روزنامه جوان
1401/01/15
ظرف ۸ روز ۲۵۰۰ کیلومتر از خاک ایران آزاد شد
عملیات بزرگ «فتحالمبین» در فروردین سال ۱۳۶۱ منجر به آزادسازی ۲۵۰۰ کیلومتر از خاک کشور از دست دشمن بعثی شد. این عملیات با هماهنگی سپاه و ارتش موفقیتهای زیادی را برای جبههها به ارمغان آورد و ضربات سنگینی را به دشمن بعثی وارد کرد. پیروزی قاطع در عملیات فتحالمبین که تنها ظرف هشت روز حاصل شد، موجب اعتماد به نفس رزمندگان برای انجام عملیات بعدی یعنی «الیبیتالمقدس» شد. امیر رزاقزاده از راویان و پژوهشگران دفاع مقدس در حال نگارش کتاب «نبرد فتحالمبین» است و اطلاعات دقیقی از انجام این عملیات دارد. رزاقزاده در گفتگو با «جوان» ما را با زوایای تازهای از این عملیات آشنا میکند.انجام عملیات فتحالمبین در آن مقطع از دفاع مقدس تا چه اندازه اهمیت داشت؟
از زمان عزل بنیصدر خائن بحث بر سر این بود که استراتژی جدید دفاعی جمهوری اسلامی ایران تدوین شود. ارتش هنوز با همان شرایط گذشته کار میکرد و معتقد به عملیاتهای کلاسیک بود. بعد از تغییراتی که در سطح فرماندهی ارتش صورت گرفت، در مهر ۱۳۶۰ شهید صیادشیرازی به جای آقای ظهیرنژاد به عنوان فرمانده نیروی زمینی ارتش منصوب شد. قبل از آن هم محسن رضایی در شهریورماه فرمانده سپاه شده بود. این تغییرات خون تازهای در رگ نیروهای مسلح جاری کرده بود، چون هر دو فرمانده معتقد به عملیاتهای خارقالعاده بودند و میگفتند با انجام عملیاتهای گوناگون میتوان استراتژی جدید دفاعی کشور را نوشت. بعد از عملیات ثامنالائمه استراتژی دفاعی کشور را جهت بیرون راندن دشمن متجاوز تدوین کردند. آنجا ساختار و سازوکاری تعیین شد و ارتش و سپاه جلسات مشترکی را پیشبینی کردند و بین مهر و آبان این ساختار تهیه شد. در این ساختار ۱۲ عملیات پیشبینی شد برای اینکه نیروهای اشغالگر از کشور خارج شوند و بعد نیروها بتوانند به خاک عراق ورود پیدا کنند تا موفقیتمان تضمین شود. این عملیاتها از کربلای یک تا کربلای ۱۲ نام داشت. یک به یک شروع به پیادهسازی عملیاتها کردند و عملیات کربلای یک در همان غرب سوسنگرد و منطقه دشتآزادگان بود که در آذرماه با موفقیت انجام شد. عملیات کربلای ۲ قرار بود در بهمن ماه و همزمان با دهه فجر در شمال استان خوزستان صورت بگیرد. کربلای ۳ هم قرار بود در جنوب استان خوزستان اجرا شود که همان عملیات «الی بیتالمقدس» بود. نام عملیات فتحالمبین قبل از انجام عملیات، کربلای ۲ بود؟
بله، عملیات کربلای ۲ همان فتحالمبین بود. عملیات کربلای یک هم همان عملیات طریقالقدس نام داشت. در عملیات کربلای یک که با موفقیت انجام گرفت، دو دیدگاه مطرح شد. یک نظر بر این بود که عملیات کربلای ۲ در جنوب خوزستان انجام شود ولی نهایتاً به نظر دیگر رسیدند که عملیات را در شمال استان خوزستان که ممکن بود هر آن دشمن این گلوگاه را ببندد و نیروهای ما در دامن دشمن قرار بگیرند، اجرا شود. قرار بود عملیات همزمان با دهه فجر برگزار شود که عراق متوجه شد و عملیات پیشگیرانه تحت عنوان «النصرالحاکم» انجام داد. در ۱۷ بهمن در چزابه عملیات انجام داد و نزدیک به ۳۵ گردان از نیروهای ما که قرار بود در عملیات فتحالمبین وارد کار شوند، اینجا وارد عمل شدند. چون پیشبینی این بود که دشمن دوباره میخواهد چزابه را پس بگیرد دوباره پای کار آمدند، اما اینطور نبود و دشمن بیشتر دنبال تک کردن و گرفتن تلفات از ما بود. دشمن میخواست این عملیاتی را که ما میخواستیم انجام دهیم به تأخیر بیندازد یا آن را تعلیق کند. پس دشمن متوجه انجام عملیات از طرف ما شده بود؟
در تمام عملیاتهای ما دشمن حساس میشد و میفهمید ما میخواهیم عملیات انجام دهیم. به همین خاطر شروع به چیدن استحکامات بیشتر و ترمیم خطوطش میکرد تا عملیات ما را به تعویق بیندازد. در عملیاتی که قبل از انجام فتحالمبین انجام شد، دشمن به تقویت نیروهایش پرداخت و آتش تهیه بسیار سنگینی روی سر رزمندگان ریخت و موفق هم شد ۳۵ گردان از تیپهای امام حسین (ع)، ۸ نجف، ۲۵ کربلا، ۲۱ امام رضا (ع) و ۲۷ حضرت رسول (ص) درگیر شوند. این کار سبب شد تا ما دیگر نتوانیم در بهمن عملیات را انجام دهیم و عملیات با یک ماه تأخیر انجام شد.
میتوان این تغییر تاریخ را به فال نیک گرفت و گفت اگر عملیات در آن فصل و آن موقع سال انجام میشد به موفقیتهای نهایی نمیرسیدیم؟
تحلیلهای مختلفی میتوان کرد ولی ما پیشبینی کرده بودیم که در بهمن فتحالمبین و در آستانه سال جدید کربلای ۳ را که بعداً «الیبیتالمقدس» شد، انجام دهیم. طبق این تاریخ قرار بود عملیات رمضان زودتر انجام شود که بعداً در تیر ماه و در اوج گرما صورت گرفت. به علت تأخیرهایی که رخ داد طرح مانور کاملتر و به این موکول شد که ما بتوانیم طرح جامعیتری جهت غافلگیری دشمن تهیه کنیم. این تعویق زمان عملیات این ویژگی را داشت که ما طرح کاملتر و جامعتری داشته باشیم. با این حساب جبهههای ما از آمادگی کامل برای انجام عملیات فتحالمبین برخوردار بودند؟
ما از خرداد ۱۳۶۰ که عملیات «فرماندهی کل قوا، خمینی روح خدا» را انجام دادیم و غیرکلاسیک عمل میکردیم، فهمیدیم باید از راههایی برویم که برای دشمن غیرقابل پیشبینی باشد. اهدافی را دنبال میکردیم که متکی به جاده نبود. شبانه عمل میکردیم که باعث غافلگیری دشمن میشد و با این اقدامات وارد کارهای خارقالعاده و مبتکرانه شده بودیم. روشهای کلاسیک برای دشمن شناخته شده بود و دشمن میتوانست پیشبینی و مقابله کند. کمااینکه اولین عملیاتی که ما در دفاع مقدس در ۲۱ مهر ۱۳۵۹ در غرب کرخه و دزفول علیه دشمن انجام دادیم، با وجود پیشرفتهای اولیه در ساعتهای اولیه، بعدتر بیشتر تانکهای مربوط به یگانهای ارتش منهدم شد. آن عملیات متأسفانه موفق نشد و نشان داد ما اگر کلاسیک از روی جاده عمل کنیم و فقط متکی به قدرت زرهی باشیم دشمن توان مقابله با این اقدامات را به خوبی دارد. فرماندهان ارشد سپاه و ارتش در اسفند ۱۳۶۰ معتقد بودند طرح مانور باید گسترش پیدا کند و دو بازوی احاطهای به طرح قبلی اضافه شود. این طرح نهایی در زمان اعلام شده انجام شد یا باز هم تغییر کرد؟
در این طرح از هفتم اسفند ابلاغ شد که این تمهیدات در نظر گرفته شود و بر این اساس طرح مانور چیده شود. تا انتهای اسفند این جریان ادامه داشت و همینطور طرحها کاملتر و جزئیتر میشد. در روزهای آخر اسفند که قرار بود عملیات انجام شود، دشمن دوباره متوجه شد و عملیاتی در رقابیه انجام داد. همین مسئله باعث شد فرماندهان دچار تردید شوند و منجر به این شد که آقای رضایی خدمت امام برسند و از امام برای انجام عملیات کسب تکلیف کنند و استخاره بگیرند که عملیات را انجام بدهیم یا ندهیم. هرچند عنوان استخاره مطرح بود ولی، چون حضرت امام فرمانده کل قوا بودند به عنوان کسب تکلیف میخواستند بدانند با توجه به هوشیاری دشمن و گرفتن اسیر از ما آیا این عملیات را انجام بدهیم یا نه؟ امام هم میفرماید شما کار خودتان را کردهاید و توکل بر خدا بکنید و عملیاتتان را انجام دهید و تردید نکنید. آقای رضایی خیلی سریع با هواپیمای جنگی برمیگردد و اطلاع میدهد امام مصرند عملیات انجام شود و نباید تردید کنیم. باز هم در آستانه عملیات در قرارگاه کربلا میگویند به قرآن تفأل بزنیم که چه سوره و آیهای میآید که سوره فتح و آیه شریفه «إنا فتحنا لک فتحاً مبیناً» میآید. چون در قرآن الف و لام ندارد به همین خاطر عملیات با نام «فتح مبین» شناخته میشود که بعداً به اشتباه در همه جا «فتحالمبین» گفته میشود. قرار بود روز ۲۹ اسفند و شب اول فروردین عملیات انجام شود که نیروها پای کار آمدند، اما عملیات لغو شد و به ۲۴ ساعت بعد افتاد. در قرارگاه فتح به علت اینکه دشمن پیشروی کرده بود، قرار شد عملیات انجام نشود و فقط یک عملیات ایذایی انجام دهند. قرارگاههای قدس، نصر و فجر وارد عمل شدند که قرارگاه فجر در مراحل اولیه ناموفق بود. فرماندهان قرارگاه قدس از ارتش سرهنگ شهبازی و سپاه عزیز جعفری، فرماندهان قرارگاه نصر از سپاه شهید حسن باقری و از ارتش سرهنگ حسنیسعدی، فرماندهان قرارگاه فجر از ارتش سرهنگ عظیم ازگمی و از سپاه روز اول غلامعلی رشید و بقیه روزها شهید مجید بقایی بودند. فرماندهان قرارگاه فتح هم یحیی رحیم صفوی از طرف سپاه و از طرف ارتش سرهنگ نیاکی بودند. ما بنا به طرح عملیاتی تعریف شده توانستیم حدود ۲۵۰۰ کیلومتر را آزاد کنیم یا این موفقیت در دل عملیات پیش آمد؟
مبدع طرح در سپاه آقای غلامعلی رشید از بومیهای منطقه بود و بعد از پیروزی انقلاب با اشرار و قاچاقچیهای سلاح مبارزه کرده بود و روی منطقه اشراف داشت. با همکاری شهید حسن باقری و رحیم صفوی و افراد دیگری مثل آقای غلامپور بیشتر ایدههای طرح مانور را دنبال کردند و در بحثهای مشترکشان با ارتش موفق بودند. چون میگفتند اگر بخواهیم مثل عملیات شکست حصر آبادان یا طریقالقدس به پشت دشمن دست پیدا کنیم به جای جبههای جنگیدن از راه و منافذ و کانالهایی که شبانه پیدا میکنیم، خودمان را شبانه به پشت مواضع دشمن برسانیم و از آنجا دشمن را محاصره کنیم تا بتوانیم موفق باشیم. این ایده یکی از عوامل موفقیت ما در جنگ بود که در عملیاتهای مختلف تا آخر جنگ ادامه پیدا کرد. در منطقه تپههای رادار و سایت جبههای جنگیدیم و قرارگاه فجر با لشکر ۷۷ و تیپهای المهدی، امام سجاد (ع) و ۱۷ قم وارد عمل شد و نتوانست موفق عمل کند. چون آنجا جبههای و رودررو میجنگیدند و دشمن هم کاملاً هوشیار بود و خطوطش را مستحکم و تعداد نفراتش را بیشتر کرده بود. اما مناطق دیگر که توانستند احاطهای وارد عمل شوند در همان جبهه شمالی، شمال غربی و جبهه جنوبی عمل کردند. حتی اگر مرحله سوم و چهارم عملیات کمی زودتر انجام میگرفت به خاطر حضور صدام در منطقه میتوانستیم او را اسیر کنیم. نیروهای دشمن از ترس این موضوع جلوی یک آمبولانس را میگیرند، افرادش را تخلیه میکنند و از سمت چنانه که مقر لشکر و سپاهشان بود به سمت فکه فرار میکنند. اگر اینجا سرعت عمل وجود داشت صدام اسیر میشد. این یکی از حماسههای زیبای این عملیات بود که انجام گرفت. در منطقه جنوبی از تنگه زلیجان که قاچاقچیان را گرفتند و با آنها شناسایی رفتند و تنگه را تعریض کردند و نیروها از آنجا به پشت دشمن زدند، یکی دیگر از ابتکارات عملیات بود. در منطقه علیگرهزد توپخانه دشمن را خاموش کردند و توانستند به چپ و راستشان گسترش پیدا کنند. در منطقه عینخوش، دالپری و پل چهلدهنه تیپ ۱۴ امام حسین (ع) حماسههای بزرگی خلق کرد. قرارگاه فجر هم در مرحله آخر همراه تیپ ۷ دزفول توانست روی ارتفاع ابوصلیبیخات برود و تیپ ۲۷ هم محاصره را از پشت کامل کرد. در منطقه جنوبی هم نیروهای زرهی دشمن غنیمت گرفته شدند و دشمن اسرای زیادی داد. عملیات با این وسعت و سختی در هشت روز انجام میشود؟
بله، از دوم فروردین تا دهم همین ماه طول کشید که هشت روز میشود. عملیات کاملاً موفقی بود و ما توانستیم با این عملیات مشترک در غرب شوش، اندیمشک، کرخه و دزفول بیش از ۱۰۰ گردان را وارد عمل کنیم و حدود ۲۵۰۰ کیلومتر از خاک کشور را آزاد کنیم. منطقه شمال خوزستان تقریباً آزاد شد و ما در چند کیلومتری مرز قرار گرفتیم. در عملیات محرم دیگر نیروها روی مرز قرار گرفتند. منطقه عملیاتی خیلی گسترده بود و فاصله شمال تا جنوب عملیات بین ۱۰۰ تا ۹۰ کیلومتر بود و نیروها در این حدفاصل آنقدر پیشروی کردند تا به این موفقیتهای عظیم رسیدند. بازتاب موفقیت رزمندگان در داخل و خارج پس از انجام عملیات به چه شکل بود؟
حملات زمینی ما در خارج از کشور بازتاب گستردهای داشت. در خاورمیانه انعکاس این موفقیت بیشتر بود. با این عملیات توانسته بودیم یگانهایمان را گسترش دهیم و علاوه بر سه تیپی که داشتیم، ۹ تا ۱۰ تیپ دیگر در سپاه ایجاد کنیم و یک مقدار غربیها نگران امنیت اسرائیل و تردد انرژی از خلیج فارس شده بودند. امریکا و کشورهای غربی ظرف سه ماه مانور ستاره درخشان را در حدود دریای سرخ با مصر و سایر کشورها انجام دادند که حتی محدودهاش تا دریای عمان هم کشیده شد. این مانور در واقع تهدیدی علیه ما بود. همچنین تلاشهای صلحطلبانهای از طرف مجامع منطقهای و کشورهای عربی که پشتیبان عراق بودند انجام میشد و میخواستند به نوعی ایران را مجاب کنند که با دشمن پای میز مذاکره بنشیند بدون اینکه آتشبسی برقرار شود یا منافعمان تأمین گردد. دامن زدن به بحثهای عملیات روانی از دیگر کارهایی بود که کشورهای منطقه و حاشیه خلیج فارس انجام میدادند تا بازتابهای پیروزیهای ایران را کمرنگ کنند.
سایر اخبار این روزنامه
آغاز تق و لق آموزش حضوری!
وحشت در قلب سرزمینهای اشغالی
ثبت دانش بنیانها در کمتر از ۲۴ ساعت
عمرانخان: امریکا میخواهد ساقطم کند
اسکوچیچ: چراکه نه، انگلیس را میبریم
آمادهسازی درست برای پاسخ رجزخوانهای انگلیس و امریکا
چالش سینمای یک درصدی گران!
آغاز طرح ویژه مبارزه با قاچاق لوازم یدکی
زباله گردی در پایتخت جمع میشود
طمع دلالان و گران فروشان بر بازار ماه پرهیزکاری
ظرف ۸ روز ۲۵۰۰ کیلومتر از خاک ایران آزاد شد
تولید فکر و فرهنگ حلقه مفقوده تولید دانش بنیان
سناریوی تکراری علمالهدی هراسی
تربیت ۱۰ میلیون حافظ با تبدیل مساجد به پایگاههای قرآنی