روزنامه ایران
1401/01/15
مکافات ابدی
ساناز باقریرادخبرنگار
«ازدواج هندوانه سربسته است»؛ این اصطلاحی است که احتمالاً همه ما از قدیمیها و بزرگترهایمان شنیدهایم. اصطلاحی که شاید بتوان تا حدی آن را درست دانست و میتواند دو روی متفاوت سکه زندگی را نمایان کند.
ازدواج گاهی ممکن است به شیرینی همان هندوانه در بسته باشد و روزهای خوشی را برایمان رقم بزند، اما گاهی هم ممکن است شیرینی آن هندوانه دل آدم را بزند و روزهای تلخی را نصیبمان کند.
اغلب عروس و دامادها زندگی مشترک خود را با دنیایی از آرزو و زیر سقفی مملو از شادی آغاز میکنند و احتمالاً زوجها در اوایل ازدواج به اتفاقات ناگوار یا حتی جدایی فکر نمیکنند. اما گاهی ممکن است ورق زندگی برگردد و سقف آرزوهای زوجها نیز ترک بردارد؛ ترکی که قطعاً ناشی از عوامل و دلایل مختلف است اما شاید به حدی عمیق باشد که در نهایت به جدایی و طلاق منجر شود.
شاید این روزها جملاتی مانند «با لباس سفید رفتی خونه بخت با لباس سفید هم برمیگردی» یا «مهریه رو کی داده کی گرفته» کمی رنگ باخته و معنای خود را تا حدودی از دست داده باشند با این حال مشکلات و آسیبهای پس از طلاق همچون گذشته پابرجاست و برای مرد و زن چالشآفرین است.
با رخ دادن طلاق یک تجربه تلخ هم برای مردان و هم برای زنان رقم میخورد؛ تجربهای که تا مدتها روزهایی خاکستری را برای مرد و زن رقم میزند و تبعاتی ازجمله آسیبهای فردی، اجتماعی، مشکلات عاطفی، مالی، حمایتی و غیره را به دنبال دارد.
کلمه «طلاق» از قدیمالایام و در همه جوامع قباحت خاصی داشته و به دنبال خود مشکلات و آسیبهای فراوانی نیز همراه دارد و بویژه در جوامع سنتیتر نیز این آسیبها عمیقتر است.
رضا محمدمهر، روانشناس و کارشناس خانواده در گفتوگو با «ایران» درخصوص آسیبها و تبعات طلاق میگوید: متاسفانه آمار طلاق در کشور ما رو به افزایش است و این امر از دلایل مختلفی نشأت میگیرد. در حال حاضر نیز بهترین راه درکوتاهمدت کاهش آثار و تبعات طلاق و جلوگیری از فروپاشی خانوادهها در بلندمدت است.
وی با بیان اینکه در طلاق آسیبهای متعددی متوجه مرد، زن و فرزندان است، اظهار داشت: تبعات ناشی از طلاق در بعد روانشناختی شامل اضطراب، درجاتی از افسردگی، خشم، بدبینی و ناامیدی به آینده است. البته این موارد طبیعی است اما شدت آنها بستگی به عوامل مختلفی دارد. میزان علاقه زوجین به یکدیگر، طول مدت مشاجره و نحوه مشاجرات، شیوه جدایی و توافقی بودن یا نبودن طلاق، نقش خانوادهها در مشاجرات و غیره از جمله عواملی است که شدت تبعات را تعیین میکند.
این روانشناس با بیان اینکه اگر در روند طلاق فرزند نیز وجود داشته باشد تأثیرات منفی ناشی از این جدایی عمیقتر خواهد بود، اظهار داشت: مسائلی مانند میزان ارتباط فرزند با والدین، نحوه نگهداری از آنها و آسیبهای ناشی از طلاق بر فرزندان نیز بر شدت مشکلات زن و مرد میافزاید.
محمدمهر با تأکید بر اینکه یکی از مهمترین آسیبهای روانشناختی و پنهان در طلاق آسیب به عزت نفس است، خاطرنشان کرد: معمولاً پس از طلاق عزت نفس افراد بشدت کاهش مییابد و مسائلی مانند احساس منفی داشتن به خود و سرزنشهای درونی منجر به کاهش عزت نفس و در نتیجه تصمیمهای نامناسب میشود؛ چراکه در این زمان احتمال دارد فرد برای جبران این آسیب به یک ازدواج زودهنگام و ناپخته تن دهد و پیوند ناموفقتری را تجربه کند یا ممکن است منزوی شده و دچار افسردگی شود که در این زمان باید از متخصصین کمک گرفت.
محمدمهر با اشاره به تفاوت تبعات زنان و مردان در طلاق بیان کرد: معمولاً به دلیل نبود حمایتهای مالی کافی و مناسب برای زنان در هنگام طلاق، حس برگشت به خانواده یکی از مواردی است که بانوان را بشدت اذیت کرده و مشکلاتی بههمراه داشته و وآسیبهایی به عزت نفس آنها وارد میکند. نگاه خانواده و جامعه به زن میتواند بر کیفیت حضور وی در خانواده اثر بگذارد وآسیبهای روانشناختی از جمله انزوا، افسردگی و غیره را ایجاد کند.
وی با تشریح برخی تبعات متوجه مردان در طلاق تصریح کرد: مردان پس از طلاق بیشتر به زندگی مجردی روی میآورند. آنها نیز دچار مشکلات مالی خواهند شد و به طور کلی مدتی طول میکشد تا هردو فرد خود را پیدا کنند و اینجاست که نیاز به حمایت خانواده و کمکهای تخصصی دارند؛ چراکه هردو دچار اضطراب نسبت به آینده، خشم، ناامیدی، سردرگمی و غیره هستند.
این روانشناس در پاسخ به این سؤال که برای کاهش تبعات ناشی از طلاق باید چه اقدامی انجام داد، اظهار داشت: یکی از بهترین روشها افزایش مهارتها و توانمندیهای روانشناختی است که میتواند چالشهای پس از طلاق را برای افراد کاهش دهد. به علاوه پذیرش خانواده، دوستان و جامعه و حمایتهای آنها میتواند در آسانتر سپری کردن این دوران بسیار مؤثر باشد و خانوادهها باید از انگ زدن به این افراد خودداری کنند.
محمدمهر تأکید کرد: مسائل و مشکلات مالی پس از طلاق یکی از مواردی است که میتواند آسیبهای اجتماعی و اخلاقی زیادی را بویژه برای زنان ایجاد کند؛ چرا که فرد به دلیل نگرانی از آینده ممکن است به روابط نامناسبی پناه ببرد که خواسته خود نبوده و ناشی از نگرانی از آینده است.
وی ادامه داد: این روابط میتواند آسیبهای بیشتری داشته باشد. به همین منظور بهتر است نهادها سازوکاری برای حمایت از این افراد بویژه زنان در نظر بگیرند تا آسیبهای اخلاقی و اجتماعی ناشی از مشکلات مالی طلاق برای زنان کاهش یابد.
بر اساس آمارهای مرکز آمار ایران، ۱۵۸ هزار و ۹۹۲ رویداد ازدواج و ۴۱ هزار و ۷۵۷ رویداد طلاق در بهار ۱۴۰۰ به ثبت رسیده است. این آمار در قیاس با آمار مشابه خود در بهار ۹۹ از رشد ۲۳.۶ درصدی ازدواج و ۱۶.۴ درصدی طلاق خبر میدهد.
بنابراین در حالی که آمار ازدواج در کشور علیرغم سالهای گذشته از روند نزولی به روند صعودی تبدیل شده، با این حال آمار طلاق در ایران همچنان رو به افزایش است.
هرچند که در دنیای مدرن امروزی، آمار طلاق بیش از گذشته شده است اما این امر چیزی از تلخیها و آسیبهای ناشی از آن کم نمیکند؛ چراکه با وجود درآمیختگی زندگیهای امروزی با مدرنیته و فاصله گرفتن از زندگی سنتی، ضربات جدایی به همان سنگینی و قدرت همیشگی است و هنوز هم عشق و محبت حرف اول را در درون انسانها میزند.
بنابراین بهتر است به طلاق به عنوان آخرین گزینه نگاه کنیم و با تمام قدرت برای استوار ماندن ستونهای زندگی مشترک تلاش کنیم.
نسرین باقری، عضو هیأتعلمی دانشگاه و روانشناس در گفتوگو با روزنامه «ایران»، با تشریح پیامدها و آسیبهای طلاق برای مردان و زنان گفت: مسلماً طلاق پیامدهای بسیاری در ابعاد مختلف دارد و گاهی این پیامدها ناشی از نگاه جامعه به زن و مرد است که منجر به ایجاد پریشانی روانی میشود.
وی با بیان اینکه یکی از بیشترین آسیبهای طلاق به مردان مربوط به مسائل اقتصادی است، بیان کرد: پرداخت مهریه و ایجاد آشفتگی در امور کاری به دلیل از بین رفتن پایگاهی تحت عنوان خانواده، تأثیرات منفی روی مردان میگذارد که میتواند در مسائل اقتصادی آنها را دچار مشکل کند. از سوی دیگر به دلیل وابستگی اقتصادی زنان و کمتر بودن استقلال مالی آنها بانوان نیز اغلب پس از طلاق بشدت دچار مشکل مالی میشوند.
این روانشناس با بیان اینکه بر اساس مطالعات آثار منفی طلاق بر زنان بیشتر از مردان است، اظهار داشت: بسیاری از بانوان پس از طلاق به دلیل عدم اشتغال و پایین بودن سطح آگاهی و توانمندیهای روانشناختی خود، تبعات و آسیبهای بسیاری را متحمل میشوند. این افراد اغلب استقلال اجتماعی و فردی خود را از دست داده و به همین دلیل ممکن است فرصتهای مناسب برای ازدواج دوم را از دست بدهند.
این روانشناس با تشریح برخی تبعات طلاق برای مردان بیان کرد: یکی از مهمترین عوارض جدایی و فروپاشی زندگی مشترک برای مردان آسیبهای جسمانی به آنها است که به دلیل تغییر عادتها و سبک زندگی، این افراد را اغلب به سمت مصرف دخانیات، الکل و غیره میکشاند.
باقری تصریح کرد: از سوی دیگر عوارض اجتماعی نیز تأثیر بسیار منفی روی مردان و زنان پس از طلاق دارد به طوری که بویژه در جوامع توسعهنیافته نگاه افراد جامعه به زوجین جداشده تغییر میکند. در مردان نیز به دلیل نبود حمایتهای عاطفی این عوارض اجتماعی دوچندان است.
وی با اشاره به ارتباط آسیبهای طلاق بر مردان و پدران اظهار داشت: در صورتی که در روند طلاق فرزندی نیز وجود داشته باشد و حضانت فرزند برعهده پدر باشد، به دلیل ضعیفتر بودن توانمندیهای عاطفی و والدگری در پدران نسبت به مادران، مشکلاتی در نگهداری و مراقبت از فرزندان نیز ایجاد میشود که پدر را بیشتر درگیر آسیبها میکند. چرا که بر اساس دیدگاه والدگری مراقبت و رشد فرزندان برعهده مادر است و مردان نمیتوانند بخوبی مادران نیازهای عاطفی و حمایتی فرزندان را تأمین کنند.
این عضو هیأت علمی دانشگاه با اشاره بر عوارض روانی فروپاشی زندگی مشترک بر مردان بیان کرد: یکی دیگر از عمیقترین آسیبهای طلاق برای آقایان تأثیرات منفی روانی است که میتواند منجر به ایجاد احساس یأس، ناامیدی، ترس و اضطراب از آینده و همچنین اضطراب از برقراری روابط جدید شود. به طوری که ممکن است مردان پس از طلاق روابط جدیدی داشته باشند اما به دلیل ترس و اضطراب درونی یا ترس از پذیرش دوباره مسئولیت، اغلب این روابط کوتاه مدت بوده و ماندگار نیست.
وی ادامه داد: در نتیجه مردان یک آشفتگی احساسی را پس از جدایی تجربه میکنند و به دلیل اینکه اغلب نمیتوانند احساسات منفی خود را مانند بانوان بیان کنند، ممکن است به مسائل مختلفی از جمله خودکشی نیز روی بیاورند. در واقع تحقیقات نشان میدهد که گرایش به خودکشی پس از طلاق، در مردان نسبت به زنان دو برابر است.
آسیبهای طلاق برای بانوان
این روانشناس با تشریح چالشها و مشکلات بانوان پس از طلاق بیان کرد: یکی از مهمترین مسائل و مشکلات برای مادران و زنان پس از طلاق، نگهداری از فرزندان به دلیل ضعف اقتصادی است. متأسفانه عدم استقلال و وابستگیهای عاطفی عمیق زنان میتواند پس از طلاق آسیبهای روانی زیادی را بر آنها وارد کند.
باقری با اشاره به آسیبهای اجتماعی طلاق برای زنان خاطرنشان کرد: از جمله مهمترین ابعاد آسیبهای اجتماعی و روانی طلاق برای زنان، ترس از آینده و نگاه جامعه به یک زن مطلقه است. عدم پذیرش برخی خانوادهها بویژه خانوادههایی که خود دچار مشکلات اقتصادی هستند، آثار روانی متعددی از جمله افسردگی را برای زنان به دنبال دارد. از سوی دیگر در جوامع سنتیتر نیز به دلیل عدم توانمندی برخی بانوان مشکلات دوچندان میشود.
وی با تأکید بر اینکه به خطر افتادن امنیت اجتماعی زنان پس از طلاق میتواند اختلالات روانی و عاطفی زیادی را برای آنها ایجاد کند، اظهار داشت: با فروپاشی زندگی مشترک و رخ دادن جدایی، نیازهای عاطفی، جنسی و مالی دو طرف بویژه زنان همچنان باقی است و این امر میتواند زمینه آسیبهای جدی همچون روابط نامناسب را برای بانوان فراهم کند. همچنین رجوع به رابطه جدید بلافاصله پس از طلاق با هدف ترمیم آسیبهای جدایی، نه تنها از شدت این آسیبها نمیکاهد بلکه ممکن است ضربات سنگینتری را بر افراد وارد کند.
این عضو هیأتعلمی دانشگاه با اشاره به مهمترین دلایل طلاق بیان کرد: عوامل مختلفی در امر طلاق دخیل بوده که از چند جنبه نیز قابل بررسی هستند. عوامل شخصی، اجتماعی، مهاجرت، صنعتی شدن، تکنولوژی و غیره همگی به صورت غیرمستقیم در افزایش آمار طلاق مؤثر هستند.
باقری افزود: از جمله عوامل اجتماعی مؤثر در طلاق؛ افزایش خانوادههای هستهای و تغییر از خانوادههای سنتی به خانوادههای هستهای، بیداری و افزایش آگاهیهای بانوان و دخیل شدن مدرنیته در سبک زندگی همگی به صورت غیرمستقیم روی رخ دادن طلاق اثر گذاشتهاند.
وی تأکید کرد: اما به طور کلی 3 عامل اصلی فقر اقتصادی و بیکاری، خیانت و اعتیاد از جمله عمدهترین عوامل طلاق در زندگی مشترک هستند.
این روانشناس تصریح کرد: البته مسائل مختلفی میتواند زوجین را به نارضایتی زناشویی و در نتیجه طلاق عاطفی و در پایان جدایی بکشاند. مسائلی مانند ارتباط غلط زوجین و ناکارآمدی بنیان خانواده، وجود تعارض و مشکلات رفتاری، فقر مالی و غیره میتواند منجر به ایجاد نارضایتی زناشویی شود.
باقری با اشاره بر مصادیق ارتباط غلط زوجین تأکید کرد: از جمله مصادیق ارتباط غلط زوجین و عوامل مخرب زندگی مشترک میتوان به تحقیر، تهدید، سرزنش، انتقاد، مقایسه و شکایت اشاره کرد. همچنین عوامل شخصی دیگری از جمله سن ازدواج یعنی فاصله بسیار زیاد یا بسیار کم زوجین، عدم تفاهم، خیانت و عدم وفاداری و عشق ظاهری همگی میتوانند در کنار عوامل شخصی و فردی منجر به طلاق شوند.
سایر اخبار این روزنامه
عباس میرزا نمیمیرد
همکاری با روسیه و چین بر اساس منافع متقابل
مساجد هر محله به پایگاههای قرآنی تبدیل شود
دستور برخورد با مقصران ورزشگاه مشهد
سناریوهای دولت برای تأمین آب سیستان و بلوچستان
مکافات ابدی
پرواز شاخص کل
پاتک عمرانخان
راهکارهای افزایش 2 برابری شرکتهای دانشبنیان
بازگشت از تعطیلات مجازی