وارونه نمایی واشنگتن

گروه سیاسی/ «مسئولیت نهایی کردن این توافق کاملاً برعهده ایران است. ما و متحدان‌مان هر دو آماده‌ایم توافقی قوی را نهایی کنیم، مادامی که ایران هم آماده انجام دادن این کار باشد.» این ادعاها، بخشی از نطق «جن ساکی»، سخنگوی کاخ سفید است که روز گذشته و درست در زمانی که همه کشورهای 1+4 منتظر پاسخ واشنگتن به آخرین پیشنهادات ایران هستند، مطرح شده است. جان کلام این موضع گرچه به بهانه شکستن سکوت کاخ سفید پیرامون مذاکرات احیای برجام مطرح شده اما در واقعیت به یک اندازه از دروغ و داستان سرایی خالی نیست.  تکمیل کننده پرده دیگر این نمایش، «ند پرایس»، سخنگوی وزارت امور خارجه بود که روز گذشته در کنفرانس خبری هفتگی‌اش کوشید با وارونه نمایی واقعیات، پاسخ همتای ایرانی خود را که گفته بود توپ تصمیم‌گیری در زمین امریکاست، بدهد. این مقام دیپلماتیک امریکایی درباره توقف مذاکرات وین مدعی شد: «همه کسانی که در مذاکرات مشارکت داشته‌اند بخوبی می‌دانند چه کسی پیشنهادهای سازنده‌ای مطرح کرده است، چه کسی درخواست‌هایی را مطرح کرده که به برجام بی‌ربطند و ما چطور به موقعیت فعلی رسیدیم؛ ما راجع به این مسائل، به طور علنی بحث نمی‌کنیم. هنوز  بر این باوریم که فرصت غلبه بر اختلافات باقی‌مانده‌ وجود دارد».
 سه کشور اروپایی؛ هماهنگ با امریکا
در مورد مواضع اخیر این دو مسئول امریکایی حرف و نکته زیاد است؛ مانند دروغ‌های آشکار و ادعاهایی که به وضوح می‌‌توان نادرستی آن را به اثبات رساند اما نکته قابل تأمل تر این است که سکوت قابل توجه سه کشور اروپایی طرف توافق هسته‌ای بخوبی از واقعیتی حکایت می‌‌کند که مقام‌های دیپلماتیک کشورمان بر آن صحه می‌‌گذارند. دست بر قضا در روایت مذاکرات وین که محل خلاف‌گویی مقام‌های امریکایی است، مواضع مسئولان بلندپایه کشورمان کاملاً صریح است و شفاف ‌سازی به صورت کامل انجام می‌‌شود. واقعیتی که دولتمردان امریکایی با تردستی آن را کتمان می‌کنند. در همین چهارچوب، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در توئیتی درباره مذاکرات وین نوشت: «‏اگر مکثی در روند مذاکرات وین دیده می‌‌شود، به دلیل زیاده‌خواهی طرف امریکایی است». او با بیان اینکه وزارت امور خارجه در جهت کسب عالی منافع ملت و رعایت خطوط قرمزها با قدرت و منطق عمل می‌‌کند، تأکید کرد: «هرگز زیر بار زیاده‌خواهی امریکا نخواهیم رفت. اگر کاخ سفید واقع‌بینانه رفتار کند، توافق دست یافتنی است». این سخن را باید در کنار روایتی گذاشت که دو روز پیش از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان مطرح شد. او از سفر هفتم فروردین ماه «انریکه مورا» هماهنگ کننده اروپایی مذاکرات به ایران رمزگشایی کرد و خبر داد تهران آخرین پیشنهادات خود به واشنگتن را به این مقام اروپایی ارائه کرده تا او در سفر بعدی‌اش به امریکا، مقام‌های این کشور را در جریان خواسته‌های کشورمان قرار دهد. نکته مهم این روایت، اتفاق نظر همه کشورهای 1+4 با پیشنهادات ایران و ابتکار عملی بود که در مذاکرات از خود نشان داده بود. به این مفهوم که سه کشور اروپایی طرف برجام همراه با روسیه و چین موافق آخرین پیشنهاداتی هستند که از سوی ایران روی میز قرار گرفته است و این امریکاست که باید در مقابل شش کشوری که موافقت خود را با بسته پیشنهادی ایران اعلام کرده‌اند، تصمیم‌گیری کند.
توافقی که دیگر روی کاغذ نیست


دلیل وقفه در حساس‌ترین مقطع مذاکرات که بسیاری طرف‌ها آن را به فینال مذاکرات تعبیر کرده‌اند، تردیدهایی است که امریکا در اعلام آمادگی برای رفع مؤثر تحریم‌ها از خود نشان داده است. نکته مهم در خواسته مذاکراتی ایران آن است که واشنگتن در مسیر رفع تحریم‌ها باید از هر اقدامی که با هدف خصمانه و مستقیم بر عادی‌سازی تجارت و روابط اقتصادی ایران اثرگذاری کند و در تعارض با تعهداتش مبنی بر عدم اخلال در اجرای موفقیت‌آمیز تفاهم جدید باشد، دوری کند. علی باقری، رئیس هیأت مذاکره کننده ایرانی در روزهای آغازین مذاکرات در دولت سیزدهم در روزنامه انگلیسی زبان فایننشال تایمز مقاله‌ای در خصوص وضعیت جدید مذاکرات نوشت که تصویر دقیقی از حوزه‌‌های اختلاف طرفین نشان می‌‌داد. معاون سیاسی وزارت امور خارجه ایران در بخشی از این یادداشت نوشته بود: «غرب باید تضمین‌کننده برداشته شدن تمام تحریم‌های پسابرجامی باشد.» سخنی که به این معنا بود نه تنها رفع تحریم‌های فرابرجامی در فهرست خطوط قرمز ایران قرار دارد که امریکا می‌‌بایست بابت اثربخشی رفع تحریم‌ها نیز ضمانت‌های قابل اتکا ارائه دهد. به این معنا که تجربه‌ای مشابه آنچه در سال ۲۰۱۸ رخ داد و ایالات متحده به صورت یکجانبه از این توافق خارج شد، تکرار نشود.
واقعیت پیچیده تحریم‌ها
واقعیتی که مقام‌های دولت سیزدهم از نظر دور نگاه نداشته‌اند آن است که درهم ‌تنیده شدن تحریم‌های هسته‌ای و غیرهسته‌ای و قاعده‌گذاری در جهت تفکیک ‌ناپذیری تحریم‌‌های مرتبط با ایران چنان نظام تحریم‌‌ها را پیچیده کرده که به اعتقاد ایران، رفع واقعی این تحریم‌ها تنها با امضای یک فرمان اجرایی از سوی رئیس جمهور امریکا امکانپذیر نیست. در سیاست تحریمی امریکا مؤسسات، سازمان‌ها و نهادهای اقتصادی کشورمان که پیش‌تر در چهارچوب مسائل هسته‌ای ادعایی ایالات ‌متحده تحریم شده‌اند در قالب تحریم‌های فرابرجامی و به بهانه‌های دیگری غیر از موضوع هسته‌ای تحت تحریم قرار گرفته‌‌اند. نتیجه این وضعیت پیچیده آن است که حتی اگر تحریم‌های برجامی رفع شوند و سایر تحریم‌ها باقی بمانند، اشخاص حقیقی و حقوقی ایران از فهرست تحریمی امریکا خارج نمی‌شوند. این در حالی است که امریکا در مسیر در پیش ‌گرفته خود می‌‌کوشد با رفع ظاهری و غیر مؤثر تحریم‌ها به مذاکرات فیصله دهد و این دقیقاً همان واقعیتی است که مقام‌های کشورمان با درک آن در تلاش هستند بر چگونگی شکستن سد تحریم تمرکز کنند.
«لغو مؤثر تحریم‌ها» یعنی چه؟
از این منظر لغو مؤثر تحریم‌ها در نگاه ایران شامل عناصر مختلفی از آزادی عمل در انجام تجارت آزاد با دنیا گرفته تا استفاده از منابع پولی خود در سراسر دنیا به صورت دلخواه و انتقال آزادانه آنها به مقاصد مختلف و همچنین فراهم شدن امکان فروش آزادانه نفت، دسترسی و نقل و انتقال آزادانه درآمدهای ارزی و نفتی، عادی شدن روابط اقتصادی و کارگزاری بانکی، آزاد شدن و نقل و انتقال
بی قید و شرط پول‌های بلوکه شده ایران، امکان سرمایه‌گذاری خارجی در ایران، تجارت آزادانه با همه کشورها و برداشته شدن محدودیت‌های حمل و نقل و کشتیرانی ایران می‌‌شود.
تردیدی وجود ندارد که تحقق این خواسته‌ها تنها در صورتی به شکل عملی ممکن می‌‌شود که ایران بتواند بر مبنای یک سازوکار مبتنی بر راستی آزمایی، رفع تحریم‌ها را به سنجش بگذارد و در نتیجه امکان احیای کامل توافق هسته‌ای را فراهم کند. در همین چهارچوب مواضع اخیر وزارت خارجه مبنی بر اینکه تعیین تکلیف روند مذاکرات و موضوعات باقی مانده در انتظار تصمیم سیاسی واشنگتن است، اثبات کننده مفروض‌های پیش­گفته است. چنان که بنا به روایت سخنگوی وزارت خارجه از جمله موضوعات اختلافی باقی مانده عناوین اشخاص حقیقی و حقوقی است که باید براساس برجام از لیست تحریمی خارج شوند؛ به اضافه انتفاع اقتصادی ایران در چرخه کامل انتفاع که معطل تصمیم سیاسی واشنگتن است. در چنین فضایی در حالی که امریکا می‌‌کوشد وقفه جاری در مذاکرات را تنها به موضوع تحریم یک نهاد نظامی کشورمان تقلیل دهد، مسأله اصلی انتفاع ایران مبتنی بر قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام است و تا چرخه انتفاع کشورمان کامل نشود، بر سر خطوط قرمز خود باقی خواهد ماند. خطوط قرمزی که منافع مردم ایران از آن چیزی است که یک بار پیش‌تر درباره آن، بحث و مذاکره و امضا شده است.