تکرار بابک زنجانی؟!

سید علیرضاکریمی‪-‬ وزارت نفت دولت سیزدهم رقابت تنگاتنگی با وزارت خارجه این دولت در امور مربوط به رسانه و روابط عمومی دارد! باری؛ تقریبا روزی نیست که این دو وزارتخانه به رسانه‌ها ثابت نکنند که اعتقادی به رسانه و تعامل رسانه‌ای ندارند! دستاورد جدید وزارتخانه نفت درانعقاد یک قرارداد بزرگ و عظیم با یک شرکت کاغذی و یا شاید خیالی به بهانه تحریم هم در این راستا ارزیابی می‌شود. شاید باید این گونه گفت؛ همان قدر که ما می‌دانیم در مذاکرات وین چه گذشته و باقری چه داده و چه گرفته در مورد این قرارداد وزارت نفت هم می‌دانیم! یحتمل بسیاری مثل اهالی رسانه نیز نمی‌دانند دقیقا بین وزارت نفت و آن شرکت چه چیزی
رد و بدل شده؛ حتی نمایندگان مجلس که این روزها از دیوار پارلمان صدا بلند می‌شود اما از آنان خیر!
بهرحال قبلا بارها گفتیم و نوشتیم که وقتی دولت، شعار شفافیت و مبارزه با فساد می‌دهد باید در عمل نیز آن را ثابت کند. قرارداد یواشکی منعقد کردن آن هم در این اشل چه تناسبی با شعار شفافیت و به دنبال آن مبارزه با فساد دارد؟ مگر می‌شود و ممکن است در پستوها تصمیم‌گیری کرد و فسادی شکل نگیرد؟
گویا ناچاریم تجربه تلخ و گزنده بابک زنجانی را به این دولت نیز یادآور شویم.دولت وقت برای آنکه بتواند تحریم‌ها را دور بزند تمام مراودات را از مسیر رسمی خود منحرف و در مسیرهای غیر شفاف و خارج از دید رسانه‌ها برده بود که در نهایت فساد عظیمی رخ داد. جالب آنکه هنوز هم وزارت نفت نتوانسته طلب خود را از بابک زنجانی پس بگیرد و حتی تهدید به اعدام هم او را مجاب نکرده تا از موضع طلبکاری پایین بیاید!


بیژن زنگنه بی‌ایراد نبود ولی حداقل در حوزه رسانه و لزوم شفافیت در قراردادها، برداشت و درک نسبتا صحیحی داشت. هر چند با این وجود از جانب طیف منتقدان خود مدام متهم به کژروی می‌شد. دقیقا همان کسانی که امروز سکاندار وزارت نفت هستند و اعتقادی به رسانه و شفافیت ندارند.
در آستانه روز ملی شدن صنعت نفت با تدبیر محمد مصدق، باید تنها بگوییم خدا بخیر کند!