺮى و ﻋﻤﻠﻰ ﺑﺴﯿﺎر ﻣﻬﻤﻰ اﺳﺖ و ﯾﮑﻰ از ﻣﻬﻢﺗﺮﯾﻦ اﯾﻦ ﻣﻀﺎﻣﯿﻦ ﮐﻪ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺑﻪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺑﺸﺮﯾﺖ ﻣﺮﺑﻮط ﻣﻰﺷﻮد، ﻃﺮﺣﻰ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻬﺪوﯾﺖ ﺑﺮاى ﺗﺎرﯾﺦ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﺻﻮرتﺑﻨﺪى ﻣﻰﮐﻨﺪ و اﺷﺎره ﺑﻪ ﻧﻮﻋﻰ ﺟﻬﺎنوﻃﻨﻰ و ﻋﺪاﻟﺖ ﺟﻬﺎﻧﻰ ﺑﺮاى اﻧﺴﺎن ﺟﻬﺎﻧﻰ دارد و ﺑﺪان ﻣﻌﻨﻰ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎ در ﺟﻨﺐ ﻫﻤﻪ اﯾﻦ ﺣﻤﺎﻗﺖﻫﺎ، ﺳﺘﻢﻫﺎ و ﺷﺮارتﻫﺎﯾﻰ ﮐﻪ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺸﺮى اﺗﻔﺎق ﻣﻰاﻓﺘﺪ، ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﻪ اینکه ﯾﮏ دﯾﻨﺎﻣﯿﺰم ﺑﺎﺷﻌﻮرى در ﻧﺒﺾ ﺗﺎرﯾﺦ، ﺗﻌﺒﯿﻪ ﺷﺪه و او ﻋﺎﻗﺒﺖ، ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ را ﺟﺒﺮان ﺧﻮاﻫﺪ ﮐﺮد، او ﺗﺎرﯾﺦ را ﻏﺴﻞ ﺧﻮاﻫﺪ داد و ﺷﺴﺖوﺷﻮ ﺧﻮاﻫﺪ ﮐﺮد و ﺑﺎ اﺳﺘﻘﺮار دوﻟﺖ ﻋﺪل ﺟﻬﺎﻧﻰ، دﯾﮕﺮ ﻣﺎ در دﻧﯿﺎ ﺟﺰ «ﺷﻬﺮوﻧﺪ ﺟﻬﺎﻧﻰ» ﻧﺨﻮاﻫﯿﻢ داﺷﺖ؛ ﯾﮏ «ﺷﻬﺮ» اﺳﺖ و آن «ﺟﻬﺎن» اﺳﺖ و یک شهروند است و آن ﺷﻬﺮوﻧﺪ ﺟﻬﺎﻧﻰ اﺳﺖ. دﻋﻮاى ﻧﮋادﻫﺎ، ﻣﻠﯿﺖﻫﺎ و ﻗﻮﻣﯿﺖﻫﺎ در دوره ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻣﻬﺪى(عج) ﺧﺎﺗﻤﻪ ﺧﻮاﻫﺪ ﯾﺎﻓﺖ. ﺗﺒﻌﯿﺾﻫﺎى ﻧﮋادى، ﻗﻮﻣﻰ و ﻣﻠﻰ ﺑﻪ دﺳﺖ او ﭘﺎﯾﺎن ﺧﻮاﻫﺪ ﯾﺎﻓﺖ و ﻣﻰﺗﻮان آن را ﮔﻠﻮﺑﺎﻟﯿﺰﯾﺸﻦ ﻣﻬﺪوى ﻧﺎﻣﯿﺪ ﮐﻪ درﺳﺖ ﻧﻘﻄﻪ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﮔﻠﻮﺑﺎﻟﯿﺰﯾﺸﻦ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪدارى ﻃﺒﻘﺎﺗﻰ اﺳﺖ ﮐﻪ اﻣﺮوز در دﻧﯿﺎ ﺗﺒﻠﯿﻎ ﻣﻰﮐﻨﻨﺪ و اﯾﻦ ﮔﻠﻮﺑﺎﻟﯿﺰﯾﺸﻦ، اﯾﻦ ﻧﻮع ﺟﻬﺎﻧﻰ ﺷﺪن، ﺟﻬﺎﻧﻰ ﺷﺪن ﺑﺮ اﺳﺎس ﻋﺪاﻟﺖ و ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﺑﺮاى ﻫﻤﻪ اﺳﺖ و ﻣﺎ ﻫﺮ ﺳﺎل و ﻫﺮ ﻗﺮﻧﻰ ﮐﻪ ﺑﮕﺬرد ﺑﻪ آن ﻓﺮﻫﻨﮓ و ﺣﮑﻮﻣﺖ نزدیکتر میشویم. اﯾﻦ ﻧﻮع ﻏﺎﯾﺖﺷﻨﺎﺳﻰ، اﯾﻦ ﻧﻮع ﻓﺮﺟﺎمﮔﺮاﯾﻰ ﺗﺎرﯾﺨﻰ و ﺟﻬﺎﻧﻰ ﮐﻪ ﻣﺎ از آن ﺗﻌﺒﯿﺮ ﺑﻪ ﻣﻬﺪوﯾﺖ ﮐﺮدﯾﻢ، ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎ ﺑﻪ زﯾﺎن ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﻰ در دﻧﯿﺎﺳﺖ؟ اﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﺑﻪ ﺿﺮر ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﻰ اﺳﺖ؟ ﺑﻪ زﯾﺎن ﻣﺎﻓﯿﺎى ﻗﺪرت و ﺛﺮوت ﺟﻬﺎﻧﻰ اﺳﺖ. ﻓﮑﺮ ﻣﻬﺪوﯾﺖ، ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﺎﻓﯿﺎى ﻗﺪرت و ﺛﺮوت در ﺳﺮاﺳﺮ دﻧﯿﺎﺳﺖ، ﻟﺬا دﺷﻤﻦﺗﺮﯾﻦ ﻣﺤﺎﻓﻞ ﺑﺎ ﻓﮑﺮ ﻣﻬﺪوﯾﺖ و اﻧﻘﻼب و ﻋﺪاﻟﺖ ﺟﻬﺎﻧﻰ و حکومت ﻋﺪل ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﻰ و ﺑﺎ ﻣﻔﻬﻮم اﻧﺘﻈﺎر ﻣﺜﺒﺖ - «یعنی انتظار فعال» نه انتظار منفی- ﻫﻤﯿﻦ ارﺑﺎﺑﺎن زر و زور ﺟﻬﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺤﺎﻓﻈﻪﮐﺎرى و ﺣﻔﻆ وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد دﻧﯿﺎ را ﺗﺌﻮرﯾﺰه و ﺑﻪ ﺑﺸﺮ، ﺗﻠﻘﯿﻦ ﻣﻰﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﺎرﯾﺦ، ﭘﺎﯾﺎﻧﻰ ﺟﺰ ﻫﻤﯿﻦ وﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮد ﻧﺪارد. آنها ﻫﻤﯿﻦ را ﺗﻠﻘﯿﻦ ﻣﻰﮐﻨﻨﺪ. ﭘﻮﭘﺮ در ﻣﺼﺎﺣﺒﻪاش ﺑﺎ اﺷﭙﯿﮕﻞ ﻣﻰﮔﻮﯾﺪ از ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻓﺎﺿﻠﻪ و ﻋﺪاﻟﺖ ﺟﻬﺎﻧﻰ دﯾﮕﺮ ﺣﺮف ﻧﺰﻧﯿﺪ، اینها ﺧﺰﻋﺒﻼت اﺳﺖ، زﯾﺮا ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻓﺎﺿﻠﻪ و ﺳﻘﻒ ﺗﺎرﯾﺦ، ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ اﯾﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه آﻣﺮﯾﮑﺎﺳﺖ؛ ﺟﺎﻣﻌﻪاى ﮐﻪ بزرگترین ﻣﻨﺒﻊ درآﻣﺪش، ﺳﻼحﻫﺎى ﮐﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﻰ ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﻰ، ﻫﺴﺘﻪاى، ﻣﯿﮑﺮوﺑﻰ و هالیوودی ﯾﻌﻨﻰ ﺳﮑﺲ، ﺧﺸﻮﻧﺖ و ﻣﻮاد ﻣﺨﺪر ﺑﺰرگﺗﺮﯾﻦ ﻣﻨﺒﻊ درآﻣﺪ ﻣﻠﻰ اﯾﺎﻻت ﻣﺘﺤﺪه اﺳﺖ و اﯾﻦ، ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻓﺎﺿﻠﻪ و ﭘﺎﯾﺎن ﺗﺎرﯾﺦ اﺳﺖ. دﻧﺒﺎل ﮐﺪام ﭘﺎﯾﺎن ﺑﺮاى ﺗﺎرﯾﺦ ﻫﺴﺘﯿﻢ؟! اﯾﻦ ﻓﮑﺮ و ﺗﺌﻮرى ﻧﻈﺎم ﻟﯿﺒﺮال- ﺳﺮﻣﺎﯾﻪدارى اﻟﻘﺎ ﻣﻰﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﻈﺎم ﻟﯿﺒﺮال- ﺳﺮﻣﺎﯾﻪدارى، ﭘﺎﯾﺎن ﺗﺎرﯾﺦ اﺳﺖ و ﻣﻬﺪى(عج) دروغ اﺳﺖ و اﻧﺘﻈﺎر ﻋﺪاﻟﺖ، اﻧﺘﻈﺎر ﻋﺒﺜﻰ اﺳﺖ و ﺟﻬﺎن، ﺳﺮوﺗﻪ ﻣﻌﻘﻮﻟﻰ ﻧﺪارد و ﺗﺎرﯾﺦ، اﺻﻮﻻ ﺟﻬﺖ و ﻏﺎﯾﺘﻰ ﻧﺪارد و ﺧﻼﺻﻪ ﺷﻤﺎ را ﺳﺮ ﮐﺎر ﮔﺬاﺷﺘﻪاﻧﺪ و اﺻﻼ ﻋﺪاﻟﺖ، اﻣﺮى ﻣﻬﻤﻞ در اﯾﻦ ﻓﺮﻫﻨﮓ اﺳﺖ. ﺗﻘﺪﯾﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﺴﺘﻀﻌﻔﺎن ﻋﺎﻟﻢ را در ﻣﺮاﮐﺰ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ و ﺳﺘﻢ ﻣﻰﻧﻮﯾﺴﻨﺪ و ﻫﯿﭻﮐﺲ در ﮐﻨﺎر ﺷما ﻧﯿﺴﺖ. ﺷﻤﺎ، ﻣﺤﺮوﻣﺎن دﻧﯿﺎ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺪ. ﻣﺒﺎدا ﺧﯿﺎﻻت ﺑﺮﺗﺎن دارد ﮐﻪ ﻣﻬﺪى(عج) ﺧﻮاﻫﺪ آﻣﺪ و ﺑﺎﯾﺪ زﻣﯿﻨﻪ را آﻣﺎده ﮐﻨﯿﻢ و ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻋﺪاﻟﺖ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻨﯿﻢ ﺗﺎ او ﺑﯿﺎﯾﺪ. ﻣﻬﺪى(عج) دروغ ﺗﺎرﯾﺨﻰ اﺳﺖ و ﺷﻤﺎ ﺑﺮدهﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ زﻧﺠﯿﺮﻫﺎﯾﻰ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﺮدن ﺷﻤﺎ اﻧﺪاﺧﺘﻪاﯾﻢ، اﻓﺘﺨﺎر کنید. ﯾﮑﻰ، دو ﻗﺮن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﻌﻰ ﮐﺮدﻧﺪ اﺻﻼ ﻋﻘﺮﺑﻪ ﻗﻄﺐﻧﻤﺎى ﺗﺎرﯾﺦ را از ﺟﺎ ﺑﮑﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﯾﻌﻨﻰ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ ﺗﺎرﯾﺦ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺎﺻﻰ در ﺣﺮﮐﺖ ﻧﯿﺴﺖ و ﭘﺸﺖ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﻰ و ﺣﯿﺎت ﺑﺸﺮى، ﻏﺎﯾﺖ اﻟﻬﻰ ﻧﺨﻮاﺑﯿﺪه و وﻗﺘﻰ ﻏﺎﯾﺎت و اﻫﺪاف درﺳﺖ را ﮔﻢ و ﮔﻮر ﮐﺮدﻧﺪ، ﺧﻮد ﺑﺸﺮﯾﺖ ﻫﻢ ﮔﻢ و ﮔﻮر ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ و ﺑﻪ ﻧﯿﻬﯿﻠﯿﺰم ﻣﻰرﺳﺪ و ﻧﺨﻮاﻫﺪ داﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺒﺪأ ﻋﺎﻟﻢ ﮐﺠﺎ ﺑﻮد و ﻣﻌﺎد ﻋﺎﻟﻢ ﮐﺠﺎﺳﺖ. ﻋﻘﯿﺪه ﺑﻪ ﻣﻬﺪوﯾﺖ ﺑﺮ ﺧﻼف آنچه ﻣﺤﺎﻓﻈﻪﮐﺎران و ﻟﯿﺒﺮالﻫﺎ در دﻧﯿﺎ ﻣﻰﮔﻮﯾﻨﺪ، ﺟﻬﺎن را ﻧﻤﻰﺑﻨﺪد و اﺗﻔﺎﻗﺎ ﻣﻌﻨﺎى ﻣﻬﺪوﯾﺖ، اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ آﯾﻨﺪه، ﺑﺎز اﺳﺖ و اﯾﻦ وﺿﻌﯿﺘﻰ ﮐﻪ در ﺟﻬﺎن و ﺑﺮ ﺟﻬﺎن ﺣﺎﮐﻢ اﺳﺖ، آﺧﺮ ﺧﻂ ﻧﯿﺴﺖ و دﻧﯿﺎ ﺑﻦﺑﺴﺖ نیست. اﻋﺘﻘﺎد ﺑﻪ ﻣﻬﺪى(عج) ﯾﻌﻨﻰ ﮐﻪ از ﺗﻪ ﺗﺎرﯾﺦ، ﻫﻮاى ﺗﺎزه و ﺑﺎد ﺻﺒﺎ ﻣﻰوزد و اﯾﻦ ﺧﺒﺮ ﺑﺪى ﺑﺮاى زندانبان و ﻣﺴﺘﮑﺒﺮان ﻋﺎﻟﻢ اﺳﺖ. * نظریهپرداز علوم انسانی *** همدلی مؤمنانه، زمینهساز ظهور منجی حجتالاسلام والمسلمین مسعود عالی*: در روایات بسیاری آمده که از خدا بخواهیم به ما عنایت کند تا بتوانیم یار امام زمان عجلالله تعالی فرجه الشریف بوده و در رکابشان حرکت کنیم. در دعای عهد بارها این خواسته تکرار و گفته میشود که یاران واقعی حضرت حتی بعد از مرگ نیز برمیگردند تا هنگام ظهور در کنار ایشان قرار گیرند. شیعه باید همواره به همین طریق زندگی کند و همواره آماده برای یاری امام خود باشد. بنا بر آیات و روایات بهترین مردم، شیعیان آخرالزمان هستند که با توجه به ندیدن امامشان حاضرند در کنار ایشان بوده و یاریاش کنند. هنر بندگی درست در همین جا متجلی میشود که معرفت انسان به جایگاهی برسد که حق را اگر چه به ظاهر نمیبیند اما با او همراه میشود. شرط حضرت برای تحقق ظهور، وفای به عهد جمعی و همدلی اجتماعی است که این نکته بسیار قابل توجه است. ظهور حضرت پدیدهای اجتماعی در سطح جهان است و وقوع پدیدههای اجتماعی زمینههای خود را میطلبند و بیسبب اتفاق نمیافتند؛ نکته قابل توجه این است که انسانها بویژه جامعه شیعه باید آمادگی آمدن حضرت و تحمل عدالت، عقلانیت و معنویتی که ایشان برقرار میکند را داشته باشند. یکی از نقشههای سنگین شیطان این است که همدلی مومنانه را از بین ببرد تا روح جمعی شیعه و مومنانه که مقدمه ظهور حضرت ولیعصر(عج) است اتفاق نیفتد، بنابراین شیعیان با همدلی و همزبانی باید این نقشه شیطان را خنثی کرده و در عمل زمینهساز ظهور حضرت حجت باشند. یکی از وظایف بسیار مهم که دوستان بزرگوار و مومن باید در رابطه با وجود مقدس امام زمان علیهالسلام و مساله ظهور خیلی به آن اهتمام ورزند، نزدیک دیدن ظهور است. ما در روایاتمان به عناوین مختلف و تعابیر مختلف این توصیه را از اهلبیت داریم که ظهور را نزدیک ببینید. در زیارت جامعه کبیره خطاب به اهلبیت داریم پرچمهای تقوا، در زیارتهای آلیاسین خطاب به امام زمان که سلام میدهیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصوُبُ؛ ای پرچم افراشته، اینها پرچمهای افراشته دین و ایمان و تقوا و توحیدند. امام هادی میفرماید وقتی این پرچم در زمان غیبت از بین شما برداشته شد از زیر پاهایتان منتظر فرج باشید. مرحوم مجلسی میفرماید اینکه از زیر پاهایتان یعنی همان جایی که ایستادید تکان نخورید؛ یعنی عبور نکرده ممکن است فرج برسد، یعنی این شکلی است که از جهت زمان و مکان طوری است که خیلی سریع در هر زمان و هر مکانی امکانپذیر است. باز یک روایت دیگری از امام باقر علیهالسلام است که به فضیلبنیسار شاگرد خوبشان فرمود وقتی نیازمندی و حاجات مردم زیاد شد و به همدیگر به خاطر کاری رجوع کردند ولی بعضیها آن برادر مومنشان را انکار و رد کردند. منتظر فرج باشید صبح و شب. صبح و شب دائما منتظر فرج باشید. شاگرد امام باقر علیهالسلام سوال کرد یعنی چه بعضیها بعضیها را انکار کنند؟ امام باقر فرمودند وقتی برای یک حاجتی پیش برادر مومنش میرود یک جور دیگر با او برخورد میکند، جوری که قبلا این گونه نبود و حالا که برای احتیاج آمده سرد برخورد میکند و تحویل نمیگیرد؛ یک جور دیگر با او حرف میزد که قبلا این طور با او حرف نمیزد. یکی از آسیبهای آخرالزمان را حضرت میگوید رابطهها سرد است. مومنین هنگام حاجاتشان کاری با هم ندارند، از هم رو برمیگردانند. در یک چنین وقتی که ارزشهای اخلاقی افول کرده و ارزشهای مادی غلبه پیدا کرده، در این مواقع که تاریکی است توقع فرج داشته باشید. صبح و شب یعنی شب که شد بگویید فردا صبح. فردا صبح که شد بگویید شب. * کارشناس دینی *** نظم نوین مهدوی حجتالاسلام والمسلمین سیدعباس موسویمطلق*: رهبر معظم انقلاب بارها عصر کنونی را عصر عبور از یک پیچ تاریخی دانستهاند؛ به تعبیر آقا، امروز مسیر تاریخ، مسیر ظلم است؛ مسیر سلطهگری و سلطهپذیری است؛ یک عده در دنیا سلطهگرند، یک عده سلطهپذیرند. انقلاب اسلامی ثابت کرد مسیر باطل دنیا را میشود عوض کرد؛ امروز دنیا نیز همچون انقلاب اسلامی به سمت بیداری و مبارزه با ظلم و زورگویی و دیکتاتوری قرار گرفته است. چهره واقعی و خبیث استکبار و صهیونیست روزبهروز در حال بروز و ظهور است. علاقمندی مردم جهان به اسلام وگرایش آنان به مکتب اهلبیت علیهمالسلام به وضوح در دنیا مشاهده میشود. آمار انتخاب دین اسلام نشانگر این حقیقت است. اگر جهان از این پیچ تاریخی بدرستی عبور کند موج عدالتخواهی و لبیک به شعارهای مهدوی پدیدار خواهد شد. حضرت مهدی به دنبال نظم نوین جهانی بر اساس عقلانیت است، به دنبال رفع فقر مطلق، آرامش و آسایش مردم جهت رسیدن به کمالات والا و بالای الهی است و مردم جهان در حال درک این موضوع هستند که آخر این پیچ تاریخی نیاز به منجی برای عموم حاصل میشود و امکان اصلاح دنیا برای مردم جهان دور از ذهن نیست. علت اصلی دشمنی با جمهوری اسلامی همین است که دشمنان میدانند این انقلاب در مسیر مصلح جهان مهدی موعود عجلالله تعالی فرجهالشریف قرار گرفته است. در عالم ۲ نوع وعده داریم؛ وعدههای الهی که دارای مبنا، حقیقت و بر اساس قدرت و بینیازی است و حتما محقق میشود، و وعدههای شیطانی که بیمبنا و پوچ و بر اساس قدرتهای کاذب و از سر ضعف است که هیچگاه محقق نشده و نمیشود. سردمداران غرب و استکبار جهانی به هیچ وعدهای تاکنون عمل نکرده و نخواهند کرد. جنگ روسیه و اوکراین حقیقت اعتماد به سلطهگران را به نمایش گذاشت. مقدمهسازی ظهور، یک مصداقش تبیین حقیقی و واقعی اتفاقات عالم است و امروز، از جمله آنان تحلیل همین جنگ و اتفاقات مشابه است. جنگ اوکراین و روسیه نشانه نصرت الهی برای افشای چهره حقیقی آمریکا و همدستانش بود. برای آنان مهم منافع خودشان است نه مردم، لذا فرق نمیکند جنگ در کجا و با چه ملتی باشد، اگرچه خشمشان به اسلام و تشیع ریشهای کهن و عمیق دارد. انتظار واقعی یعنی «ان تقوموا لله مثنی و فرادا» انتظار یعنی قیام و ایستادن؛ انتظار یعنی حرکت چرا که سکون مرگ است و حرکت حیات است؛ انتظار یعنی امید جامعهای که منتظر است، امیدوار است. جامعه ناامید نمیتواند منتظر باشد. اینکه امروز مهمترین دغدغه دشمن ایجاد ناامیدی است به همین جهت است که نمیخواهد جامعه ما جامعهای باشد که منتظر مصلح باشد. جامعه منتظر جامعه عدالتخواه است ولکن عدالتخواهی اگر از مدار تقوا و ارزشهای اخلاقی خارج شود ضد عدالت است. امروزه گاهی مشاهده میشود به اسم عدالتخواهی و آزادیخواهی رسما در زمین دشمن بازی میشود. و نکته مهم دیگر این است که جامعه منتظر جامعهای است که عقل و عاطفه چونان ۲ بال پرواز در اندیشه مردم جای گرفته باشد، محبت به امام منتظران جامعه را اصلاح میکند و حرکت به سمت ظهور را سرعت میبخشد. * کارشناس دینی *** حیات دشمن در زوال اندیشه مهدوی حجتالاسلام والمسلمین سیدمسعود پورسیدآقایی*: در ایامالله میلاد خاتم الأوصیا، حجت خدا، نور آلمحمد صلیالله علیه و آله، مهدی فاطمه(عج) هستیم. میتوان این روز را به عادت گذراند و به غفلت سپری کرد و از یم به نمی و از دریا به قطرهای قانع شد و میتوان به بازکاوی حقوق امام مهدی(عج) و محاسبه عهد و پیمانهایی که با آن حضرت داریم، پرداخت و با نقبی به نور و محاسبهها و بازکاویها، به وسعتها و هدایتهای بیشتری رسید. امروز دشمنان سرمایهگذاری فراوانی در راه مبارزه با این اندیشه حیاتبخش -که اساس تشیع است- کردهاند. این هجومهای خشن که پس از پیروزی انقلاب اسلامی بویژه در دهه اخیر به ساحت مهدویت شده است، نشان از اهمیت و حیاتی بودن این موضوع برای دشمن دارد. دشمن نیک میداند حیات شیعه، در گرو ۲ نگاه سرخ و سبز است؛ نگاه حسینی و نگاه مهدوی. با یکی، قیام میکند و با دیگری، آن را حفظ میکند. این همه هجوم از ایجاد شبهه گرفته تا انواع فیلمها و بازیهای رایانهای، نشانه هراس آنان از این حقیقت سترگ است. رهبر حکیم انقلاب 24 سال پیش فرمودند: «بنده سندی را دیدم که در آن بزرگان استعمار و فرماندهان استعماری توصیه میکنند ما باید کاری کنیم که این عقیده به مهدویت، بتدریج بین مردم زائل شود! آن روز استعمارگرهای فرانسوی و استعمارگرهای انگلیسی در بعضی جاهای آن مناطق بودند -فرقی نمیکند که استعمار از کجا باشد- استعمارگرهای خارجی، قضاوتشان این بود که تا وقتی عقیده به مهدویت در بین این مردم رایج است، ما نمیتوانیم اینها را درست در اختیار بگیریم! ببینید عقیده به مهدویت چقدر مهم است! چقدر خطا میکنند کسانی که به اسم روشنفکری و به اسم تجددطلبی میآیند و عقاید اسلامی را بدون مطالعه، بدون اطلاع، بدون اینکه بدانند دارند چه میکنند، مورد تردید و تشکیک و اینها قرار میدهند. اینها همان کاری را که دشمن میخواهد، راحت انجام میدهند». امروز دشمن حیات خود را در زوال یا تحریف این اندیشه میداند؛ اندیشهای که مانند روح، در کالبد معتقدانش رسوخ میکند و آنان را در برابر همه مستکبران به پا میدارد. به شهادت روایات متعدد، ایرانیان نقش بزرگی در زمینهسازی ظهور آن حضرت دارند. این روایات، چنان که بشارت است، هشداری به وظیفه سنگین ایران اسلامی هم هست. ناگفته نماند که این روایات، دشمنان را هم درباره ما حساس کرده و آنان را به سرمایهگذاری بیشتری برای به انحراف کشیدن نسل جوان این مرز و بوم و دوری آنان از اندیشه مهدویت که در حقیقت، اساس انقلاب ما هم هست، وامیدارد. اما به فضل پروردگار تلاش طواغیت عالم نافرجام مانده و عاقبت از آن جریان حق و ولایت است. از نظر اسلام و بینش اسلامی، جریان عالم به سمت حاکمیت حق و به سمت صلاح است؛ نهایت این عالم، نهایت غلبه صلاح است؛ ممکن است زودتر بشود، ممکن است دیرتر بشود اما برو و برگرد ندارد. قطعا اینطوری است که در نهایت، صلاح بر فساد غلبه خواهد کرد و قوای خیر بر قوای شر غلبه میکند. * رئیس مرکز تخصصی موعود حوزه علمیه قم
سایر اخبار این روزنامه