هوای بلوط های نیمه جان زاگرس را داشته باشیم

حمیدرضا بوستانی‪-‬ هر سال با آغاز فصل گرما جنگلهای زاگرس زیبا دچار آتش سوزی می‌شوند اما دریغ از وجود امکانات و آمادگی کافی برای مقابله با این بحران. امسال نیز مطابق معمول همه سال‌های اخیر، با فرا رسیدن زمان خشکی پوشش گیاهی و با توجه به بارش اندک باران، می‌توان به انتظار آتش سوزی نشست. رشد پوشش گیاهی در فصل زمستان و خشک شدن آن به دلیل گرمای هوا زمینه را برای آتش سوزی این جنگل‌ها فراهم می‌کند.
به گفته انجمن زیست مردم نهاد سبزگامان گچساران، بر اساس برآوردهای اولیه فقط در یک هفته از تیرماه سال ۱۴۰۰ بیش از ۴۰۰۰ هکتار از جنگل‌ها و مراتع این شهرستان در آتش سوخته است. بر اساس اعلام سازمان جنگلها، بیش از ۹۰ درصد آتش سوزی‌ها ناشی از عوامل انسانی است. تجربه نشان داده که مهار آتش در ساعات اولیه آغاز آتش سوزی بسیار مهم است و اگر در همان لحظات اولیه کنترل گردیده و وسعت پیدا نکند می‌توان حریق را مهار کرد.
بر کسی پوشیده نیست که نابودی هر یک درخت از زاگرس به معنای حرکت به سمت بیابانی شدن ایران عزیز است. جنگلهای این خطه ۶ میلیون هکتار وسعت دارند. بیش از ۸۰ درصد عشایر کشور در این خطه زندگی می‌کنند و معیشت حدود یک و نیم میلیون نفر از مردم ساکن در مناطق زاگرس‌نشین وابسته به این جنگل‌ها می‌باشد. بعلاوه، این منطقه تولیدکننده بیش از ۵۰ درصد دام و تامین‌کننده حدود ۴۰ درصد آب کشور می‌باشد.
از شواهد و قرائن اینگونه بر می‌آید که حل مشکلاتی مانند خشکسالی، آتش سوزی و تخریب جنگل‌ها اولویت حتی دست چندم مسئولان نیز نیست. البته روی دیگر سکه بی‌توجهی مسئولان به این قبیل بحران‌های زیست محیطی آن است که چنین مسائلی اصولا دغدغه خیل زیادی از مردم نمی‌باشد. در کشور ما وقتی مسئله‌ای مورد توجه مردم نباشد چندان مدنظر حاکمیت نیز قرار نخواهدگرفت. از این نظر، شوربختانه، حاکمیت بطور کلی و مسئولین قوه مجریه بطور خاص عقب‌تر از جامعه در حال حرکت هستند و این یکی از معضلات اصلی جامعه ما می‌باشد. یعنی یک مسئله باید چالشی جدی برای جامعه به بار آورد تا اینکه دولت چاره‌ای جز توجه به آن نداشته باشد. از عمده دلایل بروز این عقب افتادگی، فقدان وجود اتاق فکر وعدم توجه به مسائلی است که در آینده‌ای نه چندان دور حیات جامعه را در معرض تهدید قرار می‌دهد متاسفانه دولت‌ها حداقل در دو دهه اخیر غالباً به این فکر بوده‌اند که امور جاری را سامان دهند بدون آنکه بتوانند بهبودی نسبی در وضع معیشت و رفاه مردم ایجاد کنند. نشان به این نشان که در سال ۱۴۰۰ بیش از ۸۵ درصد بودجه کشور صرف گذران امور جاری مملکت شد، در حالی که سهم بودجه‌های عمرانی در لایحه بودجه درصدی کمتر از ۱۵ بوده است. در همین راستا، سهم سازمانهای متولی محیط زیست و منابع طبیعی نیز در مقایسه با سایر نهادها چون قطره‌ای بوده است در مقابل دریا. نتیجه این روزمره‌گی چیزی نیست جز ویلاهای غیر مجاز بنا شده در جنگل‌های شمال و آتش‌های همیشه فوران


در جنگل‌های جنوب.
به هر حال، زاگرس و جنگل‌هایش شریان زندگی بخش و پیش شرط وجود حیات برای مردم زاگرس‌نشین است. احتمالا امسال نیز قسمتی از زاگرس با همه عظمت و شکوهش طعمه حریق گردد و پیامدهای ناگوار این سوختن - اگر تداوم داشته باشد- پایتخت نشینان و کل کشور را در بر خواهد گرفت. معضلات اجتماعی، نارضایتی جمعی و بی‌عدالتی عمومی، جنوب و شمال نمی‌شناسد و وقتی اتفاق افتد جامعه را به سوی بی نظمی اجتماعی عمیق سوق می‌دهد